eitaa logo
انجمن ادبیات (خوان هشتم)
97 دنبال‌کننده
77 عکس
20 ویدیو
17 فایل
انجمن زبان و ادبیات فارسی پردیس فاطمه الزهرا (س) فرهنگیان اصفهان تاریخ تاسیس : آبان ۱۴۰۳
مشاهده در ایتا
دانلود
هر که شد خام، به صد شعبده خوابش کردند هر که در خواب نشد، خانه خرابش کردند بازی اهل سیاست که فریب است و دروغ خدمت خلقِ ستمدیده، خطابش کردند اول کار بسی وعده‌ی شیرین دادند آخرش تلخ شد و نقشِ بر آبش کردند آنچه گفتند شود سرکه‌ی نیکو و حلال در  نهانخانه‌ی  تزویر،  شرابش  کردند پشت دیوار، خری داغ نمودند و به ما وصفِ آن طعمِ دل‌انگیزِ کبابش کردند سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس بر سرِ دارِ مجازات، طنابش کردند گفته بودند که سازیم وطن همچو بهشت دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما آنچه سرمایه‌ی ایجاد سرابش کردند لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم گرچه خرسندی و تسلیم حسابش کردند 🕊🌱_ شاعر و نویسنده نامدار ایران زمین [ تولد۱۲۶۸ و قتل در آذرماه سال ۱۳۱۸ زندان قصر ] __________________________________ انجمن زبان و ادبیات فارسی | @khanhashtom
معشوق در دل عاشق هر جا که باشی و در هر حال که باشی جهد کن تا محب باشی و عاشق باشی. و چون محبت ملک تو شد، همیشه محب باشی در گور و در حشر و در بهشت، الی مالانهایه. چون تو گندم کاشتی، قطعاً گندم روید و در انبار همان گندم باشد و در تنور همان گندم باشد. مجنون خواست که پیش لیلی نامه نویسد. قلم در دست گرفت و این بیت گفت: خَیالکَ فِی عَینی. وَ اِسمُکَ فی فَمِی. وَ ذِکرُکَ فی قَلبی. اِلی اَینَ اکتُبُ؟ خیال تو مقیم چشم است. و نام تو از زبان خالی نیست. و ذکر تو در صمیم جان جای دارد. پس نامه پیش کی نویسم؟ چون تو در این محل‌ها می‌گردی. قلم بشکست و کاغذ بدرید. انجمن زبان و ادبیات فارسی | @khanhashtom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحتون پر نور ✨... ______________________________________________ خوان هشتم را ما روایت ‌می‌کنیم اکنون🌻... @khanhashtom
4_5938082398875951037.mp3
18.26M
موسيقی صبحگاهی صبا ز حالِ دلِ تنگِ ما چه شرح دهد؟ دستگاه : آواز : شاگردان مکتب استاد تاج اصفهانی آهنگسازی : شعر : _________________________________ متن کامل شعر 🎻" انجمن زبان و ادبیات فارسی @khanhashtom
: «اگر مسیح هزار بار در بیت‌اللحم زاده شود، تو را چه سود، که یک بار در تو زاده نشد و همچنان دلمرده و بی‌نوا ماندی. این صلیب بزرگ کلیسای اعظم نیست که روح تو را نجات خواهد بخشید، بلکه صلیب درون توست که می‌تواند روح بیمارت را شفا بخشد و نقصانت را به کمال آورد.» ترجمه حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای (از کتاب ۳۶۵ روز با ادبیات انگلیسی، ص۵۳۸، نشر سخن) □ : گفت: خدا یکی است. گفتم: اکنون تو را چه؟ چون تو در عالَم تفرقه‌ای، صدهزاران ذره، هر ذره در عالَم‌ها پراگنده پژمرده، فروفسرده. او خود هست، وجود قدیم او هست. تو را چه، چون تو نیستی.(ص۲۸۰) □ او یکی است تو کیستی؟ تو شش هزار بیشی! تو یکتا شو، وگرنه از یکی او تو را چه؟ تو صدهزار ذره، هر ذره به هوایی بُرده، هر ذره به خیالی بُرده!...(ص۲۵۹) □ از عالَم توحید تو را چه؟ از آنکه او واحد است تو را چه؟ چو تو صدهزار بیشی. هر جزوت به طرفی. هر جزوت به عالَمی.(ص۶۳۹) □ اگر در جای است و اگر بی جای است، هر جا که هست عمرش دراز باد! دولتش پاینده باد! تو درویشی خود کن و از درویشی خود اندیش.(ص۱۷۸) □ تو را از قِدَم عالَم چه؟ تو قِدَم خویش را معلوم کن، که تو قدیمی یا حادث؟ این قدر عمر که تو را هست در تفحص حال خود خرج کن در تفحص قدم عالم چه خرج می‌کنی؟ شناخت خدا عمیق است! ای احمق عمیق تویی! اگر عمیقی هست تویی. (ص۲۲۱) □ به هستی خدا را چه سزا گفتن باشد که خدا هست؟ تو هستی حاصل کن.(ص۶۸۸) □ (از: تحقیق ، نشر خوارزمی) انجمن زبان و ادبیات فارسی | @khanhashtom
انجمن ادبیات (خوان هشتم)
‌ دوازدهم آذرماه زادروز دکتر ژاله آموزگار، عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار « ... زبان فارسی به جای خاصی تعلق ندارد. ما نباید روی اسم تعصب داشته باشیم. همه جای دنیا همین‌طور است. من بسیار خوب ترکی حرف می‌زنم و از موسیقی ترکی لذت می‌برم و به زادگاه خود می‌نازم، ولی زبان رسمی ما زبان فارسی است و ما شاهنامه را به زبان فارسی می‌خوانیم. در همه جای دنیا در کنار زبان رسمیشان که زبان تعامل با جاهای دیگر است، زبان‌های محلی دیگری هم وجود داشته است. هیچ‌کس به زبان‌های محلی بد نمی‌گوید، حتی به آن احترام هم می‌گذارند، ولی همه جای دنیا یک زبان رسمی دارد. کسی به فرزند هشت‌ساله‌اش با زبان محلی ریاضی درس نمی‌دهد. همۀ ملت‌های تثبیت‌شده از اقوام و زبان‌های مختلف تشکیل شده‌اند. همۀ اینها جمع می‌شوند و یک ملت می‌شوند. آن یک ملت یک زبان رسمی برای تعامل دارد. در عین حال چه کسی گفته است فرزند ما به ترکی حرف نزند، به کردی حرف نزند؟ معلوم است که باید حرف بزند، ولی نه اینکه بچۀ هشت‌ساله که به کلاس دوم می‌‌رود، ما حتماً باید ریاضی را به ترکی به او بگوییم. این هویت و یکپارچگی مملکتمان را به هم می‌زند. هیچ جای دنیا این‌طور نیست. من خودم در خوی به دنیا آمده‌ام، در یک شهری در آذربایجان. بسیار خوب ترکی حرف می‌زنم، ولی عاشق زبان فارسی هستم که به کشورم ایران تعلق دارد. ما همه‌مان اول ایرانی هستیم. من همیشه گفته‌ام ایرانی هستم، آذربایجانی هستم، خویی هستم. آن چیز که همۀ ما را اینجا جمع کرده ایرانی بودن ماست و زبان فارسی. امیدوارم شما که انسان‌های فاضلی هستید میدان ندهید به کسانی که از این قضیه، از یک احساسات بی‌جا سوء استفاده می‌کنند. جالب است ما آذربایجانی‌ها بیشتر از جاهای دیگر غصۀ زبان فارسی را داریم. زبان ما زایاست ما می‌توانیم با در کنار هم گذاشتن کلمات همه چیز را بسازیم و توانسته‌ایم با این سیلی که از کلمات جدید می‌آید زبان فارسی را حفظ کنیم.» دکتر نهمین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار زبان فارسی، ایران و فرهنگ‌نویسی سه‌شنبه، ۳۰ مهر ۱۳۹۸ کانون زبان پارسی انجمن زبان و ادبیات فارسی | @khanhashtom
كودك زیبای زرین موی صبح شیر می نوشد ز پستان سحر تا نگین ماه را آرد به چنگ میكشد از سینه گهواره سر شعله رنگین كمان ‌آفتاب در غبار ابرها افتاده است كودك بازی پرست زندگی دل بدین رویای رنگین داده است باغ را غوغای گنجشكان مست نرم نرمك برمی انگیزد ز خواب نالد مست از باده باران شب می سپارد تن به دست آفتاب چشم نیکی در جهان باید گشاد.      هربامداد،تاهمیشه. □ 🌞🌱 انجمن زبان و ادبیات فارسی | @khanhashtom
دیوان نمایش بهرام بیضایی 1.pdf
10.11M
دیوان نمایش مجموعه نمایشنامه‌های اژدهاک، آرش، کارنامه بُندارِ بیدخش، عروسک ها ، غروب در دیاری غریب، قصه ی ماه پنهان ، پهلوان اکبر میمیرد، هشتمین سفر سندباد، دنیای مطبوعاتی آقای اسراری، سلطانْ مار نوشته : جلد اول انجمن زبان و ادبیات فارسی |📚🌱 @khanhashtom