هدایت شده از تبادلات لیستی بنری سنتری ۱۱۰ تبادل
🍃🌹بِسْمِ رَبِ الشُهداءِ وَالصِدیقینْ🌹🍃
♻️ #پیشنهاد عضویت در نـــاب ترین ڪاناݪ هاے ایتا👇👇👇
➖➖➖🔷🔶🔹🔸🔷🔶➖➖➖
💢تو این #دنیا بمیری اون دنیا #زندگیت شروع میشه❕❗️❕
♨️ابدیت یه جای دیگه ست💯
eitaa.com/joinchat/3943563267C55d679151a
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💐عاشـقـاڹ امام زماڹ(عج)تشریف بیارڹ
☘eitaa.com/joinchat/3903913995Ca81e32d036
💐حرکت زینبی
☘eitaa.com/joinchat/2692284417Cba57c83940
💐لینک دونی رسمی ایتا
☘ eitaa.com/joinchat/3803709453C1e5e039aa0
💐مجله زن روز
☘eitaa.com/joinchat/3176267789C99602425b6
💐کانالی کــاملا ًدُخــــتَرآنـــہ
☘eitaa.com/joinchat/4137680909C724cbc3572
💐اینجاخیمه گاه شهداست
☘eitaa.com/joinchat/3919708172C0ac62f0a34
💐پستهاے زیباااے معنوے،انگیزشے همراه عڪس
☘eitaa.com/joinchat/1757020162Cfa842de959
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💢کانالی شهدائی و ارزشی
تواین کانال با شهدا رفیق بشید👇
⚘eitaa.com/joinchat/3871801357Ccd79f867c8
➖➖➖🔷🔶🔹🔸🔷🔶➖➖➖
🌹🍃تبادلات لیستے|بنرے|سنترے110👇👇
@Listi_Baneri_110
لیست روزانه 6مهر🔰
خشتـــ بهشتـــ
خطبه ی4 نهج البلاغه؛ بخش دوم: پیمان شکنی مَا زِلْتُ أَنْتَظِرُ بِكُمْ عَوَاقِبَ الْغَدْرِ وَ أَتَوَ
خطبه ی4نهج البلاغه؛بخش سوم: اطاعت از امام
الْيَوْمَ أُنْطِقُ لَكُمُ الْعَجْمَاءَ ذَاتَ الْبَيَانِ، عَزَبَ رَأْيُ امْرِئٍ تَخَلَّفَ عَنِّي، مَا شَكَكْتُ فِي الْحَقِّ مُذْ أُرِيتُهُ. لَمْ يُوجِسْ مُوسَى (علیه السلام) خِيفَةً عَلَى نَفْسِهِ بَلْ أَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَ دُوَلِ الضَّلَالِ. الْيَوْمَ تَوَاقَفْنَا عَلَى سَبِيلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ، مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ يَظْمَأْ.
امروز زبان بسته را به سخن مى آورم. دور باد رأى كسى كه با من مخالفت كند از روزى كه حق به من نشان داده شد، هرگز در آن شك و ترديد نكردم كناره گيرى من چونان حضرت موسى عليه السّلام برابر ساحران است كه بر خويش بيمناك نبود، ترس او براى اين بود كه مبادا جاهلان پيروز شده و دولت گمراهان حاكم گردد. امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار داريم، آن كس كه به وجود آب اطمينان دارد تشنه نمى ماند.
#مبلغ_کلام_امیرالمومنین_باشیم
#مبلغ_نهج_البلاغه_باشیم
ʝσɨŋ↓
❁•| @shahid_Ali_khalili_313
خشتـــ بهشتـــ
🇮🇷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🇮🇷 قسمت #بیست_و_پنجم حبیب الله گاهی عمق شک ... به شدت روی شونه هام سنگین
💛 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 💛
قسمت #بیست_و_ششم
نماز شکر
ایستاده بودم ... و محو اون حدیث قدسی ... چند بار خوندمش ... تا حفظ شدم ... عربی و فارسیش رو ...
دونه های درشت اشک ... از چشمم سرازیر شده بود ...
- چقدر بی صبر و ناسپاس بودی مهران ... خدا جوابت رو داد... این جواب خدا بود ...
جعبه رو گذاشتم زمین ... نمی تونستم اشکم رو کنترل کنم ... حالم که بهتر شد از جا بلند شدم ... و سنگ مزار شهید رو بوسیدم ...
- ممنونم که واسطه جواب خدا شدی ...
اشک هام رو پاک کردم ... می خواستم مثل شهدا بشم ... می خواستم رفیق خدا بشم ... و خدا توی یه لحظه پاسخم رو داد ... همون جا ... روی خاک ... کنار مزار شهید ... دو رکعت نماز شکر خوندم ...
وقتی برگشتم ... پدرم با عصبانیت زد توی سرم ...
- کدوم گوری بودی الاغ؟ ...
اولین بار بود که اصلا ناراحت نشدم ... دلم می خواست بهش بگم ... وسط بهشت ... اما فقط لبخند زدم ...
- ببخشید نگران شدید ...
این بار زد توی گوشم ...
- گمشو بشین توی ماشین ... عوض گریه و عذرخواهی می خنده ...
مادرم با ناراحتی رو کرد بهش ...
- حمید روز عیده ... روز عیدمون رو خراب نکن ... حداقل جلوی مردم نزنش ...
و پدرم عین همیشه ... شروع کرد به غرغر کردن ...
کلید رو گرفتم و رفتم سوار ماشین شدم ... گوشم سرخ شده بود و می سوخت ... اما دلم شاد بود ... از توی شیشه به پدرم نگاه می کردم ... و آروم زیر لب گفتم ...
- تو امتحان خدایی ... و من خریدار محبت خدا ... هزار بارم بزنی ... باز به صورتت لبخند میزنم ...
.
.
ادامه دارد...
💚نويسنده:شهیدسيدطاها ايماني💚
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_حق_الناسه
ʝσɨŋ↓
❥·| @shahid_Ali_khalili_313
🌟 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌟
قسمت #بیست_و_هفتم
والسابقون
قرآن رو برداشتم ... این بار نه مثل دفعات قبل ... با یه هدف و منظور دیگه ... چندین بار ترجمه فارسیش رو خوندم ...
دور آخر نشستم ... و تمام خصلت های مثبت و منفی توش رو جدا کردم و نوشتم ... خصلت مومنین ... خصلت و رفتارهای کفار و منافقین ...
قرآن که تموم شد نشستم سر احادیث ... با چهل حدیث های کوچیک شروع کردم ... تا اینکه اون روز ... توی صف نماز جماعت مدرسه ... امام جماعت مون چند تا کلمه حرف زد...
- سیره اهل بیت یکی از بهترین چیزهاست ... برای اینکه با اخلاق و منش اسلامی آشنا بشیم ... برید داستان های کوتاه زندگی اهل بیت رو بخونید ... اونها الگوی ما برای رسیدن به خدا هستن ...
تا این جمله رو گفت ... به پهنای صورتم لبخند زدم ... بعد از نماز ... بلافاصه اومدم سر کلاس و نوشتمش ... همون روز که برگشتم ... تمام اسباب بازی هام روز از توی کمد جمع کردم ... ماشین ها ... کارت عکس فوتبالیست ها ... قطعات و مهره های کاوش الکترونیک ... که تقریبا همه اش رو مادربزرگم برام خریده بود ...
هر کی هم ... هر چی گفت ... محکم ایستادم و گفتم ...
- من دیگه بزرگ شدم ... دیگه بچه دبستانی نیستم که بخوام بازی کنم ...
پول تو جیبیم رو جمع می کردم ... به همه هم گفتم دیگه برای تولدم کادو نخرید ... حتی لباس عید ...
هر چقدر کم یا زیاد ... لطفا پولش رو بهم بدید ... یا بگم برام چه کتابی رو بخرید ...
خوراکی خریدن از بوفه مدرسه هم تعطیل شد ...
کمد و قفسه هام پر شده بود از کتاب ... کتاب هایی که هر بار، فروشنده ها از اینکه خریدارشون یکی توی سن من باشه... حسابی تعجب می کردن ...
و پدرم همچنان سرم غر می زد ... و از فرصتی برای تحقیر من استفاده می کرد ...
با خودم مسابقه گذاشته بودم ...
امام صادق (ع) فرموده بودند ... مسلمانی که 2 روزش عین هم باشه مسلمان نیست ...
چهل حدیث امام خمینی رو هم که خوندم ... تصمیمم رو گرفتم ... چله برمی داشتم ... چله های اخلاقی ... و هر شب خودم رو محاسبه می کردم ...
اوایل ... اشتباهاتم رو نمی دیدم یا کمتر متوجه شون می شدم ... اما به مرور ... همه چیز فرق کرد ... اونقدر دقیق که متوجه ریزترین چیزها می شدم ... حتی جایی رو که با اکراه به صورت پدرم نگاه می کردم ...
حالا چیزهایی رو می دیدم ... که قبلا متوجه شون هم نمی شدم ...
.
.
ادامه دارد...
🇮🇷نويسنده:سيدطاها ايماني🇮🇷
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_حق_الناسه
ʝσɨŋ↓
❥·| @shahid_Ali_khalili_313
خشتـــ بهشتـــ
#قسمت_اول #رفیق_شهیدم #معرفی_شهدا شهید حمید عرب نژاد🇮🇷🌟 حوادث کردستان او را به مهاباد کشاند و به
#قسمت_دوم
#رفیق_شهیدم
#معرفی_شهدا
شهید حمید عرب نژاد🇮🇷🌟
وصیت نامه شهید
همسر عزیزم سلام
امیدوارم که حالت خوب بوده و در پناه ولی عصر از تمام بلیّات مصون باشی. حال من خوب است و در این محیط مقدس جبهه، به دعا گویی مشغول می باشم و تنها چیزی که نیاز می باشد دعای شما برای رزمندگان است.
زهرا باید مرا ببخشی که بعد از ازدواج همیشه تو را در انتظار گذاشته و نتوانستم همسر خوبی برای تو باشم. خداوند اجر همه ی این ها را خواهد داد. هر چه فکر کردم، دیدم در این موقعیت حساس و سرنوشت ساز نمی توانم ساکت و آرام باشم و فقط در کرمان بمانم، خبر شهادت برادران را بشنوم، بلکه خداوند هم از من نخواهد گذشت.
بعد از پیروزی انقلاب بیشتر در این زمینه ها کار و تجاربی کسب کردم و حالا وقت آن رسیده که این تجربه ها به کار گرفته شود و با توکل به خداوند، ریشه ی ظلم و فساد کنده شود.
این حمله؛ آخرین حمله و سرنوشت ساز است. اگر خدا خواستش این و لطفش شامل حالم باشد و به شهادت رسیدم؛ تو ناراحت نباش و راه را ادامه ده و اسلحه ام را به کسی بسپار که خدا را مدنظر قرار داده و در این راه قدم گذ ارد. ملیحه را به تو می سپارم و تو را به خدای بزرگ.
سعی خود را در تربیت ملیحه بکن و در پایان پدر و مادر را حسین و فاطمه را سلام برسان. بقیه اعضا خانواده را نیز دعا و سلام برسان، آشنایان و دوستان را سلام برسان و در پشت نامه مقدار قرضی که دارم یادآوری می کنم و السلام.
.
.
.
#بایادش_صلوات 🌸🍃
#ادامه_دارد ..
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
•❀||| @shahid_Ali_khalili_313