eitaa logo
💑 خاطرات زنانه 💑
15.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
183 ویدیو
4 فایل
#سوتی😜 #خاطرات🍃 اینجا فقط حالِ خوب 😍 . . . گلبرگم🐣 . . تبلیغات پذیرفته میشود https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5
مشاهده در ایتا
دانلود
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔴 از مهم ترین دغدغه حضرت آقا (روحی له الفداء) 50مرتبه تکرار رهبر معظم انقلاب بارها از جمعیت به‌عنوان یک مقوله مهم یاد کرده‌اند و بر مسئله "افزایش جمعیت" تأکید کرده‌اند؛ به‌علاوه بیانات نوروزی اخیر ایشان، از سال 1390 تاکنون 50 بار نسبت به "مسئله جمعیت و فرزندآوری" تذکر داده‌اند ⚫️یک زمانی دیگر قابل علاج نیست مسئله‌ی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان كشور دارد كاهش پیدا میكند. یك جایی خواهیم رسید كه دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹ ♦️ تن آدم می لرزد یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است.۱۳۹۲/۰۹/۱۹ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اقا بنده یه شال نخی دارم پشت در اتاقم اویزونه وقتی از حموم میام میپیچم ب موهام لامصب مثل ساقه طلایی عمل میکنه همه ابارو میکشه🍪😅 خلاصه ی بار ک از مشهد برگشتم رفتم ی دوش بگیرم،از حمام ک اومدم بیرون شالو بستم ب سرم و رفتم نشستم پیش مامان بابایی😍 ک یهو بابا گف چرا شال منو سر کردی😕 منم گفتم ک وا پدر من شال شما کجا بود مگ شما شال سر میکنی این ک مال منه😶🤕 ک بابام گفتش ن پدر سر نمیکنم ک باش دماغمو میگیرم هم نرمع دماغم زخم نمیشه هم قشنگ اب میکشه 🤤😪 وویی باورم نمیشد نیست من ی مدت نبودم تغییر کاربری دادن شالمو خب میگفتی لامصب بهم زودتر من این دماغو ب سرم نپیچم🤢 مامانم ک چایی پرید تو گلوش از بس خندید بابامم دلداری میداد میگفت عیب نداره باباجون ناراحت نباش دماغ باباته🥴🤣 هیچی دیگ دوباره پاشدم رفتم دوش گرفتم و اون شالم مال بابام شد🤠🤣 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
Asir.mp3
9.37M
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کمی حال خوب😍🍃🍃🍃 💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام به همه اوایل ازدواجمون که حدود بیست سال پیش هست شوهرم یه شهر دیگه کار میکرد و دو سه هفته یکبار چند روزی میومد خونه و میرفت و خواهر مجردم که از قضا کمی هم فضول تشریف داشت شبها میومد پیش من میخوابید که من نترسم یه شب جناب همسر زنگ زدن خونه و داشتیم با هم تعریف میکردیم این ابجی خانم ما هم اومد کنار ما نشست و به حرفای ما گوش میکرد منم به شوهرم گفتم شام چی دارین گفت جوجه (همسرم قبلا اصلا غیر از گوشت گوسفند هیچ گوشت دیگه ای رو نمیخورد ولی الان میخوره ) گفتم عهههه چه بد پس تو چی میخوری همسرم گفت 🙈 تورو 🙈 (ببخشید واضح گفتم🙈) ابجیم که این حرف همسرم رو شنید یه سری از روی تاسف تکون داد و پا شد رفت توی اتاق🙈🙈😂😂😂😂 خب خواهر من مگه مجبوری فضولی میکنی زشته خب 😂😂😂 چند وقت پیش هم همه خونه مادرم دعوت بودیم من توی اشپزخونه بودم داشتم غذا رو میچشیدم ببینم خوبه یا نه همسرم اومد کنارم وایساد نمیدونم چی بهم گفت که منم جو گیر شدم دیدم کسی توی اشپز خونه نیستش یه بوس از لپش گرفتم سرمو که برگردوندم دیدم همین خواهرم جلو در اشپزخونه س و بوس منو دیده یه دفعه برگشت رفت توی هال منو شوهرم 😂😂😂🙈🙈🙈🙈😱😱😱😱😱😢😢😢😂😂😂 تمام این حالات رو با هم داشتیم بعدش خواهر هر وقت میخواست بیاد توی اشپز خونه از چند متر قبل از در اشپز خونه میگفت یاالله یا الله😂😂😂😂😂😂 درسته من سوتی دادم اما عوضش خواهر گلم ادب شد😂😂 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلامی دوباره و خسته نباشید❤️ خوب منم‌بیو گرافیمو بدم من شرمین /کچی کورد/ خواهر بفرین مادر الهه گلگلی ام 😘😘😘 با خوندن سوتی اون دوست عزیزم که شورتش مونده رو بیله یه سوتی یادم اومداز جاریم 😊 برادرشوهرم سه چرخه داره با اون کار میکنه تابستون بود و جاریم رفته بوده حموم سره ظهری میگه شوهرم از سرکار اومده بود واسه نهار منم گفتم تا نهارشو میخوره و یه کم‌استراحت میکنه شورتمو بندازم رو سه چرخه ش زود خشک بشه ببره تو دیکه نندازم رو طناب خودمم میرم تو خوابم میگره دیگه یادم میره شورته رو بردارم😱 وقتی بیدار شدم به حیاط نگاکردم دیدم شوهرم نیست رفته سرکار گفتم حتما دیده شورتم و آورده خونه این ور اون ورو نگا کردم دیدم نه نیست بازم گفتم به خاطر بچه ها گذاشته تو کمد با خیال راحت رفتم سراغ درست کردن شام که صدای دراومد شوهرم اومد خونه عصبانی😡 گفت آبرومو بردی چطور این کارو کردی من رفتم تموم شهرو با این گشتم اومدم پیش بقیه سه چرخه را نگه داشتم دیدم دارن یه جوری نگامیکنن و میخندن میگم‌چی شده گفتن سه چرخه تو نگاکن وقتی نگاه کردم بخداکم‌مونده بود سکته کنم یه شورت توری قرمز پهن شده رو سه چرخه دیگه زود برداشته فرار کرده بود خدا میدونه چن نفر دیگه دیدن تویه شهر من این همه چرخیدم از یه طرف خندم‌گرفته بود 😂😂😂😂از یه طرفم دلم‌سوخت واسه شوهرم خوب به من چه میخواست سه چرخه شو چک کنه بره 😂😂😂تا چن‌روز عصبانی بود الانم‌میره بیرون خوب دوروبرشو نگا میکنه هیچی‌ننداخته باشم روش😂😂 /کچی کورد/ 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلام چند سال پیش یه روز صبح گوشیم زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب دادم گفتم بله بفرمایید یه خانمی پشت خط بود گفت مریم من شارژ ندارم یه تک بزن بهم کارت دارم و قطع کرد از صداش معلوم بود خیلی هوله و عجله داره میخواستم بهش زنگ بزنم بگم من مریم نیستم و اشتباه گرفتی دیدم ای وای منم شارژ ندارم 😕 گوشیو گذاشتم کنار و رفتم سراغ کارای خونه دوباره زنگ زد و گفت مریمممم مگه نمیگم شارژ ندارم زنگ بزن دیگه عوضی 🙄😐 تا اومدم دهن باز کنم بگم اشتباه گرفتین بازم قطع کرد بار سوم زنگ زد مریم بزنگ تا بگم همین الان کیو تو خیابون دیدم بازم قطع کرد بار چهارم تا اومد بگه مریم داد زدم د آخه لامصب😡 منم شارژ ندااارم یه لحظه امون بده و دهنتو ببند روانیم کردی من مریم نیستم اشتباه گرفتی صبر کن منم جواب بدم 😠 بعدش گفت شرمنده منم این دفعه خیلی مهربون گفتم دشمنت شرمنده و قطع کرد نسی خانوم🐞🌸 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
پسر من و دختر خواهر شوهرم هم سن هستن مادرشوهرمم همش از گذشته ها براشون میگه بخصوص از مدرسه رفتن هاشون یه روز تعریف کرد که خواهرشوهرم کلاس اول رو سه بار خونده از بس مردود شده 😂 خب یه روز که بچه ها دعواشون شده بود پسرم به دختر عمش میگه مامانت چقدر خنگ بوده کلاس اول رو سه بار خونده حالا ما یعنی پدرشوهر ومادرشوهر و خواهرا و برادرای شوهر همه بودن یهویی پدر شوهرم غضبناک برگشت به پسرم گفته کی این موضوع رو گفته گوه خورده و غلط کرده پسرم فوری گفت عزیز همشو تعریف میکنه ، پدرشوهرمو🙈 با کاردک هم نمیتونستی جمع کنی🤭🤣🤣 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلام سلام خوشگلای من😍 منم ونزدی قشنگتون😌💋💋💋 اوههههه من اینقدر از دوران راهنمایی خاطره دارم ک نگوووووو😁😁 حالا ک یکی یکی دارن یادم میاد بزا واسه شما هم تعریف کنم😊 ی روز ک تو مدرسه بودیم زنگ تفریح تو حیاط با دوستان گرام شسته بودیم ک یهو یکی از بچه ها دوان دوان اومد سمتمون گف صندلی تو کلاس خونیه😕😳 عاغا مام جو گیرررر پاشدیم عین خانم مارپل راه افتادیم دنبال سرنخ✌️🥲 رفتیم تو کلاس صندلی رو قشنگ نگاش کردیم😆بعد رفتیم تو حیاط دونه دونه پشت مانتو های بچه هارو نگا میکردی ک ببینم کار کدومشون بوده 😬 عاغا ما تو حیاط رو و هرکی ک میدیدمو کامل گشتیم ولی خب اثری از آثار جنایت پیدا نکردیم😐🤲🏿 برگشتیم تو کلاس دیدم یکی از هم کلاسیام نشسته رو صندلی رنگشم پریده عینهوووو گچ دیوار🙊 رفتم جلو گفتم فلانی پاشو گف ن گفتم چرا گف نمیخوام اصلا بد بخت این بنده خدا اینقدر استرس داش ک نگووووو😢 با خودم حدس زدم ک حتما کار این بنده خدا بوده دیگه بقیه بچه ها رو از کلاس کردم بیرون اومدم پیشش بهش گفتم عزیزم ببین اینکه این اتفاق واسه تو افتاده چیز عجیبی نیس واسه همه اتفاق میوفته حداقل بزار کمکت کنم🥹 بنده خدا تا دید اوضاع رو زد زیر گریه و حق حقش گرفته بود اینقدر دلم براش سوخت ک نگوووو😭 دیگه پاشد از جاش نگم براتون زیر پاش و رو صندلی غرق در خون بود😭😭 دیگه وسایل مورد نیاز رو بهش دادم و مستخدم مدرسه بنده خدا اومد صندلی رو برداشت برد تمیزش کنه.اینقدر دلداریش دادم اون بنده خدا هم هی گریه میکرد واقعا هر کس دیگه ای هم تو اون شرایط بود گریه میکرد😭😭دیگه گفتم من اجازتون از مدیر گرفتم بیا برو خونه حال خوبی نداری اینجوری بهتره استراحت میکنی حالتم خوب میشه،گف لباسم ک خیلی ناجور ضایع هس تو خیابون اینجوری برم ک نمیشه منم ی چادر جور کردم دادم بهش راهیش کردیم رف ولی خدایی خیلی قلبم درد گرفت از اون وضعیت😩🥺 دلمم خیلی خیلی ب حالش سوخت شما هم اولین خاطرتونو بگید برام😁 تا درودی دیگر بدرود🧚‍♀💜 💙 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلااااااام بر دوستان گل گلااااابم❤️🌿 مشتولوق بدید ک میخوام واستون سوتی بتعریفم😉😌🤩 راستییییی منم ونزدی یادتون اومد😍 دوستون دارم زیااااادااااا💋💋💋 عاغا یادمه چند سال پیش که تو دوره راهنمایی بودم تو مدرسه بهمون شیر میدادن🥛🥛🥛🥛تو بوفه مدرسمون های بای🍪🍪 میفروختن خیلی با شیر مزه میداداااا✋🏻😋بعد ما عادت داشتیم همش میخوردیم . یادمه یکی از کلاس بالایی ها بالشتی داش🥲😋 عاغا من کرم های درونم🪱 فعال شدند و بسی می‌خواستند بیرون بریزند😁😁😁بنابر این در یک حرکت انتحاری این بالشتی رو از دست این بنده خدا سریع قاپیدم و الفرارررررررررر🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️هیچی عاغا این شیر تو جیب مانتو من بود بعد همینطور ک داشتم میدویدم نگو این شیره افتاد زمین پا منم اومد روش🥲یهو گف پررررق 🤦‍♀ نگا کردم پشتمون دیدم این بنده خدا ک داش دنبال من میدووید شلوار و مانتوش غرق در شیر بود🙊🥹😬خلاصه ک ی شیر تنی زد😂😂😂تا تو باشی دنبال من ندویییی😜😅😅ولی خیلی خنده دار بود اونروز از بس منو دوستام خندیدیم پکیدیم و گردامون کنده شدن🥲🤣🤣 تا درودی دیگر بدرود🧚‍♀💜 💙 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلام به همه🤚خانمی سوتی گفتن که یکی افتاده دنبالشون اشتباهی کتک خورده یاد یه سوتی افتادم کلاس دوم راهنمایی بودم با دوستم همیشه باهم پیاده میرفتیم مدرسه یه پسر چند روز افتاد دنبالمون 😑ما هم دختر سر به زیر و ترسو گفتیم به مادرامون که هرصبح تاکید میکردن اگه کسی چیزی گفت به ما بگین بگیم شب من به مامانم گفتم یعنی تا دهنمو باز کردم😃فحش بود که به پسره داد گفت فردا تو برو من پشت سرت میام دوستمم هم به مادرش گفته اونم گفته تو کاریت نباشه فردا حسابشو میرسم😂😂آقا ما فردا ازمدرسه ساعت یک تعطیل شدیم یکم که رفتیم دیدیم یه صدایی میاد تا برگشتم دیدم بابای دوستم چماق به دست مامانم هم با مامان دوستم با کیف یکی رو میزنن یا خدا پسره همش میگف غلط کردم مگه مامانم ول میکرد😃😂گفت باید خونتونو نشون بدی به مادرت بگم چه گوهی خوردی به زور جداشون کردیم🤕🤕این شددیگه هیچ وقت چیزی تو خونه نگفتیم ولی بماند که بعد ها چی شد که اونم بعدا میگن زیاد حرف زدم ببخشید 🌹😘رویا 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلام یه خاطره یادم افتاد که میخواستم بگم براتون مادربزرگم تازگیا فوت شدن اگ دوست داشتین بعد خوندنش براش یه فاتحه با صلوات بفرستین ممنون خواهرم کوچیک بود و ما خونه مادر بزرگم بودیم مادربزرگم تو جوونی موهاش سوخت و کچل شده بود اون روز همه تو اشپزخونه بودیم و مادربزرگم داشت بامیه هایی که بود و ردیف میکرد و بهمون میداد یهو خواهر کوچیکم که تازه ب حرف امده بود ب حالت ریتمیک هی میخوند کچل بامیه داره کچل بامیه داره اصن حواسش نبود ک مادربزرگ ماهم موهاش ریخته و کچله ما هم سعی میکردیم نخندیم و هی قرمز میشدیم خخخ ممنون میشم ی صلوات بدین براش😍❤️😍❤️دختر بهارم 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane
سلام به مدیر و دوستان سوتی دهنده😂😂 براتون بگم ادمین یه کانال پست و..بودم پستهایی که میزاشتیم اونجا باید لینک کانالم میزدیم پاینش منم حوصله نداشتم یجا سیوش کنم مدیرکانال اونو تو پی وی فرستاد منم هردفه تو پی وی مدیر میزدم جستجو😂😂 ساعت 5صبح بود منم همیشه اونموقه ها بیدار میشدم صبح بخیر و..میزاشتم رفتم پی وی مدیر که لینک رو کپی کنم بزارم پایین پستها اینم براتون بگم مدیرش یه آقا بود همینکه زدم جستجو نگو دستم خورد تو تماس تلگرامیش😝😝😝 نکو ای خل دیوونه کلا هی اینترنتش روشنه منم ازبس هول بود بجا قطش کنم فقط گوشیمو بستم بدونه قطع کردن نتش😂😂اونم سرکار شیفت بود نگو خوابش برده با صدای زنگ من از خواب میپره پشت میز بوده همشو میندازه ترسیده بود و هول هی فوش فوش😂😂 وقتی نگاه کرده دیده منم😂😂😂 منم همچنان هول گوشیم روشن کردم ای دل غافل ایکه هی قط نشده پیامش دادم ببخشید دستم اشتباهی خورد به تماس ای بنده خدا چیزی نموده بود سکته کنه😂😂 🦋از کرمانشاه🤪🤪 😜 و 🍃 خودتونو ارسال کنین؛ هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane