#نقد_داستان
سلام و نور
🔹داستان کوتاه شما را خواندم. خسته نباشید.
لازم است چند نکته را در نوشتن داستان مدنظر داشته باشید:
🔸اولین موضوع، زبان داستان است. برای نوشتن باید از زبان معیار استفاده کنید نه زبان گفتار!
🔸بعد منطقی داستان را حتی در کوتاهترین صحنهها حفظ کنید. مثلا فاصلهی شرکت رفتن آقای حسن زاده و برگزاری جلسه آنقدر طولانی نیست که همسرش بدون اطلاع و بدون نشانه راهی بیمارستان شود و زایمان کند!
که حتی اگر این اتفاق بیفتد، منطقی نیست آقای حسن زاده بدون هیچ عجله و استرسی به شیرینی فروشی برود و....
بهتر است اتفاقاتی را این وسط بگنجانید تا ماجرا کشش دار و باورپذیر شود.
🔸حرفها و شعارهای نویسنده نباید به شکل مستقیم از توی فکر و کلام شخصیتها بیرون بزند. جایی که دربارهی کودک کار نوشتید (که اصلا لزومی نداشت)، مشخصاً دغدغهی نویسنده است!
🔸اگر دغدغهی ترویج باورهایتان را دارید باید بیش از این بخوانید و بنویسید.
🔸متن را چندبار بخوانید و ویرایش کنید.
✅درمسیر پرفراز و نشیب نویسندگی، همواره کوشا باشید!
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#سریال_کتاب
#رمان_هیام
#قسمت دوازده
شنیدم که گفت:نترس ،منم!.. ولش کن..
نفس راحتی کشیدم در باز شد
نگران پرسید:حالت خوبه؟
گفتم: آره ،قلبم که هنوز داره میزنه!
گفت: توقویتر از اونی که به نظر میای !بیا پایین ،فعلا اینجا امنه..
از صندوق بیرون آمدم، بدنم حسابی کوفته شده بود و تمام تنم درد میکرد ،انگار تمام استخوانهام شکسته باشد وقتی خواستم پایین بیام، سرم یکهو گیج رفت نزدیک بود بیفتم دستمو گرفت وکمکم کرد .. بااینکه از ان اردوگاه لعنتی دور شده بودیم ولی هنوز استرس داشتم دستام میلرزید پرسیدم:توراه چه اتفاقی افتاد؟
جواب داد:مجبور شدم اون دوتا رو بکشم
گفتم:با اینکه اونا سرباز دشمن بودن دلم نمی خواست بیدلیل کشته بشن ،دین ما دین قتل وکشتار نیست ..
گفت:درکت میکنم تویه دختری ودیدن این چیزا برات سخته، ولی چاره دیگه ای نداشتم وگرنه لو می رفتیم ..
احتمالا تا الان متوجه غیبتت شدن وهمه جا دارن دنبالت میگردن باید حسابی از اینجا دور بشی،ولی اونا همه جا هستن ونباید تنهایی بری!
_: ممنون، خودم یه کاریش میکنم، نمی خوام بیشتر از این تو رو تو دردسر بندازم، اینجوری برات امن تره، جونمو مدیون توام!
دست کرد تو کیفش و چیزی درآورد باورم نمیشد دوربین عکاسیم بود سمت من گرفت قلبم از هیجان میخواست بایسته!گفتم:
این دست تو چیکار میکنه؟!!..
گفت: شنیدم بهت مشکوک شدند، بعد اینکه بی خبر تو دفتر فرمانده رفته بودی ، منو فرستادن وسایلت و بگردم منم اینو پیدا کردم ولی بهشون ندادم، موقع عکس گرفتن از مریضا دیدمت، اگه اینو دیده بودند بدجور تو دردسر میفتادی!
باید صبر کنیم هوا تاریک بشه تا بتونی بری بیرون، در ضمن باید لباساتو عوض کنی خانوم دکتر قلابی!...
جا خوردم گفتم:تو از کجا می دونی؟
گفت :من همش کنارت بودم میدیدم چطور دستپاچه می شی برا زدن یه آمپول، ولی خوب نقشتو بازی کردی وتونستی اونا رو فریب بدی! حالا بیابریم توخونه یه کم استراحت کنی تا شب هنوز مونده!
هنوز گیج وسردرگم بودم، داخل رفتیم، در یکی از اتاق ها را باز کرد وگفت:
اینجا یه تخت هست بگیر بخواب تا من یه چیز برا خوردن پیدا کنم!
گفتم :هنوز جواب سوالمو ندادی؟
گفت:باشه جواب میدم بذار اول یه چیزی بخوریم راستی اگه خواستی می تونی دوش بگیری تو اون کمد حوله تمیز هست ، فکر میکنم یه دست از لباسای خودمو بهت بدم بهتره کمتر جلب توجه میکنه الان میارم!
چندلحظه بعد بایک دست از لباسهای تمیز خودش برگشت حق با اوبودبا این لباس نمیتوانستم بیرون بروم چون دنبال خانم دکتر می گردند،دوش آب گرم کمی خستگی ام را رفع کرد،لباسهای اورا پوشیدم کمی برایم گشادبودموهایم را زیر کلاه مخفی کردم ،از اتاق بیرون آمد نگاهم کرد با لبخند گفت :خوشتیپ شدی!
گردن آویز صلیب هنوز به گردنم بود گفت:
دیگه لازم نیست اونو داشته باشی می دونم که مسیحی نیستی ،بهم بگو خانم دکتر چی شد؟..گفتم :تصادف کرده بود ومن هویتش رو قرض گرفتم !
یک لیوان آب پرتقال برام ریخت وگفت :اسمتو بهم میگی؟!
وقتی دید تردید دارم گفت: می دونم سخته باورم کنی ولی من میخوام کمکت کنم ...
گفتم : بهم حق بده این همه اتفاقات پشت سر هم گیجم کرده ،اسمم هیام!
حالا تو بگو چرا کمکم کردی؟
نگاهش را به چشمان منتظرم دوخت وگفت..
✏️ اطهرمیهن دوست
⛔️ کپی شرعا وقانونا مجازنیست.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
کتاب سفید 📚
💣«کتاب سفید» برگزار میکند... «کارگاهِ داستان نویسی پیشرفته» 🧕🏻با تدریس: استاد صادقمحم
دوستان برای شرکت در بزرگترین رویداد کتاب اولیها در کشور، میتونید با شرکت در کارگاه «داستاننویسی پیشرفته» شانس تون رو برای چاپ اثر افزایش بدید.😍
⏳مهلت ثبتنام در کارگاه «داستاننویسی پیشرفته»: فقط تا پایان آبانماه.
آیدی ادمین به جهت راهنمایی و ثبتنام 👇🏻
🆔 @DabirKtbsefid
#اخبار_دنیای_کتاب
🌀بررسی «روایت تصویرگران ایرانی از نمایشگاه کتاب کودک بولونیا»
🔺هشتمین نشست هماندیشی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری، با عنوان «روایت تصویرگران ایرانی از نمایشگاه کتاب کودک بولونیا» امروز دوشنبه ۲۸ آبان برگزار میشود.
🔻به گزارش خبرگزاری مهر، هشتمین نشست هماندیشی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری، با عنوان «روایت تصویرگران ایرانی از نمایشگاه کتاب کودک بولونیا» به بررسی ویژگیهای جایزه بولونیا میپردازد.
👈🏻این نشست با حضور هدی حدادی، علی بوذری و علیرضا گلدوزیان از تصویرگران کتاب کودک همراه است.
🔵جایزه بولونیا به منظور تشویق ناشران و تصویرگران جهان برای خلق آثاری با کیفیت بالا ایجاد شد و در حال حاضر یکی از معتبرترین جوایز تصویرگری کودک در جهان به شمار میآید. جایزه راگازی بولونیا جدا از ویژگیهای مادی، اعتبار معنوی فراوانی به برندگانش میدهد.
🟢راگازی کتابها را از نظر طراحی، ویرایش، گرافیک و نشر بررسی میکند و به بررسی آثار در چهار بخش داستان، غیرداستان، افقهای تازه و اپرا پریما میپردازد. از این رو با توجه به اهمیت این جایزه و برگزاری نمایشگاه کتابهای برنده راگازی بولونیا با ۳۰۰ عنوان در کتابخانه مرجع کانون، از تصویرگران و متخصصان این حوزه دعوت شده است تا به بررسی تصویرگری در ایران، جایزه راگازی بولونیا و چگونگی راهیابی به این رویداد مهم تصویرگری بپردازند.
🖇️این برنامه امروز دوشنبه ۲۸ آبان از ساعت ۱۳ تا ۱۵ در کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری برگزار میشود.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🌀چرا نوشتن مهم است؟ ۷ دلیل برای اهمیت نوشتن؛
#قسمت ۵
۴. نوشتن به شما در یافتن شغل کمک میکند.
هر کسبوکاری در این کره خاکی به نویسنده نیاز دارد؛ بدون استثنا. هر شرکتی دائماً به دنبال افرادی با مهارتهای نوشتاری خوب است؛ چون در بخشهای مختلف کار به دانش و مهارت نویسندگان نیاز دارد از جمله: نهایی کردن قراردادها با شرکای تجاری، نوشتن شعارهای تبلیغاتی جدید جذاب، تولید محتوای هدفمند در سایت و شبکههای اجتماعی و… .
اگر مهارت نوشتن را با آموزش و تمرین تقویت کنید، شغلهای زیادی برای شما میتواند وجود داشته باشد:«وبلاگنویسی، کپیرایتینگ، تولید محتوا، روزنامهنگاری، ویراستاری،…» و این لیست ادامه دارد. اما هر کدام از این موقعیتهای شغلی زمانی میتواند برای شما باشد که شما به اهمیت نوشتن پی برده و مهارتهای لازم برای نویسندهشدن را کسب کنید.
📎آیا نوشتن فقط برای مشاغل مرتبط با حرفه نویسندگی مهم است؟
با توجه به توضیحات بالا شاید بگویید:«من که نه میخواهم روزنامهنگار شوم، نه برای وبلاگ سایت خاصی بنویسم؛ پس نوشتن به کار من نمیآید.»
معمولاً میشنویم و حتی گاه دیدهایم که مدیران استخدامی، سختگیرانه به بررسی رزومه و نمونه کارها میپردازند؛ در حدی که حتی با یک اشتباه تایپی رزومه را رد میکنند. به احتمال زیاد شما نمیخواهید که این اتفاق برای رزومه شما بیفتد. پس آن چیزی که بهعنوان رزومه و نمونه کار ارائه میدهید باید قانعکننده و تا حد امکان بدون نقص باشد. در واقع برای بهدستآوردن شغل آیندهتان، نوشتن تا این حد میتواند تأثیرگذار باشد.
✍🏻مرکز نوشتن ایران
#آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#یادداشت_ویژه
نویسندگی در دوران کودکی و نوجوانی میتواند تأثیر عمیقی بر رشد و پرورش شخصیت داشته باشد. در نوجوانی است که هویت و شخصیت انسان شکل می گیرد و نویسندگی میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در این فرآیند نقش ایفا کند. نوجوان از طریق نویسندگی میتواند احساسات، افکار و تجربیات خود را به شیوهای خلاقانه و سازنده بیان کند. این فعالیت نه تنها به تقویت مهارتهای زبانی و بیانی او کمک میکند، بلکه به او این امکان را میدهد تا دنیای درونی خود را کشف کند و با چالشهای زندگی روبرو شود. در این متن به چند دلیل مهم برای لزوم نویسندگی در این رده سنی اشاره میکنم...
برای مطالعه ادامه این یادداشت، مجله اینترنتی کتاب سفید _ شماره 3 را دانلود کنید 😊
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
وبینار پرسش و پاسخ _ جلسه 7.MP3
33.86M
🎙صوت وبینار پرسشوپاسخ/هفته هفتم
🪧موضوع: آزاد
🧕🏻استاد صادقمحمدی
#پرسش_پاسخ
#وبینار
#هفته ۷
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#تمرین ۶۰
#ارسالی_مخاطب
🤩سپاس فراوان از شما که تمرینها را انجام میدهید و برای ما هم میفرستید؛ ان شاءالله موفق باشید و قلمتان پربرکت باشد.👏🏻👏🏻
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#با_نویسندگان
#داستان_کوتاه
#ارسالی_مخاطب
چشمان سیاهش را بست. محکم آنها را روی هم فشار داد. لبانش شروع به لرزیدن کرد.
به یاد تمام روزهایی افتاد که حتی لباسی خوب برای پوشیدن نداشت؛ و با این همه باز ادامه داد. اشک از چشمانش سرازیر شد. اشکهایش را پاک کرد و اسمش را صدا زدند. محکم روی سکوی قهرمانی پرید و مدال قهرمانی را به گردن آویخت.
باخود گفت:«هیچ کسم پشتت نباشه، ولی خدا بخواد میشه.»
✍🏻فاطمه غفاری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid