eitaa logo
خانه کتاب کوثر
88 دنبال‌کننده
985 عکس
324 ویدیو
65 فایل
پیشنهادات و انتقادات خود را با مادرمیان بگذارید. ادمین @yaaghelatolarabs
مشاهده در ایتا
دانلود
فریادرس: کتابی با داستان های کوتاه، زبانی دلنشین و واقعی درباره امام زمان (عج) 📚معرفی: گاهی نگاهت مضطرب و غمگین است؛ دستانت نیازمند دستگیری کسی است؛ روحت گرفته و رنجور … دنبال همراهی می گردی که به فریاد دلت برسد. کتاب فریادرس نقطه ی نورانی دلت می شود، ان شاء الله @khaneketabkosar
#بریده_کتاب #تولد_در_لس_آنجلس پشت سر من خانمی همراه دخترش ایستاده بود. با دخترش توی کلاس های هفتم و هشتم در یک مدرسه بودیم؛ اما چندان رفاقتی باهم نداشتیم. فقط یک ارتباط در حد سلام و علیک و اینکه هردو ایرانی بودیم. مادرش هم اصلا مذهبی نبود و کاملا سلطنت طلب بود. آن روزها انقلاب ایران داشت اوج می گرفت و ایرانی ها همدیگر را دسته بندی می کردند. آنها مثل ما نبودند. در خانه پدرش اهل مشروب بود. فکر می کردم شاید الان بدش بیاید من را باحجاب می بیند. دخترش هم سال های قبل من را بی حجاب دیده بود، باهم دشمنی هم نداشتیم؛ اما تصورم این بود که الان به خاطر حجاب من موضع می گیرند. فکر می کردم می خواهد بگوید: «این چیست سرت کردی، روسری ات را در بیاور، تو بچه ای و این کار ها چیست؟» همین طوری اش هم به خاطر واکنش دختر و پسسر های آمریکایی نگران بودم که احتمال داشت مسخره یا حتی طردم کنند؛ اما مادرش آمد جلو و به پدر و خود من گفت که دوست دارد دخترش توی مدرسه با من دوست باشد؛ منظورش زنگ ناهار و زنگ های استراحت بود. پ.ن: چراااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟😮
خانه کتاب کوثر
#بریده_کتاب #تولد_در_لس_آنجلس پشت سر من خانمی همراه دخترش ایستاده بود. با دخترش توی کلاس های هفتم و
📚معرفی کتاب تولد در لس آنجلس یک نگاه به خدا می تواند مسیر زندگی را تغییر دهد همراه شوید با تحولی زیبا… همیشه خواندن خاطرات کسانی که یک‌ شبه مسیر زندگی‌ شان عوض می‌ شود و از بیراهه به راه درست می‌ رسند، جذاب و آموزنده‌ است. برخی تصمیم‌ های یک‌ شبه و تغییر و تحول‌ های لحظه‌ ای، زندگی آدمی را زیر و رو می کند و بعضی برعکس. داستان محمد عرب کسی است که جوانی‌ اش در لس‌ آنجلس و گشت‌ و گذار در حال‌ و هوای یکی از بزرگ‌ ترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشی‌ هایش راهی ریو دو ژانیروی برزیل می‌ شود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی‌ ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند. اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سر و صدای یکی از گروه‌ های موسیقی، جرقه‌ ای ذهن محمد را تکان می‌ دهد و تا به امروز مسیر زندگی‌ اش را عوض می‌ کند.  تولد در لس آنجلس خاطرات محمد عرب به کوشش بهزاد دانشگر … همیشه خواندن خاطرات کسانی که یک شبه مسیر زندگیشان عوش میشود جذاب است . برخی تصمیم های یک شبه و تغییر و تحول های یک لحظه ای آدم را زیرو رو میکند و برخی برعکس…آمریکا آخر خوشبختی انتهای آرزو … امروزه وقتی علم و دانش هست دیگر دین کجا بود؟این مال عرب هایی است که نظم نداشته و نمیدانستند تمیزی چسیت! عربی که حرفی برای جامعه مدرن امروز بشر ندارد … روز های اول بیشتر با پسر ها وقت میگذراندم . یعنی چندتا دختر بودند که خیلی از آن ها خوشم می آمد ولی هیچوقت با آن ها حرف نمیزدم اصولا خیلی خجالتی بودم … این مطلب برایم خوب جا افتاد که حتما من نباید خدا و خالق این عالم را هر لحظه ببینم همین که این هستی وجود دارد پس او هست …همراه شوید با یک تحول زیبا .داستان جذاب تحول زندگی یک خواننده آمریکایی . بریده کتاب(۱): روزهای اول بیشتر با پسرها وقت می گذراندم، یعنی چند تا دختر بودند که خیلی از آنها خوشم می آمد، ولی هیچ وقت با آنها حرف نمی زدم، چون خجالت می کشیدم.اصولا خیلی خجالتی بودم. دختر خودش هم متوجه شده بود که من از او خوشم می آید، ولی… بریده کتاب(۲): به نظرم آمد دارد من را وارد هزار قصه می کند. دارد هزار اتفاق مختلف می افتد و این اتفاق ها همه به هم یک جوری مربوط است و من را درگیر همه این ها می کند. بریده کتاب(۳): زندانها و مدارس در آمریکا خیلی شبیه به هم است؛ یعنی ساختار هر دویشان یکی است. بریده کتاب(۴): تا قبل از این،چنین لحظه های شیرینی را تجربه نکرده بودم و روز به روز عطش و اشتیاقم برای عبادت و خواندن قرآن بیشتر می شد. بریده کتاب(۵): محمد می گفت: ازدواج مثل پریدن چتر باز از روی نوک کوه است. شما باید به من اطمینان داشته باشی که این چتر، باز میشود و ما را حفظ می کند. بریده کتاب(۶): آن روزها دین برایمان یک چیز خرافی بود، حتی بقیه ی دین ها. ارتباط من با دین ها بر اساس دخترانی بود که با آنها دوست می شدم، چون از هر یک از قوم ها و دین های مختلف چند نفر دوست داشتم، اگر دوست دختری پیدا می کردم که مسیحی بود، همراهش می رفتم کلیسا و دعاهایشان را گوش می کردم… همراه یکی دیگر از دوست هایم رفتم جایی که بودایی بودند. پیش بودایی ها می نشستم با آئینش آشنا می شدم، ولی خودم را جزء آئینشان نمی دانستم…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کتاب تولد در لس آنجلس کتابی که مسیر زندگیتون و تغییر میده👌👌👌
محشره... یه رمان جذاب 👌👌👌👌 خاطرات اونایی که از کشورای اروپایی مثل هلند و سوئیس و دانمارک رفته بودن کربلا، اربعین... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از خانه کتاب کوثر
:_نرجس_شکوریان 📚 اگر از خواندن رمان های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های ♥️عاشقانه ♥️، ایستادن پای محبت های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می کند. ✏برشی از کتاب: حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم که راه را نشانم بدهد. دست گیری کند به وقته لغزیدن پاک کند هنگام آلوده شدن.. @khaneketabkosar
هدایت شده از خانه کتاب کوثر
#نقد_کتاب #رنج_مقدس #نرجس_شکوریان_فرد رنج مقدس یک رمان نیست یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد. در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد. لیلا #شخصیت_اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌های ما خالی بوده. و اگر جامع‌تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط #خانواده ترسیم می‌شده نمادی از زن نادان، فریبنده بوده،بی‌هویت اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است. شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی  و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست. ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥💥
هدایت شده از خانه کتاب کوثر
ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥 نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار . هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.  لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش. شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر... خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما رنجی مقدس. 💠namaktab.ir @khaneketabkosar
خانه کتاب کوثر
السلام علیک یا بقیةالله فی الارضه
📸 سند ۲۰۳۰ یعنی تربیت سرباز برای تمدن غرب 💢 رهبر معظم انقلاب: لُب کلام سند ۲۰۳۰ این است که نظام آموزشی ما باید سبک زندگی و فلسفه حیات را بر اساس مبانی غربی به کودک بیاموزد. یعنی شما معلمان در کلاس درستان برای غرب سرباز درست کنید. #سند۲۰۳۰یونسکو #ژولین_هاکسلی ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡  @HalalZadeha
📚،معرفی کتاب «خاطرات سفیر»📚 شنیدید خانم ها هم باید در فعالیت ها شرکت کنند و در اجتماع نقش موثر داشته باشند...؛ این کتاب را خانم ها با لذت بخوانند و ببینند یک دختر جوان  چطور می تواند در جامعه پر شور و پر شعور در جامعه باشد....داخل و خارج هم ندارد همراه دختر داستان شوید در دانشگاه فرانسه... 💯کتابی که رهبر معظم انقلاب توصیه‌ کردند خانم‌ها بخوانند.💯 ♻️جذاب و مناسب برای دختران نوجوان و جوان، و همه خانمها در تمامی سنین.♻️ ✏مولف : نیلوفر شادمهری ناشر کتاب : سوره مهر تعداد صفحات : 224   این اثر بخشی از مجموعه خاطرات نویسنده از دوران دانشجویی اش در کشور فرانسه به عنوان یک مسلمان ایرانی است. این کتاب شامل خاطراتی است که ابتدا در وبلاگی به همین نام «سفیر» توسط نویسنده نوشته شده و سپس به مرور بر آن خاطرات افزوده شده است. نویسنده می گوید: آن زمانی که من شروع به مکتوب کردن این خاطرات کردم تعدادی از دانشجویان را می دیدم که همان اتفاقاتی که برای من پیش آمده برای بعضی از این ها نیز افتاده بود. اینها در برخورد با این اتفاقات واکنش های خوبی بروز نداده بودند. زیرا در آنجا با پوشش و حجاب خانم ها برخورد خوبی ندارند از این رو تصمیم گرفتم خاطراتم را که بخشی از آن مربوط به برخورد با این گونه رفتارها بود را مکتوب کنم تا از این طریق آموزشی نیز داده باشم. گزیده کتاب: و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همه نقاط قوت و ضعف ایران می بودم. انگار من مسئول همه شرایط و وقایع بودم . چاره ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم @khaneketabkosar