eitaa logo
لشکر فرشته ها
758 دنبال‌کننده
942 عکس
289 ویدیو
20 فایل
پاسخ گویی به سئوالات در لینک زیر 👇 . . . https://eitaa.com/lashkare_fereshteha
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ام وهب دختر عبد و از قبیله نمر بن قاسط بود. او از حاضران در عرصه کربلا و از معدود زنان غیر وابسته به بنی‌هاشم بود که به همراه همسر خویش ـ عبدالله بن عمیر کلبی ـ قدم در راه کربلا نهاد و سرانجام در کنار همسر باوفای خود در رکاب سید و سالار شهیدان (ع) به فیض عظمای شهادت رسید. 🔹پیوستن به سپاه امام در چگونگی پیوستن او و همسرش ـ عبدالله بن عمیر ـ به سپاه امام حسین (علیه‌السلام) از سوی برخی مورخان روایتی نقل شده که در آن آمده: «عبدالله بن عمیر در نزدیکی کوفه و در اطراف چاهی به نام "بئر الجعد" که متعلق به قبیله همدان بود، منزلی را تهیه دیده بود و به همراه همسرش ـ ‌ام وهب ـ در آن سکنی گزیده بود. روزی عبدالله بن عمیر متوجه گروهی از کوفیان شد که به سوی اردوگاه نخلیه در حرکت‌اند. پیش رفت و از آنها پرسید که قصد چه کاری را دارید؟ به او گفتند: «که جهت جنگ با حسین (ع) فرزند فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) آماده می‌شویم». عبدالله با شنیدن این سخن، عزم خود را برای پیوستن به سپاه امام (ع) جزم کرد و تصمیم گرفت تا هرچه زودتر به یاری فرزند پیغمبر (ص) بشتابد. پس گفت: «به خدا قسم برای جهاد با اهل شرک بسیار حریص هستم و من امیدوارم که ثواب جهاد با کسانی که جنگ با پسر دختر پیامبرشان را قصد کرده‌اند، از جهاد با مشرکان کمتر نباشد.» سپس نزد همسرش ـ ام‌وهب ـ رفت و او را از این ماجرا آگاه و تصمیمش را با او در میان گذاشت. همسرش گفت: «درست اندیشیده‌ای، خداوند تو را به بهترین راه‌ها و درست‌ترین اندیشه‌ها راه‌نمایی کند، همین کار را بکن و مرا نیز با خود ببر». او به همراه همسرش شبانه از شهر خارج شد و خود را به اردوگاه سپاه امام حسین (ع) رساند». 🔹نحوه شهادت این بانو و همسرش در پی کشته شدن سالم و یسار، سپاه عمر بن سعد حمله‌ای ناگهانی را به جناح چپ لشکر امام (ع) آغاز کردند. در این هنگام عبدالله بر اسب خویش نشست و با نیزه خود به سپاه دشمن حمله‌ور شد عبدالله بن عمیر شجاعانه با دشمن جنگید تا اینکه، هانی بن ثبیت حضرمی و بکیر بن حی تمیمی بر او حمله بردند و او را به شهادت رساندند. پس از شهادت عبدالله، ‌ام‌وهب بر بالین او حاضر شد و در کنار جسم بی‌جانش نشست. او خاک از رخسار عبدالله پاک کرد و گفت: «بهشت بر تو گوارا باد! از خداوندی که بهشت را روزی تو گردانید می‌خواهم که مرا نیز هم‌نشین تو قرار دهد». 🔹در این هنگام شمر بن ذی‌الجوشن به غلام خود ـ رستم ـ دستور داد تا با عمود بر فرق آن زن بکوبد؛ رستم نیز چنین کرد و عمود خود را بر سر آن زن فرود آورد. در اثر این ضربه ‌ام‌وهب به آرزوی خود رسید و در کنار همسر شهیدش جان داد. 🔹بدین ترتیب او اولین بانوی شهیدی لقب گرفت که در روز عاشورا در کنار دیگر یاران امام (ع) به شرف شهادت نائل آمد. برخی او را مادر وهب بن وهب (جوان مسیحی) دانسته‌اند که گزارش‌ها نشان می‌دهد مادر او شخص دیگری است.
🔹به شهادت تاریخ، نامش بحریه بنت مسعود الخزرجی است؛ همسر جناده بن کعب انصاری، از شهدای دشت کربلا. 🔹نامش را جناده بن حرث هم نوشته‌اند که از طایفه خزرج بود و چون پسر نوجوانی به نام عمرو داشت او را ام عمرو می‌گفتند. 🔹ام عمرو به همراه همسر و پسر نوجوانش از همان منزل آغازین در مکه به کاروان حسین بن علی(ع) پیوست. او همسر و فرزندش را در کربلا فدایی امام زمانش کرد. 🔹پس از آنکه جناده در روز عاشورا به شهادت رسید، او پسرش عمرو را که تنها ۱۱ سال سن داشت امر به رفتن به میدان و حمایت از امام می کند. 🔹وقتی پس از شهادت پسر، دشمن سرش را به سوی مادر پرتاب می کند بحریه این سر بریده خون آلود را به سینه می چسباند و بی هیچ شکوه و ناله و شیونی که سزاوار آن لحظه است تنها می‌گوید: آفرین بر تو پسرم! ای شادی قلبم و ای نور دیدگانم! 🔹بعد، آن چنان این سر را به فشار به سوی سینه مردی از سپاه دشمن پرتاب می کند که او در دم می میرد. آن گاه باز از پای ننشسته عمود خیمه را می کند و در حالی که این رجز را می خواند به سوی دشمن حمله می برد: انّی عَجُوز سیّدی ضعیفة خاوَیةٌ بالیةٌ نَحیْفة اَضْرِبُکُمْ بِضَرْبَةٍ عَنیفة دوُنَ بَنیِ الْفاطِمَةِ الشّریفة: من زنی، ضعیف و لاغر و ناتوانم که در حمایت از فرزند فاطمه با شما می جنگم.   🔹بعد همین طور با رجزخوانی با همان عمود خیمه دو مرد از سپاه دشمن را به قتل رسانید. تا اینکه امام(ع) خود مانع شده به او دستور بازگشت به خیمه ها را دادند. 🔹توجه به بیت‌هایی که این زن هنگام مبارزه می خواند خود بهترین گواه عظمت او است. او که همسر عزیز خویش را در راه مولا فدا نموده، خود اسماعیلش را تا مذبح بدرقه می کند تا قربانی امام کند و بعد در این ابیاتی که پس از شهادت دو فرزندش می خواند، حتی نامی از قربانیان به زبان نمی آورد. بلکه با خلوصی که تنها می تواند نتیجه علقه کامل به ولایت باشد تنها نام فرزندان فاطمه(س) بر زبان او جاری است. حرفی از انتقام خون عزیزانش در این شعر نیست. آنچه هست حمایت از فرزند فاطمه(س) است.
🔹رَباب بِنت إمرؤالقَیس بن عدی، همسر امام حسین(ع) و مادر سکینه و علی اصغر (عبد الله رضیع) است. او را زنی عالم و اهل فصاحت و بلاغت معرفی کرده‌اند، در کتاب الاغانی از قول هشام کلبی نقل شده است که رباب از بهترین زنان و افضل آنان در جمال، ادب و عقل بود.   🔹رباب بر اساس شواهدی در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت، سپس به مدینه بازگشت و مدّت یک ‏سال براى سید الشهداء (ع) عزادارى کرد و مرثیه‏هایى هم در سوگ آن حضرت سرود. 🔹شخصیت والای رباب باعث شد که بعد از شهادت امام حسین (ع)، عده‌ای از اشراف قریش، از وی خواستگاری کنند، اما به نوشته مورخان، او نپذیرفت و گفت: «من پس از آن که رسول خدا (ص) پدرشوهرم بوده، شخص دیگری را به عنوان پدرشوهر نمی‌پذیرم».   🔹او پیوسته گریان بود و زیر سایه نمى‏رفت و از ‏فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین (ع)، یک سال بعد (در سال ۶۲ هجرى) جان باخت.‏ 🔹از جمله سروده‏هاى او در شهادت ‏امام حسین (ع) ابیاتى است که این گونه شروع مى‏شود:‏  ‏«آن کس که نوری روشنی بخش بود، در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نگردید؛ ای سبط پیامبر! خداوند از ما به تو جزای نیک دهد و از تو خسران را دور گرداند…»   🔹از اخبار محدودی که در زمینه روابط امام حسین (ع) و همسرش رباب رسیده است، چنین برمی‌آید که روابط آن دو بسیار صمیمی بوده، آن قدر که هم امام (ع) و هم رباب از اظهار این روابط صمیمی میانِ خود، خودداری نمی‌کرده‌اند، همان‌گونه که پیامبر اکرم (ص) نیز از نشان دادن صمیمیت خود به همسر خودداری نمی‌کرد. 🔹به‌ دلیل وجود همین شواهد است که ابن کثیر می‌گوید: «امام حسین (ع) همسرش رباب را بسیار دوست می‌داشته و از روی علاقه‌مندی به وی، درباره‌اش شعر می‌گفت».   🔹همان‌طور که ذکر شد، رباب دو فرزند از امام حسین (ع) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه. عبداللّه در روز عاشورا در حالی که نوزادی بیش نبود، در جلوی چشم پدر و مادرش به شهادت رسید. سکینه نیز، بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمده و به‌ویژه در ادب، شخصیت برجسته‌ای شد.