eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزه: به معنای محتوای آموزشی برای یاد گیرندگان است. آموزش: به معنای هرگونه فعالیت و تدابیر از پیش تعیین شده با هدف انتقال یادگیری است. مهدوی :هرگونه امور،اشیاء و هرچیزی که منسوب به حضرت مهدی (علیه السلام) مانندکتابها،احادیث،ادعیه و...است. آموزه های مهدوی:دومفهوم عام و خاص دارد در مفهوم عام هرگونه مطلب و مبحث که مربوط به ایشان باشد چون اوصاف وداستان های تشرف و بحث غیبت ها و طول عمر و... 🔺️ولی در مفهوم اخص:دونکته وجود دارد 1:نگاه انحصاری به آینده ؛که بر این اساس معارف مهدوی برای بعد از ظهور تدریس می شود تا توانایی یاری حضرت برای تشکیل حکومت جهانی ایجاد شود. 2:نگاه فراگیر؛با اعتقاد به اینکه حضرت حجت حی و واسطه فیض الهی است و نعمت از طریق ایشان به ما می رسد براین اساس شناخت و شناساندن آموزه های مهدوی در تربیت و رشد ،نقشی موثر وکلیدی دارد. رویکرد آموزه ای در این رویکرد با نگاهی فراگیر به آموزه های مهدوی باید به صورت جامع و منسجم و نظام مند به تربیت نسلی مهدوی در همه ابعاد خانواده و مدرسه و جامعه پرداخت و فقط به خواندن روایات و ادعیه و احادیث و رویکرد تک گذاره ای اکتفا نکرد. کودک: دوران کودکی از تولد تا دوران نوجوانی ادامه دارد و به دلیل تفاوتهای جسمانی،روانی،هیجانی، ارثی ،محیطی نمی توان برای آن سن دقیقی درنظر گرفت. تقسیم بندی دوره کودکی از نظر روان شناسان 1:کودکی اول 2تا4سالگی 2:کودکی دوم 4تا7سالگی 3:کودکی سوم7تا12سالگی است. (دوره کودکی دوم مد نظراین پژوهش است) ☑️کودکیار مهدوی محکمات را در ایتا دنبال کنید 👇 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3c
کودک یار مهدوی مُحکمات
🔔🔔 #زنگ_پرسش_و_پاسخ 📌قسمت_چهارم 4⃣چرا امام زمان غایب شد ❓ 🅾پاسخ ما: ✳️برای مثال؛چراغ راهنمایی کنا
🔔🔔 📌 5⃣چگونه می توانم از امام زمان علیه السلام در حالی که غایب است،استفاده ببرم ؟ 🅾پاسخ ما: برای پاسخ به این سوال به حدیثی از زبان مبارک خود امام زمان علیه السلام اشاره میکنیم : <<وَامّا وَجهَ الانتِفاعِ بی فی غَیبتی فَکَا لانتِفاعِ بالشَّمسِ اِذا غَیَّبَها عَنِ الابصارِ السّحَابُ>> ✨امام زمان علیه السلام می فرماید : استفاده و بهره مندی از من در زمان غیبتم همانند بهره بردن از خورشید است هنگامی که ابرها آن را از چشم ها بپوشاند.🌥⛅️ 🔹همانطور که خورشید پشت ابر دیده نمی شود ولی به این معنا نیست که گرما و نورش به ما نمیرسد و حتی به این معنی هم نیست که خورشید همیشه پشت ابر می ماند؛امام زمان علیه السلام هم طبق فرمایش خود همین گونه هستندودرست است که با چشم سرمان نمی توانیم ایشان را ببینیم ولی از وجود و حضورشان همه موجودات مانند خورشید استفاده می برند تا ان شاالله زمانی فرارسد که پرده غیبت کنار رود و ایشان ظهور کنند.🤲🌤☀️ ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
🌱(شهر ظهور)🌱 🧑کاوه متعجب😳 به سمت شهر حرکت کرد و از دوچرخه🚲 پرسید: «چقدران شبیه شهر خودمونه!» دوچرخه که از هوش و ذکاوت دوستش، خیلی خوشحال بود؛ جواب داد «آفرین ! درست فهمیدی!👏 اینجا شهر خودمونه، اما گفتم که تو آینده اینطوری میشه». از همان دور معلوم بود که شهرشان چقدر عوض شده. درخت ها🌳 آن قدر بزرگ شده بودند که شاخه های بالایی آنها به آن طرف خیابان🛣 رسیده بود؛ مانند یک تونل سبز؛ کاوه وقتی درختان شاداب کنار جاده و جوی پراز آبش را دید، سؤالی برایش پیش آمد . از دوچرخه🚲 پرسید: «انگار اینجا آب خیلی زیاده، دیگه کسی مشکل کمبود آب نداره !). دوچرخه نگاهی به کوههای🏔🏔 اطراف شهر - که هنوز دارای برف بود - کرد و گفت: «نه، خداروشکر، با وجود این کوهها، و برفی که روشون جمع میشه، هیچوقت این شهر دچار کم آبی نمیشه». دوچرخه🚲 ادامه داد: « البته این باعث نمیشه مردم آب رو هدر بدن و قدرشو ندونن » •┈┈••✾❀✿💙✿❀✾••┈┈• ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری در کودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#والدین_بخوانند 🌈✨🌈✨🌈✨ #ادامه_مبحث_قبلی #قسمت_چهارم 💠دانستن این نکته ضروری است که روش " پیشنهاد ک
🐌🐌🐌🐌🐌🐌 ✳️ کودک متفکر ✨مبین، از برادرش می خواهد که کامیون را به او بدهد، وقتی که او خودداری می کند، می گوید؛ چرا کامیون را نمی دهی ❓ ⚡️برادرش، جواب می دهد؛ 《آخه لازمش دارم، چون ماشین آتش نشانی شده》 ✨مبین می گوید؛ 《می تونم من هم کمکت کنم. اگر شلنگ بیاورم، می تونیم آتش رو خاموش کنیم》 💠آیا به نظرشما رفتار مبین، در برخورد با این مسئله، متفاوت از اکثر کودکان نیست⁉️ ❌مبین می توانست به زور کامیون را پس بگیرد ❌یا لااقل قهر کند ❌یا برادرش را بزند ✅ اما هیچ کدام از این کارهارانکرد، در واقع حس همدلی او، اجازه نداد دست به این کارها بزند. در عوض روش هایی را برای مذاکره انتخاب کرد، بدون اینکه به خودیا برادرش، آسیبی وارد کند. ✅ مبین، یک کودک متفکر است 💫اوتوانایی مسئله گشایی دارد 💫این توانایی کودکان متفکر را مقاوم بار می آورد . ((کودک متفکر، در برابر فشارهای همسالان خودش ، برای درگیر شدن و تن دادن به خواسته های آنان مانند استفاده از مواد مخدر، الکل و..مقاومت می کند.)) 💫اودرآینده تبدیل به والدی متفکر خواهد ‌شد. 🌀ادامه دارد... ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان ):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4fce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#انیمیشن_مهدوی #قسمت_چهارم 📺انیمیشن زیبای #بنیامین ۴ 👌بچه هااااا جون قسمت چهارم انیمیشن بنیامین تق
27.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺انیمیشن زیبای ۵ 👌محکماتی های عزیز😊 بیاین تماشا که قسمت پنجم کارتون زیبای بنیامین هم رسید🤗 🌷کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #قسمت_چهارم راز پنهانِ🌙 ماه_۴ اگر او به دنیا بیاید، همانند پدرش مخالف❌ ماست؛ ما حسن بن علی
 حکیمه خانم🧕 وقتی وارد خانه🏠 شد، با امام حسن عسکری علیه السلام✨سلام و احوال پرسی کرد، امام علیه السلام ✨ هم جواب عمه را داده و فرمودند: عمه جان، امشب خانه ما بمان و پیش ما باش، حکیمه خانم🧕خیلی تعجب 😳 کرد و با خود گفت: برای چه باید این جا بمانم؟ مگر اتفاقی افتاده است؟ در این فکرها بود که امام عسکری علیه السلام ✨ فرمودند: امشب نیمه شعبان است و خداوند آخرین امام و حجت خود بر روی زمین 🌎را در این شب🌚 آشکار خواهد کرد. با این سخن امام، تعجب 🙄حکیمه خانم بیشتر شد و از امام پرسید: مادر او کیست؟ امام فرمودند: "نرجس" حکیمه خانم که تعجبش خیلی بیشتر شده بود، سریع از امام پرسید: فدای شما بشوم، نرجس که نشانه ای از بچه دار شدن ندارد؟! امام فرمودند: آنچه شنیدی درست است. حکیمه خانم🧕 پیش نرجس رفت و به او سلام کرد. نرجس هم جواب حکیمه خانم را داد و گفت: بانوی من! حال شما چطور است؟ حکیمه خانم گفت: نرجس جان! شما بانوی .... ... 🦋کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_شب #داستان_های_شگفت_انگیز_از_کودکی_امام_زمان ✨شوق دیدار _۴✨ #قسمت_چهارم خلاصه احمد به هر زح
✨شوق دیدار_۵✨ اما قبل از آن که احمد چیزی بپرسد، امام عسکری علیه السلام✨ رو به احمدکرد وگفت: ای احمد ! از زمانی که خداوند انسان را آفریده همیشه از طرف خدا در روی زمین 🌎 فرستادگان و کسانی که مردم را راهنمایی و هدایت کنند وجود داشته و تا قیامت نیز چنین خواهد بود و زمین از فرستاده و حجت خدا خالی نخواهد شد. احمد تا این کلمات را از امام عسکری علیه السلام ✨ شنید👂 پرسیدن برایش راحت شد و به خود جرأت داد و پرسید: ای پسر رسول خدا امام و جانشین پس از شما کیست؟ امام عسکری علیه السلام ✨ بدون این که جوابی بدهند با عجله به درون اتاق🚪 رفتند. احمد خیلی تعجب😳 کرد و با خودش گفت: نکند امام عسکری علیه السلام✨ از پرسش من ناراحت شده اند؟ بعد از لحظاتی امام عسکری علیه السلام ✨ برگشتند در حالی که پسر بچه ای سه ساله را در آغوش داشتند که صورتش همانند ماه شب چهارده 🌕 میدرخشید✨. سراسر وجود احمد را تعجب فرا گرفته بود و به چهره ی زیبا💚😊 و قشنگ آن پسر بچه نگاه می کرد که امام عسکری علیه السلام✨ فرمود: ای احمد، پسر اسحاق! اگر نزد خدای بزرگ❤️ و امامان، شخص بزرگوار و قابل اعتمادی نبودی پسرم را به تو نشان نمی دادم، همانا نام و نشانه های او همانند نام و نشانه های رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ✨است. ... 🦋کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان_هایی_از_زندگی_حضرت_فاطمه_س ✨"آن روز، آن اتفاق تلخ"✨  #قسمت_چهارم مسلمانان، حضرت محمد صلى
✨"آن روز، آن اتفاق تلخ"✨ بالأخره آن روز، آن اتفاق تلخ باعث شد تا من به خودم بیایم و درباره ی پدر، فکر دیگری🤔 بکنم مردهای👥 عصبانی😡، پشت در🚪خانه ی🏠حضرت زهرا سلام الله عليها✨ جمع بودند، در چوبی در حال سوختن🔥 بود و آنها داد و فریاد می کردند. چند نفر شمشیر🗡 به دست، عربده🗣 می کشیدند و می گفتند: «آهای دختر محمد! زود علی را از خانه بیرون کن😢؛ وگرنه مثل درِ خانه، اتاق هایت را هم می سوزانیم🔥!» از داخل خانه🏠 صدای گریه😭 می آمد. مردها و زن های زیادی دورتر از آن مردهای مهاجم ایستاده بودند و با تعجب😳 به آنها نگاه می کردند. خیلی ها گریان😭 بودند. من هم حسابی می ترسیدم😰 ناگهان چشمم👁 به پدر افتاد. یک هفته ای می شد که او را ندیده بودم. پدر در کنار" قُنفُذ" ایستاده بود. قُنفُذ بعضی وقت ها به باغ پدر می آمد و پنهانی با او قمار بازی می کرد. ناگهان یک لنگه در سوخته به زمین افتاد. من جلوتر رفتم تا ببینم در خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها ✨چه خبر است. بانویی کنار در، روی زمین افتاده بود و علی علیه السلام✨ و بچه ها بالای سرش بودند. صدای جیغ و داد مردها و زن های تماشاچی به هوا برخاست؛ اما قُنفُذ به کسی اجازه نداد جلو برود. پدر هم به سمت مردم رفت تا آنها را با شمشیر🗡 خود فراری بدهد. ناگهان یک نفر که کنار من ایستاده بود، داد زد: (ای وای این پاره ی تن پیامبر خداست که روی زمین افتاده...) فوری بغضم ترکید 😢و گریه ام😭 گرفت...پایان 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🦋کودکیار مهدوی محکمات👇 🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #هفته_حجاب_و_عفاف 🦋مهدیه و لباس های سخنگو #قسمت_چهارم مهدیه جان! خدای خوب و مهربان ✨توی ق
🦋مهدیه و لباس های سخنگو مهدیه نگاهی به چادر زیبای خودش کرد و گفت: راستی مامان جان، چادر هم با ما حرف می زند؟ مامان گفت: بله چادر هم حرف می زند، اتفاقا چادر از همه لباس ها بیشتر با ما حرف می زند؛ دختری که چادر سر می کند و بدون آرایش و عطر، حجابش رو کامل می کند و از خانه🏢 بیرون می رود، یعنی من به دستورات خدا و پیامبر و امامان عمل می کنم✔️، یعنی من دوست ندارم مردان نامحرم به من نگاه کنند👀، یعنی ارزش من به عمل کردن به دستورات خدا و پیامبر و امامان است نه چیز دیگر. مهدیه جان! چادر حجابی هست که حضرت زهرا سلام الله علیها ✨داشتند و ما هم از ایشون یاد گرفتیم، چادر بهترین و کاملترین شکل حجاب است. خوب مهدیه انگار موقع رفتن به مهمانی رسیده، لباسهایت را بپوش و بیا. مهدیه لباس های خوشگلش را پوشید و چادر زیبا و گلدارش را سر کرد و جلوی آینه ایستاد و به چادرش گفت: من تو را خیلی دوست دارم چون وقتی با تو هستم خدا و پیامبر و امامان و حضرت زهرا سلام الله عليها ✨من را خیلی دوست دارند. دوستت دارم چادر💗💗 🕊کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
📖#رمان_مهدوی 👱‍♂#محمد_مهدی 📌#قسمت_چهارم 💠حاج آقا گفت که شیخ صدوق (رحمت الله علیه) علاوه بر آثار فقه
📖 👱‍♂ 📌 🔰حاج آقا از روحانیون خوشنام محل بود، مردم خیلی به ایشون اعتمادی همراه با اعتقاد داشتند. سالها شاگردی آیت الله بهجت (رحمت الله علیه) رو کرده بود، واقعا در حد یک عالم عامل به علم. از بس خودسازی کرده بود، مردم تاثیر حرفها و مطالبش رو عمیقا درک می کردند. 🍃بارها شده بود تو نماز گریه می کرد و مردم رو هم به گریه می انداخت، تو شبهای قدر و ایام محرم، مردم قبول نمی کردن روضه خوان بیاد و به مداح هم می گفتن فقط مداحی کن و برو، روضه فقط برای حاج آقاست! از بس نفس گرمی داشت تا می گفت السلام علیک یا اباعبدالله، مردم به پهنای صورت اشک می ریختن هر چند وقت یکبار خاطره ای از آیت الله بهجت برای مردم می گفت تا بیشتر با شخصیت معنوی ایشون آشنا بشن. ✳️حاج هادی که کارمند بانک بود، بارها و بارها وقتی حاج آقا برای کارهای بانکی بهش سر می زد، تعارف می کرد که کار ایشون رو بدون نوبت انجام بده، البته با رضایت خود ارباب رجوع ها، اما حاج آقا عسکری اصلا قبول نمی کرد و می گفت منم یکی مثل این دوستان، شاید یکی کارش گیر باشه و باید زودتر تمام بشه، خدا رو خوش نمیاد حق اون رو ضایع کنم. 🔅مردم عاشق همین رفتار و سَکنات ایشون شده بودن، مسجد اون محله، جزء شلوغ ترین مساجد تهران بود که ایام محرم و شب های قدر، جای سوزن انداختن نبود و حتی خیابون های اطراف هم مملو از جمعیت می شد. 🔰حاج هادی و همسرش رفتن سراغ حاج آقا عسکری برای مشورت درباره اسم پسری که قراره چندماه دیگه به دنیا بیاد. حاج آقا تا از موضوع خبر دار شد، مثل همیشه تو این جور مواقع، خاطره ای از آیت الله بهجت (رحمت الله علیه) نقل کردند. 👈خاطره از این قرار بود که: یک روزی یه بنده خدایی به قصد اینکه برای پسر تازه به دنیا اومدش اسمی انتخاب کنه، بعد نماز میره خدمت آیت الله بهجت. حاج اقا بهجت همیشه بعد نماز، مدتی به سجده شکر یا ذکر گفتن مشغول بودند و اصلا حواسشون به اطراف نبود. 🔸بعد چندین دقیقه که کارشون تمام شد و خواستند بلد بشن، اون بنده خدا حاج آقا بهجت رو صدا میزنه و سلام میکنه، آیت الله سرش رو بر می گردونه و به طرف میگه سلام، آقا چطوره؟ طرف میگه کیه حاج آقا؟ آیت الله بهجت میگه پسرت رو میگم، پسری که تازه به دنیا اومده، حالش خوبه؟ سلامته؟ اینجا بود که اون بنده خدا بهت و تعجب بهش دست میده که چطور ایشون از نیت من خبردار شد؟ چطور فهمید من برای چه کاری سراغ ایشون اومدم؟ تو همین فکر و خیال ها بود که دید آیت الله بهجت رفتند، تازه به خودش اومد و فهمید اسم بچه رو باید بگذاره. ✅حاج آقا عسکری به اینجا که رسید به آقا هادی گفت، من هم پیشنهادم این است که اسم بچه خودتون رو محمد مهدی بگذارید، این اسم ترکیبی از اسم خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء هست. برکت داره انشاءالله 🔰آقا هادی به همسرش نگاهی کرد و... ✍احسان عبادی ... ✨کودکیار مهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #چهارشنبه_های_امام_رضایی 📖آقای خورشید مهربان #قسمت_چهارم پیراهن گل گلی ام👚را پوشیدم. روسر
📖آقای خورشید مهربان داشتم به حرفهای حلیمه فکر میکردم که صدای صلوات بلند🗣شد. مردم آرام آرام راه را باز کردند و آقایی قدبلند از بین جمعیت جلو آمد. صورتش خیلی روش بود مثل خورشید🌞 اسمش را گذاشتم آقای خورشید، دست بابا🧔را کشیدم و گفتم: این آقای نورانی پادشاه🤴است؟ بابا خندید☺️ و گفت: از پادشاه هم بزرگ تر است. این آقا همان✨امام رضایی است که همیشه از خوبی هایش برایت میگفتم. خیلی از او خوشم آمد❤️ بابا راست می گفت، از صورتش هم معلوم بود چقدر مهربان است. وقتی از جلویمان رد می شد، نگاهی به من انداخت و لبخند زد اسمش را گذاشتم آقای خورشید مهربان😃 آقای خورشید مهربان جلوی جمعیت ایستاد و مردم پشت سرش ايستادند. وقتی با آن لباس سفید نماز می خواند، انگار خورشید 🌞روی زمین🌎 ایستاده بود و سجده می کرد...بعد از نماز هم دستهایش را به سمت آسمان بلند کرد مردم «الله اكبر» گفتند... 🌸کودکیارمهدوی محکمات:👇 🆔@koodakyaremahdavi