eitaa logo
خط دوست
61 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
675 ویدیو
6 فایل
یک کانال خاص ☺️برا دخترای خاص😁 هنر، طنز، موسيقى🎶 مطالب علمی 🤩 رمان 📚 💢 مشاوران خوب👇 🔸مشاورخانواده @mpaknejad 🔸مشاورنوجوان و جوان 09191600459 🔸مشاور نوجوان @m_jahazi 🔸سوالات احکام ‏‪0912 452 5766 🔸شبهات اعتقادی @R_Jebreeilzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 | زندگی قبل از درک نیاز به خدا پوچ است 🌱      ...°∞°❀♥️❀°∞°...              ...°∞°❀♥️❀°∞°...     ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
⚪️چرا سالمندان باید سالاد های حاوی کاهو بخورند؟ 🔸کاهو کلسیم داشته و مانع پوکی استخوان می شود. 🔸کاهو از افزایش کلسترول و بالا رفتن قند خون پیشگیری می کند. 👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
📍 ۱۵ میلیون آمریکایی، آب سالم برای نوشیدن و نظافت ندارند! @secret_file 🔹 توئیت رشیده طلیب، عضو مجلس نمایندگان آمریکا درباره فقدان دسترسی بسیاری از آمریکایی‌ها به آب سالم: 🔹 ۱۵ میلیون نفر (در آمریکا) از دسترسی به آب سالم برای نوشیدن و نظافت خود در بحبوحه همه گیری جهانی بیماری کرونا محروم هستند. 🔹شرکت (بزرگترین تولید کننده آب بطری در جهان) اجازه دارد با پرداخت ۲۰۰ دلار در سال بیش از ۵۷۰.۰۰۰ گالن در روز آب سالم استخراج کند تا از این طریق جیب خود را با آب کشور ما پر کند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
🚨خاطره رهبر انقلاب از نابینا شدن پدرشان و یک نیمه شعبان متفاوت 💠 مرحوم والد ما در ســال ۱۳۴۲ دچار شدند، که منجر به ایشان شد. چشم ایشان به مدت سه، چهار سال اصلا جایی را نمی‌دید. تا این‌که در ســال ۱۳۴۵ چندین بار ایشان را برای معالجه از به بردیم. در یکی از مراجعات، چشم پزشکی گفت:« من چشم ایشان را  می‌کنم و امید بهبودی هست.» در آن زمان هفتاد، هفتاد و پنج سال سنشان بود. به هرحال نگذاشتند در بیمارستان بمانیم. گفتند:«عمل می‌کنیم، شما فردا بیایید». از بیمارستان بیرون آمدیم. من خیلی و ناراحت بودم... آن روزها، منزلی نزدیکی یحیی داشتیم. نزدیک منزل که رسیدم... دیدم آنجا را کرده اند. یادم آمد است. چند روزی از بس مشغول بودم، نیمه‌ی شعبان به کلی فراموشم شده بود. تا یاد نیمه‌ی شعبان افتادم، . از کوچه‌ی و باریکی باید می‌گذشتم تا به منزلم برسم. ناگهان به من دست داد و بنا کردم به و  جستن. در آن کوچه، حال توسل پیدا کردم. کمی که آرام گرفتم، دیدم اضطرابی که داشتم به کلی از بین رفت. فهمیدم که حال خوب می‌شود. یعنی حس کردم که آن توسل، کرد... صبح روز بعد که به رفتیم، فهمیدیم که چشم های ایشان خوب شده است؛ آن هم بعد از چند سال که عارضه داشت و هیچ امیدی به وجود نداشت! بعد از آن سال - سال ۴۵ - ایشان مدت بیست سال دیگر زنده بودند و تا آخر عمر هم می‌کردند. 📰 نشریه خط حزب الله ، شماره ۲۳۱ @khatdost
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
🎶دوره‌ آنلاین ناگفته‌های موسیقی🎶 🔥بررسی متفاوت مسئله موسیقی از زاویه منطقی و عقلی ❌بدون در نظر گرفتن احکام اسلامی از سلسله وبینارهای چالشی 🧕🏻 👌🏻💟 📆 18 و 19 بهمن ماه 👨🏻‍💻استاد علیرضا خوش‌منظر ⭕️برخی عناوین دوره: 🔹پشت پرده و جریانات صنعت موسیقی 🔹ارتباط موسیقی با خودکشی 🔹موسیقی و فکر 🔹موسیقی و اراده 🔹موسیقی و روح ⛔️ ✅ ثبت‌نام با تخفیف 50% و کسب اطلاعات بیشتر با ارسال به: 🆔 @Nagofteha_Admin 🔰کانال دوره‌های تربیتی رسانه‌ای https://eitaa.com/joinchat/3587112978C2b19f73799
۱۳ بهمن ۱۳۹۹
‏من اگه وسط دریا فقط یه تیکه چوب باشه که ازش بگیرم بازم زنده خودمو به یه ساحلی می‌رسونم چون دماغمو عمل نکردم و ازش به عنوان بادبان قایق می‌تونم استفاده کنم. 😊 ☺️ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
نگرانی هرگز از غصه فردا کم نمی‌کند، فقط شادی امروز را از بین می‌برد. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
- حالا چی شده وحید جان! - یکی از بچه های اکیپمون گیر افتاده! بقیۀ حرفم را می خورم. سکوت می کند که ادامه بدهم. من بیشتر از این چه بگویم؟ نمی دانم چگونه توصیف کنم گروهش را. تا اینکه خودش می گوید: - دلش می خواد که کمکش کنی؟ یعنی خودش قبول داره که گیر افتاده و کارش اشتباهه؟ آخه الان بچه ها فکر می کنند همه کارشون درسته و قبول ندارند دارند مسیر غلط می رند. تازه خوش حالن و افتخارم می کنند. حرف هایم در دهانم می ماسد و همۀ ذهنم می شود یک سؤال بزرگ؛ یعنی علیرضا می خواهد یا علیرضا نمی خواهد. بودن یا نبودن مهم نبود. خواستن یا نخواستن، مسئله این بود... یک پاتوق مان کلبۀ جنگلی بود. کلبه که نبود، قهوه خانۀ بزرگ و امروزی توی جنگل نه، توی همین تهران خودمان بود. جای دنجی بود و حال های خوب و خراب را یکجا دو سه ساعتی نگه می داشت و بعد که می زدیم بیرون همان بود که بود. صدها دقیقه هم غنیمت بود برای اینکه زور بزنیم تا فراموش کنیم. هر چند افکار مثل مگس رهایمان نمی کرد و در سرمان دور می زند. دیروز علیرضا را تعقیب کردم. رفت توی یک خانۀ در بسته. خیلی عقب ایستادم تا دیده نشوم. بعد از علیرضا چند تا پسر و دختر دیگر هم وارد آن خانۀ در بسته شدند. دخترها وحشی آرایش کرده بودند و پسرها ابرو برداشته و خالکوبی... آرشام با پا می کوبد به زانویم. بیرونم می کشد از فکر خوره وار دیروز. نگاهش که می کنم برایم ابرو بالا می اندازد. دستانش را پشت سرش قالب می کند و من کلافه چشم می چرخانم بین تخت ها! برای خالصی ذهن پوسیده ام از هجوم افکار، مرور افراد می کنم؛ همه شلوار لی و ساپورت؛ پاره و آبی و یخی و مشکی و جذب. همه لباس های مارک. همه لم داده و دو تا لب به نی و چای و قهوه و کاپوچینو. موبایل ها فعال برای سلفی های بی پایان و تکراری. لبخندها با نی و دود قاطی... گاهی هم پنهانی با یار مست آن پشت و پست. اینها صحنۀ یکسان شیره کشخانه ها است. از من بپرسید که دو ساعت نه، دو سال نه، با دو گروه رفیق دو سه سالۀ عمرم، لحظه لحظه این جاها دارند دود می شوند. ذغال ها که خاکستر می شد، جواد می گفت: - صداش کن این یارو بیاد عوض کنه. دو قِسم عمرمون خاکستر شد و هیچ." اینها را بعد از فرید می گفت. اما قبل از رفتن فرید می گفت: - دو لُپ عمرم چاق شد بگو بیاد حال مون خاکستر نمونه. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
16.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازلاک جیغ تا خدا💅 روایت مریم سرخه ای ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اموزش ورست کردن خودکار بله برون و سر عقد.🤴👸 هم میتونید برای تودتون یا عزیزانتون درست کنید. و هم میتونید باهاش درامد زایی داشته باشید😊👌 درست کن و بدرخش✨ •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• 🏡  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
❗️عوارض نخوردن شام: 🔹این روز ها می شنویم که برای کاهش وزن یا سلامتی بیشتر، بهتر است شب ها شام نخوریم. 🔻اما به دلایل زیر این رویه غلط است: 👇👇👇 🔸خالی نگه داشتن معده به مدت طولانی سبب تجمع مایعات مضر در آن می گردد. 🔸وقتی که شام نخورید در نوبت بعدی یعنی صبحانه یا نهار به دلیل گرسنگی زیاد سلول ها ولع شما به غذا بیشتر شده چه بسا چاق تر شوید. 🔸خالی بودن معده در خواب باعث می شود که طبیعت به تحلیل رطوبات اصلی بدن که برای تغذیه سلول ها لازم است بپردازد که منجر به ضعف عمومی می گردد. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹
بانوی 🧕مبارز 💪 یک مرتبه، مرا بر روی تختی🛏 خواباندند و دست‌ها و پاهایم را از طرفین⛓ بستند، وقتی شکنجه‌گر😈 وارد اتاق شد، سیگار 🚬روشنی بر لب داشت، آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من، به مسخره گفت «آخ! سیگارم خامومش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را بر روی جاهای حساس بدنم خاموش کرد که از تمام سلول‌هایم درد برخواست.😣😔 حدود 16 روز از بدترین شکنجه‌ها را تحمل کردم، ولی مطلب با اهمیتی به ماموران نگفته بودم؛ و این امر سخت, بر مأموران گران آمد. از این رو دست به کاری کثیف و غیرانسانی زدند؛ دختر دومم را که به تازگی به عقد جوانی 💍درآمده بود دستگیر⛓ و به نزد من آوردند. آنها فکر می‌کردند با ایجاد فشار روحی و روانی، مقاومت مرا در هم شکسته و مرا به حرف درمی‌آورند زهی خیال باطل!😏 ... مأموران به بهانه جلوگیری از خودکشی و حلق‌آویز شدن،‌ چادر از سرمان گرفتند. برایم خیلی روشن بود که انگیزه واقعی آنها از این کار، دریدن حجاب ـ نماد زن مومن و مسلمان ـ و شکستن روحیه ما بود، از این‌رو ما نیز از پتوهای سربازی که در اختیارمان بود برای پوشش و به جای چادر استفاده می‌کردیم. 👌 عمل ما در آن تابستان گرم☀️ برای ماموران خیلی تعجب‌آور 😳بود، آنها به استهزا و مسخره ما را «مادر پتویی! دختر پتویی!» صدا می‌کردند. ... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @khatdost
۱۵ بهمن ۱۳۹۹