@iransedaD1737409T14297606(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.22M
🌲روزی روزگاری خاله سوسکه ای بود که هر روز خانه اش را آب و جارو می کرد.
🏅یک روز سکه ای پیدا کرد و برای خرید یک سِری وسیله به بازارچه رفت. سر راه باغبانی او را دید و از خاله سوسکه پرسید که کجا می رود....
قصه «خاله سوسکه» از داستان های قدیمی ایرانی است.
🔎موضوعات قصه:
#فرهنگ
#زبان_فارسی
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737409T12328161(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.26M
🐭اتل متل توتوله
موش موشکی بلا بود
👀آرزوی عجیبی در سر موش ما بود
مثل تموم موشا، دو چشم ریزِ ریز داشت
👂🏻کنار اون دوتا چشم، دو گوش تیزِ تیز داشت
دُمش دراز و زیبا، دُمش قشنگ و پُر مو...
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736639T15569697(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
2.8M
👦🏻بهرام پسر بچه بازیگوشی بود که برای تعطیلات عید به خانه پدر بزرگش در ده رفته بود.
👵🏻 بهرام که می دانست پدر بزرگش او را خیلی دوست دارد، حرف کسی را گوش نمی کرد و مدام شیطنت می کرد. تا اینکه روزی لباس ننه قزی را با نخ و سوزن به تشکش دوخت...
🔎موضوعات قصه:
#شیطونی
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737418T13739222(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.12M
🪵سال ها پیش هیزم شکن فقیری همراه همسر و دو پسرش در جنگلی زندگی می کرد.
🪓هیزم شکن فقیر از مال دنیا فقط یک تبر و دو قاطر داشت. او هر روز هیزم ها را با قاطرش به شهرهای اطراف می برد و می فروخت، ولی با وجود این همه کاری که می کرد درآمد کمی داشت...
🔎موضوعات قصه:
#خوشبختی
#هیزم_شکن
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@ iransedaD1737409T11036845(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
3.65M
🎖روزی بود و روزگاری بود
بابایی بود که خسته بود
زیر درخت نشسته بود
چی کار می کرد؟
🍎سیب می خورد
سیب که می خورد خوابش بُرد
خوابیده بود که موشی از راه رسید
بابا رو دید و خندید...
🔎موضوعات قصه:
#ترس
#لو_لو
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736376T15136958(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.28M
👰مردی بو دکه دخترش می خواست ازدواج کند، به همین دلیل تمام اقوام و دوستانشان را به عروسی دعوت کرده بودند.
👴🏻 کیور جوانی بود که می خواست از روستای دیگری به جشن عروسی برود. در راه به پیرمردی رسید. آنها تصمیم گرفتند که بفیه راه را با هم بروند...
🔎موضوعات قصه:
#جادو
#عروسی
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738651T15712930(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
9.35M
❄️صبح یکی از روزهای زمستان بود که مادر بچهها را زودتر از خواب بیدار کرد و گفت: امروز خیلی کار داریم... بهتره ادامهی داستان رو بشنوید.
🔎موضوعات قصه:
#لباس
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737280T16599716(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.36M
🐀روزهای آخر تابستان بود و گرما کم کم داشت تمام می شد. مامان موشه با سختی بسیار تعداد زیادی چوب برای فصل سرما فراهم کرده و آنها را پشت لانه شان گذاشته بود. بچه موش ها برای بازی کردن، پشت لانه می رفتند و از اینکه آنجا پر از چوب شده بود...
🔎موضوعات قصه:
#موش
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737280T16334649(Web)-mc (۱).mp3
زمان:
حجم:
4.13M
🧕🏻دختر کوچولویی بود به نام مریم.
🥱 یک روز صبح مریم زودتر از همه از خواب بیدار شد و به حیاط رفت، 👩🌾البته نه برای بازی کردن؛ او مستقیم به انبار رفت و وسایل باغبانی پدرش را برداشت.
🥰 کمی بعد با بیلچه ای بیرون آمد و شروع به کندن زمین کرد تا دانه اش...
🔎موضوعات قصه:
#باغبانی
#دانه
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737125T15142227(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.89M
🐯یکی از جنگل های سریلانکا، پلنگی زندگی می کرد. پلنگ بسیار گرسنه بود و در جنگل به دنبال شکار می گشت.
🦎تا اینکه به مارمولکی رسید و خواست او را شکار کند؛ اما مارمولک به او گفت که من زیز بار حرف زور نمی روم، تو اگر می خواهی مرا بخوری باید....
🔎موضوعات قصه:
#پلنگ
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737125T15759951(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.31M
👩🏻🦳در دهکده ای کوچک پیرزنی زندگی می کرد که ثروت زیادی نداشت؛ اما یک گاو داشت که آن را خیلی دوست می داشت.
🐄پیرزن هر روز صبح شیر گاوش را می دوشید و شیر تازه را برای فروش به شهر می برد.
🤔 یکی از روزها وقتی پیرزن شیر گاو را دوشید، از گاو خواست تا....
🔎موضوعات قصه:
#گاو
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736730T13836764(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.66M
🐑در روستای سرسبز و زیبایی چوپانی زندگی می کرد. چوپان یک گله بزرگ داشت.
👨🏻 او هر روز گوسفندانش را به چَرا می برد و در راه بازگشت آن ها را می شمرد؛ تا اینکه یک روز متوجه شد یکی از گوسفندانش گم شده است. او هر چقدر دنبال گوسفندش گشت، آن را پیدا....
🔎موضوعات قصه:
#اتوبوس
#آی_قصه_قصه
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/w64732
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda