eitaa logo
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
11.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
45 ویدیو
3 فایل
ادبیات خوانده‌‌ای که قصه می‌نویسد، تدریس می‌کند و به دنبال رویاهاست🌱 • 📚کتاب‌ها: آیه‌های جنون/ چاپ هشتم در دست چاپ: نجوای هر ترانه‌/ رایحه‌ی محراب در دست نگارش: آن شب ماه گم شد/ ابر و انار • خانه‌ی خودمانی‌تر: @leilysoltaniii • ادمین: @maryaarr
مشاهده در ایتا
دانلود
امیدوارم همه‌ی چیزای خوب به وقتش برات اتفاق بیوفته🌻 @Ayeh_Hayeh_Jonon 🍃
سلام و مهر و قشنگی🌿 عزیزهای ندیده‌‌ای که تازه عضو لَیل قصه‌ها شدید، خیلی خوش اومدید❤️ عیدتون مبارک. الهی به زودی ظهور پناه عالم رو ببینیم🌱 عزیزانم، درمورد داستان رایحه‌ی محراب لطفا این پیام رو با دقت بخونید. هیچ شخص، کانال، سایت و یا گروهی به هیچ عنوان مجاز به ذخیره، نشر و یا ساخت فایل از داستان نیست. یعنی هیچ عزیزی نمی‌تونه داستان رو برای خودش ذخیره کنه یا برای دوستانش یا در گروه و کانالش ارسال کنه. هر شب دو پارت از داستان ساعت ۲۳ تو این کانال گذاشته می‌شه. برای مطالعه همراه کانال پیش بیایید. یک هفته بعد از قسمت آخر، رمان کامل از روی کانال حذف می‌شه و مهلت مطالعه تمدید نمی‌شه. این قصه رو زندگی کنید، چون یک داستان ساده نیست!
سلام و مهر و خوبی🌱 شبتون بهشت🌻 عزیزانم، درمورد رمان رایحه‌ی محراب خیلی سوال پرسیده بودید. داستان‌ رایحه‌ی محراب براساس واقعیت نیست. به زودی با ویرایش نهایی به چاپ می‌رسه. ممکنه نسخه‌ی پی‌دی‌اف داستان آیه‌های جنون و رایحه‌ی محراب تو بعضی از کانال یا سایت‌ها باشه. این فایل‌ها بدون اطلاع، اجازه و رضایت من ساخته و پخش شده. در نتیجه نشر و مطالعه‌ی این پی‌دی‌اف‌ها اخلاقی، قانونی و حلال نیست. ممنون که رعایت می‌کنید و خودتون رو مدیون نمی‌کنید💚
یه لیوان دمنوش به لیمو ریختم که عطر و گرماش با حرف‌های تو بیشتر بشه🌿 تو برام بنویس عزیزِ ندیده. به خصوص تو عزیزِ ندیده‌ای که تازه وارد جمع‌مون شدی❤️👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16655992105988
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
این دوتا پیام کنار هم خیلی قشنگ بود💙 عزیزی که بیشتر از سه ساله همراهمه و عزیزی که به توصیه‌ی معلمش تازه همراه شده. چقدر پیام اول شیرین بود :) قبلا گفتم. چقدر خوبه قشنگ حرف بزنیم، قشنگ دعا کنیم، قشنگ دل بخریم❤️
پیام‌ها رو که باز کردم قلبم پر از نور شد از این حجم محبت و حرف‌های قشنگ❤️✨ بعد دیدم خیلی از پیام‌ها که تعریف و شرح رایحه‌ی محرابه، طوریه که اگه بذارم داستان برای دوست‌های تازه واردمون یکم لو می‌ره. جوری از رایحه‌ی محراب بگید که قابل پخش باشه خب! هنوز مونده دوست‌هامون غافلگیر بشن و غرق این قصه😌
اینجا همه انقدر مهربونن و عشق می‌ورزن :)‌ خوش آمد ویژه از طرف همه‌مون به عزیزهای تازه وارد🌿 قلب و دعای خیر از طرف ام محراب💚 (ام محراب یعنی مادرِ محراب) همراه‌های قدیمی، اگه گفتید ایشون کدوم شخصیت داستان رو می‌گن؟😅 پی‌نوشت: اسم شخصت سانسور شده! https://harfeto.timefriend.net/16656034932308
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
گوارای وجودتون باشه عزیزدلم❤️ باعث افتخاره که شما رو دارم. دلم برای دعاهای مادرانه‌تون رفت🦋 الهی و ربی آمینش رو از ته دل گفتم
برای عزیزانی که گفتن تازه واردن و می‌خوان بیشتر آشنا بشیم. لیلی سلطانی. در این فضا بیشتر ملقب به ام محراب و لَیلِ قصه‌ها. متولد یکی از روزهای گرم خردادِ سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت در تهران. برخلاف عقیده و حرف نزدیکانم، دنبال رویاهام رفتم و با عشق در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی تحصیل کردم. یازده سالم بود که دیدم قلم دست گرفتم و می‌نویسم! خیلی ناگهانی! اولین داستانم رو وقتی دوازده ساله بودم نوشتم و چند تا داستان کوتاه دیگه که تو صندوقچه‌م پنهون شدن! هفت هشت سال قبل، یک قسمت از داستانی بلند رو در اینستاگرام گذاشتم که باعث شد اسم و قلمم شناخته بشه و در این فضا بنویسم‌. اون داستان با عنوان در کانال هست. بعد از قصه‌ی شیرین علی و سودا، داستان من با تو رو نوشتم. فایل این داستان هم در کانال هست. بلافاصله بعد از داستان من با تو، رمان آیه‌های جنون رو شروع کردم. این قصه‌ی آسمونی باعث شد خیلی بیشتر شناخته بشم. قصه‌ای که پر از نشونه و امیده با ماجرای خاص به خودش. کتاب آیه‌های جنون سال قبل چاپ شد و تو شیش ماه به چاپ پنجم رسید! تازه از دنیای آبی و نازک آیه فاصله گرفته بودم که رایحه‌ی محراب به قلمم نازل شد.‌ داستانی که اکثر همراهانش می‌گن فقط یک قصه نیست! بلکه تجربه و لمس یک زندگی خاصه! این قصه رو باید خودتون بخونید و بگید💚 در حال حاضر می‌نویسم، ویراستاری می‌کنم، با نشرها برای بخش‌های مختلف همکاری و مدیریت می‌کنم، با افتخار و عشق مدرس هستم و چند صدتا شاگرد در زمینه‌ی نویسندگی داشتم، گاهی کارهای دیگه هم انجام می‌دم. و در کنار همه‌ی این‌ها دانشجوام.