eitaa logo
بصیرت خوشاب
414 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
32 فایل
قیامِ کربلا، یک گزارشِ خبریِ ساده نبود؛ منشورِ حیاتِ آزادگان بود که تا قیامت می‌گوید: «زنده‌باد آن‌که معروف را فریاد زد، و مرده‌باد آن‌که منکر را در سکوتِ خود پناه داد!»
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح و تفسیر دعای روز بیست و ششم ماه مبارک با مثال‌هایی از جهان امروز ✍علی اکبر ملکی متن دعا:  *«اللهم اجعل سعيي فيه مشكورا، وذنبي فيه مغفورا، وعملي فيه مقبولا، وعيبي فيه مستورا، يا اسمع السامعين» ترجمه:  «خدایا! تلاش مرا در این ماه مورد سپاس قرار ده، گناهم را بیامرز، عمل مرا بپذیر، و عیب‌هایم را بپوشان، ای شنوندهٔ همه نداها.» ۱. «سعی‌ مشکور» (تلاشم مورد سپاس قرار گیرد)  این فراز از دعا به معنای درخواست قدردانی الهی از تلاش‌های انسان است، حتی اگر از سوی دیگران نادیده گرفته شود. در فرهنگ اسلامی، «سعی مشکور» به معنای تلاشی است که با اخلاص و برای رضای خدا انجام شده باشد.  مثال امروزی:  یک داوطلب در مناطق محروم را تصور کنید که سال‌ها بدون دستمزد و در سکوت، به آموزش کودکان فقیر می‌پردازد. رسانه‌ها و جامعه از کار او بی‌خبرند، اما او امیدوار است که خداوند این سعی خالصانه را ببیند و پاداش دهد.  یا یک پژوهشگر را تصور کنید که سال‌ها روی درمان یک بیماری نادر تحقیق می‌کند، اما به دلیل چالش‌های مالی یا بی‌توجهی رسانه‌ها، کارش ناشناخته می‌ماند. دعاکننده از خدا می‌خواهد که همین تلاش بی‌ادعا، نزد او ارزشمند باشد، حتی اگر جهان آن را نبینید.  ۲. «گناهم آمرزیده شود»  در این فراز از دعا از خداوند رحمان و رحیم درخواست بخشش خطاها را می کنیم، به ویژه در ماه مبارک رمضان که زمان توبه و بازگشت به خداست. این بخشش هم شامل گناهان فردی (مانند دروغ) و هم اجتماعی (مانند بی‌عدالتی) می‌شود.  مثال امروزی:  فردی که در ، از روی عصبانیت، پیام‌های توهین‌آمیزی به دیگران ارسال کرده و اکنون پشیمان است. او از خدا می‌خواهد که این گناه را ببخشد و به او فرصت جبران دهد. ۳. «عملم پذیرفته شود»  پذیرفته شدن عمل به معنای قبولی آن نزد خداست، نه صرفاً انجام ظاهری کارها. این درخواست بر « » و دوری از ریا تأکید دارد.  مثال امروزی:  فردی که به صورت ناشناس برای کمک به خانواده‌های نیازمند، ماهانه مبلغی را واریز می‌کند. او نگران است که این کارش با انگیزه‌های نفسانی (مثل خودنمایی) آلوده شود، پس از خدا می‌خواهد که آن را خالصانه بپذیرد.  ۴. «عیب‌هایم پوشیده بماند»  درخواست محافظت از انسان است. در دنیایی که اشتباهات به سرعت منتشر می‌شوند، این دعا به معنای درخواست لطف الهی برای جلوگیری از رسوایی بی‌جهت است.  مثال امروزی:  یک مدیر شرکت که در گذشته اشتباهی مرتکب شده، اما اکنون اصلاح شده است. اگر این اشتباه قدیمی در افشا شود، ممکن است زندگی حرفه‌ای او نابود گردد. او از خدا می‌خواهد که این عیب را بپوشاند تا فرصت جبران داشته باشد.  یا دانشجویی که سال گذشته در یک آزمون کرده، اما اکنون توبه کرده و با تلاش بسیار، تبدیل به فردی متعهد شده است. او از خدا می‌خواهد این اشتباه گذشته هرگز فاش نشود تا بتواند آینده‌ای روشن بسازد. ۵. «یا سمیع السامعین» (ای شنوندهٔ همه نداها)  خطاب به خدایی که حتی نجواهای درون قلب‌ها را می‌شنود. در جهان امروز که انسان‌ها در میان انبوه صداهای مجازی و واقعی گم می‌شوند، این فراز یادآور آن است که خداوند همیشه شنوای رازهاست.  مثال امروزی:  نوجوانی که در تنهایی و فشارهای روانی ناشی از شبکه‌های اجتماعی، احساس می‌کند کسی صدایش را نمی‌شنود. این دعا به او امید می‌دهد که خداوند نجواهایش را می‌شنود.  جمع‌بندی:  دعای روز بیست و ششم رمضان، تصویری از انسان امروزی ترسیم می‌کند که در میان چالش‌های مدرن (از اجتماعی تا در فضای مجازی) به دنبال قدردانی، بخشش، پذیرش، و امنیت است. این دعا یادآور می‌شود که حتی در جهان پرسرعت و شلوغ امروز، می‌توان به لطف الهی تکیه کرد تا تلاش‌ها بی‌پاسخ نماند، خطاها جبران شود، و آبرو حفظ گردد. @khoshab1
گاوِ عاقل و حاکمِ جاهل! روزی از روزها، حاکمی ستمگر بر شهری حکومت می‌کرد که به جای عقل، شکمش را پرورش داده بود و به جای ، کیسه‌اش را. یکسال، خشکسالی شدید آمد و رعیت از گرسنگی به ستوه آمدند. حاکم اما بر خراج افزود و گفت: «مگر گاوهایتان علف نمی‌خورند؟ پس چرا مالیات نمی‌دهید؟!» رعیتی زحمتکش که از فرط درماندگی، گاوش را مانند فرزندش دوست می‌داشت، نزد حاکم رفت و التماس کرد: «قربان، گاو من دیگر شیر ندارد و از گرسنگی پوستش به استخوان چسبیده. چگونه مالیاتش را بپردازم؟» حاکم خشمگین شد و فریاد زد: «اگر گاوت کار نمی‌کند، پس فردا صبح خودت به جای او گاوآهن را بکش!» صبحگاهان، دهقان با افسوس، گاوآهن را به دوش گرفت و به زمین رفت. در میانهٔ راه، گاو پیرش ناگهان سر برداشت و به زبانِ آدمیزاد گفت: «آهای حاکمِ بی‌خرد! اگر تو راست می‌گویی که هر بی‌عقلی باید بارش را بکشد، پس چرا الاغِ خودت را وزیر کرده‌ای؟!» حاکم که از ماجرا باخبر شد، سرخ شد از خجالت و دستور داد مالیات را بخشیدند. دهقانان هم تا زنده بودند، هرگاه حاکمی ستمگر می‌دیدند، به هم چشمک می‌زدند و می‌گفتند: «مواظب باش گاوها زبان باز نکنند!» طنزِ دهخدایی: در این حکایت، دهخدا با طنزی گزنده، حماقت حاکمان ستمگر و آنان را به تصویر می‌کشد. استفاده از «گاوِ ناطق» نمادی است از خِرَدِ فرودستان که گاه از حاکمانِ به ظاهر عاقل هم پیشی می‌گیرد. نیشِ پنهانِ داستان نیز به رابطهٔ «الاغِ وزیر» و «حاکمِ بی‌خرد» اشاره دارد که در ادبیات طنز فارسی، تمثیلی شناخته‌شده از حکومت‌های نالایق است. @khoshab1
جمعه، نغمهٔ ظهور... ✍علی اکبر ملکی صبح جمعه را با نوای قدم هایت آغاز می‌کنیم. آسمان، پرده‌های خاکستری شب را می‌دَرَد و ستارگان، همچون سربازانی خاموش، در کمند سپیده صبح تو صف می‌کشند. ای قائم آل محمد! ای که آمدنت نه پایان تاریکی، که آغاز طلوع خورشیدی است که هرگز در خونِ غروب نخواهد مرد. جمعه، آینه‌ای است که در آن، گذشته و آینده به هم می‌رسند و زمین، زمزمه‌هایش را به آسمان هدیه می‌کند: «بیا... بیا...». در این صبحِ روشنِ انتظار، قلبِ زمین از جستجوی تو می‌تپد. هر برگِ درخت، نام تو را با خطِّ باد می‌نویسد و هر قطرهٔ شبنم، چشمی است که به راه تو خیره مانده. ای منجیِ آوارگانِ تاریخ! ما در این کویرِ غربت، چاه‌های عمیقِ اشک حفر کرده‌ایم، اما می‌دانیم آن سوی این ریگ‌های سوزان، چشمه‌سارِ تو جاری است. می‌دانیم شب، هرچند طولانی، در نهایت تسلیمِ پنجه‌های طلوع تو خواهد شد. ای که آمدنت فصلِ شکفتنِ نارنج‌های یخ‌زدهٔ تاریخ است! جمعه، تنها روزِ استراحت نیست؛ روزِ جنبشی است خاموش، روزِ فریادی است که از ژرفای سینه‌های خستهٔ مؤمنان برمی‌خیزد: «یا ابن الحسن! اینک زمانه، زخم‌خورده از ، بر سینه‌اش نشسته و زمزمه می‌کند: عَجِّلْ...». هر جمعه، گویی زمین، جامه‌ای سفید بر تن می‌کند و خود را برای عروسیِ ظهور تو آماده می‌سازد. امروز، باد را به پیامی می‌سپاریم: به او بگو پرواز کند تا به دیارِ غیبت برسد و در گوشِ تو زمزمه کند که ما اینجا، در پسِ دیوارهای قرن‌ها، همچنان ایستاده‌ایم. ایستاده‌ایم با چراغِ دل‌هایی که روشنی‌اش را از یادِ تو وام گرفته‌اند. ایستاده‌ایم با قامت‌های خمیده، اما اراده‌هایی راست‌تر از کوه‌ها. می‌دانیم روزی خواهد آمد که این سکوتِ سنگین، ترک برمی‌دارد و فریادِ یا مهدی، همچون صاعقه‌ای، آسمان و زمین را یکی خواهد کرد. جمعه، یادآورِ این است که زمین، یتیم نیست. تو می‌آیی... می‌آیی تا قلم‌های تاریخ، از خون به روشنایی بگردند و ، بر جهان سایه بیندازد. تو می‌آیی تا گُلِ وجودِ آدمی، دوباره در گلستانِ توحید شکوفا شود. ما امروز، درِ خانه‌هایمان را به رویِ نسیمِ می‌گشاییم و بر پلک‌های منتظرمان، اشک‌های امید می‌کاریم. اشک‌هایی که فردا، سبزه‌زارِ را آبیاری خواهند کرد. یا اباصالح المهدی! در این جمعهٔ ملکوتی، پیمان می‌بندیم که حتی اگر زمانه، مارگزیده شود و راه‌ها بسته گردد، باز هم فریاد خواهیم زد: «آی انتظار... آی سبزِ امید! ما نخواهیم مرد، نخواهیم مرد، تا نسیمِ ظهور تو از شرق برخیزد...». اللهم اجعلنا من أنصاره وأعوانه🌅 جمعه، نفسِ کشیدنِ زمین برای دیدارِ توست... @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
🔴کوتاهی قاضی؛ زخمی بر پیکر جامعه!/ آسیبی که جبران نمی‌شود! به گزارش پایگاه خبری از فرازهای بلند ، بانگ (ع) است که تاریخ را به پاسداری از حق فراخوانده است. آنجا که قلمرو حکومت، را نه صاحب‌منصب، که امین مردم می‌داند و را تاجی بر سرِ او که اگر بی‌فکند، خویش را به ورطه هلاک افکنده است. 🔴وظیفه قاضی؛ آیینه تمام‌نمای عدل الهی امام علی(ع) در نامه‌ای به مالک اشتر، قاضی را چنین می‌ستاید: «برای قضاوت، بهترین مردم را برگزین؛ کسی که شکست‌ها او را به نیندازد و در پی ، را نسازد...». 🔴 قاضی در نگاه علوی، پاسدار حریم مقدس است. او باید چنان از برکنار باشد که حتی محبوب‌ترین چهره‌ها را اگر ستمکارند، به سزای عملشان بنشاند. قضاوت، عبادتی است که جز با و دانش به سرانجام نمی‌رسد. 🔴کوتاهی قاضی؛ زخمی بر پیکر جامعه اما آنگاه که قاضی، سنگینی مسئولیت خویش را فراموش کند و به جای ترازوی ، ترازوی یا خویشاوندی را برکشد، چه می‌شود؟ امام علی(ع) در خطبه ۳۴ هشدار می‌دهد: «هنگامی که بر مردم گسترش یابد، به تاریکی می‌گراید و جامعه در پرتگاه نابودی می‌افتد.» قاضی ناکارآمد، نه تنها یک پرونده، که مردم به نظام حق را می‌سوزاند. او با ، ستمگران را جسورتر می‌کند و را می کند. 🔴آسیبی که جبران نمی‌شود! آیا می‌دانید اشک یتیمی که حقش پایمال شده، در روز جزا بر دامان چه کسی می‌ریزد؟ امام(ع) در حکمت ۳۷۴ می‌فرماید: «ستمکار و یاری‌دهنده او و کسی که آن را می‌پسندد، همه در گناه یکسانند.» قاضی ، تنها یک فرد نیست؛ او مسبب زنجیره‌ای از دردهاست. خانواده‌هایی که بی‌پناه می‌مانند، که به ناحق در می‌پوسند، و جامعه‌ای که به عادت می‌کند، همه از ثمرات شوم قضاوتی است که رنگ باطل گرفته است. 🔴قضاوت؛ آزمونی برای ابدیت! ای قاضی! تو در پیشگاه خدایی که «لطیف و آگاه» است، پاسخگو خواهی بود. امام علی(ع) در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه یادآور می‌شود: «خداوند از قاضیان سخت‌تر بازخواست می‌کند تا حق را از بستانند.». آیا روزی که دستانت از دنیا تهی است و پرونده‌ات گشوده می‌شود، می‌توانی با کوتاهی‌هایت روبرو شوی؟ قضاوت، الهی است که اگر به نیکی ادا شود، جامعه گلستان می‌شود و اگر تباه گردد، آتش همه‌جا را می‌بلعد. امام علی(ع) با دلی فریاد زد: «والله لو دادّت لی المظالم لرددتها»؛ سوگند به خدا! اگر تمام جهان به ستم از آنِ من شود، همه را بازمی‌گردانم. پس ای قاضی! مراقب باش؛ هر حکمی که می‌نویسی، گامی به سوی است یا شعله‌ای در ... @khoshab1 Basiratkhoshab.ir