#یک_دقیقه_با_شهدا
#شهیدی_روی_سیم_خاردار
سال ۷۴ بود و فصل پاییز، که در منطقه عملیات والفجر 1 در فکه، میدان مینها را می گشتیم تا جاهای مشکوک را پیدا کنیم.
بعد از کانالی که برای مقابله با حمله بچه ها زده بودند ، #میدان_مین_وسیعی قرار داشت.
نزدیک که شدیم، با #صحنه_ای_عجیب رو به رو شدیم.
اول فکر کردیم #لباس یا پارچه ای است که باد آورده، ولی که جلوتر که رفتیم متوجه شدیم #شهیدی است که ظاهرا برای عبور نیروها از میان #سیمهای_خاردار ، خود را روی آن انداخته است تا بقیه به سلامت بگذرند.
بند بند استـخوانهای بدنش، هنوز داخل لباس قرار داشت و در #غربتی_دوازده_ساله روی #سیم_خاردار دراز کشیده بود.
#دوازده_سال انتظاری که #معبر_میدان_مین را هم به ما نشـان می داد.
------------------------------------
#بدی کردیم، #خوبی یادمان رفت
ز #دلها لای روبی یادمان رفت
به #ویلای_شمالی خو گرفتیم
#شهیدان_جنوبی یادمان رفت
#شادی_روح_شهدا_صلوات
- - - - - - - - - - - - - - - -
ما را در کانال #لطایف_پند_آموز به #دوستانتان معرفی کنید :
👇👇👇
@latayeff
#یک_دقیقه_با_شهدا
شبی که #حاج_قاسم روی #سیم_خاردار خوابید :
#حاج_قاسم شب عملیات عاشورای 3 کاری کرد کارستان.
او #شب_عملیات با یک تیم از بچه های #تخریب مامور شدند برای #بازگشایی_معبر گردان علی اصغر علیه السلام.
فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام #شهید_حاج_داوود_آجرلو بود. شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد #معبر شدند.
#معبر در شیب تپه بود و با عنایت خدا و توسل به #اهل_بیت علیهم السلام و تجربه #شهید_حاج_قاسم ، #معبر بدون مشکل تا انتهای میدون مین باز شد و به #سیم_خاردار (از نوع توپی) رسیدند.
در این موقع اتفاقی افتاد و گردانهای همجوار #عملیات رو شروع کردند اما هنوز چند توپ سیم خاردار توی #معبر گردان حضرت علی اصغر علیه السلام بود که باید قطع میشد و بچه ها به دشمن حمله میکردند.
با روشن شدن #منورها توی آسمون ، دشمن متوجه حضور #معبر زیر سنگرهاش شد.
اینجا بود که #شهید_حاج_قاسم تدبیر کرد و به یکی از بچه ها گفت که سریع خودت رو به سر میدون مین برسون و به فرمانده بگو #معبر باز شده و نیروها رو توی #معبر هدایت کن.
وقتی رزمنده ها به آخر میدون رسیدند در کمال تعجب دیدند که #حاج_قاسم روی #سیم_خاردارها خوابیده و فریاد میزند #برادرها_سریع_رد_شوید و به دشمن امان ندهید.
بچه ها که شوکه شده بودند برای چند ثانیه درنگ کردند اما #حاج_قاسم با قسم دادن اونها به بی بی #حضرت_زهراء سلام الله علیها از اونها می خواست که #از_رویش_رد_شوند ...
گردان علی اصغر علیه السلام از #معبری که با #بدن_حاج_قاسم باز شد عبور کرد و با دشمن درگیر شدند.
همه فکرکرده بودند که #حاج_قاسم شهید شده. ولی وقتی امدادگرها #پیکرغرق به خون #حاج_قاسم را پیدا می کنند که انگار هزاران تیر به او اصابت کرده.
فشار #سیم_خاردار تمامی سطح جلوی بدن این عزیز را پاره پاره کرده بود. ...
#شهید_اصغری در اثر فشار روی #سیم_خاردار سیستم های عصبی شان فشرده شده بود، دست و پاهایش #سوراخ شده بود، #مویرگ_های بدنش #پاره شده بود و #تشنج داشتند از مردادماه 64 تا دی ماه 64 در بیمارستان مشغول مداوا بود.
#سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری در پاکسازی میادین مین سردشت به همراه #شهید_حاج_رسول_فیروزبخت در اثر انفجار مین والمری در آبانماه 66 به شهادت رسید.
------------------------------------
#بدی کردیم، #خوبی یادمان رفت
ز #دلها لای روبی یادمان رفت
به #ویلای_شمالی خو گرفتیم
#شهیدان_جنوبی یادمان رفت
#شادی_روح_شهدا_صلوات
- - - - - - - - - - - - - - - -
ما را در کانال #لطایف_پند_آموز به #دوستانتان معرفی کنید :
👇👇👇
@latayeff
#یک_دقیقه_با_شهدا
#شهیدی_روی_سیم_خاردار
سال ۷۴ بود و فصل پاییز، که در منطقه عملیات والفجر یک در فکه، #میدان_مینها را می گشتیم تا جاهای مشکوک را پیدا کنیم.
بعد از کانالی که برای مقابله با حمله بچه ها زده بودند ، #میدان_مین وسیعی قرار داشت.
نزدیک که شدیم، با #صحنه_ای_عجیب رو به رو شدیم.
اول فکر کردیم لباس یا پارچه ای است که باد آورده، ولی که جلوتر که رفتیم متوجه شدیم #شهیدی است که ظاهرا برای #عبور_نیروها ، خود را روی #سیم_خاردارها انداخته است تا بقیه به #سلامت بگذرند.
بند بند #استخوانهای بدن داخل لباس قرار داشت و در #غربتی_دوازده_ساله روی #سیم_خاردار دراز کشیده بود.
دوازده سال انتظاری که #معبر_میدان_مین را هم به ما نشان می داد.
#شهدا_شرمنده_ایم
------------------------------------
#بدی کردیم، #خوبی یادمان رفت
ز #دلها لای روبی یادمان رفت
به #ویلای_شمالی خو گرفتیم
#شهیدان_جنوبی یادمان رفت
#شادی_روح_شهدا_صلوات
- - - - - - - - - - - - - - - -
ما را در کانال #لطایف_پند_آموز به #دوستانتان معرفی کنید :
👇👇👇
@latayeff