#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 40
«ابن سکّیت»، یار با وفاى امام جواد و امام هادى علیهم السلام و شاعر و ادیب نام آور شیعه بود که معلم فرزندان متوکل عباسی بود.
روزى متوکل با اشاره به دو فرزند خود، از ابن سکّیت پرسید: این دو فرزند من نزد تو محبوب ترند یا «حسن» و «حسین» فرزندان علی؟
ابن سکّیت از این سخن و مقایسه بى مورد سخت بر آشفت و خونش به جوش آمد و بى درنگ گفت: «به خداسوگند «قنبر» غلامِ على علیه السلام در نظر من از تو و دو فرزندت بهتر است!»
متوکل که مست قدرت و هوا و هوس بود، فرمان داد زبان او را از پشت سر بیرون کشیدند و او را کشتند!
آری! در آن زمان که متوکل تابِ هیچگونه بی احترامی را نسبت به خود و خانواده اش نداشت او اینگونه از امام و ولیّ خود دفاع کرد...
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 41
🔹جون، غلامی سیاه پوست از اهالی نوبه سودان بود. او که روزگاری به امیرالمومنین و فرزندشان امام حسن علیه السلام خدمت کرده بود، اکنون در کنار حسین بن علی علیه السلام بود و از زمان حرکت از مدینه کاروان را همراهی میکرد. هنگام حضور در کربلا عمر شریفش 65 سال بود. شصت و پنج سالی که پر بود از عشق و خدمتگزاری و بندگی به خاندان پیامبر. عشقی که او را در این سن تا این صحرای سوزان به دنبال اباعبدالله الحسین آورده بود. جون در ساخت و تعمير سلاح جنگی مهارت داشت و شب عاشورا، سلاح حسین و يارانش را تعمير میکرد.
🔹هنگامی که نزد اربابش رفت تا از او اجازه فدا شدن بخواهد، امام حسین علیه السلام فرمودند: «تو، به امید عافيت و آسایش همراه ما آمدی، در گرفتاری پیرو ما نباش. آزادی تا به هرکجا که میخواهی بروی.» اما او خود را به پای امام حسین علیه السلام انداخت و عرض کرد: «ای پسر رسول خدا! من در رفاه و راحتی همراه شما باشم و در سختی، دست از شما بردارم؟ منت بر سرم بگذار و در بهشت را به رویم باز کن. به خدا، من از شما جدا نمیشوم تا خونم با خون پاکتان آمیخته شود.» و چنین است راه و رسم خدمتگزاری و دلدادگی، که در سختی و آسایش، در راحتی و تنگنا و در هر حال که باشی دست از معشوق و مقصودت برنداری...
🔹پس از قدری جنگیدن در حالی که جراحتهای متعددی برداشته بود بر زمین افتاد. امام حسین با عجله به بالینش رفتند، سرش را بر دامن گرفتند و با علاقه به چشمان با وفایش نگاه میکردند. سپس همانند فرزندشان، علی اکبر، گونه بر گونهاش گذاشتند... به این ترتیب جُون با دلی آسوده چشم از این جهان فرو بست. چرا که میدانست تنها داراییاش را هدیه به اربابش کرده و سر بر قدمهایش نهاده. خوشا به حال جُون...که تا پای جان خدمتگزار امامش بود و از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 43
وی در سال 1315 شمسی در مشهد و در خانواده مذهبی متولد شد. و از طفولیت به کسب علوم دینی پرداخته و در هجده سالگی به نجف رفته به مدت پنج سال از محضر آیات حوزه نجف کسب فیض نمود. پس از پنج سال به مشهد بازگشته و پس ازدواج به قم مراجعت نموده و به تحصیل پرداخت. از سال هزار و سیصد و چهل نخستین سخنرانی های خود را مبنی بر تذکر نسبت به ولی عصر عليه السلام آغاز نمود. آوازه ی منبر های او از قم و مشهد فراتر و در کشور طنین انداز شد. اخلاص و ارادت او به حضرت ولی عصر و ارائه سبک نوین در امر ارشاد، صراحت، شجاعت و علم بالای ایشان موجبات جذب جوانان با هر طرز فکری را به منبرهای ایشان و اصلاح آن هارا فراهم نمود.
او در راه جلب رضایت امامش از هیچ تلاشی فروگذار نکرد تا آن جا که بخش عمده ی درآمدش را وقف خرید مکان های مروج فساد برای ممانعت از فعالیت آن ها با مبالغ بالا و تاسیس خیریه انصارالحجه با تحت پوشش قرار دادن پنج هزار تن از خانواده های بی بضاعت نمود.
توجه تام او به حضرت ولی عصر، حال خاصی به نقل تشرفات از زبان ایشان می داد به نحوی که بسیاری را متحول و متوجه حضرت نمود.
سرانجام طاغوت این حجم از اخلاص و دلدادگی وی را به امامش تاب نیاورده و با طرح تصادف ساختگی، در 30 تیر 57 مطابق با نیمه شعبان نوای یابن الحسن شهرت یافته ی شیخ احمد کافی، بلبل اهل بیت را خاموش نمود.
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 44
📜همه ی ما اورا با نامه های پرمهری که از سمت امام عصر، برایش به نگارش در آمده، میشناسیم. همان گونه که امام او، وی را خطاب قرار داد:
"الاخ السدید و ولی الرشید الشیخ المفید، به برادر استوار و پیروی هدایت شده، شیخ مفید"
🖋شرح توقیعات حضرت به وی چنین است:
🌅توقیع بیست سوم ذیحجه:
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آن که با گفتار راستین مردم را به حق می خوانی.
در ادامه شیخ را از محل سکونتشان در غیبت کبری مطلع می سازند و دلیل را چنین می فرمایند:
تا به این وسیله در جریان باشی که به خاطر کارهای شایسته ات نزد ما مقرب هستی.
و برای اطمینان خاطر شیعیانشان می فرمایند:
🌅ما به تو اطمینان می دهیم که هرکس از برادرانت تقوا پیشه کند و حق را به صاحبانش برساند از فتنه های آخر زمان، در امان خواهد بود.
و وی را تا آنجا به خود نزدیک می بینند که می فرمایند:
🖋و نشانه ی حرکت و خروج ما رخداد مهمی است که در مکه از سوی پلیدان رخ خواهد داد؛ اما به هدف خویش دست نخواهند یافت چرا که ما با دعا به درگاه خدا پشتیبان اهل توحید هستیم و آنان را حفاظت خواهیم کرد. پس دلهای شیعیان به دعای ما آسوده باشد و مطمئن باشند که ما برایشان کافی هستیم.
و دلایل تاخیر دیدارشان از شیعیان را بیان می کنند:
و دیدار ما از شیعیان، به تاخیر نمی افتد مگر به سبب اعمال خودشان، که به گوش و نظر ما می رسد و خاطر مارا از آن ها مکدّر می کند.
ادامه دارد...
🌱 @khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره ۱۸
مشغول پاسبانی از خیام حرم بود،
حوالی خیمه ی امام گفت و گویی به گوش رسید.
آوای صدای زینب سلام الله علیها بود: "برادرم حسین! یاران را آزموده ای تا در رزمگاه فردا رهایت نکنند؟ برادرم! آیا از حرم رسول خدا دفاع خواهند کرد؟"
تاب نیاورد و به سمت خیمه ی حبیب دوید: "حبیب! برخیز که دختر علی علیه السلام نگران فرداست، باید به او آرامش داد."
لحظاتی بعد اصحاب، پشتِ خیمه ی زینب سلام الله علیها بودند: "سلام ای دختر پیامبر، سلام ای یادگار عزیز مومنان و فاطمه زهرا سلام الله علیها! ما با جانمان آماده ایم. اگر فرمان مولایمان حسین علیه السلام نبود،
هم اکنون شمشیرهایمان نیام را رها می کردند؛ و جان هایمان عاشقانه تقدیم می شدند.
عهد می بندیم که جان خویش را قربانی مولایمان حسین کنیم.
گوارایتان باد، رستگاری ابدی.
به راستی آزمون روزگارتان را نه تنها با نمره ی قبولی بلکه با بالاترین درجه، یعنی رضایت امام زمانتان نایل آمدید.
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 45
▪نافع، قاری قرآن بود و کاتب حدیث. از بزرگان قومش بود و سخنوری ماهر.کنار امیرالمؤمنین تجربه های بسیاری آموخته بود و پس از او در معیت و سرسپردگی فرزندان علی علیه السلام، روزگار را میگذرانید. کاروان بهار که در مسیر خزان به حرکت درآمد، نافع نیز ملازمش بود.
▪روز هفتم محرم که آب در خیمهها نایاب شده بود و رد پای عطش بر لبان خشکیده طفلان بیداد میکرد، عباس به همراهی 20 نفر از یارانش به سمت فرات حرکت کردند تا برای اهل حرم آب بیاورند. پرچمدار این گروه، نافع بن هلال بود که پیشاپیش همه حرکت میکرد. چون به فرات رسیدند نگهبانان راه را بر ایشان سد کردند و گفتند خودتان هرچه میخواهید میتوانید آب بخورید، اما نمیگذاریم حتی قطرهای از این آب را به خیمههای حسین برسانید. در این هنگام نافع با چشمانی تبدار از عطش، نگاه خیره و باصلابتش را به آنها دوخت و گفت به خدا قسم تا حسین و همراهانش تشنه باشند، ما یک قطره آب هم نخواهیم خورد. آنگاه مشکها را پر از آب کردند و با هر سختی که بود توانستند خود را از حلقه نگهبانان خارج کرده و به خیمهها آب برسانند.
▪روز عاشورا چون نوبت جنگیدن نافع شد، مردانه و با صلابت قدم در میدان گذاشت. او که عشق حسین، تمام کشور وجودش را فتح کرده بود، جز حسین اندیشه دیگری نداشت. او که روی تمام تیرهایش اسم خودش را نوشته بود همه را به سمت دشمن پرتاب کرد و چون تیرهایش تمام شد شمشیر بدست گرفت و نبردی جانانه کرد.
▪پس از قدری جنگیدن به محاصره دشمن درآمد، درحالیکه سخت مجروح بود و دستهایش را شکسته بودند. عمرسعد با تمسخر گفت: چه به روز خودت آوردی نافع؟ چرا با حسین همراه شدی که به این حال و روز دچار شوی؟ با حسرت پاسخ داد: کاش توانی داشتم، کاش دستی برایم مانده بود تا بازهم در دفاع از حسین با آن میجنگیدم. در این هنگام عمرسعد دستور داد تا شمر، سر از تن این آزادمرد جدا کند.
رحمت خدا بر اینان، که تا پای جان برای امامِ زمان خود خدمتگزار بودند و لحظه ای او را تنها نگذاشتند.
🏴@khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 46
💢شيخ صدوق رحمه الله در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه السلام» از عبدالسلام هروى نقل كرده است كه گفت: دعبل خزاعى [1] در مرو خدمت علىّ بن موسى الرضا عليه السلام رسيد، عرض كرد: قصيده اى در مدح شما سرودهام و قسم ياد كردهام كه آن را براى كسى قبل از شما آن را نخوانم. امام عليه السلام اجازه فرمود كه آن را بخواند.
دعبل شروع كرد به خواندن قصيده اش كه متجاوز از ۱۲۰ بيت است كه ترجمه بيت اوّل آن چنين است:
محل تدريس آيات الهى كه اكنون از تلاوت آيات بر كنار مانده است، و محل نزول وحى پروردگار كه از فعاليت بازمانده است.
🔹چون به اين شعر رسيد:
غنيمتى كه مال ايشان است در دست ديگران مى بينم كه بين خودشان تقسيم مى كنند، در حاليكه دست خود ايشان از آن غنيمت خالى است.
⚜️حضرت رضا عليه السلام گريه كردند و فرمودند: راست گفتى اى خزاعى. و چون به اين شعر رسید:
هنگامى كه به آنها ستم شود به ستمگر خود دست انتقام دراز نمى كنند بلكه بدى را با احسان مقابله مى كنند و دستشان از انتقام خالى است.
⚜️حضرت رضا عليه السلام كف دستان خود را زير و رو كرد و فرمود: بلى بخدا قسم خالى است، و چون به اين شعر رسيد:
هر آينه در دنيا زندگى من آميخته با ترس و وحشت بود و همانا اميدوارم كه بعد از مرگم از امن و امان برخوردار باشم.
ادامه دارد...
🏴 @khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 47
نوشتن از حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف هم و غم را از انسان زائل می کند.
شیخ صدوق می گوید:
یک شبى که درباره خانواده و فرزندان و برادران و زندگى پر نعمتى که در شهر رى بجای گزاردم اندیشه می کردم بناگاه خواب به من غلبه کرد، در خواب دیدم گویا در مکه ام و گرد خانه محترم خدا طواف میکنم و در دوره هفتم نزد حجر الاسود آمده ام آن را میسایم و میبوسم و دعا میخوانم.
در این وقت مولاى خود قائم صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده من دلباخته و پریشان خاطر باو نزدیک شدم آن حضرت از رخساره من بفراست خود را از درونم را دانست بر او سلام دادم و بمن جواب داد و سپس به من فرمودند:
لِمَ لَا تُصَنِّفُ کِتَاباً فِی الْغَیْبَهِ حَتَّى تُکْفَى مَا قَدْ هَمَّکَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَدْ صَنَّفْتُ فِی الْغَیْبَهِ أَشْیَاءَ فَقَالَ لَیْسَ عَلَى ذَلِکَ السَّبِیلِ آمُرُکَ أَنْ تُصَنِّفَ وَ لَکِنْ صَنِّفِ الْآنَ کِتَاباً فِی الْغَیْبَهِ وَ اذْکُرْ فِیهِ غَیْبَاتِ الْأَنْبِیَاءِ
چرا درباره غیبت کتابى تألیف نمیکنى تا اندوه دلت را ببرد؟
عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه در باره غیبت چیزهائى تألیف کرده ام.
فرمود: آنها بدین روش مطلوب نیستند.آنچه که من دستور آن را میدهم انجام بده. اکنون مستقلا کتابى درباره غیبت تألیف کن و غیبت پیغمبران را در آن درج کن.
سپس آن حضرت رفت و من از خواب هراسان برخاستم و تا طلوع فجر به دعا و گریه و درد دل کردن و شکایت نمودن به درگاه خدا گذرانیدم و چون صبح کردم آغاز به تألیف این کتاب (کمال الدین و تمام النعمه) نمودم براى امتثال امر ولى خدا و حجت او در حالى که از خدا کمک جویا بودم و بر او توکل کردم و از تقصیرات خود آمرزش خواستم. وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ
📚کمال الدین و تمام النعمه،ج1، ص 4
⛅️@khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 48
✨ شیخ عبدالحسین فرزند شیخ احمد امینی در سال ۱۲۸۱ه.ش در روستای سردها شهرستان سراب و در خانواده ای سرشناس، دیده به جهان گشود. جد وی امین الشرع از روحانیان بنام تبریز بود. تحصیلات مقدماتی را در تبریز گذراند. در جوانی به نجف رفت و پس از گذراندن مراحل تحصیلی و نیل به رتبه اجتهاد نزد مراجع معروف وقت نجف، دوباره به تبریز بازگشت. بعد از مدتی تدریس و تحقیق در تبریز دوباره به نجف رفت و برای انجام و بسط پژوهش های تاریخی معروف خود برای همیشه در آنجا ماند.
وی در سال ۱۳۳۵ قمری تألیف کتاب «شهداء الفضیله» را آغاز کرد. موضوع این کتاب دربارهٔ «عالمانی بود که در راه حق به شهادت رسیدهاند». در این کتاب زندگی بیش از ۱۰۰ عالم شیعه از قرن ۴ تا ۱۴ ذکر شدهاست.
🍃 نجفقلی ملقب به امین الشرع، در سال ۱۲۵۷ هجری قمری بدنیا آمد و مدتی از زندگی خود را در سردها (یکی از روستاهای شهرستان سراب) گذرانید و سپس به تبریز مهاجرت نمود و برای همیشه در آنجا مقیم گشت. وی فردی عالم و صاحب و متقی بود و حیات خویش را مصروف کسب علوم دینی نمود و در شعر و ادب و مکارم اخلاقی به حظی وافر دست یافت. امین الشرع شعر نیز میسرود و قصائدی در مدح ائمهٔ اطهار علیهم السلام دارد که هم اکنون در دست است.
📜 او در شعر خود به «واثق» تخلص میکرد و نقش مُهر او، آنطوری که در پشت بعضی از رسائلش مشهود است، «الواثق بالله الغنی عبده نجفقلی» بوده است. وی در سن ۸۳ سالگی در شب جمعه هفتم جمادی الاولی سال ۱۳۴۰ هجری یک ساعت پیش از اذان صبح، دیده از جهان فروبست و بصورت امانت در محل وفات خود (تبریز) دفن گردید.
علامه امینی میفرمودند: ۱۲ سال پس از فوت مرحوم جدم (امین الشرع) وقتی که او را از قبرش بیرون آوردیم تا به نجف اشرف منتقل نماییم با نهایت تعجب و شگفتی دیدیم کوچکترین تغییری در جنازهٔ این مرد بزرگوار بوجود نیامده است، و حتی مویی از محاسن شریفش نریخته است. امین الشرع پس از انتقال به نجف اشرف در جوار مولای متقیان امیرمومنان-در وادی السلام- به خاک سپرده شد.
ادامه دارد… .
⛅️@khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 49
علامه امینی- بخش دوم
تعداد فرزندان وی هشت فرزند که پنج پسر با نامهای محمد هادی، رضا، صادق، احمد، محمد و سه دختر میباشند. اثر نامدار او دائرةالمعارف یازده جلدی «الغدیر» که به زبان عربی (۲۲ جلد بهزبان فارسی) و خلاصه آن به چند زبان ترجمه شده است در رأس تألیفات امینی و حاصل زحمات ۴۰ ساله اوست.
📖 الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبههای گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است. امینی برای تألیف این اثر مرجع به کشورهای مختلفی سفر کرد و با کار پیگیر شبانهروزی در کتابخانههای بزرگ جهان اسلام آن را بهسرانجام رسانید. وی در نگارش این اثر چنانکه خود گفته دههزار جلد کتاب را بدقت مطالعه و استنساخ، و به صدهزار رساله مراجعه مکرر کرده است. وی برای گردآوری مطالب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار کرد. این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان میگذشت. از جمله شهرهایی که وی با این هدف به آنها سفر کرد، میتوان حیدرآباد، دکن، علیگره، لکنهو، کانپور، جلالی (در هند) رامپور، فوعه، معرفه، قاهره (در مصر)، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را برشمرد.
دائرةالمعارف «الغدیر» پس از نشر مورد توجه و تحسین علمای اهل سنت از جمله امام الازهر در مصر، برخی از رجال سیاسی جهان اسلام و اساتید و ادیبان عرب و غیرعرب قرار گرفته و آن را بزرگترین سند وحدت مسلمین و از جمله کتب منبع و مرجع خویش دانستهاند. بجز برخی نامداران عرب، اساتید و ادیبان پارسی گوی چون جلال همایی، سیدجعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، امیری فیروزکوهی، مهدی اخوانثالث، و … در رثای امینی و تجلیل از اثر او سروده و نوشتهاند. ویژگی مهم این اثر استفاده بیواسطه و بسامد از آثار اجماعی اهل سنت در اثبات ولایت و عقاید شیعه امامیه است. اثر امینی علاوه بر جهان اسلام، امروزه از جمله مراجع اولیه پژوهشی شیعه شناسان در کرسیهای دانشگاهی غرب است.
امینی در ظهر روز جمعه ۱۲ تیر ماه ۱۳۴۹ه. ش (۲۸ ربیعالثانی ۱۳۹۰ه. ق) پس از ۶۸ سال تلاش علمی در تهران درگذشت و پیکر او پس از تشییعی انبوه در تهران و شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف به کتابخانهای در نجف (کتابخانه امیرالمؤمنین) که خود بنیانگذارش بود انتقال و به خاک سپرده شد.
📚باز دست به قلم شدیم تا یادی از علامه کنیم به خاطر یادآوری فرمایش ایشان که فرمودند: هرکس صلواتش را با عجل فرج مزین کند من اورا در ثواب الغدیرم شریک خواهم کرد.
⛅@khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 50
🔹((دستور داده بودند عده ای جوان برای انجام امر مهمی بیایند منزلشان؛
یکی یکی داخل اتاق می رفتند؛
و هر کس داخل می رفت
با صحنه ای عجیب مواجه می شد.
مرجع عالی مقام شیعه در کمال سادگی به آن جوان ها می فرمود:
_امام حسین علیه السلام را دوست داری؟
_عرض می کردند: بله آقا؛ مسلّم است
_می فرمود خیلی دوستش داری؟
_در کمال تعجب می گفتند: بله آقا
🔼 بعد می فرمود: این امام حسینی که می گویی دوستش داری
با لب تشنه بین دو نهر آب سر بریده شد.
بدن مطهرش سه روز بی غسل و بی کفن بر خاک کربلا ماند
اهل بیت مظلومش را به اسارت بردند و...
.
🔽 از چشم جوان ها که اشک جاری می شد.
فورا با دست مبارک کفنی را به چشم های آنان می کشید
و اشک چشم آنان را با
آن کفن پاک می کرد.
عرض کردند: آقا شما اگر دستور بدهید، این کفن را به قبر مطهر امام هشتم علیه السلام یا ضرائح مقدس نجف و کربلا و کاظمین و سامراء متبرک می کنند.
می فرمود اگر چیزی مانع از عذاب شود باعث نجات از آتش و دخول در جنت باشد همین اشک این جوانان پاک بر سیدالشهدا صلوات الله علیه است.
بزرگی مردی که ما او را به نام آیه الله میلانی میشناسیم، این چنین خاضعانه به اشک بر سیدالشهدا تمسک می جست..
به بهانه تولد ارباب
⛅@khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 52
عبدالوهاب شعرانى يكى از علماى اهل عامه در كتاب الطبقات الكبرى كه آن را به «لواقح الانوار فى طبقات الاخيار» نام گذاری کرده است؛ سرگذشت شیخ حسن عراقی را چنین آورده است..
من با مولایم ابى العباس حريثى به نزد او رفتيم، حسن عراقى گفت: از اين كه تو از كودكى با من رفيق بودى مىخواهم حكايت خودم را برايت بگويم گفتم: بگو. گفت: من جوانى از اهل دمشق و صنعت گر بودم. روزهاى جمعه همراه رفقايم مشغول كار لهو و لعب و نوشيدن شراب بوديم، روزى پيام آگاهى و الهام گونهاى از جانب خدا سراغم آمد كه آيا تو را براى اين كارها خلق كردهام؟
بعد از آن، از رفقا و كارهایی كه مىكرديم صرف نظر كردم و از آنها جدا شدم، رفقايم مرا دنبال كردند اما نتوانستند مرا بيابند. آمدم در مسجد جامع بنى اميه ديدم شخصى روى منبر در باره مهدى عليه السلام سخن مىگويد. بعد از شنيدن سخنان او در دلم اشتياق ديدار مهدى نمايان شد، هر سجدهاى كه انجام مىدادم از خداوند درخواست مىكردم كه مرا به ديدار آن حضرت مشرف كند.
شبى بعد از نماز مغرب، نماز مستحب انجام مىدادم كه شخصى پشت سر من نشست و بازويم را گرفت و به من فرمود: فرزندم خداوند دعاى تو را مستجاب كرد، ترا چه شده است، من مهدى هستم. گفتم: آيا به خانه ام مىروي؟ فرمود: بلى. همراه من به خانه رفت و فرمود: جاى خلوت برايم آماده كن. من جاى خلوتى آماده كردم آن حضرت هفت شبانه روز ماند و مرا ذكر خدا ياد داد و فرمود: به تو تقوايم را ياد مىدهم تا إن شاء الله بر آن مداومت كنى: يك روز روزه بگير و يك روز افطار كن و هر شب پانصد ركعت نماز بگذار. گفتم: بلى. من هر شب پشت سر او پانصد ركعت نماز مىكردم و من جوان بىريش و نيكو صورت بودم. مى فرمود: فقط پشت سر من بنشين و من همین كار را مىكردم. عمامه او همانند مردم عجم بود و عبايش از كرك شتران بود. پس از گذشت هفت روز خدا حافظى كرد و رفت و به من فرمود:
اى حسن، چيزى كه بين من و تو اتفاق افتاده با كسى ديگر اتفاق نيفتاده، پس بر ورع و تقوا مستدام باش تا جائى كه بتوانى؛ چرا كه تو عمر طولانى خواهی داشت.
حسن عراقی گفت: الان عمر من 127 سال است!
🔹کاش مومن میشدیم که اگر دست استمداد به سوی تو دراز کنیم؛ دستمان را می گیری بلکه جست و جویی هم از آنچه گذشت نمی کنی!
لطبقات الكبرى لواقح الأنوار في طبقات الأخيار ، ص 291 ، الناشر : مكتبة محمد المليجي الكتبي وأخيه ، مصر ، عام النشر : 1315 هـ ، عدد الأجزاء : 2
🌱 https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 54
🔹 این عالم وارسته شیعه در کتاب فلاح السائل بعد از نقل فضیلت دعا برای برادران دینی به بحث دعا کردن برای امام زمان علیه السلام میپردازد و مینویسد:
🔸 میگویم: اگر دعا برای برادران مومن تا این حد ارزشمند است، دعا برای امام زمانت چگونه خواهد بود؟ آن پادشاهی که سبب وجود توست و تو خود معتقدی که اگر او نبود خداوند نه تو را میآفرید و نه دیگری را، و میدانی که آن وجود شریف واسطه لطفی است که سبب تمام نعمتهاست، پس تا میتوانید مواظب باش دیگری را در محبت و دعا بر او مقدم نداری و هنگامی که خواستی برای آن مولای عظیم الشأن دعا کنی با تمام وجود دعا کن. مبادا فکر کنی او به دعای تو محتاج است، هرگز چنین نیست و هرکس چنین فکری کند بیمار است، اینکه میگویم برای او دعا کن، فقط برای این است که او حق بزرگی بر تو دارد و بسیار در حق تو احسان نموده است، و اگر قبل از دعا برای خودت برای او دعا کنی، ابواب اجابت زودتر به رویت گشوده میشود، زیرا تو با گناهت باب دعا را بر روی خود بستهای، ولی هنگامی که برای آن مولایی دعا کنی که از خواص درگاه خداست، به احترام او باب اجابت به رویت گشوده میشود و آنگاه خود و همه کسانی که در حقشان دعا میکنی بر خوان احسان او مینشیند و مشمول رحمت، کرم و عنایت الهی میشوید، چون خود را به او مرتبط کردهاید. مبادا به استناد عمل فلان شیخ و فلان شیخ که هرگز در حق آن حضرت دعا نمیکنند، بلکه اصلا از او غافلند و هرگز نامی از او نمیبرند از دعا به آن حضرت غافل شوی، که غفلت از یاد او اشتباهی فاحش است، پس به آن چه گفتم عمل کن که حق واضح همان است.
او سید خدمتگزاران، سیدبن طاووس است؛ که قلبش مشفقانه برای امامش مضطر بود.
📗فلاح السائل و نجاح المسائل، تألیف سید بن طاووس، صفحه ۱۱۲ـ۱۱۳.
🌱https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره55
🍀خوشا به حال کسی که امام صادق علیه السلام درباره او میفرمایند: از میان اصحاب امیر المومنین علیه السلام کسی نبود که حق آن حضرت را چنانکه سزاوار است بداند مگر او و اصحابش.
او کسی بود که توفیق یافت جنازه امیرالمؤمنین علیه السلام را تا نجف مشایعت کند و در تدفین ایشان شرکت داشت.
صَعْصَعْه بن صُوْحان از صحابی امیرالمؤمنین علیه السلام، از بزرگان اهل ایمان و چنان سخنوری بلیغ و توانمند بود که امیرالمؤمنین علیه السلام او را خطیب شحشح (سخنران زبردست) نامیدند.
صعصعه در راه خدمتگزاری به امام خویش از این امانت الهی (سخنوری) بهره ها برد و امیرالمؤمنین را معرفی و از ایشان دفاع میکرد.
🌱صعصعه، امام علی(عليه السلام) را زینتدهنده خلافت میدانست و معتقد بود او به خلافت ارزش و مقام داده و نیاز خلافت به امام بیش از نیاز او به خلافت است.
🌱حضور او در جنگهای جمل، صفین و نهروان نیز اوج خدمتگزاری و معرفت این صحابه گرانقدر را روشن میسازد.
ای کاش روزی برسد که ما نیز با شناخت در رکاب امام زمانمان قدم برداریم و مایه روشنی چشم ایشان باشیم.
📚منابع:
- (بحارالانوار) ۴۲/۱۵۹ .
- (مجالس المؤ منین) ۱/۲۲۸، (الاستیعاب) ۲/۶۶۲ ۶۶۳.
- (مجالس المؤ منین) ۱/۲۹۰، (رجال ابن داود) ص ۱۱۱.
- (مجالس المؤ منین) ۱/۲۹۱، (الاستیعاب) ۲/۷۱۷.
- (مجالس المؤ منین) ۱/۲۹۱، (رجال کَشّى) ۱/۲۸۵.
🌱https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره56(قسمت اول)
🌷به درستی که ذکر مناقب و فضائل اهل بیت عصمت و طهارت همچون شکوفه هایی خوشبوست. خوشا به حال آن که هر صبح و شام این عطر دلنشین را استشمام میکند.
عَبَقاتُ الاَنوار فی مَناقِبِ الائَمَةِ الاَطهار، مفصلترین کتاب عقیدتی مذهب شیعه، نوشته میر حامدحسین است.
میر حامد حسین موسوی لکهنوی هندی از دانشمندان قرن ۱۳ و ۱۴ هندوستان نویسنده این کتاب موسوعه حدیثی تاریخی کلامی عقیدتی است.
استعمارگران و دشمنان اسلام، همواره برای دست یافتن به اهداف شوم و غارتگرانه خود، دوست می داشتند که مسلمانان با هم اتحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگی کنند. بدین خاطر گاه دانشمندانی را در میان خود مسلمانان تحریک می کردند تا با نوشتن یا گفتن حرفهایی تفرقه افکن و اختلاف آفرین، صفوف آنان را بر هم زنند و محیط زندگی برادرانه را تبدیل به بلوا و آشوب و سوءظن و دشمنی سازند.
📖 میر حامد حسین این کتاب را در موضوع «مناقب ائمهٔ اطهار علیهمالسلام» و در اصل، در رد کتابِ «تحفة اثنا عشریه» (نوشتهٔ عبدالعزیز دهلوی) نوشتهاست. دهلوی فرزند شاه ولیالله دهلوی از رهبران دیوندی و فرقههای تکفیری اهل سنت است که در کتاب خود با حملات غیر مستند و با لحن توهینآمیز، به شیعیان اهانت بسیار روا داشتهاست.
🖋صاحب عبقات الانوار دربارهٔ نویسنده تحفةاثنی عشریه مینویسد: در این کتاب عقاید و آرای شیعه را بهطور عموم و فرقه اثناعشریه را به خصوص، در اصول و فروع و اخلاق و آداب و تمامی معتقدات و اعمالشان، به عباراتی خارج از نزاکت و کلماتی بیرون از آداب و سنن مناظره و به شیوه کتب نوآموزان که به خطابه نزدیک تر است تا به برهان مورد حمله و اعتراض قرار داده… کتاب را مملو از افترائات و تهمتهای شنیعه ساختهاست.
https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 56(قسمت دوم)
علامه میرحامد حسین، از خاندانهای اصیل سادات موسوی است و با27 واسطه، نسبتش به امام هفتم امام موسی کاظم(عليه السلام) می رسد. نیاکان او در طول قرون گذشته، همه از سادات اهل علم و زهد و فضیلت بوده اند. شایان ذکر است که این خاندان در اصل ایرانی بودند و در نیشابور زندگی می کردند.
سید محمد حسین (متوفی 1288ق)، پدربزرگ میرحامد حسین، فقیهی ارجمند و در زهد و عبادت سرآمد روزگار بود. گفته اند: از زمانی که به سن بلوغ رسید، هرگز نمازهای مستحبی اش ترک نشد.
علامه سید محمد قلی (متوفی 1260ق) پدر میرحامد حسین، از علمای بزرگ قرن سیزدهم هجری و از صاحب نظران در علم کلام بود. مدتی نیز در شهر «میرتهه » بر کرسی قضاوت و فتوا نشست. رساله ای هم به نام «عدالت علویه » در موضوع احکام قضاوت و افتاء و شرائط قاضی و مفتی نوشته است.
میر حامد حسین در شهر «میرتهه » هند، در خانه سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی » نهادند. سبب شهرتش به علامه میرحامد حسین هندی، در سال 1246ه آن است که پدرش پیش از آنکه خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤیا جد خود «سید حامد حسین » را دیده بود. از این رو فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
میرحامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مکتب گذاشت. او مقدمات دروس ابتدایی را خواند آنگاه وارد مراحل بالاتری شد. مقامات حریری و «دیوان متنبی » را نزد مولی «سید برکت علی صاحب »، و نهج البلاغه را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری » آموخت و سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصة العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمد سلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سید العلماء» پرداخت و پس از سالها تلاش و همت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.
🌱 https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 57(قسمت اول)
🔍 صفحات تاریخ در مورد زندگی بزرگ مرد شیعیان، کسی که تشرفات او محضر امام عصر "عجل الله فرجه" زینت بخش منابر و کرسی های وعظ و اخلاق است، چنین آورده:
💠 مرحوم سيد ابوالحسن اصفهانی در اوائل تحصيل، سخت در مضيقه مالى بود به حدى كه پس از اتمام هر كتابى ناچار مى شد آن را بفروشد و از پول آن، كتاب بعدى را تهيه كند!
🔸ولى اين فقر مانع از ادامه تحصيل او نشد و هر روز به شكلى او را رنج مى داد و تعجب اينجاست، با اينكه خود به سختى زندگى مى كرد ديگران را برخود ترجيح مى داد.
🔹يكى از اساتيد عاليقدر قم نقل كرد كه روزى لحاف خود را براى فروش به لحافدوز سپرده بود، مردى كه فوق العاده مستحق بود به او مراجعه كرده و وضع زندگى خود را تشريح كرد. وى فرمود: به نزد لحافدوز برو و پول لحاف را بگير كه محتاج ترى!
🔸در "وفيات العلما" آمده است كه مرحوم شيخ آقا بزرگ اشرفى مى فرمود: در خدمت آقا سيد ابوالحسن اصفهانى بودم. از كوچه اى عبور مى كرديم، خرابه اى بود، سيد رو به من كرده و فرمود:
- من با اهل بيتم مدت پانزده روز در اين خرابه مسكن داشتيم چون صاحبخانه ما به من گفت:
"من راضى نيستم شما اينجا باشيد. ما ناچار آنجا را خالى و اينجا منزل كرديم تا اينكه خانه اى اجاره كرديم."
ادامه دارد...
🌱 https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 57(قسمت دوم)
مأمون رقّی گوید در خدمت مولایم امام_صادق علیه السلام بودم که سهل بن حسن خراسانی وارد شد و بر آن حضرت سلام کرد و نشست. سپس گفت: «یابن رسول الله! شما اهل بیت امامت هستید و رأفت و رحمت دارید، چرا از حقّ خود (حکومت جامعه مسلمین) باز نشستهاید و دفاع نمیکنید، با آنکه صد هزار نفر از شیعیان را مییابید که برایتان شمشیر بزنند؟!»
حضرت فرمود:«بنشین ای خراسانی، خدا تو را رحمت کند.» سپس فرمود: «ای حنیفه، تنور را گرم کن.» پس از آنکه تنور گرم و مانند آتش سرخ شد و بالای آن سفید گردید، فرمود: «ای خراسانی، برخیز و در تنور بنشین!» مرد خراسانی عرض کرد: «ای آقای من، مرا به آتش عذاب مکن و از من درگذر، خدا از تو بگذرد!» امام علیهالسلام فرمود: «از تو گذشتم.»
پس در این حال بود که هارون مکّی وارد شد و نعلینش را به انگشت سبابهاش گرفته بود. عرض کرد: «السلام علیک یابن رسول الله.» حضرت فرمود: «نعلین را از دستت بینداز و در تنور بنشین!» راوی گفت که هارون کفش را از انگشتان انداخت و در تنور نشست. حضرت به آن مرد خراسانی رو کرد و شروع فرمود با او مدّتی در مورد خراسان سخن گفتن، مانند کسی که آن دیار را مشاهده میکند! سپس فرمود: «برخیز ای خراسانی و داخل تنور را نگاه کن.» گفت برخاستم و در تنور نظر کردم؛ هارون مکّی را دیدم که چهار زانو در آتش نشسته! آنگاه از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد.
حضرت فرمود: «در خراسان چند نفر مثل این مرد داریم؟!» گفت: «به خدا قسم یک نفر نیست!»
او یک خدمتگزار بود او یک خدمتگزار واقعی بود.
📚بحار الانوار، ج ۴۷، ص۱۲۳
🌱https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود
📌وهب بن عبدالله از دلاور مردانی بود که در کربلا خوش درخشید.
مادر و همسر این جوان در کربلا به همراه او بودند. هنگامی که او پس از پیکاری قهرمانانه به سوی آنان آمد به مادرش گفت: مادر جان آیا از پسرت خشنود شدی؟ مادرش گفت: فرزندم خدا بر پاداش تو بیافزاید. هنگامی من به اوج خشنودی و رضایت می رسم که در راه خدا جانبازی کنی و در راه امام حسین علیه السلام به شهادت برسی.
همسر فداکار او که شاهد گفت و گوی وهب و مادرش بود دامان شوهر جوانش را گرفت و گفت: تو را به خدا مرا با شهادت خویش داغدار و مصیبت زده مساز.
در این هنگام مادرش فریاد برآورد که پسرم برو و همسرت را به خدا بسپار و در راه خدا پیکار کن و به دستور امامت فداکاری کن تا به شهادت مفتخر گردی.
جوان قهرمان همسرش را دلداری داد و به میدان شتافت و دگر باره جهاد کرد تا آنجا که دو دست او از پیکرش افتاد.
در این هنگام همسرش عمود خیمه را برگرفت و به یاری او شتافت و در همان حال می گفت: پدر و مادرم به قربان ات! در راه خاندان پاک و پاکیزه وحی و رسالت باز هم مبارزه کن و از حریم مقدس پیامبر دفاع کن. باز هم دلیرانه بکوش.
وهب به سوی همسرش آمد و کوشید تا او را به خیمه بانوان حرم برگرداند اما آن زنِ با ایمان و آزاده لباس شوهر فداکارش را گرفت و گفت: هرگز تو را رها نخواهم کرد و به سوی خیمه ها باز نخواهم گشت تا به همراه تو شهید شوم.
⬅️امام حسین علیه السلام که این منظره غم انگیز را میدید رو به آنان کرد و فرمود خدا در برابر این یاری و فداکاری در راه فرزندان پیامبر به شما پاداش نیکو ارزانی دارد.
آنگاه به همسر وهب فرمودند: به خیمه بانوان بازگرد که خدا مهر و رحمتش را روزیت سازد.
وهب گفت: همسرم تو که تا ساعاتی پیش مرا از آمدن به میدان باز می داشتی! چه تحولی رخ داد که مرا به جنگ تشویق می کنی؟ آن بانوی فداکار گفت: به خدا سوگند ندای غربت و تنهایی امام زندگی را در کام من به گونهای تلخ ساخت که دیگر از زندگی گذشتم و دیگر نمیخواهم به سوی خیمه ها باز گردم.
از این رو وهب از امام حسین کمک خواست و آن حضرت از آن بانوی آزاده خواست تا به سوی بانوان حرم بازگردد و او نیز فرمان ایشان را به جان خرید و بازگشت.
🚩وهب بار دیگر خود را به قلب سپاه دشمن زد و تا آخر جان جنگید. هنگامی که او بر روی خاک افتاده بود، دشمن سر او را از بدنش جدا ساخت و به سوی خیمه ها پرت کرد. مادرش سر را گرفت و بوسه باران کرد و در همان حال که خون ها و خاک ها را از چهره او پاک می کرد می گفت: پسرم خدا را با همه وجود ستایش میکنم که با شهادت پر افتخار و قهرمانانه تو در راه حسین علیه السلام من را روسفید کرد. آنگاه سر پسرش را به سوی دشمن پرتاب کرد و به دستور حضرت به خیمه ها بازگشت.
همسر فداکار او، پس از شهادت همسرش به میدان رفت. اما این بار نه برای جنگ و دفاع که این بار هنگامی که سر بریده او را در وسط میدان دید به طرف آن سر رفت و از سر مهر و محبت آن را از روی خاک بر گرفت و در همان حال که خاک ها و خونه ها را از چهره او پاک می کرد مرتب می گفت: بهشت بر تو گوارا باد. آنگاه با اخلاص و ایمان فرمود: از خدای مهربانی که بهشت را روزی تو ساخت میخواهم که از سر لطف مرا نیز با تو همراه سازد تا از تو جدا نشوم.
دعای زن فداکار به اجابت رسید و در حالی که او بر کنار شوهر دلاور خویش اشک می ریخت غلام شمر با عمودی آهنین او را به شهادت رساند.
آری او نخستین بانوی شهیده از کربلای حسین علیه السلام بود. او سلاح نداشت، جهاد سرخ نکرد و فرمان امامش را به جان خرید، اما به شهادت رسید و یاد و نام بلند آوازه اش تا قرن ها بر زبان ها ماند.
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 58
📌نام و شهرتش آقا سید کریم محمودی بود اما از آن جا که در گوشه ای از بازار تهران به پینه دوزی مشغول بود، به آقا سید کریم پینه دوز مشهور گشته بود.
✅آقا سید کریم، در پرتو ارتباط خاص با ساحت مقدس امام زمان، به مقامی دست یافته بود که بیشتر علمای تهران معتقد بوده اند که حضرت بقیة الله به مغازه کوچک آن جناب تشریف می بردند و با او هم صحبت می شدند.
✨در یکی از تشرفات سید کریم، امام زمان ارواحنا فداه به او می فرمایند: "سید کریم! اگر هفته ای بر تو بگذرد و ما را نبینی چه می کنی؟"
سید در پاسخ می گوید:" آقا جان، به خدا قسم می میرم!"
و امام زمان ارواحنا فداه می فرمایند:" اگر اینگونه نبود هفته ای یکبار ما را نمی دیدی."
🌟🌟آقا سید کریم همچون آقا و مولایش امام عصر ارواحنا فداه، هر صبح و شب را به یاد حضرت سیدالشهدا گریان می شد و اشک از دیدگانش سرازیر می گشت.
از جناب سید کریم که هر هفته به ملاقات امام زمان توفیق می یافت، پرسیده شد:" چه کردی که به چنین توفیقی دست یافته ای؟"
او در جواب گفت:" شبی جدم رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در عالم رؤیا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات با امام عصر را نمودم.
آن حضرت فرمودند:" در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا گریه کن! از خواب بیدار شدم و این برنامه را به مدت یکسال اجرا نمودم تا به تشرف خدمت آن حضرت نایل آمدم."
🏴https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 59 (قسمت اول)
📌در سال ١٣٣۶ هجری شمسی در حالی که سرپرست ما صدر الاشراف بود، از تهران به مکه رهسپار شدیم. حدود دو هزار وپانصد تا سه هزار تومان می گرفتند و با ماشین هایی قرارداد می بستند تا ما را به مکه برسانند و پس از مکه به عراق برگردانند. قرار داد ما با این ماشین ها تا بغداد بود. آن سال من برای چهاردهمین مرتبه و به عنوان روحانی یک کاروان به بیت الله مشرف می شدم آن سال در راه مکه مصائبی برای ماشین ما پیش آمد که الحمد لله به خیر گذشت. در راه بازگشت از مکه نیز قوانینی برای ماشین ها گذاشته بودند، به طوری که باید صدتا صدتا با هم حرکت کنند. هر صد دستگاه ماشین را یک قافله می گفتند که یک سرپرست داشتند و یک ماشین لوازم یدکی هم همراه بود، در جلوی این کاروان یک ماشین پلیس و در عقب آن نیز یک ماشین پلیس وظیفه حفاظت از کاروان را برعهده داشتند.
🚖ماشین ما دو راننده به نام های محمود آقا واصغر آقا داشت. هر دو راننده اهل تهران بودند. هنگامی که کاروان به راه افتاد حاج اصغر رانندگی می کرد، او گفت: در وقت آمدن از تهران ماشین ما را عقب ماشین ها انداختند و الان نیز ما را در آخر ماشین ها قرار داده اند و باید تا آخر مسیر خاک بخوریم پس من باید از صف ماشین ها خارج شوم و در جلوی ماشین های دیگر قرار بگیرم.
حاج اصغر در نظر داشت که از ماشین ها جدا شود و مقداری راه بپیماید و دوباره به کاروان ملحق شود و در جلوی کاروان قرار بگیرد، او با این فکر ماشین را منحرف کرد و از کاروان جدا شد.
🌄بنده می دانستم که بیابان های عربستان بی سر و ته است او را موعظه کردم وگفتم: «از قافله جدا نشو وطبق ترتیب کاروان حرکت کن.» خیلی به او اصرار کردم؛ تعداد هفده حاجی دیگر هم که در ماشین بودند ساکت بودند و به من کمک نکردند. راننده گفت: ما به قدر کافی آب و بنزین داریم و می توانیم پس از پیمودن مسافتی از جلوی کاروان، خود را به آنها ملحق کنیم.
بالاخره پس از طی چند مسافت نتوانست راه را پیدا کند و خود را به قافله برساند. چون شب فرا رسید، داد و قال زیادی کردیم و از او خواستیم که ماشین را متوقف کند تا نماز بخوانیم. وقتی ماشین را برای اقامه نماز نگه داشت من در آسمان نگاه کردم و دیدم فاصله ما با بنات النعش (ستاره های هفت برادر) زیاد شده و فهمیدم که راه زیادی را اشتباه آمده ایم. به راننده گفتم: «امشب در همین جا بیتوته می کنیم و فردا صبح از همان راهی که آمده ایم را بازمی گردیم»
🔅فردا صبح سوار ماشین شدیم و از همان راه بازگشتیم. اما چون سرزمین حجاز دارای شن های نرمی است که باد آنها را حرکت داده بود و هیچ اثری از راهی که آمده بودیم باقی نمانده بود. به همین جهت راه برگشت را پیدا نکردیم. ماشین هم مرتب توی شن ها فرو می رفت. بیست فرسخ به این طرف، ده فرسخ به آن طرف رفتیم ولی به جایی نرسیدیم، دوباره شب شد.
فردا صبح که روز سوم بود آب و بنزین تمام شد. راننده چندبار ماشین را سربالا برد و به سرازیری آورد تا اگر یک قطره بنزین یا آب دارد مورد مصرف قرار گیرد، اما هیهات! همه چیز پایان یافته بود.
🌟🌟قطع امید
همه ما وحشت زده و ناامید بودیم. من که اطلاعات بیشتری داشتم به زائرین گفتم:
بالاخره این آقا، ما را به اینجا کشاند و گناه بزرگی انجام داده است. حالا باید همه جمع شویم و به آقا امام زمان علیه السلام متوسل شویم. اگر آن بزرگوار ما را از این مهلکه نجات دهد، زهی سعادت؛ ولی اگر او به فریاد ما نرسد، همه ما در این بیابان می میریم وطعمه حیوانات خواهیم شد. بنابراین باید هم اکنون، قبل از اینکه بی حال شویم، هر یک از ما گودالی حفر کرده و قبر خود را بکنیم، تا وقتی که بی حال شده و دست و پایمان از رمق افتاد به درون آن گودال رفته و در آن جان بدهیم تا به مرور زمان در اثر وزیدن باد وشن ها روی ما بریزد و مدفون شویم.
همه افراد اطاعت کردند و هر یک قبری برای خود حفر کردیم. بعد هر یک جلوی قبر خود نشستیم. من که روحانی و راهنمایشان بودم به آنها گفتم: باید به چهارده معصوم علیهم السلام متوسل شویم. بعد خودم شروع به خواندن دعای توسل کردم.
ادامه دارد...
🏴https://eitaa.com/khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 57
📌نام و شهرتش آقا سید کریم محمودی بود اما از آن جا که در گوشه ای از بازار تهران به پینه دوزی مشغول بود، به آقا سید کریم پینه دوز مشهور گشته بود.
✅آقا سید کریم، در پرتو ارتباط خاص با ساحت مقدس امام زمان، به مقامی دست یافته بود که بیشتر علمای تهران معتقد بوده اند که حضرت بقیة الله به مغازه کوچک آن جناب تشریف می بردند و با او هم صحبت می شدند.
✨در یکی از تشرفات سید کریم، امام زمان ارواحنا فداه به او می فرمایند: "سید کریم! اگر هفته ای بر تو بگذرد و ما را نبینی چه می کنی؟"
سید در پاسخ می گوید:" آقا جان، به خدا قسم می میرم!"
و امام زمان ارواحنا فداه می فرمایند:" اگر اینگونه نبود هفته ای یکبار ما را نمی دیدی."
🌟🌟آقا سید کریم همچون آقا و مولایش امام عصر ارواحنا فداه، هر صبح و شب را به یاد حضرت سیدالشهدا گریان می شد و اشک از دیدگانش سرازیر می گشت.
از جناب سید کریم که هر هفته به ملاقات امام زمان توفیق می یافت، پرسیده شد:" چه کردی که به چنین توفیقی دست یافته ای؟"
او در جواب گفت:" شبی جدم رسول اکرم صلی الله علیه و آله را در عالم رؤیا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات با امام عصر را نمودم.
آن حضرت فرمودند:" در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا گریه کن! از خواب بیدار شدم و این برنامه را به مدت یکسال اجرا نمودم تا به تشرف خدمت آن حضرت نایل آمدم."
⛅️ @khedmatgozaran_group
🌐معرفی مطالب کانال خدمتگزاران با هشتگ مربوطه
🖱با کلیک روی هر کدام از هشتگ ها به مطالب آن هشتگ دسترسی خواهید داشت.
💠 #سلام_صبحگاهی:
عرض سلام خدمت امام عصر علیه السلام روزانه
💠 #یاقوت:
تذکر به امام زمان علیه السلام
💠 #روزشمار_نیمه_شعبان و #الفبای_رفاقت_با_امام_زمان:
روزشمار میلاد امام عصر علیه السلام به صورت عکس
💠#استوری_اینستاگرام:
روزشمار میلاد امام عصر علیه السلام مناسب استوری اینستاگرام
💠#ویدئو_استوری:
کلیپ کوتاه روزشمار میلاد امام عصر علیه السلام
💠#از_او_بگوئیم:
بیان حکایات و خاطرات و احیای نام و یاد امام زمان علیه السلام
💠#شوق_مهدی_علیه_السلام:
اشعار در مدح امام زمان علیه السلام
💠#معرفی_کتاب_نیمه_شعبان:
معرفی کتبی در رابطه با مهدویت و امام زمان علیه السلام
💠#آفتاب_در_نگاه_خورشید:
مهدویت و امام زمان علیه السلام در روایات ائمه علیهم السلام
💠#سیمای_امام_زمان_علیه_السلام_در_قرآن:
آیات مرتبط با مهدویت و امام زمان علیه السلام در قرآن
💠 #نیایش_منتظران:
معرفی ادعیه مرتبط با امام زمان علیه السلام
💠 #مسابقه_اميد_و_پناه_همه:
مسابقه نیمه شعبان دو روز در هفته تا روز میلاد امام زمان علیه السلام
💠 #نوای_مهدوی:
نواهای نیمه شعبان و مرتبط با وجود مقدس امام زمان علیه السلام
💠 #کلیپ_مهدوی:
کلیپ های مرتبط با نیمه شعبان و امام زمان علیه السلام
💠 #متن_ادبی_نیمه_شعبان:
دل نوشته های ادبی و در دل با امام زمان علیه السلام
💠 #یاد_محبوب:
سخنرانی های کوتاه در مورد امام زمان علیه السلام
💠#یک_سوال_یک_پاسخ نیمه شعبان:
شبهات مهدویت و پاسخ به آنان
💠#او_یک_خدمتگزار_بود:
معرفی اصحاب و یاران و خدمتگزاران به ائمه علیهم السلام
⛅️ @khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 58
✅در بین علما، علامه حلی رحمه الله خیلی فوق العاده بوده است. روزی با مرکب، از نجف به کربلا میرفت. در راه، آقایی با ایشان همراه شدند و مسأله ای را مطرح و علامه هم شروع به صحبت کردند. علامه دید این آقا از نظر علمی خیلی پر است؛ با اینکه خود ایشان علامه، و در بین علمای شیعه، نمونه است.
علامه حلی نیز مسائلی را طرح میکند و بعد از آن، فروعی را مطرح میسازد و آقا مفصل جواب میدهند؛ در حالی که علامه سوارند و این آقا هم پیاده در رکاب علامه حلی میآیند.
❓مسأله ای طرح شد و بین علامه و این آقا اختلاف شد. علامه گفت که نظر ما این است. آقایی هم که پیاده بودند فرمودند: «خیر، این حکم، اشتباه است.» علامه گفت: «مدرک شما چیست؟» آقا فرمودند: «مدرک من فلان روایت در فلان کتاب است و شما هم این کتاب را دارید، صفحه فلان، سطر فلان. این روایت آنجاست، برو نگاه کن، حکم الهی این است.» این را که میگوید علامه حلی یک مقدار شک میکند که این آقا که این اندازه قدرت علمی دارد نکند امام زمان علیه السلام باشد.
✨علامه میگوید: «آقا یک مسأله ای میخواهم از شما بپرسم.» آن آقا میگویند: «بفرمایید.» عرض میکند: «آقا در زمان غیبت میشود خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید؟» علامه در حالی این سؤال را میکند که تازیانه از دستش میافتد. آقا خم میشوند و تازیانه را برمیدارند و در دست علامه میگذارند و میفرمایند: «چطور نمیشود در زمان غیبت، خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رسید؛ در حالی که الآن دستش در دست شماست.»
تا علامه متوجه میشود خودش را از روی مرکب، روی پاهای آقا میاندازد و از شرمندگی و خجالت غش میکند؛ چون که این مدت، سواره و آقا در رکاب وی بوده اند. بعد مردم جمع میشوند و آقا را به هوش میآورند (کمال الدین، صدوق، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1395ق، ج 2، ص 61.)
🏴 @khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 59
✅آقای سید محمد باقر دامغانی، ساکن مشهد، از علما و شاگردان مرحوم آیت الله آقا میرزامهدی غروی اصفهانی قدس سره بود و زیاد به خدمت آن بزرگوار میرسید.
سالها به مرض سل مبتلا بود و بسیار ضعیف و نحیف شده بود. در آن زمان این بیماری غیر قابل علاج بود و همه از مداوایش مایوس شده بودند.
روزی دیدم ایشان بسیار سر حال، سالم و بانشاط و بدون هیچ کسالتی نزد ما آمد. 🤔همهی ما تعجب کردیم و از علت شفا یافتنش پرسیدیم.
گفت: یک روز که خون زیادی از حلقم آمد و دکترها مأیوسم کرده بودند، خدمت استادم، آقا میرزامهدی اصفهانی، رفتم و به ایشان شرح حالم را گفتم.
معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من گفت:
تو مگر سید نیستی؟ چرا از اجدادت رفع کسالت خود را نمیخواهی؟ چرا به محضر حضرت بقیة الله الاعظم علیه السلام نمیروی و از آن حضرت، طلب حاجت نمیکنی؟ مگر نمی دانی آنها اسمای حسنای پروردگارند؟ آیا در دعای کمیل نخواندهای که فرموده یا من اسمه دواء و ذکره شفاء؟ تو اگر مسلمان باشی، اگر سید باشی، اگر شیعه باشی، باید شفایت را همین امروز از حضرت بقیه الله، ارواحنا فداه، بگیری!
و خلاصه، آنقدر سخنان محرک و تهییج کننده به من گفت که من گریه ام گرفت و از جا بلند شدم، مثل آن که میخواهم به محضر بقیه الله عجل الله فرجه بروم.
لذا، بدون آنکه متوجه باشم، اشک میریختم و با خود زمزمه میکردم و میگفتم:
✨یا حجه بن الحسن العسکری ادرکنی!
و به طرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام میرفتم.
وقتی به صحن کهنه رسیدم، آن جا را طوری دیگر دیدم. صحن بسیار خلوت بود و تنها جمعیتی که در آن دیده میشدند، چند نفری بودند که با هم میرفتند. و پیشاپیش آنان، سیدی بود که من فهمیدم، حضرت ولی عصر، عجل الله فرجه، هستند.
با خود گفتم: چون ممکن است آنها بروند و من به ایشان نرسم، خوب است که آقا را صدابزنم و از ایشان شفای مرض خود را بگیرم.
همین که این خطور از دلم گذشت، دیدم آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند و عرق سردی بر بدنم نشست.
ناگهان، صحن مقدس را به حال عادی دیدم. دیگر از آن چند نفر خبری نبود و مردم به طور عادی در صحن رفت و آمد میکردند. من بهتزده شدم. در این بین متوجه شدم که آثار کسالت سل در من نیست.
به خانه برگشتم و پرهیز را شکستم و آنچنان حالم خوب شده است که هرچه میخواهم سرفه کنم، نمیتوانم و سرفهام نمیآید.
مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی، در این جا، به گریه افتادند و فرمودند:
بلی؛ این بود قضیهی آقای سید محمدباقر دامغانی. و من بعد از سالها که او را میدیدم، حالش بسیار خوب بود و حتی فربه شده بود.
📖کتاب احیاگر حوزهی خراسان ص ۱۱۸
🏴 @khedmatgozaran_group
#او_یک_خدمتگزار_بود شماره 60
✅ آیتالله العظمی شبیری زنجانی نقل کردهاند که یک وقت میرحامد حسین [هندی صاحب کتاب عبقات الانوار] مطلع میشود که در مدینه در کتابخانه یکی از علمای اهل سنت نسخه منحصر به فرد کتابی که مورد احتیاج ایشان بود، موجود است. ایشان با اصحاب و مریدهایش به مکه میرود و پس از انجام مناسک به آنها میگوید که شما مراجعت کنید؛ من باید مدتی اینجا بمانم.
ایشان نزد آن عالم سنی میرود و نوکر او میشود و به او میگوید که چون من ناراحتی دارم، برای محفوظ ماندن از شرور لازم است که در جایی که قرآن و کتاب قرار دارد، بخوابم. لذا توافق میکنند که ایشان در کتابخانه بخوابد.
در تمام آن مدت میرحامد حسین در نهایت تقیه رفتار و در حد اعلی برای آن عالم سنی نوکری میکرد؛ به گونهای که حتی به بچه آن عالم رسیدگی و او را بغل میکرد و از این قبیل کارها که افراد محترم حاضر به آن نمیشوند، منتها وقتی ایشان شبها برای استراحت به کتابخانه میرفت، آن کتاب را که مفصل هم بوده، جزء جزء استنساخ میکرد. نجار شیعهای در مدینه بود، او برای میرحامد حسین جعبهای ساخته بود تا ایشان اجزائی را که شبها استنساخ میکرد، در آن قرار دهد. میرحامد حسین هر جزء را که استنساخ میکرد، در آن جعبه قرار میداد.
🖌وقتی کتاب تمام شد، از صاحب خانه اجازه گرفت تا به خویشانش سر بزند و او هم اجازه داد. ایشان آن جعبه را برداشت و سوار کشتی شد. [تا اینکه] دریا طوفانی میشود و جعبه در آب میافتد. میرحامد حسین خودش را در دریا پرت میکند تا جعبه را بگیرد. جعبه را میگیرد و دیگران هم کمک میکنند و ایشان را نجات میدهند.
📗 جرعهای از دریا؛ ج ۲؛ ص ۳۵۰
🥀 @khedmatgozaran_group
#چکیده خدمات گروه خدمتگزاران در ایام فاطمیه به خدمتگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐محتوای فاطمیه به تفکیک نوع محتوا در سایت خدمتگزاران:
https://khedmatgozaran.com/fatemiyeh/
👤کانال فروشگاه خدمتگزاران: عرضه کتاب و محصولات تبلیغی و فرهنگی جهت برپایی و برگزاری هرچه بهتر مراسم ها:
https://t.me/khedmatgozaran_shop
🌐کل محصولات ویژه تعظیم شعائر فاطمیه را در لینک زیر ببینید:
https://shop.khedmatgozaran.com/174-fatemieh
📆کانال روزشمار، جهت استفاده ادمین کانالها و یا پیج های اینستاگرامی برای دسترسی سریعتر به روزشمار های آینده:
https://t.me/Roozshomar1399
🚌کانال نمایشگاه های سیار خدمتگزاران با هدف زینت بخشیدن به مجالس مرتبط با فاطمیه و ارائه کتاب و محصولات فرهنگی:
https://t.me/joinchat/AAAAAEKL1X6om7ZfwN6NHw
🔆کانال اتاق فکر جهت ارسال درخواست های مخاطبین و پاسخ به آنان در اسرع وقت و همچنین مشاهده تجربیات فاطمیه:
https://t.me/khedmatgozaran_otaghe_fekr
🏞طرح نمایشگاه های تابلو مصور که پروژه ای بسیار تاثیرگذار و ساده در اجرا می باشد:
https://t.me/tablomosavar/206
📻رادیو خدمتگزاران (پخش آزمایشی) که تماما به موضوع خدمتگزاری به اهل بیت علیهم السلام در مناسبت های چهارگانه می پردازد و ویژه برنامه هایی برای فاطمیه دارد:
https://t.me/khedmatgozaran_radio
📱اپلیکیشن یاس باران که برخی از این خدمات در آن قابل دسترس است:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.yasbaran.app&hl=en
💠اطلاع رسانی جهت اجرای طرح بیلبورد در ابعاد مختلف تابلوهای شهری:
https://t.me/c/1047560457/21253
💻واحد تولید محتوای چند رسانه ای شامل صوت و کلیپ مناسبتی و خدمات تولید کلیپ و...:
https://t.me/khedmatgozaran_media
🛒فراخوان توزیع رایگان"پک تبلیغ فردی فاطمیه1399" :
به همت جمعی از بانیان خیر تعدادی بسته شامل 6 عنوان محصول تبلیغی فراهم شده که ارزش ریالی هر بسته 241.000 ریال می باشد. قرار است که این بسته به صورت رایگان💯 در اختیار شما قرار گیرد و توسط شما خدمتگزار بزرگوارِ فاطمیه در شهرهای مختلف کشور به درستی و دقت توزیع شود.
https://t.me/c/1047560457/20961
🖥تیزر تلویزیون شهری فاطمیه 1398 را در لینک زیر می توانید در کیفیت های مختلف دانلود کنید و استفاده بفرمایید:
https://www.aparat.com/v/AUlSB
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌅شرکت در کمپین عکس پروفایل همگانی فاطمیه:
https://t.me/c/1047560457/20731
📽نسخه ویدئویی عکس پروفایل فاطمیه ۱۳۹۹.
قابلیت قراردادن ویدئو برای پروفایل در تلگرام های آپدیت شده وجود دارد.
https://t.me/c/1047560457/20743
برچسب ویژه ظرف غذای اطعام فاطمیه:
https://khedmatgozaran.com/food/
🔔پک استیکر ویژه ایام فاطمیه:
https://t.me/addstickers/Khedmatgozaran_Sticker_Fatemieh
برای فعال سازی این پک استیکر کافی است روی لینک بالا کلیک کنید و گزینه ADD STICKERS کلیک کنید.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠به جهت دسترسی بهتر خدمتگزاران فاطمیه به مطالب کانال، معرفی محتوا تقدیم می شود.
🖥با جستجو یا کلیک بر روی هریک از هشتگ های زیر به تمامی محتوای مربوط به آن هشتگ دسترسی خواهید داشت:
🌐#شرح_خطابه_فدک
شرح و توضیح فرازهای خطبه فدکیه
🌐#نور_در_کلام_نور
ذکر احادیثی از وجود مقدسه ی حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها
🌐#یک_سوال_یک_پاسخ_فاطمیه
پاسخ به شبهات در موضوع فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #شهادت_مادرم_افسانه_نیست
اثبات هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با منابع اهل سنت
🌐 #فضائل_فاطمی_قرآن_روایت
ذکر فضائل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در روایات و آیات قرآن
🌐 #شعر_فاطمیه
اشعار مناسب ایام
🌐 #روزشمار_فاطمیه
روزشمار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت تصویر و متن
🌐#مسابقه_از_میان_شعله_ها
سوالات مسابقه ی فاطمیه
🌐 #کلیپ_فاطمیه
کلیپ های مرتبط با ایام
🌐 #نوای_فاطمیه
نوا و همخوانی های مرتبط با ایام
🌐 #خطبه_فدکیه
فرازهای خطبه ی شریف فدکیه از حضرت زهرا سلام الله علیها به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی
🌐 #اشکواره_فاطمیه
فایل های صوتی کوتاه سخنرانی و بیان ذکر مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #معرفی_کتاب_فاطمیه
معرفی کتب مرتبط با موضوع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐#درجستجوی_حقیقت
کلیپ های محتوایی ایام فاطمیه
📜پست های مشترک در همه ی مناسبت ها:
💐 #سلام_صبحگاهی
عرض سلام و ارادت به محضر حضرت حجه بن الحسن عسکری علیه السلام آغاز صبح
🖥#انتشار_محتوا_سایت_خدمتگزاران
نشر و توضیح مقالات و محتوای موجود بر روی سایت
❇️ #یاقوت
تذکر به وجود مقدس امام زمان علیه السلام
✳️ #او_یک_خدمتگزار_بود
بیان مختصری از احوالات خدمتگزاران ائمه معصومین علیهم السلام در تاریخ شیعه
#چکیده خدمات گروه خدمتگزاران در ایام فاطمیه به خدمتگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐محتوای فاطمیه به تفکیک نوع محتوا در سایت خدمتگزاران:
https://khedmatgozaran.com/fatemiyeh/
👤کانال فروشگاه خدمتگزاران: عرضه کتاب و محصولات تبلیغی و فرهنگی جهت برپایی و برگزاری هرچه بهتر مراسم ها:
https://t.me/khedmatgozaran_shop
🌐کل محصولات ویژه تعظیم شعائر فاطمیه را در لینک زیر ببینید:
https://shop.khedmatgozaran.com/174-fatemieh
📆کانال روزشمار، جهت استفاده ادمین کانالها و یا پیج های اینستاگرامی برای دسترسی سریعتر به روزشمار های آینده:
https://t.me/Roozshomar1399
🚌کانال نمایشگاه های سیار خدمتگزاران با هدف زینت بخشیدن به مجالس مرتبط با فاطمیه و ارائه کتاب و محصولات فرهنگی:
https://t.me/joinchat/AAAAAEKL1X6om7ZfwN6NHw
🔆کانال اتاق فکر جهت ارسال درخواست های مخاطبین و پاسخ به آنان در اسرع وقت و همچنین مشاهده تجربیات فاطمیه:
https://t.me/khedmatgozaran_otaghe_fekr
🏞طرح نمایشگاه های تابلو مصور که پروژه ای بسیار تاثیرگذار و ساده در اجرا می باشد:
https://t.me/tablomosavar/206
📻رادیو خدمتگزاران (پخش آزمایشی) که تماما به موضوع خدمتگزاری به اهل بیت علیهم السلام در مناسبت های چهارگانه می پردازد و ویژه برنامه هایی برای فاطمیه دارد:
https://t.me/khedmatgozaran_radio
📱اپلیکیشن یاس باران که برخی از این خدمات در آن قابل دسترس است:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.yasbaran.app&hl=en
💠اطلاع رسانی جهت اجرای طرح بیلبورد در ابعاد مختلف تابلوهای شهری:
https://t.me/c/1047560457/21253
💻واحد تولید محتوای چند رسانه ای شامل صوت و کلیپ مناسبتی و خدمات تولید کلیپ و...:
https://t.me/khedmatgozaran_media
🛒فراخوان توزیع رایگان"پک تبلیغ فردی فاطمیه1399" :
به همت جمعی از بانیان خیر تعدادی بسته شامل 6 عنوان محصول تبلیغی فراهم شده که ارزش ریالی هر بسته 241.000 ریال می باشد. قرار است که این بسته به صورت رایگان💯 در اختیار شما قرار گیرد و توسط شما خدمتگزار بزرگوارِ فاطمیه در شهرهای مختلف کشور به درستی و دقت توزیع شود.
https://t.me/c/1047560457/20961
🖥تیزر تلویزیون شهری فاطمیه 1398 را در لینک زیر می توانید در کیفیت های مختلف دانلود کنید و استفاده بفرمایید:
https://www.aparat.com/v/AUlSB
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌅شرکت در کمپین عکس پروفایل همگانی فاطمیه:
https://t.me/c/1047560457/20731
📽نسخه ویدئویی عکس پروفایل فاطمیه ۱۳۹۹.
قابلیت قراردادن ویدئو برای پروفایل در تلگرام های آپدیت شده وجود دارد.
https://t.me/c/1047560457/20743
برچسب ویژه ظرف غذای اطعام فاطمیه:
https://khedmatgozaran.com/food/
🔔پک استیکر ویژه ایام فاطمیه:
https://t.me/addstickers/Khedmatgozaran_Sticker_Fatemieh
برای فعال سازی این پک استیکر کافی است روی لینک بالا کلیک کنید و گزینه ADD STICKERS کلیک کنید.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠به جهت دسترسی بهتر خدمتگزاران فاطمیه به مطالب کانال، معرفی محتوا تقدیم می شود.
🖥با جستجو یا کلیک بر روی هریک از هشتگ های زیر به تمامی محتوای مربوط به آن هشتگ دسترسی خواهید داشت:
🌐#شرح_خطابه_فدک
شرح و توضیح فرازهای خطبه فدکیه
🌐#نور_در_کلام_نور
ذکر احادیثی از وجود مقدسه ی حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها
🌐#یک_سوال_یک_پاسخ_فاطمیه
پاسخ به شبهات در موضوع فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #شهادت_مادرم_افسانه_نیست
اثبات هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با منابع اهل سنت
🌐 #فضائل_فاطمی_قرآن_روایت
ذکر فضائل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در روایات و آیات قرآن
🌐 #شعر_فاطمیه
اشعار مناسب ایام
🌐 #روزشمار_فاطمیه
روزشمار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت تصویر و متن
🌐#مسابقه_از_میان_شعله_ها
سوالات مسابقه ی فاطمیه
🌐 #کلیپ_فاطمیه
کلیپ های مرتبط با ایام
🌐 #نوای_فاطمیه
نوا و همخوانی های مرتبط با ایام
🌐 #خطبه_فدکیه
فرازهای خطبه ی شریف فدکیه از حضرت زهرا سلام الله علیها به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی
🌐 #اشکواره_فاطمیه
فایل های صوتی کوتاه سخنرانی و بیان ذکر مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #معرفی_کتاب_فاطمیه
معرفی کتب مرتبط با موضوع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐#درجستجوی_حقیقت
کلیپ های محتوایی ایام فاطمیه
📜پست های مشترک در همه ی مناسبت ها:
💐 #سلام_صبحگاهی
عرض سلام و ارادت به محضر حضرت حجه بن الحسن عسکری علیه السلام آغاز صبح
🖥#انتشار_محتوا_سایت_خدمتگزاران
نشر و توضیح مقالات و محتوای موجود بر روی سایت
❇️ #یاقوت
تذکر به وجود مقدس امام زمان علیه السلام
✳️ #او_یک_خدمتگزار_بود
بیان مختصری از احوالات خدمتگزاران ائمه معصومین علیهم السلام در
هدایت شده از خدمتگزاران فاطمیه
#چکیده خدمات گروه خدمتگزاران در ایام فاطمیه به خدمتگزاران حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐محتوای فاطمیه به تفکیک نوع محتوا در سایت خدمتگزاران:
https://khedmatgozaran.com/fatemiyeh/
👤کانال فروشگاه خدمتگزاران: عرضه کتاب و محصولات تبلیغی و فرهنگی جهت برپایی و برگزاری هرچه بهتر مراسم ها:
https://t.me/khedmatgozaran_shop
🌐کل محصولات ویژه تعظیم شعائر فاطمیه را در لینک زیر ببینید:
https://shop.khedmatgozaran.com/174-fatemieh
📆کانال روزشمار، جهت استفاده ادمین کانالها و یا پیج های اینستاگرامی برای دسترسی سریعتر به روزشمار های آینده:
https://t.me/Roozshomar1399
🚌کانال نمایشگاه های سیار خدمتگزاران با هدف زینت بخشیدن به مجالس مرتبط با فاطمیه و ارائه کتاب و محصولات فرهنگی:
https://t.me/joinchat/AAAAAEKL1X6om7ZfwN6NHw
🔆کانال اتاق فکر جهت ارسال درخواست های مخاطبین و پاسخ به آنان در اسرع وقت و همچنین مشاهده تجربیات فاطمیه:
https://t.me/khedmatgozaran_otaghe_fekr
🏞طرح نمایشگاه های تابلو مصور که پروژه ای بسیار تاثیرگذار و ساده در اجرا می باشد:
https://t.me/tablomosavar/206
📻رادیو خدمتگزاران (پخش آزمایشی) که تماما به موضوع خدمتگزاری به اهل بیت علیهم السلام در مناسبت های چهارگانه می پردازد و ویژه برنامه هایی برای فاطمیه دارد:
https://t.me/khedmatgozaran_radio
📱اپلیکیشن یاس باران که برخی از این خدمات در آن قابل دسترس است:
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.yasbaran.app&hl=en
💠اطلاع رسانی جهت اجرای طرح بیلبورد در ابعاد مختلف تابلوهای شهری:
https://t.me/c/1047560457/21253
💻واحد تولید محتوای چند رسانه ای شامل صوت و کلیپ مناسبتی و خدمات تولید کلیپ و...:
https://t.me/khedmatgozaran_media
🛒فراخوان توزیع رایگان"پک تبلیغ فردی فاطمیه1399" :
به همت جمعی از بانیان خیر تعدادی بسته شامل 6 عنوان محصول تبلیغی فراهم شده که ارزش ریالی هر بسته 241.000 ریال می باشد. قرار است که این بسته به صورت رایگان💯 در اختیار شما قرار گیرد و توسط شما خدمتگزار بزرگوارِ فاطمیه در شهرهای مختلف کشور به درستی و دقت توزیع شود.
https://t.me/c/1047560457/20961
🖥تیزر تلویزیون شهری فاطمیه 1398 را در لینک زیر می توانید در کیفیت های مختلف دانلود کنید و استفاده بفرمایید:
https://www.aparat.com/v/AUlSB
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌅شرکت در کمپین عکس پروفایل همگانی فاطمیه:
https://t.me/c/1047560457/20731
📽نسخه ویدئویی عکس پروفایل فاطمیه ۱۳۹۹.
قابلیت قراردادن ویدئو برای پروفایل در تلگرام های آپدیت شده وجود دارد.
https://t.me/c/1047560457/20743
برچسب ویژه ظرف غذای اطعام فاطمیه:
https://khedmatgozaran.com/food/
🔔پک استیکر ویژه ایام فاطمیه:
https://t.me/addstickers/Khedmatgozaran_Sticker_Fatemieh
برای فعال سازی این پک استیکر کافی است روی لینک بالا کلیک کنید و گزینه ADD STICKERS کلیک کنید.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠به جهت دسترسی بهتر خدمتگزاران فاطمیه به مطالب کانال، معرفی محتوا تقدیم می شود.
🖥با جستجو یا کلیک بر روی هریک از هشتگ های زیر به تمامی محتوای مربوط به آن هشتگ دسترسی خواهید داشت:
🌐#شرح_خطابه_فدک
شرح و توضیح فرازهای خطبه فدکیه
🌐#نور_در_کلام_نور
ذکر احادیثی از وجود مقدسه ی حضرت صدیقه ی طاهره سلام الله علیها
🌐#یک_سوال_یک_پاسخ_فاطمیه
پاسخ به شبهات در موضوع فاطمیه و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #شهادت_مادرم_افسانه_نیست
اثبات هجوم به بیت وحی و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با منابع اهل سنت
🌐 #فضائل_فاطمی_قرآن_روایت
ذکر فضائل حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در روایات و آیات قرآن
🌐 #شعر_فاطمیه
اشعار مناسب ایام
🌐 #روزشمار_فاطمیه
روزشمار شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به روایت تصویر و متن
🌐#مسابقه_از_میان_شعله_ها
سوالات مسابقه ی فاطمیه
🌐 #کلیپ_فاطمیه
کلیپ های مرتبط با ایام
🌐 #نوای_فاطمیه
نوا و همخوانی های مرتبط با ایام
🌐 #خطبه_فدکیه
فرازهای خطبه ی شریف فدکیه از حضرت زهرا سلام الله علیها به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی
🌐 #اشکواره_فاطمیه
فایل های صوتی کوتاه سخنرانی و بیان ذکر مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐 #معرفی_کتاب_فاطمیه
معرفی کتب مرتبط با موضوع شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🌐#درجستجوی_حقیقت
کلیپ های محتوایی ایام فاطمیه
📜پست های مشترک در همه ی مناسبت ها:
💐 #سلام_صبحگاهی
عرض سلام و ارادت به محضر حضرت حجه بن الحسن عسکری علیه السلام آغاز صبح
🖥#انتشار_محتوا_سایت_خدمتگزاران
نشر و توضیح مقالات و محتوای موجود بر روی سایت
❇️ #یاقوت
تذکر به وجود مقدس امام زمان علیه السلام
✳️ #او_یک_خدمتگزار_بود
بیان مختصری از احوالات خدمتگزاران ائمه معصومین علیهم السلام در تاریخ شیعه
🌐معرفی مطالب کانال خدمتگزاران با هشتگ مربوطه
🖱با کلیک روی هر کدام از هشتگ ها به مطالب آن هشتگ دسترسی خواهید داشت.
💠 #سلام_صبحگاهی:
عرض سلام خدمت امام عصر علیه السلام روزانه
💠 #یاقوت:
تذکر به امام زمان علیه السلام
💠 #ویدئو_استوری_روزشمار_نیمه_شعبان
روزشمار میلاد امام عصر علیه السلام به صورت عکس
💠چشم_به_راه
آثار دعای بر فرج امام عصر علیه السلام
💠شمیم_انس
راهکارهایی در انس و الفت با پدر مهربان امام زمان علیه السلام
💠#از_او_بگوئیم:
بیان حکایات و خاطرات و احیای نام و یاد امام زمان علیه السلام
💠#شوق_مهدی_علیه_السلام:
اشعار در مدح امام زمان علیه السلام
💠#معرفی_کتاب_نیمه_شعبان:
معرفی کتبی در رابطه با مهدویت و امام زمان علیه السلام
💠#آفتاب_در_نگاه_خورشید:
مهدویت و امام زمان علیه السلام در روایات ائمه علیهم السلام
💠#سیمای_امام_زمان_علیه_السلام_در_قرآن:
آیات مرتبط با مهدویت و امام زمان علیه السلام در قرآن
💠 #نیایش_منتظران:
معرفی ادعیه مرتبط با امام زمان علیه السلام
💠 #مسابقه_بهار_روزگاران:
مسابقه نیمه شعبان دو روز در هفته تا روز میلاد امام زمان علیه السلام
💠 #نوای_مهدوی:
نواهای نیمه شعبان و مرتبط با وجود مقدس امام زمان علیه السلام
💠 #کلیپ_نیمه_شعبان:
کلیپ های مرتبط با نیمه شعبان و امام زمان علیه السلام
💠 #متن_ادبی_نیمه_شعبان:
دل نوشته های ادبی و در دل با امام زمان علیه السلام
💠 #یاد_محبوب:
سخنرانی های کوتاه در مورد امام زمان علیه السلام
💠#یک_سوال_یک_پاسخ نیمه شعبان:
شبهات مهدویت و پاسخ به آنان
💠#او_یک_خدمتگزار_بود:
معرفی اصحاب و یاران و خدمتگزاران به ائمه علیهم السلام
⛅️ @khedmatgozaran_group