eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
‌•❤️🌿• برای‌شهادت‌ورفتن‌تلاش‌نکنیدبرای‌رضای خداڪارڪنید☝️🏼...!! وبگویید:خداوندانه‌برای‌بهشت‌ونه‌برای شهادت‌اگرتومارادرجهنمت‌بیندازی‌ولی‌ ازماراضی‌باشی‌برای‌ماکافیست🧡^ ^!! ✨ ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سادگی گل سرهای خوشگل درست کنید 😍 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
•🪁🌼• خیلی ناراحت شدم ،گذشت . .🍂 خیلی گریه کردم ، گذشت . .🌷 خیلی خوشحال شدم ، گذشت . .🍃 خیلی دوست داشتم ، گذشت. .🦋 همه چیز میگذره ؛ پس الکی غصه نخورید . .🤗 امیدت به اون بالاسریت باشه رفیق🙃🌈 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
✍شهید حاج قاسم سلیمانے: از اصول مراقبٺ ڪنید. ✅ اصول یعنے⬅️ "ولایٺ فقیه" ... خامنه اے عزیز را عزیزجان خود بدانید👌😍 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🎞 : من اولین روز بود بابک و دیدم هر چند از لحاظ پوششی تقریبا شبیه بابک بودم ولی اینقدر شهامت دارم بگم که در موردش چه فکری میکردیم... برگشتم به خودم گفتم این یعنی مرد جنگه با این تیپ و قیافه اومده اینجا⁉️ این اومده وقتشو بگذرونه😓 ولی مدتی گذشت و متوجه شدم تصمیمش واقعا جدیه تو همه چیز جزء اولین ها بود ازش پرسیدم بابک هدفت چیه⁉️ که به من گفتش داداش... میخوام واسه خدا و بندگان پاکش که ائمه و معصومین و حضرت زینب (س) و برای دفاع از ناموس و جهاد در مقابل شیاطین زمان برم بجنگم.... گفتم: دمت گرم داداش از جوونیت زدی و دنبال راه درست افتادی برگشت گفت: حالا ببین خدا از ما قبول میکنه⁉️😔 بهش گفتم: پس چی قبول میکنه داداش همین که نیت به این پاکی کردی خودش کلی ارزش داره و جهاد حساب میشه همش میگفت: خدا تا ما رو نبخشیده از این دنیا نبره🤲🏻 خدا پاکش کرد و خودش خریدارش شد💚 ‍‎‌‌‎‎‎┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشتیپ آسمانی
#200 _ما شده مهمون رو یک ماه تو خونمون نگه داشتیم برای ما عجیب نیست تازه فکر نکن اونجا کسی مزاحمته ه
_نخیر بحث ناز و این حرفا نیست ولی حق نداری از من خرج کنی! چرا منو بده میکنی؟ آقا شاید من اصلا شوهر نکردم به تو چه مربوط فکر زندگی خودت باش! _بیخود‌!! شاید شوهر نکردم یعنی چی‌؟ بچه ها شما بگید وقتی... صدای پیام گوشیش باعث شد کلامش رو نیمه رها کنه و پیام رو باز کنه گوشی رو گرفت جلوم و از رو چشمی خوندم: _خداخیرش بده مگه اون آدمت کنه بهش بگو خیالت راحت فردا برای بعد صفر قرارشو میذارم زدم زیر خنده: عاشقتم زن عمو! _زهرمار،دسیسه چین ،حالا بذار دارم برات! بعد رو به کتایون و ژانت گفت: من حرف بدی میزنم؟ میگم بابا ۲۶ سال رو رد کردی مگه تا کی آدم خواستگار داره بذار تا پسره هنوز زن نگرفته کتایون فوری واکنش نشون داد: واقعا هنوز زن نگرفته؟ رضوان گیج پرسید: کی؟! چه خرابکاری بزرگی! لبم رو به دندون گرفتم و رو به کتایون ابروهام رو تا حد امکان بالا بردم که سکوت کنه و حرفی نزنه اما موضوع هیچ جوره جمع و جور نمیشد کتایون_خب خواستگارش دیگه رضوان جدی شد: مگه تو خواستگارشو میشناسی؟ آهسته سرم رو بالا فرستادم ولی کتایون گفت:فکر کنم یعنی یه چیزایی گفته بود ضحی رضوان رو به من برگشت و بازوم رو فشار داد: ا... یه دقیقه دست و پا ببینم چی میگه! کی رو بهتون گفته؟ کتایون راحت گفت: گفت چند سال پیش یه خواستگار داشته که رد کرده من فکر کردم همونو میگی! رضوان فوری گفت‌: ایمان؟ پلکهام رو محکم کوبیدم به هم و دوباره باز کردم باز هم اسمش اومد! کتایون سرتکون داد: آره اسمش همین بود رضوان سری تکون داد و با صدایی که انگار از ته چاه درمی اومد جواب داد: نه منظور من اون نبود! اون که خیلی ساله پرونده ش بسته شده منظور من برادر رفیقمونه که چند ماهیه حرف خواستگاری زدن و این نمیذاره بیان خواستگاری! رو کرد به من: ضحی مگه تو...؟ فوری گفتم: نه بابا من فقط داشتم درباره چند سال پیش حرف میزدم میخواستم علت خراب شدن حال بابا رو بگم داستانشو تعریف کردم همین کتایون که دردم رو میدونست بی موقع دهن باز کرد: همین نیست رضوان ضحی هنوز به این پسره فکر میکنه! بخاطر همین خواستگار راه نمیده کفری برگشتم سمتش و چشم دراندم:هیچ معلوم هست چی میگی نصف شبی خل شدی؟! رضوان دلخور بهم خیره شده بود کلافه آخرین تقلام رو کردم: یه چیزی میگه واسه خودش! رضوان با غیض سرتکون داد: واقعا که! خب چرا به من نگفتی ترسیدی برم بهش بگم؟ نفسم رو با صدا بیرون فرستادم: انقد قبر کهنه نشکافید خجالت بکشید! لبش رو به دندون گرفت: من خنگو بگو فکر میکردم سر ماجرای عمو ازش بدت اومده! _من اصلا با اون کاری ندارم فقط یکمی احساس دِین میکنم همین اونم مهم نیست دیگه همه چی تموم شده رفته پی کارش شما هم جمع کنید بساط تفحصتون رو خوشم نمیاد! نگاهش درخشید و با لبخند گفت: چرا تموم شد؟! گیج و مبهوت نگاهش کردم و کتایون زودتر از من با ته خنده ای توی صداش پرسید: پس هنوز زن نگرفته؟! لبخند رضوان روی صورتش پهن شد: تا جایی که من خبر دارم نه! ما با خانواده اونا سر همون گله گذاری دیگه رابطه ای نداریم ولی به هر حال همسایه ان خونه شون توی کوچه خودمونه! ما که اینهمه سال تو خونه شون عروسی ندیدیم! فوری و ناباور نفی کردم تا امید واهی توی دلم پا نگیره: چی میگی واسه خودت یه دونه پسر حمیده خانوم تا الان مجرد مونده؟! یادت نیست همون موقع چه عجله ای داشت واسه زن گرفتنش؟ اینم شد دلیل؟ شاید تالاری باغی چیزی گرفتن واسه عروسیش! _اونم هم سن و سال داداشای خودمونه دیگه نابغه یه دونه پسر حاج مرتضی زن نگرفته مگه آسمون به زمین اومد! خب نگرفته دیگه میگم اصلا عروسی ندیدیم و نشنیدیم تو خانواده شون برای ایمان چطور دخترش رو شوهر داد فهمیدیم؟! کتایون فوری گفت: چطور میشه مطمئن شد؟! رضوان غرق فکر جواب داد: _من سوال نکردم ولی فکر کنم رضا هنوز باهاش رابطه داره میشه ته و توش رو درآورد و مطمئن شد ترسیده گفتم: جون هر کی دوست داری آبروریزی نکن رضوان! عحب گیری افتادیم نصف شبی _من جایی اسمی از تو نمیارم باقیشم دیگه به تو مربوط نیست! رو کردم به کتایون با غیض: همینو میخواستی دیوونه؟! دستی بهم زد و خندید: دقیقا همینو! وقتی تو شهامتش رو نداری دنبال خواسته هات بری مجبوریم هُلت بدیم دیگه! تمام روز به حسرت زیارت میگذشت و اگر خاطرات مختلفی که رضوان و کتایون رد و بدل میکردن نبود اصلا نمیگذشت! منتظر بودیم روز به شب برسه و شهر خلوت بشه تا راه زیارت پیش بگیریم دلم انگار توی سینه بند نبود هر دم پر می‌کشید و به زور پر و بالش رو زنجیر میکردم تا باز کمی تحمل کنه سر میز شام توی رستوران پرسیدم: رضا امروز بیرون رفتید شما؟! رضا لقمه توی دهنش رو فرو داد: آره چطور؟ _میخوام ببینم شهر خلوت شده یا نه؟ سری تکون داد: نگران نباش سحر میتونیم بریم حرم الان برید استراحت کنید ساعت دو میریم لبخندی از سر رضایت زدم:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️|دل ڪہ هوایـــے شــود،پــرواز اســتــ ……ڪہ آســمــانــیــت مــےڪنــد.…… واگــر بــال خــونــیـــن داشــتــہ بــاشــے دیــگــر آســمــــان،طــعــم ڪربــلــا مــےگــیــرد. دلــــ‌هارا راهےڪربــلــاے جــبــــ‌هہ‌ها مــےڪنــیــم و دســت بــر ســیــنــہ، بــہ زیــارت "شــــ‌هــــــداء" مــےنــشــیــنــیــمــ...|♥️ 🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊 🌸اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ 🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌼اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یااَنصارَفاطِمَةَ سَیِّدَةِ 🌹نِسآءِ العالَمینَ 🌸اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ 🕊الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، 🕊بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ 🌼الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنےکُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... 🌸 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄