سلام ب مهربانوعزیز دلم ودوستان گل کانال❤ الهی ایام بروفق مرادتون باشه🤲دختر جاریم تازه برای گواهینامه ثبت نام کرده بود بعد از یک مدتی که آموزش دیده بود به مامانش گفته بود اجازه بده با ماشین شون تمرین کنه ماشین هم توی حیاط بوده حیاطشون هم کوچیک هس این دختر جاریم میره پشت فرمون میشینه مامانش هم درحیاط رو باز میکنه تا ماشین رو ببرن بیرون خونواده جاریم خیلی خودشون رو سطح بالا میگیرن جوری که فک میکنن مثل اونا پیدا نمیشه. بالاخره دخترش ماشین رو میخاد هدایت کنه ب بیرون پاشو میزاره روی پدال بعدش دنده روبالا وپایین میکنه یکدفه ترمز میگیره ماشین خاموش میشه میخوره ب کناردیوار حیاط خداروشکر هیچ اتفاقی براش نمیفته فقط میترسه وهمونجا باعرض معذرت از دوستان پریود میشه 😄😉 بعدش مامانش سریع میاد د رماشین رو باز میکنه ودخترشو رو بیرون میاره ک میبینه خون از پاچه شلوار دخترش میریزه میترسه میگه چکار کردی باخودت به جهنم که ماشین خورد ب دیوار دخترش هم بدتر ب گریه می افته میگه من کاری نکردم ترسیدم فک کردم بازم معذرت از دوستان ر،ی ،د،م، نگو ک پریود شدم 🥴بعله عزیزان این جواب غرور وخود بزرگ بینی هس آدم نباید ب دیگران فخر بفروشه همه توی یک سطح هستن مگه نزد خدا از نظر ایمان وتقوا حالا از اون زمان دیگه نه جاریم نه خونواده اش دیگه خودشون رو نگرفتن این خاطره هم دختر خواهر شوهرم برام تعریف کرده اگه جاریم بفهمه من خبر دارم واویلا هس😁😄 ندیده دوستون دارم ( ماه پیشونی🌹🌹) #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

سلامممم بحث خواستگاری داغه منم خاطره این خواستگاری افتضاح رو تعریف کنم تیر ماه بود ک من با دوستام تصمیم گرفتیم بریم شمال بعد مامانم دقیقا 1 ساعت قبل اینکه حرکت کنیم گفت هیچ جا نمیری خواستگار میخواد بیاد( خونه ما دوبلکسه) من اینو ک شنیدم از پله ی اول تا وسط پرت شدم پایین لگنم داشت از جا کنده میشد 😭 گفتم نه مامان تورو خدا بزار برم گفت ابرمون میرعه باید بمونی یهو گفت واسه شام هم میمونن ومامانه پسر عه خانم X معلم کلاس سومیته من باز شروع کردم گریه کردن که من خوشم از این خانمه نمیاد اصن چه خواستگاریه ک شامم میمونه 😁💔 دیگ دوستامم بخاطر من نرفتن چند روز عقب افتاد مسافرت وقتی اومدن سریع گفتن برین حرف بزنین من گفتم ک کی گفته جوابم مثبتهه مامانه پسرعه گفت شما برین حالا رفتیم پسرعه یه قاب تو اتاقم دید گفت این دخترعه کیه گفتم دوستم گف پسرعه ک کنارته چی گفتم به شما چه اصن و... تموم شد از اتاق اومدیم بیرون یهو در حمومو باز کرد گفت عه جکوزی!!!! پایین هم جکوزی دارین؟ من داشتم با خودم میگفتم این بشر چقدر فضوله که یهو از دهنم پرید همینو با صدای بلند گفتم قهر کرد پله هارو تند تند رفت پایین به مامانش گفت پاشو بریم این هنوز اخلاقش بچگونس تو میخوای واس من بچه بگیری نه زن اخه کی واسه پسر 23 ساله دختر 18 ساله میگیرعه منم داد زدم گفتم کی زنه توعه عنتر میشه قیافه مامانم که ابروش رفته بود: 😐😭 قیافه من: 😁 قیافه بابام: 😂😂 اسمم باشه ملکه ای نقره ای مامانم اینجوری صدام میکنه #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

خواهرم یلدا خونه مادر شوهرش دعوت بودن اصرار کردن ک ماهم بریم خلاصه ماهم رفتیم بعد از شام همه دورهم نشسته بودیم مادر شوهرم منو با خواهرم اشتباه گرفت ( چون من و خواهرم دوقولو هستیم) گفت: عروس گلم بارداره😍 (هیچکس نمیدونست خواهرم بارداره) من ک نمیدونستم بخندم یا از خجالت آب شم😂 قیافه من:😒😑 قیافه مادرشوهر خواهرم:😄😶 قیافه خواهرم:🙄😂 #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

ما سال82عقد کردیم من تازه 18سالم شده بود و دانش آموز پیش دانشگاهی بودم که دوماه بعد عقدم متوجه شدم که باردارم هزارتا دکتر رفتیم تا بقول معروف جلو آبروریزی گرفته بشه اما به خواست خدا نشد ، مجبور شدیم بریم مشهد کسی هم غیر از مادر شوهرم نمیدونست،بابامامانم اگه میفهمیدن که میکشتنم😢😭 خلاصه یه روز به بهانه رفتن خونه همسرم بدون اجازه پدرومادرم رفتیم مشهد از اونجا بهشون زنگ زدم و گفتم ما تصمیم گرفتیم اینجور ازدواج کنیم😂😂 شکه شدن اما خب چیزی هم نمیتونستن بگن و توعمل انجام شده😳 قرارگرفتن ،خلاصه ما همونجور ازدواج کردیم والان پسرم 15سالشه ،ماهم مثل شما نتونستیم مراسم عروسی بگیریم اما خدا اونقدر بهمون لطف کرد که باور کردنی نبود #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

سلام به همه من میخوام از خرید حلقم که ۱۵ سال پیش بود و الانم با شوهرم وقتی یادمون میفته کلی میخندیم اون زمان ما دست بالمون نسبت به اقای همسر خیلی بسته بود به ما گفتن خودتون دوتا برای خرید لباس وحلقه برید مادرم به من ۲۰۰داد که برای اقا کت و شلوارو مشتقاتشو بگیرم وهم حلقه منم اون موقع بچه بودم فقط ۱۵ سالم بود مامانم بهم گفت که تو جنساتو سبک بگیر که مهدی که همسرم باشه هم سبک بگیره خلاصه ما رفتیم خرید و یه لباس ۴۰ هزار تومنی و یه حلقه ۷۰ تومنی خریدم نوبت همسری شد رفتیم برای خرید که دیدم فقط کتو شلوار اقا و مشتقاتش رسید به ۱۵۰ تومن و منم دیگه پولی برای خرید حلقه نداشتم داشتم از خجالت میمردم که الان اگه بریم دم طلا فروشی و حلقه گرون بشه من چه خاکی توی سرم بکنم خلاصه اقا یه انگشتر پسند کرد۱۴۰ تومن هی به من میگفت خوبه منم دهنم بسته شده بود عیچی نمیتونستم بگم خلاصه همونه برداشتو به من گفت حساب کن منم با کلی خجالت ۵۰ تومنو دادم دستش گفتم من همینو بیشتر ندارم لقا بقیه انگشترو خودش داد به منم گفت که به هیچ کس نگو ولی من تا دو روز همش گریه میکردم که من مراعات تو رو کردم ارزون خریدم ولی تو منو خجالت زده کرده الان بعضی وقتها که میریم بیرون من خریدم گرون میشه به مسخره میشینه وسط اتاق گریه کردن که تو مراعات منو نمیکنی زیاد خرید میکنی😂😂😂 کلی با هم میخندیم 🤣🤣🤣 #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

سلام و صد سلام يه بار داشتیم تو حیاط مدرسه با بچه ها والیبال بازی می کردیم که از شدت هیجان خشتک شلوارم از بالا تا پائین جر خورد 😱😱 خوشبختانه کسی متوجه نشد منم سریع پریدم پشت ماشین که نزدیک زمین والیبال بود و رفتم خونه شلوارما عوض کردم و برگشتم کسی هم نپرسید که کجا با این عجله 🤔🤔 الان که فکرشا می کنم می گم شاید بچه ها فهمیدن و به روی خودشون نیاوردن😜😜 #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

‏قبلنا مامانم زنگ میزد خونه صداشو عوض میکرد میگفت عزیزم مامانت خونس ؟ما داریم میایم خونتون 😑 منم از خدا بی خبر خونه رو تمیز میکرم😎😩 اخرشم هرچی منتظر میموندم کسیی نمیومد🙄😢😂😂😂😂😂 منم بچه بیدم ۸ سالم بیشتر نبود😢😂😂😂 #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

۳۰ روز بخور تا باردار شی!! درمان مشکلات ناباروری از جمله قاعدگی نامنظم،تنبلی تخمدان،کیست و فیبروم،چسبندگی رحم،اختلالات هورمونی و عفونت و حتی مشکلات ناباروری آقایان هم درمان میشه با استفاده از دارو های گیاهی و درمان ۳۰ روزه فقط کافیه وارد کانال زیر بشی👇👇😍 https://eitaa.com/joinchat/3026977121C011ec7aea5

خواهرم یلدا خونه مادر شوهرش دعوت بودن اصرار کردن ک ماهم بریم خلاصه ماهم رفتیم بعد از شام همه دورهم نشسته بودیم مادر شوهرم منو با خواهرم اشتباه گرفت ( چون من و خواهرم دوقولو هستیم) گفت: عروس گلم بارداره😍 (هیچکس نمیدونست خواهرم بارداره) من ک نمیدونستم بخندم یا از خجالت آب شم😂 قیافه من:😒😑 قیافه مادرشوهر خواهرم:😄😶 قیافه خواهرم:🙄😂 #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

یبار مهمون داشتیم😶 منم مشغول خوندن خبر ها بودم تو فضای مجازی بعد دیدم نوشته فردا مدارس تعطیل است😶 بعد مهمون گفت خب ما دیگه رفع زحمت میکنم 🙃 منم همون موقع داد زدم اخ جووووون انگار خوشحالم از اینکه اونا دارن میرن😑🤦‍♀️ ینی پاکککک ابروم رفت😂😂😂😂 بعد از رفتنشون هم کلییی کتک خوردم #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane

دوران ابتدایی معلم دینی مون گفت شماره تلفن خدا رو دارین ؟ گفتیم نهههه 😳 گفت یادداشت کنید : ۲۴۴۳۴ فرداش اومدیم ، گفتیم آقا ما زنگ میزنیم به این شماره یه خانومه فحش میده فقط گفت نه احمقا ۲۴۴۳۴ یعنی ۲ رکعت نماز صبح ، ۴ ظهر ، ۴ عصر ، ۳ مغرب ، ۴ عشا ما: 😶 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #سوتی😜 و #خاطرات🍃 خودتونو ارسال کنین؛ #ویولا هستم ادمین کانال👈🦄@viola70💜 @khateratezanane