eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بچه های مهربووون 🌸 خبر دارین❗️ ماه محرم، ماه عزای اباعبدالله علیه السلام و یاران وفادارشون اومد🖤😢 ما میخوایم امسال محرم کنارِ شما یه عزادارِ واقعی باشیم و محرم رو مهدوی برگزار کنیم...یعنی چطوری ❓❓ 1️⃣اول اینکه تو کانال داستانهای جذابِ امام حسین (علیه السلام)و یارانشون بخونیم 2️⃣دوم اینکه امام زمانمون خیلی دوست دارن که ما آگاهیمون و راجبه داستانِ کربلا ببریم بالا و بفهمیم که امام حسین (علیه السلام)چرا انقدر سختی کشیدن و فداکاری کردن مگه هدفشون چی بوده 🤔❓❓اگر این و بفهمیم یه عزادار واقعی میشیم 🖤در کنارش میتونیم لباس مشکی بپوشیم روضه بریم و از امام حسین بخوایم که کمکمون کنن از یارانِ امام زمان بشیم 💚 پس گلهای عزیزمون🌸امسال محرم با داستانهای شهدای کربلا کنار ما باشید 🙏◾◾◾ 🏴کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#محرم_مهدوی سلام بچه های مهربووون 🌸 خبر دارین❗️ ماه محرم، ماه عزای اباعبدالله علیه السلام و یاران
◾️شهادت جناب مسلم (علیه‌السلام) 🕰در زمان های خیلی دور، مردم شهر کوفه، از دست حاکمان زورگو و ستمگر رنج می بردند. 😥 اونها می دونستند اگه امام حسین(علیه السلام) به یاری اونها بیان، همه بدبختی ها و رنج هاشون تموم میشه. برای همین هم برای ایشون نامه نوشتن.📨 دو نفر به نمایندگی از بقیه نامه ها رو خدمت امام مهربون آوردن.✉️ امام که نامه ها رو خوندن، پسر عمو و یار با وفاشون، جناب مسلم رو به کوفه فرستادند تا ببینند که مردم واقعا از این ظلم و ستم خسته شدند یا نه. جناب مسلم بن عقیل به کوفه رفت 🐎 مردم کوفه خیلی خوشحال شدند و به استقبال جناب مسلم رفتند🤗 چند روزی گذشت. تعداد زیادی از مردم کوفه با جناب مسلم همراه شدند گفتند ما می خواهیم امام حسین پیشوا و رهبر ما باشند💚 جناب مسلم هم با خوشحالی به امام حسین (علیه‌السلام) نامه نوشت که مانعی ندارد که شما به کوفه بیایید👂جاسوسان یزید این خبر را به او رساندند. یزید (که لعنت خدا بر او باد)، سریع عبیدالله بن زیاد که یکی از بی رحم ترین دشمنان بود را حاکم کوفه کرد👺 ابن زیادِ ظالم به مردم گفت که اگر جناب مسلم را تنها بگذارند، به آنها خانه و پول و زمین و... می دهد. 🏠💰 آن مردم بی وفا، فریب حرف های ابن زیاد را خوردند و جناب مسلم را تنها گذاشتند. 👇
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_اول_محرم ◾️شهادت جناب مسلم (علیه‌السلام) 🕰در زمان های خیلی دور، مردم شهر
سپس ابن زیاد سربازانش را به سراغ جناب مسلم فرستاد😔 جناب مسلم که بسیار شجاع و قدرتمند بود، به تنهایی با آن سربازان مبارزه کرد🏹 به طوری که همه آن سربازها می ترسیدند نزدیک جناب مسلم شوند😰 تا اینکه همه با هم هجوم بردند و ایشان را دستگیر کردند. بعد به دستور ابن زياد، جناب مسلم را با دست و پاى بسته⛓ از بالاى ديوار بلندى به پايين انداختند و به شهادت رساندند😢 🏴کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
6.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ زیبای روضه خونه مادربزرگ 🍃بچه های ناز تا حالا شده برید روضه،،سینه زنی کنید،،چایی خرما بخورید یا دوستای جدید پیدا کنید...دقت کردین وقتی بر میگردیم خونه کلی حسِ مثبت داریم 😊🖤 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_اول_محرم ◾️شهادت جناب مسلم (علیه‌السلام) 🕰در زمان های خیلی دور، مردم شهر
سلام بچه های عزیزمون🖤 به شب دوم محرم، شب ورود امام حسین به کربلا رسیدیم😞بیاین داستان زیبای امشب رو با هم بخونیم🦋 🔹حضرت ابراهیم(علیه السلام)✨ و زمین کربلا🕌 حضرت ابراهیم(علیه السلام)✨ یکی از پیامبران بزرگ خداوند🌟 بودند. ایشان مقابل ظلم و ستم👹 ایستادگی کردند. در زمان های خیلی دور از سرزمینی به سرزمین دیگر مسافرت می رفتند تا پیام خداوند را به مردم برسانند. آن موقع هنوز واقعه عاشورا اتفاق نیافتاده بود. ایشان سوار بر اسبشان 🐴 به سلامت سرزمین ها را یکی پس از ديگري عبور کردند. ولی در یک سرزمین برای ایشان اتفاقی افتاد. آن اتفاق ایشان را ناراحت 😔 کرد. حتما دوست دارید بدانید چه اتفاقی بود❓ من براتون می گويم... وقتی حضرت ابراهیم(علیه السلام)✨ به آن سرزمین رسیدند، پای اسبشان🐴 لغزید. ایشان به شدت از روی اسب به زمین افتادند😔 سر مبارکشان شکست و خون جاری شد. با ناراحتی به خدای مهربان🌟 فرمودند: خدای خوبم، آیا از دست من ناراحت هستی❓آيا من کار اشتباهي انجام دادم❓
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_دوم_محرم سلام بچه های عزیزمون🖤 به شب دوم محرم، شب ورود امام حسین به کربلا ر
ناگهان فرشته زیبای خداوند حضرت جبرئیل (علیه السلام)⭐️ را دید. فرشته به او فرمود: ای ابراهیم، تو پیامبر خوب خدا هستی. کار اشتباهي هم انجام نداده اي. بلکه روی این زمینی که قدم گذاشتی، نوه آخرین پیامبر خدا یعنی امام حسین(علیه السلام) ☀️ را به شهادت می رسانند. این سرزمین، کربلا است. حضرت ابراهیم(علیه السلام)✨ دوست داشت بیشتر بداند. برای همین فرشته زيبای خداوند، از مصیبت ها و اتفاقات کربلا برایش گفت و روضه امام حسین(علیه السلام)☀️ را برای او خواند و او بسیار گریه کرد. بعد حضرت ابراهیم(علیه السلام) پرسیدند چه کسی نوه ی رسول خدا را در کربلا به شهادت می رساند❓ فرشته خداوند فرمود: یزید 👹 که خدا او را لعنت کند. حضرت ابراهیم(علیه السلام) دست هایشان را به آسمان بلند کردند و یزید و لشکریانش 👹 را لعنت کردند ناگهان اسب 🐴ایشان با صدای بلند آمین گفت. حضرت ابراهیم(علیه السلام)✨ به اسبشان فرمود: چرا آمين گفتی❓ اسب گفت: ای پیامبر خدا، من افتخار می کنم که شما سوار من هستی. وقتی شما از پشت من به زمین افتادی، خیلی خجالت کشیدم 😔 الان که فهمیدم علتش یزید و لشکریانش👹👺 هستند، چون در این سرزمین ظلم می کنند، من هم آنها را لعنت می کنم. دوستای خوبم، همه ی اهلِ آسمان🌤 و همه ی اهلِ زمین، دشمنِ امام حسین(علیه السلام)☀️ که یزید و لشکریانش هستند رو لعنت می کنند و امام زمان هم ان شاءالله با ظهورشون انتقام خون امام حسین (علیه السلام) رو از همه آدم های بد میگیرن😔 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#نقاشی_مهدوی #مسجد 🦋نقاشی این هفته: مسجد 🕌 سلام بچه ها🌸🌹 این دفعه تصمیم گرفتم نقاشی مسجد رو براتون
7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقاشی این هفته: گنبد و گلدسته های 🕌زیبای حرم امام حسین (علیه السلام) 🥀تقدیم به همه ی بچه هایی که خیلی امام حسین (علیه السلام) رو دوست دارن❤️ ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
رقیه سه ساله مامان که مهربونه😊 قصه برام می خونه📋 قصه ی دشت بلا سه ساله کربلا دختری دل شکسته💔 با دست و پای بسته😞 زیبا گل یاسمن🌻 اسیر دست دشمن😱 رقیه سه ساله یه دنیا غصه داره😭 چند روزیه گذشته   باباشو اون ندیده تنگه دلش یه دنیا ❣ برای روی بابا اشکای دونه دونش نشسته روی گونش😭 عمه اونو می بینه کنار اون می شینه می گه عزیز دلم😍 آروم بگیر دخترم🤫 بابا که مهربونه الان تو آسمونه🤭 شهید راه خداست اما دلش پیش ماست ای گل زیبای من🌹 بخواب تو آغوش من  آروم بگیر لالایی دردونه ی بابایی👌 ☑️ کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان ) 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_دوم_محرم سلام بچه های عزیزمون🖤 به شب دوم محرم، شب ورود امام حسین به کربلا ر
🌿سه ساله کربلا سلام کوچولو های کربلایی🕌 من ذوالجناحم، اسب سفید 🦄و بسیار زیبایی که همه آرزوی داشتن من، تو سرشون بود. اما من فقط و فقط دوست داشتم؛ با ارباب ✨حسينم باشم. آخه ایشون خیلی خیلی مهربون بودن. یه روز که ✨ارباب حسينم می خواستن به مسافرت برون؛ منم حسابی خودم رو آماده کردم که همراهشون باشم. آخه ميدونيد این مسافرتی بود که بازگشتی نداشت. ارباب ✨حسین مهربونم این رو می دونستن. حتما می پرسید از کجا⁉️ خب من می دیدم که فرشته های خداوند✨ پیش ایشون میان و خبرهای مهمی رو بهشون میدن👌 یکی از خبرها این بود. ارباب حسین مهربونم☀️ باید برون و مردم شهر کوفه رو از دست ظلم و ستم آدم های بد👹👺 نجات بدن چون مردم خیلی نامه به ایشون نوشته📝 بودن تا به کمکشون برن. به امر خدای توانا بار سفرمون رو بستیم و حرکت کردیم. ارباب حسينم☀️ خانواده شون رو هم با خودشون به این سفر آورده بودن دختر کوچولوی ايشون حضرت رقیه(سلام الله عليها)✨ نام داشتند. ایشون سه سالشون بود. توی مسیر خیلی شیرین زبونی می کردند. گاهی روی من سوار می شدن، گاهی تو بغل آقام امام حسین مهربون☀️ بودن گاهی با پاهای قشنگش پیاده می آمدند خلاصه بچه ها.... رفتیم و رفتیم تا به جایی رسیدیم که بهش می گفتن کربلا. آدم های بد و ستمگر👹👺 ارباب حسین(علیه السلام)✨ و همراهانشون رو محاصره کردن. اونها👹 می خواستند هیچ کار خوبی تو دنیا نباشه و همیشه کارهای زشت و بد انجام بدن
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_سوم_محرم 🌿سه ساله کربلا سلام کوچولو های کربلایی🕌 من ذوالجناحم، اسب سفید 🦄و
اما امام عزیزمون می خواستن، مردم کارهای خوب و قشنگ 💚 رو یاد بگیرن. برای همین مقابل آدم های بد👹 ایستادن. دونه دونه یارانشان برای مقابله با اون آدم ها رفتند و شهید شدند😔 دیگه کسی نمونده بود کنار آقام حسین مهربون☀️ باشه. من 🦄 بودم و ارباب حسينم ✨ارباب حسينم یه دستی به سر و روی من کشیدن. تنهای تنها بودن. سوار من شدند. وقتی می خواستیم حرکت کنیم، دختر شیرین زبون✨ امامم اومد جلوی من 🦄 رو گرفت. گفت: ذوالجناح 🦄 برای چی می خوای بابام و ببری❓ ✨ارباب حسينم دخترشون رو در آغوش گرفتند. فرمودند: رقیه جان✨ تو نور چشم من هستی. برای من خیلی سخته که دارم از تو جدا میشم گریه نکن دخترم من باید برم تا همیشه نام و یاد پیامبر مهربان و پدرم امیرالمونین زنده بمونه👌 اون لحظه خیلی سخت بود. انگار تمام عالم رو غم و غصه گرفت. یه خانم مهربونی بود همه بهشون عمه زینب می گفتن . عمه زینب اومدن و رقیه سه ساله رو بغل کردن تا ما تونستیم حرکت کنیم و به جنگ آدم های بد بریم. به سمت دشمن رفتیم. ارباب حسین خیلی از آدم های بد رو کشتن. بقیه هم می ترسیدن به ایشون نزدیک بشن .تا اینکه تعداد زیادی از اونا با هم حمله کردند و ارباب حسینم رو به شهادت رسوندن😢 حالا من مونده بودم وقتی رقیه سه ساله رو دیدم چی بگم. فقط با شرمندگی سرم رو پایین انداختم😓 بعد آدم های بعد به طرف خیمه ها حمله کردند . الهی بمیرم، دختر کوچولوی ارباب حسینم خیلی ترسیده بود. دیگه عصر شده و آسمون سرخ سرخ بود ☀️خورشید خانم با ناراحتی داشت می رفت چون دیده بود رقیه سه ساله در غم از دست دادن باباش چقدر گریه کرده بود 🤲الهی به حق حضرت رقیه سلام الله علیها عجل لولیک الفرج🤲 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ زیبای شکرا یا حسین 🦋بچه ها حتماااا این نماهنگ زیبا رو ببنید و لذت ببرید ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #محرم_مهدوی #شب_سوم_محرم 🌿سه ساله کربلا سلام کوچولو های کربلایی🕌 من ذوالجناحم، اسب سفید 🦄و
✨جناب حُر ، آزادمردِ کربلا ✨ 🍃سلام بچه ها به شب چهارم محرم رسیدیم😔 میخوایم داستان امشب رو از زبان حضرت رقیه سلام الله علیها براتون بگیم پس امشب هم با ما همراه باشید من رقیه سه ساله کربلا، دختر دردونه بابام سید الشهدا☀️ هستم.‌ براتون بگم که ما به همراه کاروان بابا حسینم☀️ حرکت کردیم تا به کوفه بریم. آخه مردم به بابا حسینم☀️ نامه📨 نوشتن که به کوفه برود و آنها را از چنگال حاکمان ظالم و ستمگر👹 نجات بده.‌ اونها می دونستن بابای من چه قدرتی💪 داره توی راه ما بچه ها می خندیدیم. صدای خنده مون همه جا را پر کرده بود🙂 عمه زینب✨ هم لبخند روي لبش بود. ‌ همین طور که می رفتیم، یکی از بچه ها صدا زد، نخلستان🌴 نخلستان های🌴 کوفه... رسیدیم. همه خوشحال شدند. بچه ها که از خوشحالی بالا و پایین می پریدند ‌ من هم همین طور. کمی که نزدیک تر رفتیم، عمه زینب✨ فرمودن: عزیزان من، اینها نخلستان🌴 نیست...جلوتر که رفتيم، دیدیم آدمای بد با شمشیرهاشون🗡⚔🗡 اومده بودن که جلوی بابا حسینم را بگیرن😔 ‌ همه ی اون آدم ها تشنه🌊 بودن. حتی اسب هاشون🐎 هم تشنه بودن. بابا حسینم☀️ به عمو عباسم💫 فرمودن که برای آنها آب💧 بیار عمو عباسم💫 رفت و برای اونها آب💧 اورد.‌ دیدم یه پیرمردی👴 بینشون بود که توان آب خوردن نداشت. بابا حسین☀️ با دستای خودشون به اون پیرمرد آب💧 داد. حتی بابا حسین☀️ فرمودن: به اسب هاشون🐎 هم آب بدن. آنها خیلی آب💧 خوردند تا اينکه سیراب شدن.