eitaa logo
خاطره از مرحوم علی صفایی حائری
641 دنبال‌کننده
548 عکس
320 ویدیو
98 فایل
دل آدمي بزرگتر از اين زندگيست و اين راز تنهايي اوست... یاد مربی موحد، مجاهد، سردار جبهه تربیت و سازندگی، فقیه صاحب مکتب تربیتی، صفای اهل صفا، سالک خالص، ستاره آسمان گمنامی، سمبل اندیشه‌های ناب، بی‌تاب بوتراب و تطهیر شده با جاری قرآن...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ﮺جلوه های دنیا﮺ 🎙 عین‌صاد 🔺در روایت هست: عبد من شبی... چند شب بیدارش می‌کنم، مأنوس می‌شود، نماز شبی، ذکری... 🔺می‌گوید خوابش می‌کنم. یکی دو شب... بلند می‌شود، «ساخطٌ لِنَفسِه ماقِتٌ لَها». به خودش سَخَط دارد، مَقت دارد. او حالا به من نزدیک شده است؛ نه آن موقع؛ آن موقع به خودش نزدیک شده بود . به خودش متوجّه بود. 🔺بت ها یکی و دوتا نیستند؛ حالا خودش میلیاردها جلوه دارد؛ بماند. جلوه ها دارد؛ بماند... از این دو جلوه داخل می شود در وجود ما؛ «أُغْوِيَنَّ» و «أُزَيِّنَنَّ» نفس را تحریک می کند و دنیا را زینت می‌دهد؛ بماند. از همه این مراحل که گذشتی به رسیدی، به رسیدی، به ، به رسیدی، خودت را کاشتی دعوت به روییدن کردی؛ باز هم تو و تو، تو را می‌کند. آنچه تو را از او باز دارد صنم است. «إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا» این فرمایش ابراهیم (علیه‌السلام) است. آنچه جز خدا می‌پرستید وثن است. هر چه باشد... استاد 🔺پانوشت: گفته شده وثن، همان صنم کوچک است، با این حال تعریف وثن و صنم بسیار در هم آمیخته شده است. ابن اثیر می گوید تفاوت میان وثن و صنم آن است که وثن پیکری معمولی از سنگ های معدنی یا از چوب و سنگ است که به صورت آدمی ساخته و برپا گردیده و عبادت می شود و صنم صورتی است بدون پیکر. 🌷🇮🇷🌷
هدایت شده از 
✨قابل استفاده برای دوستانی که با طلاب یا مدارس کار می کنند: 《در همين دوره‏هاى پايين، دوره‏ى و دوره‏ى شكل گرفتن يك طلبه آغاز مى‏شود و در همين دوره‏هاست كه ‏ها و يا نفرت‏ها، و مساوات و يا خودخواهى‏ها و ‏ها، و يا شرك، يا اسارت، روحى و يا ضعف و زبونى، يا انحطاط در طلبه شكل مى‏گيرد. و اگر خودش را هم مى‏شناخت و اگر سازندگى را در حد خود مى‏ديد، ناچار وضع عوض مى‏شد و به اين دوره نيز مى‏پرداخت. در اين دوره، مى‏توان در نهاد و طلبه، هر چيزى را كاشت و بارور كرد؛ و يا خيانت، و يا بى‏تفاوتى، به خلق و يا توجه به خود را. و اين همه نه با حرف امكان دارد و نه با خواندن چند روايت در روزهاى پنجشنبه و جمعه. مسأله‏ى معاشرت فرع مسأله‏ى تربيت است؛ چون هنگامى كه افراد ساخته نشده باشند و ملاك بدست نياورده باشند، در نتيجه به هر كجا سر مى‏گذارند و با هر كس دمخور مى‏شوند و در هر دامى مى‏نشينند. اما اگر مربى به طلبه‏اش ديد بدهد و او را متوجه و زرنگ بار بياورد و همچون نهنگ آماده‏اش كند و با ملاك، نه فقط با حرف‏ها و دستورها و بكن نكن‏ها آشنايش بنمايد، او مى‏تواند دوست و معاشر خود را بشناسد و حتى مهمانى رفتن و مهمان آوردن خود را رهبرى كند. و حتى لباس و رنگ لباس خود را بشناسد. آخر طلبه‏اى كه از شهوت سرشار است و به خاطر رسيدن به زن ديوانه است چگونه مى‏تواند به خدا برسد. آخر طلبه‏اى كه براى لباس پوشيدن ندارد و براى درس خواندن كه هيچ، براى زنده ماندن هم ندارد و و در سر و دلش ننشسته چگونه مى‏تواند آن باشد كه مى‏خواهد و استاد مى‏طلبد. اما اگر فهميد كه بايد كند و در نتيجه با كسانى مى‏نشيند كه يا به آنها و يا از آنها راستى اگر در افراد نُضج بگيرد اين هدف مى‏تواند آنها را كند؛ خواه هدف پول باشد و يا قدرت و يا شهوت و يا قرب حق و تعالى و تكامل و رشد. ما به جاى اين كه در پوشيدن دخالت كنيم، بايد اين ‏ها و ‏ها را در دل‏ها بگذاريم و افراد را از عوض كنيم.》