eitaa logo
خانه طلاب جوان
8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
304 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @admin_kht 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴لعنت خدا بر کسانی که...🔴 💠 چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر و تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. 🔴 خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم و است. بر کسانى که کوشش کردند تا را از اساسى‌ترین اصول آن، یعنى صحنه‌هاى واقعى زندگى و صحنه‌ى و جدا و مخصوص به همین کنند. البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، است: «الذین ان مکناهم فى‌الارضِ، أقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ و لله عاقبة الامور» نماز و روزه را عالم دین به عهده بگیرد و حکومت را به عهده‌ى کسانى که شایستگى ندارند واگذار کند!؟ «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و التّبعوا الشّهوات» روزگارى مدام این را ترویج مى‌کردند؛ اما اسلام به دست برترین شاگردانش، بر دهان آنان زد و حکومت اسلامى شکل گرفت. ✴️ اکنون نیز، عدّه‌اى همین را ترویج مى‌کنند. آنها مى‌گویند: «اسلام در گوشه‌ى خانه و مسجد، به احکام دینى بپردازد و از دخالت در و بپرهیزد؛ مبادا مردم از اسلام بدشان بیاید.» عجب! منطقشان این است که اگر اسلام حکومت کند، از ساقط مى‌شود! پس معلوم مى‌شود اینها از پیغمبر، براى اسلام دلسوزترند. ✅ پیغمبر آن روز که به مدینه آمد، بنا بود «عبدالله بن ابى بن سلول»، از طرف «اوس» و «خزرج»، پادشاه شود. پیغمبر او را کنار زد و حکومت را به دست گرفت. خوب؛ پیغمبر مى‌توانست خیلى محترمانه، این کار را نکند و رضایت دهد به این‌که خانه‌اى در آن‌جا برایش بسازند و پیشنماز هم بشود. حکومت را هم «عبد الله ابن ابى» به‌دست گیرد! پس چرا این‌گونه نکرد؟ خوب؛ معلوم است! شأن تبیین و بیان که به عهده‌ى علماست، نمى‌گذارد؛ تبیین و بیانى که موضوع گسترده‌اى دارد و سخن درباره‌ى آن بسیار است. *⃣ از این‌رو، امروز هم - همین‌طور که شاهدید - امام جمعه، در خطبه‌هاى نماز جمعه، هم از دین مى‌گوید و هم از حکومت. از سیاست مى‌گوید، از مسائل جهانى مى‌گوید، از بازسازى مى‌گوید، از گندم کارى مى‌گوید، از اخلاق مى‌گوید، از دنیا مى‌گوید و از آخرت هم مى‌گوید. این، درست است. این‌گونه باید باشد! روحانیان، باید با استفاده از زبان بیان و تبیین، مردم را ارشاد کنند. 🔆۱۳۷۴/۰۷/۲۳ 🌕🌕🌕🌕کانال خانه طلاب جوان⬇️🔰⬇️🔰 @khaneTolab
🔴 لعنت خدا بر کسانی که... 🔴 💠 چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر و تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. 🔴 خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم و است. ❌ بر کسانى که کوشش کردند تا را از اساسى‌ترین اصول آن، یعنى صحنه‌هاى واقعى زندگى و صحنه‌ى و جدا و مخصوص به همین کنند. ⭕️ البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، است: «الذین ان مکناهم فى‌الارضِ، أقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ و لله عاقبة الامور» نماز و روزه را عالم دین به عهده بگیرد و حکومت را به عهده‌ى کسانى که شایستگى ندارند واگذار کند!؟ «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و التّبعوا الشّهوات» روزگارى مدام این را ترویج مى‌کردند؛ اما اسلام به دست برترین شاگردانش، بر دهان آنان زد و حکومت اسلامى شکل گرفت. ✴️ اکنون نیز، عدّه‌اى همین را ترویج مى‌کنند. آنها مى‌گویند: «اسلام در گوشه‌ى خانه و مسجد، به احکام دینى بپردازد و از دخالت در و بپرهیزد؛ مبادا مردم از اسلام بدشان بیاید.» عجب! منطقشان این است که اگر اسلام حکومت کند، از ساقط مى‌شود! پس معلوم مى‌شود اینها از پیغمبر، براى اسلام دلسوزترند. ✅ پیغمبر آن روز که به مدینه آمد، بنا بود «عبدالله بن ابى بن سلول»، از طرف «اوس» و «خزرج»، پادشاه شود. پیغمبر او را کنار زد و حکومت را به دست گرفت. خوب؛ پیغمبر مى‌توانست خیلى محترمانه، این کار را نکند و رضایت دهد به این‌که خانه‌اى در آن‌جا برایش بسازند و پیشنماز هم بشود. حکومت را هم «عبد الله ابن ابى» به‌دست گیرد! پس چرا این‌گونه نکرد؟ خوب؛ معلوم است! شأن تبیین و بیان که به عهده‌ى علماست، نمى‌گذارد؛ تبیین و بیانى که موضوع گسترده‌اى دارد و سخن درباره‌ى آن بسیار است. 🔆۱۳۷۴/۰۷/۲۳ 🌕🌕🌕🌕 خانه طلاب جوان ⬇️🔰⬇️🔰 @khaneTolab
🔴لعنت خدا بر کسانی که...🔴 💠 چقدر در قرآن با عباراتى همچون «لتبین للنّاس»، «هذا بیانٌ للنّاس»، بر و تکیه شده است! این، شأن علماى دین است که باید تبیین و بیان کنند. 🔴 خیال نشود که منظور فقط بیان و تبیین احکامى همچون حکم و است. بر کسانى که کوشش کردند تا را از اساسى‌ترین اصول آن، یعنى صحنه‌هاى واقعى زندگى و صحنه‌ى و جدا و مخصوص به همین کنند. البته نماز و روزه مهمّ است؛ اما عاملِ برپا داشتنِ همین نماز و روزه، است: «الذین ان مکناهم فى‌الارضِ، أقاموا الصّلوة و اتوا الزکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ و لله عاقبة الامور» نماز و روزه را عالم دین به عهده بگیرد و حکومت را به عهده‌ى کسانى که شایستگى ندارند واگذار کند!؟ «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و التّبعوا الشّهوات» روزگارى مدام این را ترویج مى‌کردند؛ اما اسلام به دست برترین شاگردانش، بر دهان آنان زد و حکومت اسلامى شکل گرفت. ✴️ اکنون نیز، عدّه‌اى همین را ترویج مى‌کنند. آنها مى‌گویند: «اسلام در گوشه‌ى خانه و مسجد، به احکام دینى بپردازد و از دخالت در و بپرهیزد؛ مبادا مردم از اسلام بدشان بیاید.» عجب! منطقشان این است که اگر اسلام حکومت کند، از ساقط مى‌شود! پس معلوم مى‌شود اینها از پیغمبر، براى اسلام دلسوزترند. ✅ پیغمبر آن روز که به مدینه آمد، بنا بود «عبدالله بن ابى بن سلول»، از طرف «اوس» و «خزرج»، پادشاه شود. پیغمبر او را کنار زد و حکومت را به دست گرفت. خوب؛ پیغمبر مى‌توانست خیلى محترمانه، این کار را نکند و رضایت دهد به این‌که خانه‌اى در آن‌جا برایش بسازند و پیشنماز هم بشود. حکومت را هم «عبد الله ابن ابى» به‌دست گیرد! پس چرا این‌گونه نکرد؟ خوب؛ معلوم است! شأن تبیین و بیان که به عهده‌ى علماست، نمى‌گذارد؛ تبیین و بیانى که موضوع گسترده‌اى دارد و سخن درباره‌ى آن بسیار است. 🔆۱۳۷۴/۰۷/۲۳ 🌕🌕 کانال خانه طلاب جوان ⬇️🔰 http://eitaa.com/joinchat/1452081178Cd35b22c028
🔹سخنی با اساتید و فضلای روانشناس حوزوی (بخش اول)🔹 ✅ دانش روانشناسی موجود در فضایی گسسته از اندیشه‌های اسلامی و مبتنی بر مبانی و اصولی غیر الهی پدید آمده است؛ این دانش البته مطالب مفید و آموزه‌های حقی دارد که برای جامعه ما قابل استفاده است؛ یعنی تا زمانی که با روش متقن و قابل قبولی نتوانسته‌ایم دانش روانشناسی اسلامی را متکی بر و اصول و قواعد دینی ارائه و جایگزین نماییم، لازم است از این دانش به قدر ضرورت و کفایت و با هوشمندی کامل استفاده نموده و در مسیر بزرگ از آن بهره بگیریم. از سوی دیگر در همین دانش گسترده و به‌ظاهر کارآمد، رویکردهای باطل و آموزه‌های نادرستی وجود دارد که با بنیاد تفکر دینی و مبانی معرفتی اسلامی ناسازگار است یا دست کم آنها را تضعیف می‌کند و بایستی عالمانه و هوشمندانه از آن تبری جست و فاصله گرفت. توجه داریم که باطل به شکل مطلق، جذابیت و قابلیت عرضه ندارد. همچنین باطل به ذات خود از بین رفتنی و مردنی است و نمی‌تواند باقی بماند (ان الباطل کان زهوقا)، بنابراین کسانی که حرف نابجا و باطلی را طرح می‌کنند برای ماندگاری سخن خود و اثرگذاری بر دیگران مجبورند آن را با سخن حقی بیامیزند: "أَلَا إِنَّ الْحَقَّ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَكُنْ فِيهِ اخْتِلَافٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ لَوْ خَلَصَ لَمْ يَخْفَ عَلَى ذِي حِجًى وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَيُحْسَبَانِ مَعاً فَهُنَالِكَ اسْتَوْلَى الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ" در دانش روانشناسی غربی نیز گرچه برخی دانشمندان قصد ارائه باطل و آمیختن آن با حق و انتشار آن در جوامع را نداشته‌اند، اما نظریات خود را در دل جریان باطل و بر مبنای باطلی بنا نهاده‌اند که چنین اقتضایی دارد. ✅ ما حوزویان کاری که حوزویان و عالمان دین در این موضع باید انجام دهند این است که همه وسع خود را در فحص عالمانه و فقیهانه از حق و باطل در آموزه‌های این دانش به‌کارگیرند و انحراف و تباهی را نشان دهند تا مشمول نگردند: "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ". این حدیث خطاب به ماست. ما حوزویان و عالمان موظف هستیم باید خط‌نگه‌دار حق و باطل باشیم و در دنیایی که حق و ناحق به هم درآمیخته و بنیاد اندیشه اسلامی و اعتقادات دینی را نشانه گرفته است، سره را از ناسره و حق را از ناحق تمیز دهیم و در بزنگاه‌ها سخن باطل را از رهنمود اصیل دینی نمایان سازیم. گاهی یک فضله موش کافی است که دیگ بزرگ غدایی را نجس کند؛ اینجا کسی باید این فضله‌های موش را نمایان کند و خارج سازد. ✅ مرزهای تمایز برادران عزیز؛ تاکید بر سخنان درست، آموزه‌های مشترک و گزاره‌های حقی که در این آمیزه‌های حق و باطل وجود دارد کافی نیست. به رسمیت شناختن دانش‌های موجود گرچه کسانی را با ما همراه می‌کند و ما را همواره عزیز و محترم و دوست‌داشتنی نشان می‌دهد اما اگر به بهانه حفظ روابط یا جلب محبت دیگران، دائماً در این مرحله بمانیم و روشنگری و هدایت‌گری به سوی مطلوب نداشته باشیم، خطا کرده‌ایم و وظیفه حقگرایی و راهبری خود را ادا نکرده‌ایم. حضرت ابراهیم هم گرچه در ابتدا به ظاهر با مشرکان در پرستش ستاره و ماه و آفتاب همراهی کرد اما در نهایت، باطل بودن آن را نشان داد و برائت خود را اعلام کرد و اگر حضرت ابراهیم اسوه حسنه است به خاطر همین تبری از باطل و انحرافات است: "قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في‏ إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَه»" ما حوزویان از بعد از انقلاب با آموختن دانش روانشناسی و به‌کارگیری آن، برادری خود را ثابت کرده‌ایم و همراهی خود را نشان داده‌ایم. آیا زمان آن نرسیده که به صراحت، کفر و برائت خود را به آموزه‌های نابجا و استفاده‌های نادرستی که از این دانش می‌شود نشان دهیم؟ بله؛ نقاط قوت و اشتراک را باید نشان داد ولی در کنار آن بلکه بسیار مقدم بر آن، لازم است شائبه‌ها و آمیزه‌های باطل را هم نشان دهیم. روحانیت یا همان نهاد عالمان دینی (یعنی من و شما) باید موضع دین را تقویت کنیم و اجازه ندهیم به هر اسم و عنوان و بهانه‌ای در قالب‌های پرطمطراق علمی، آموزه‌های دینی در معرض هجمه و خطر قرار گیرند. ✍ نویسنده: حجت‌الاسلام استاد 🌐 @mohammad_nooori •┈••✾🔹✾••┈• 🌀🌀 خانه طلاب جوان در "ایتــا" "بلــه" "روبیـکا"