eitaa logo
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
820 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
78 فایل
«بسم رب المهدی» 💚امام صادق علیه السلام: لَوْ أدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أیّامَ حَیاتِی. •✓مهدویت، •✓جهاد_تبیین •✓دلی_خدایی 📍کپی با ذکر صلوات «وقف امام زمان عج» تأسیس:1400/1/25 مدیر کانال: @khadeem12w
مشاهده در ایتا
دانلود
اى آن كه از پدرى دلسوز بيشتر به من نيكى مى كنى و از دوستى همدم به من نزديكترى ! آن گاه كه مكان مرا مى هراساند و وطن مرا مى راند تو در تنهايى و غربت، انيس و همدم منى  امام سجاد جان (علیه السلام)💙🌹 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
❇️ ♻️خیرات ثلث اموال 🌟خواهر شهید نقل می کند:هادی از خیّرینی بود که هر ساله مبالغی را به مؤسّسه‌ای خیریه کمک می‌کرد.غیر از آن، اجناسی را برای بچه‌های بی‌سرپرست تهیه می‌کرد و در اختیار مؤسسه می‌گذاشت. 🌟قبل از شهادتش آنقدر هدیه مناسب دختر بچه‌ها خریده بود که مسئولان مؤسسه می‌گویند هر چه توزیع می‌کنیم، تمام نمی‌شود.شهید هادی زاهد وصیت کرده است که ثُلث اموالش را صرف محصّلان و دانش‌آموزان مستمند کنند. 🎊هادی عزیز میلاد توست و مــــــا باز ؛ ڪبوتر عشق‌مان را در آسمـانِ خیـال تو پــــــرواز می دهیم ؛ سالهاستــ ڪبوتــرمان جلد مهربـانیت شده است . . .🕊 💐 🕊 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
غواص شهید: یوسف قربانی – معاون گروهان خط شکن نام پدر: صمد تاریخ تولد: 1345 تاریخ شهادت: 19/10/1365 شب جمعه محل تولد: زنجان نام عملیات: کربلای 5 منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری محل دفن: زنجان گلزار پایین     🌹🌹🌹🌹🌹🌹 زندگینامه   شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی  مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت. دوران نوجوانی یوسف قربانی بعد از سه سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران می‌روند و نزد فردی حدود چهار یا پنج سال زندگی و کار می‌کنند و دوباره به زنجان برگشته و در خانه‌ای کوچک ساکن می‌شوند. یوسف به همراه برادرش سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند اما تجربه گرفته و آماده می‌شوند تا اندوخته خویش را در معرض ظهور قرار دهند. برادر یوسف هنرمند بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته بود. دوران جوانی با پیروزی انقلاب اسلامی و سپری شدن دوران ستم‌شاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب می‌گذارد و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب می‌شود که در همین سال‌ها یوسف برادرش را نیز در سانحه رانندگی از دست می‌هد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 عملکرددر دفاع مقدس   او در لشکرهای 17 علی بن‌ابی طالب و 31 عاشورا خاضعانه و غریبانه بدون آنکه مسئولیتی داشته باشد خدمت می‌کرد. از جمله نیروهای شجاع و کارآمد اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط‌شکن حضرت ولیعصر عج‌الله استان زنجان بود که در عملیات‌های آبی - خاکی والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروندرود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) در ماموریت‌های شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، از مناطق پدافندی دشمن و درهم شکستن خطوط مستحکم نیروهای بعثی، در کسوت یک بسیجی غواص حضوری چشمگیر و نقشی تاثیرگذار داشت. او سرانجام در عملیات کربلای پنج، هنگام فتح پاسگاه کوت سواری عراق در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بخشی از خاظرات نامه برای آب.. همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 شهادت شهادت وی از زبان هم رزمش: وقتی که عملیات کربلای 5 آغاز شد با هم در یک گروهان بودیم شب اول عملیات بود ما مسافت زیادی از دریاچه مصنوعی موسوم به آب‌گرفتگی در دشت شلمچه را با لباس‌های غواصی طی کرده بودیم. دوشکا و تیربارهای دشمن شدیدا کار می‌کرد سطح آب را آتش پر حجمی پوشانده بود. پیشروی در آب با آن همه مواضع مثل سیم‌های خاردار و موانع خورشیدی واقعا دشوار بود. بچه‌ها یکی پس از دیگری، مظلومانه در داخل آب شهید می‌شدند تقریبا به نزدیکی‌های دشمن رسیده بودیم یوسف داشت با فاصله کمی از من حرکت می‌کرد. یوسف ناگهان از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت گلوله از سمت راست اصابت کرد و از سمت چپ خارج شد نزدیک بود در آب بیفتد که من گرفتمش. خون از دهان و گوشهایش فوران می‌کرد و او سرش را آرام به چپ و راست می‌چرخاند صدایش کردم: یوسف! یوسف! یوسف او آرام آرام زار می‌زد نمی‌توانست چشمانش را باز کند. دیدگانش پر از خون بود قطرات اشک امانم را برید خدایا! بچه ها چقدر غریبانه و دلگیر پرپر می‌شوند! لحظاتی بعد به آرامی نسیم سحری سر بر بالین شهادت گذاشت و به آرامشی به رنگ سبز و جاودانه فرو رفت پیشانیش را بوسیدم و وداعش گفتم. او شهید یوسف قربانی از گردان ولیعصر (عج) زنجان، لشگر عاشورا بود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 وصیت نامه شهید امروز کشورمان امام زمانی شده ومردم فداکارتمام جبهه‌ها را پرکرده‌اند وامام آن اسطوره‌ی مقاومت وتقوا وپرهیزکاری،دستوربسیج نمود وفرمودندکه جبهه‌هابایدپرشود. برادران بشتابیدبه جبهه‌هاکه این شیوه شیوه‌ی مردانی چون علی صفرزاده‌ها وغلامی‌ها میباشد. برادران عزیزومردم محترم ایران،امروز تمام کفر درمقابل اسلام قرارگرفته ومسئله سرنوشت‌ساز است.ا
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
امشب شب شهادت این شهیدعزیز هست
گرخدای نکرده غفلتی بکنیم دیگرآنها برای ما هیچ چیز نمیگذارند... برادران سعی کنید شب‌های جمعه وشب‌های دیگرمسجدرا پرکنید.. برادران انجمن اسلامی شهید وهاج،سعی کنیداخلاقتان،رفتارتان وحرف زدنتان برای خداباشد.نکندخدای نکرده پیروی ازهواهای نفسانی کنید وبامردم برخورد خوب نداشته باشید..آیاغیرازاین است که روزی ازاین دنیا به دنیای دیگر سفر خواهیدکرد؟پس چه بهتر راهی انتخاب کنیم که صدهاهزارشهیدانتخاب کردند. پدرومادرم صابرباشید که خدا صابرین را دوست دارد... خواهرانم راه زینب را پیشه خود گیرید که ازبهترین شیوه ها می باشد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 دلنوشته دلنوشته برای شهید یوسف قربانی 1.وقتی زندگی نامه این شهید را می خوانیم متوجه خواهیم شد که دفاع از وطن برای هر کسی واجب است چه زن چه کودک وچه کسی که همه اعضای خانواده خود را از دست داده و کسی را ندارد. از نظرمن از دست دادن عزیزان خود سخت ترین امتحان الهی است وتنها کسانی می توانند در این امتحان موفق شوند که تسلیم اراده خداوند باشند و ایمان  کامل به او داشته باشند،همانند
خُذْنیِ مَعَکْ 🕊 مرا با خودت ببر🇵🇸
گرخدای نکرده غفلتی بکنیم دیگرآنها برای ما هیچ چیز نمیگذارند... برادران سعی کنید شب‌های جمعه وشب‌های
گرخدای نکرده غفلتی بکنیم دیگرآنها برای ما هیچ چیز نمیگذارند... برادران سعی کنید شب‌های جمعه وشب‌های دیگرمسجدرا پرکنید.. برادران انجمن اسلامی شهید وهاج،سعی کنیداخلاقتان،رفتارتان وحرف زدنتان برای خداباشد.نکندخدای نکرده پیروی ازهواهای نفسانی کنید وبامردم برخورد خوب نداشته باشید..آیاغیرازاین است که روزی ازاین دنیا به دنیای دیگر سفر خواهیدکرد؟پس چه بهتر راهی انتخاب کنیم که صدهاهزارشهیدانتخاب کردند. پدرومادرم صابرباشید که خدا صابرین را دوست دارد... خواهرانم راه زینب را پیشه خود گیرید که ازبهترین شیوه ها می باشد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 دلنوشته دلنوشته برای شهید یوسف قربانی 1.وقتی زندگی نامه این شهید را می خوانیم متوجه خواهیم شد که دفاع از وطن برای هر کسی واجب است چه زن چه کودک وچه کسی که همه اعضای خانواده خود را از دست داده و کسی را ندارد. از نظرمن از دست دادن عزیزان خود سخت ترین امتحان الهی است وتنها کسانی می توانند در این امتحان موفق شوند که تسلیم اراده خداوند باشند و ایمان  کامل به او داشته باشند،همانند د تو که پاداش صبر خود را با شهادت گرفتی.. 2.نامه برای آب درواقع نامه برای خداست تو ای شهید دلاور با این همه سختی و تنهایی برای آب نامه نوشتی تا از خدا کمک برای تحمل سختی ها را طلب کنی و با این کار خود را قوی و محکم نگاه داری و خم به ابرو نیاوری ، درود برتو ای شهید دلاور. باشد که شمارا سرلوحه خود قرار دهیم و در سختی ها و ناملایمات زندگی از خداوند یاری جوییم.. 3. این شعر تقدیم به تو ای شهید غواص: در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت: "آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما" "زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
5714915861.mp3
2.75M
↵دعاے عھـد . . ♥️! 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
💐اجتماع فرزندان حاج قاسم ⏰سه شنبه ۲۰ دی از ساعت ۱۵ 📍فرهنگسرای بهمن ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
کلناعباسک یازینب: 🥀🕊 🌹ای شقایق‌های آتش گرفتہ دل خونین ما شقایقی است کہ داغ شهادت شما را در خود دارد ...🕊 📆 ۱۹ دی‌ماه سالروز شهادت و جمعی از دلاورمردان نیروی‌زمینی‌ سپاه گرامیباد. 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با این‌که می‌دانستم آدم جدی و سخت‌گیری است، کلی متن گزارشِ فعالیت آماده کرده بودم تا پیش از دادن نامه درخواست، بگویم. وقتی وارد پادگان شدم، سراغ دفتر فرماندهی را گرفتم. انگار که بدانند با چه کسی کار دارم، گفتند : در محوطه است. همه با لباس نظامی کنار یک پیکان سبز رنگ ایستاده بودند و به نوبت حرف می‌زدند. هنوز مانده بود بهشان برسم. حاجی از ماشین پیاده شد. تمام قد ایستاد و با من روبوسی کرد ، دستی به شانه‌ام زد و دستم را محکم فشرد. بعد با روی باز و ابهت همیشگی‌اش گفت : بفرمایید بسیجی! همه‌ی حرف‌هایم یادم رفت ، نامه را دادم . حاجی ، نامه را خواند و با لبخند زیرش دستور داد و گفت : همین امروز تمام چیزهایی که خواستند را بهشان بدهید . بعداً فهمیدم آن روز به‌شدت مریض بود و نمی‌توانست سرپا بایستد ، ولی برای سرکشی از لشکر ۸ به پادگان عاشورا آمده بود . صندلی ماشین را خوابانده بودند و کارها را نیمه‌خوابیده پی‌گیری می‌کرد . 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
چه گمان برى به آن مهر ورزِ مهربانى كه با آن كس كه با آزار دادنِ دوستانش، او را مى آزارد، دوستى مى كند ، چه رسد به كسانى كه در راه او آزار مى بينند؟ و چه گمان برى به آن توبه پذيرِ مهربانى كه از دشمنش توبه مى پذيرد ، چه رسد به كسى كه خشنودى اش را مى جويد و دشمنى مردم را به خاطر او برمى گزيند ؟ امام کاظم جان (علیه السلام)💙🌹 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
Poyanfar - Hame Donya Ro Nemidam (128).mp3
2.93M
همه‌دنیا‌رو‌نمیدم‌به‌یک‌لحظه‌حرم‌آقا💔:) 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
Reza Narimani - Zaraban Haram.mp3
3.97M
طبق گفته‌ های رفیق آرمان مداحی مورد علاقه بعد شهادت حاجی بوده خیلی دوست داشته همیشه بتونه یاد حاجی رو زنده نگه داره ... ته خوشبختی:))) 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
بسم الله الرحمن الرحیم
5714915861.mp3
2.75M
↵دعاے عھـد . . ♥️! 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
💝 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اللّهُمَّ إنّي أسألُكَ حُبَّكَ و حُبَّ مَن يُحِبُّكَ ، و العَملَ الّذي يُبَلّغُني حُبَّكَ . اللّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّكَ أحَبَّ إليَّ مِن نَفْسي و أهْلي و مِن الماءِ البارِدِ . خداوندا! محبّت خودت را و محبّت آن كس كه تو را دوست دارد و كارى كه مرا به محبّت تو مى رساند از تو مى خواهم. بار خدايا! محبّت خود را در دل من از خودم و خانواده ام و از آب خنك محبوبتر گردان. ( كنز العمّال : ۳۷۱۸ و ۳۷۹۴ ) ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما دولت که هیچ،قریه که هیچ،مزرعه که هیچ،حتی طویله ای به اسم اسرائیل را هم نمیشناسیم...!"سید‌حسن‌نصرالله"🕶
🌹 پاداش یک گواهی 🌹 حضرت یوسف علیه السلام در کاخ خود بر روی تخت پادشاهی نشسته بود. جوانی با لباسهای چرکین از کنار کاخ او گذشت. جبرئیل در حضور آن حضرت بود. نظرش به آن جوان افتاد. گفت: یوسف! این جوان را می‌شناسی؟ یوسف(ع) گفت: نه! جبرئیل گفت: این جوان همان طفلی است که پیش عزیز مصر، در گهواره به سخن درآمد و شهادت بر حقّـانیّت تو 🌹 حضرت یوسف(ع) گفت: عجب! پس او بر گردن ما حقّی دارد. با شتاب مأمورین را فرستاد، آن جوان را آوردند و دستور داد او را تمیز و پاکیزه نمودند و لباس‌های پر بها و فاخر بر وی پوشاندند و برایش ماهیانه حقوقی مقرّر نموده و عطایای هنگفتی به او بخشیدند. 🌹 حضرت جبرئیل با دیدن این منظره، تبسّم کرد. یوسف(علیه السلام) گفت: مگر در حق او کم احسان کردم که تبسّم می‌کنی؟ 🌹 جبرئیل گفت: تبسّم من از آن جهت بود که مخلوقی در حق تو که مخلوق هستی، بواسطه ی یک شهادت بر حق در زمان کودکی از این همه إنعام و احسان برخوردار شد. حال خداوند کریم در حق بنده ی خود که در تمام عمر، شهادت بر توحید او داده است، چقدر احسان خواهد کرد؟! 📚پندهای جاویدان، ص٢٢٠ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌
هنگامى كه كسى را دوست مى دارى، او را از اين محبّت آگاه كن زيرا اين كار، دوستى بين شما را محكم تر مى كند. امام صادق جان (علیه السلام)💙🌹 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
بسم الله الرحمن الرحیم ره منزل ليلۍ ڪه خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است ڪه مجنون باشی 📚 ؟ تابستان سال ۱۳۸۶بود . در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم. بعد از نماز مغرب، وقتي به اطراف خود نگاه كردم، با کمال تعجب ديدم اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته! درست مثل اينكه مسجد، جزيرهاي در ميان درياست! امام جماعت پيرمردي نوراني با عمامهاي ســفيد بود. از جا برخاســت و رو به ســمت جمعيت شــروع به صحبت كرد. از پيرمردي كه در كنارم بود پرسيدم: امام جماعت را ميشناسي؟ جواب داد: حاج شــيخ محمد حســين زاهد هستند. اســتاد حاج آقا حق شناس و حاج آقا مجتهدي. من كه از عظمت روحي و بزرگواري شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم. سكوت عجيبي بود. همه به ايشان نگاه ميكردند. ايشان ضمن بيان مطالبي در مورد عرفان و اخالق فرمودند: دوســتان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخالق ميدانند و... اما رفقاي عزيز، بزرگان اخالق و عرفان عملي اين‌‌ها هستند. تصوير بزرگي را در دست گرفت. از جاي خود نيم خيز شدم تا بتوانم خوب نگاه کنم. تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز قهوهاي بر تنش بود. خوب به عكس خيره شدم. كام ًال او را شناختم. من چهره او را بارها ديده بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم بود، ابراهيم هادي!! سلاٰم‌بر‌ابراهیٓم۱ صـ۹ـفحھ 🍃ࢪفیق‌شہیدم‌ابراهیم‌هادے🍃
📨 ☂پدر شهید نقل می‌کند:حبیب خیلی به مردم کمک می‌کرد.مثلاً روزی سوار ماشینش بود،خانمی را دید که وسایلش را در فُرقون گذاشته و به سختی حرکت می‌کند؛حبیب ماشینش را گذاشت و به کمک آن خانم رفت و فرقون را تا منزل آن خانم برد و موجبات شرمندگی آن خانم را فراهم آورد؛آن خانم پرسید چرا این کار را کردی؟حبیب گفت ثواب دارد و خدا را خوش می‌آید. ☂حبیب به همسرش وصیت کرده بود «یک دستگاه خودرو سمند و دو عدد موتورسیکلت دارم و از همسرم میخواهم آنها را صرف ساخت مسجد یا مدرسه کند و اگر خداوند به این بنده حقیر توفیق شهادت داد،از همه دوستان، مادرم، همسرم و فرزندانم می‌خواهم که حلالم کنند و اگر مرگ مغزی شدم،تمام اعضای بدنم را اهدا کنید که شاید مورد لطف و رحمت خدا قرار گیرم.»و ما هم به این وصیتش عمل کردیم. 🎀🎈امروز روز تولد توست و ما هر روز بیش از پیش به این راز پی می ‌بریم ڪہ تــو خلـق شـــده ای تا راه آسمان را به ما نشان دهی ...💎 🌺 چوکامی🌺 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
Eyni Fard - Vaghti Mimiram.mp3
5.96M
همسرِ شهید دانیال‌ رضازاده‌ نوشته‌بود: دانیال عاشقِ این مداحي بود؛ شاید!💔 『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]