eitaa logo
خط دوست
55 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
676 ویدیو
6 فایل
یک کانال خاص ☺️برا دخترای خاص😁 هنر، طنز، موسيقى🎶 مطالب علمی 🤩 رمان 📚 💢 مشاوران خوب👇 🔸مشاورخانواده @mpaknejad 🔸مشاورنوجوان و جوان 09191600459 🔸مشاور نوجوان @m_jahazi 🔸سوالات احکام ‏‪0912 452 5766 🔸شبهات اعتقادی @R_Jebreeilzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
💎🌈 - جملات تاکیدی صبحگاهی🌞🌿👆 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . سراسر دردم و درمانم از من دور ... 💙🌊!' 💚 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•. عقل پرسید : دشوار تر از مردن چیست؟ قلب گفت : و‌ فراق از همه دشوار تر است! ❤️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
`¡ شاید بخواهی ببینی! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
🔺مسواک زدن صحیح از روماتیسم مفصلی جلوگیری میکند ! 🔺دیلی‌میل: پژوهش‌های اخیر حاکی است، مسواک زدن صحیح دندان‌ها میتواند از ابتلا به آرتریت روماتوئید و حتی آرتروز جلوگیری کند. 🔺به گفته محققان، سهل‎انگاری در مسواک زدن روزانه باعث میشود باکتری‌های دهان وارد جریان خون شوند و زمینه را برای ایجاد آسیب در ناحیه مفاصل فراهم کنند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌻🌻🍃🍃🍃 🌻🌻 🌻 🍃 🌺 و هفتم حرفم را مزمزه می کنم و می گويم: - تا حالا شده که توی وضعيتی قرار بگيری که نه مقابلت رو ببينی، نه پشت سرت رو، نه اطرافت رو. با مکثی می گويد: - خيلی... و نفسی بيرون می دهد: - خيلی وقت ها، خيلی جاها برام اين حال پيش اومده. يه حيرت عجيبی که تمام فکر و ذهنت رو تعطيل می کنه. درست می گم؟ - اوهوم. ديدی تو جاده های شمال وقتی که مه پايين می آد چه جوری می شه؟ علی، من اين فضاي مه آلود رو دوست ندارم. ازش وحشت می کنم. همش فکر می کنم يکي از پشت مه بيرون می آد که غريبه است و من نمی شناسمش و ممکنه به من آسيب بزنه. دلم می خواهد حالم را درک کند. - من درکت ميکنم ليلا! ميدونم فضای مه آلودی که برات تو زندگی پيش اومده يعنی چی؟ فقط دوست دارم که بدونی می شه از اين فضای مه آلود رد شد. درسته وهم آلوده، اما ديدی راننده ها توی اين فضای ناآشنا چه با احتياط حرکت می کنند. چراغ ماشين رو روشن می کنند و با دقت جاده رو نگاه می کنند. فقط نبايد توی اين فضا بمونی. حرکتت رو متوقف نکن. می تونی کمک بگيری از نوری که فضا رو برات روشن کنه، از کسی که دستت رو بگيره. چشمانم را بسته ام و دارم تصوير سازی علی را در خيالم دنبال می کنم. راست می گويد؛ اما: - اما من می ترسم. از کی کمک بگيرم که واقعا من رو دوست داشته باشه، نه به خاطر خودش. علی جوابم را نمی دهد؛ اما از صدای نفس هایش می فهمم که هست. نوری ذهنم را روشن می کند. درجا گوشی را قطع می کنم. کسی که هست و نيست. کسی که وجودش می تواند من را آرام کند حتی اگر حاضر نباشد. همراهم زنگ می خورد. خاموشش می کنم. دفترم را باز می کنم و می نويسم: من محتاج کسی هستم که مرا بيشتر از خودم بخواهد. خواسته و نيازش و منافعش در ميان نباشد. محتاج کسی هستم تا مرا در آغوش محبت خودش طوری غرق کند که همة عقده های وجودم باز شود. من دستان کسی را طلب می کنم که وقتی دستم را می گيرد، بدانم که می توانم با نور وجود او سال های سال راحت حرکت کنم. نه به دره ای بيفتم نه به کوهی برخورد کنم و نه از مقابل و پشت سرم تصادفی رخ بدهد. وجودش بر تمام زندگی ام سايه بيندازد و مرا همراه خودش تا فرا آبادی ها ببرد. وجودی ماورايی می خواهم. صدای در اتاق، افکارم را به هم می ريزد. مادر در را باز می کند و می گويد: - ليلاجان! علی کارت داره. بلند می شوم. گوشی را می گيرم و می گويم: - سلام. صدايش عصبي است: - دختر خوب! گوشيت رو خاموش می کنی بيچاره می شم. چه ت شد؟ خوبی؟ بيام خونه؟ ليلا... - دنبال کسی می گردم که وقتی دستم را از دستش درمی آورم و دوباره پيدايم می کند بر من نتازد. علي سکوت می کند. ادامه می دهم: - آن قدر من را به خاطر خودم بخواهد که هر وقت به سراغش رفتم، حتی بعد از هزاران خطا و دوری کردن های مدامم باز هم به من لبخند محبت بزند. 🍃 🌻┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🌻🌻 @khatdost 🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا