eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
3هزار دنبال‌کننده
28 عکس
441 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
@iransedaD1737409T14297606(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.22M
🌲روزی روزگاری خاله سوسکه ای بود که هر روز خانه اش را آب و جارو می کرد. 🏅یک روز سکه ای پیدا کرد و برای خرید یک سِری وسیله به بازارچه رفت. سر راه باغبانی او را دید و از خاله سوسکه پرسید که کجا می رود.... قصه «خاله سوسکه» از داستان های قدیمی ایرانی است. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1737409T12328161(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 5.26M
🐭اتل متل توتوله موش موشکی بلا بود 👀آرزوی عجیبی در سر موش ما بود مثل تموم موشا، دو چشم ریزِ ریز داشت 👂🏻کنار اون دوتا چشم، دو گوش تیزِ تیز داشت دُمش دراز و زیبا، دُمش قشنگ و پُر مو... 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736639T15569697(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.8M
👦🏻بهرام پسر بچه بازیگوشی بود که برای تعطیلات عید به خانه پدر بزرگش در ده رفته بود. 👵🏻 بهرام که می دانست پدر بزرگش او را خیلی دوست دارد، حرف کسی را گوش نمی کرد و مدام شیطنت می کرد. تا اینکه روزی لباس ننه قزی را با نخ و سوزن به تشکش دوخت... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737418T13739222(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.12M
🪵سال ها پیش هیزم شکن فقیری همراه همسر و دو پسرش در جنگلی زندگی می کرد. 🪓هیزم شکن فقیر از مال دنیا فقط یک تبر و دو قاطر داشت. او هر روز هیزم ها را با قاطرش به شهرهای اطراف می برد و می فروخت، ولی با وجود این همه کاری که می کرد درآمد کمی داشت... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@ iransedaD1737409T11036845(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.65M
🎖روزی بود و روزگاری بود بابایی بود که خسته بود زیر درخت نشسته بود چی کار می کرد؟ 🍎سیب می خورد سیب که می خورد خوابش بُرد خوابیده بود که موشی از راه رسید بابا رو دید و خندید... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736376T15136958(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.28M
👰مردی بو دکه دخترش می خواست ازدواج کند، به همین دلیل تمام اقوام و دوستانشان را به عروسی دعوت کرده بودند. 👴🏻 کیور جوانی بود که می خواست از روستای دیگری به جشن عروسی برود. در راه به پیرمردی رسید. آنها تصمیم گرفتند که بفیه راه را با هم بروند... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738651T15712930(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 9.35M
❄️صبح یکی از روزهای زمستان بود که مادر بچه‌‌ها را زودتر از خواب بیدار کرد و گفت: امروز خیلی کار داریم... بهتره ادامه‌‌ی داستان رو بشنوید. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737280T16599716(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.36M
🐀روزهای آخر تابستان بود و گرما کم کم داشت تمام می شد. مامان موشه با سختی بسیار تعداد زیادی چوب برای فصل سرما فراهم کرده و آنها را پشت لانه شان گذاشته بود. بچه موش ها برای بازی کردن، پشت لانه می رفتند و از اینکه آنجا پر از چوب شده بود... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737280T16334649(Web)-mc (۱).mp3
زمان: حجم: 4.13M
🧕🏻دختر کوچولویی بود به نام مریم. 🥱 یک روز صبح مریم زودتر از همه از خواب بیدار شد و به حیاط رفت، 👩‍🌾البته نه برای بازی کردن؛ او مستقیم به انبار رفت و وسایل باغبانی پدرش را برداشت. 🥰 کمی بعد با بیلچه ای بیرون آمد و شروع به کندن زمین کرد تا دانه اش... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737125T15142227(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.89M
🐯یکی از جنگل های سریلانکا، پلنگی زندگی می کرد. پلنگ بسیار گرسنه بود و در جنگل به دنبال شکار می گشت. 🦎تا اینکه به مارمولکی رسید و خواست او را شکار کند؛ اما مارمولک به او گفت که من زیز بار حرف زور نمی روم، تو اگر می خواهی مرا بخوری باید.... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737125T15759951(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 5.31M
👩🏻‍🦳در دهکده ای کوچک پیرزنی زندگی می کرد که ثروت زیادی نداشت؛ اما یک گاو داشت که آن را خیلی دوست می داشت. 🐄پیرزن هر روز صبح شیر گاوش را می دوشید و شیر تازه را برای فروش به شهر می برد. 🤔 یکی از روزها وقتی پیرزن شیر گاو را دوشید، از گاو خواست تا.... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736730T13836764(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.66M
🐑در روستای سرسبز و زیبایی چوپانی زندگی می کرد. چوپان یک گله بزرگ داشت. 👨🏻 او هر روز گوسفندانش را به چَرا می برد و در راه بازگشت آن ها را می شمرد؛ تا اینکه یک روز متوجه شد یکی از گوسفندانش گم شده است. او هر چقدر دنبال گوسفندش گشت، آن را پیدا.... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/w64732 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda