فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شکاف برداشتن دیوار مسجد کوفه
که از علامات ظهوره‼️
حالا معلوم نیست این همون شکافه معروفه یا نه
🔴در حدیثی از شیخ مفید آمده است که امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
💠«إذا هدم حائط مسجد الکوفة ممَّا یلی دار عبد الله بن مسعود فعند ذلک زال ملک القوم وعند زواله خروج القائم علیه السلام»
💠چون دیوار مسجد کوفه در قسمت خانه عبدالله بن مسعود ویران شود، در آن هنگام حکومت قوم به فرجام میرسد و قائم علیه السلام ظهور مینماید.
📚(الغیبه/نعمانی)
✍ ترک دیوار از سال ۱۳۹۲ شروع شده و رفته رفته عمیق تر شده و در سال ظهور همزمان با سقوط بنی عباس در عراق ویران خواهد شد ...
@BACHE_HEZBOLLAHi
─━━━━━━⊱💞⊰━━━━━━─
❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه
❄️ #باد_برمیخیزد
🍂قسمت ۳۷ و ۳۸
انتظار داشت نیما وقتی روبروی همسرش با آن چشمهای غمزده و صورت برافروخته ایستاده، همسری که نیمساعتی بود جمع را ترک کرده... حداقل از حالش بپرسد و علت نبودش را جویا شود نه اینکه نگران یارگیری بازی مضحکش باشد.
وقتی نیما الان، در نامزدی که اوج عاشقانههاست اینگونه نسبت به وی بیخیال است پس وای به حال آینده..راحله دوست داشت داد بزند، گریه کند. اما در همان لحظه مادرش وارد ایوان شد و راحله دوست نداشت مادرش را نگران کند یا مسائل بین خودشان را بروز دهد. برای همین به سرعت لبخندی رو لبانش نشاند، دست نیما را گرفت وگفت:
-باشه عزیزم...بریم بازی رو ببریم
مادر چیزی نگفت اما هیچ چیز از نگاه #مادر مخفی نمیماند آنهم غم آنچنانی در نگاه فرزند.مادر احساس کرد دخترش دارد اولین سختیهای زندگی مشترک را تجربه میکند، برای همین لبخندی زد و به دنبالشان رفت.
او مانند هر زن #عاقل دیگری میدانست زندگی مشترک، خصوصا در اول راه دارای پیچ و خمهای بسیار است. اما میبایست از دور مراقب اوضاع میماند.دخالت را دوست نداشت اما باید سمت و سوی درستی به جریان میداد.
این واقعه را جایی گوشه ذهنش گذاشت تا در موقعیتی #مناسب با دخترش صحبت کند.و اما راحله، با هر زجر و سختی بود آن مهمانی را تمام کرد.
او دخترکی جوان بود. با تمام وجود دل به محبت نیما سپرده بود به همین دلیل کوچکترین ناهنجاری،خصوصا درحیطه اعتقاداتهمسرش، اورا به هم میریخت.و وابستگی که ایجاد میشود آنقدر قویست که فراتر از هر قید و بند حقوقی عمل میکند و حتی فکر جدایی را سخت میکند. راحله هم از این قاعده مستثنی نبود.فکر جدا شدن از نیما هم لرزه به تنش میآورد.
آن روز تمام شد و راحله با قلبی که احساس میکرد از وسط دو پاره شده با ذهنی کاملا مشوش، به بهانه خستگی مهمانی زودتر از موعد به رختخواب رفت تا شاید در خلوت اتاق تاریک، بهتر بتواند قضایا را در کنار هم بچیند و یا در واقع راحتتر گریه کند و سبک شود.
سیاوش آخرین کسر را نوشت،گچ را پای تخته انداخت، انگشتش را فوت کرد و به سمت کلاس برگشت.ردیف سوم،گوشه کلاس، کنار پنجره، دختری نشسته بود که برخلاف همیشه توجهی به درس نداشت. به بیرون پنجره خیره شده بود و غرق در خیالات.
فرو رفتن در خیالات خیلی غیرعادی نیست خصوصا آدمهایی که تازه ازدواج میکنند.گاهی درخیالات شاعرانه خودشان فرو بروند.
اما اگر کسی بادقت نگاه این دختر را دنبال میکرد میتوانست بفهمد این خیالات، از نوع خیالات عاشقانه و جذاب نیست. چهره زرد و نگاه نگران حکایتی دیگر داشت.سیاوش ناخواسته قضیه را به نیما ربط داد،اخمهایشدرهمرفت و بیش از پیش از این آدم متنفر شد.
سپیده این نگاه اخمآلود را دید و فکر کرد استاد از بی توجهی راحله عصبانیست. برای همین سریع سقلمه ای به دوستش زد و وقتی راحله نگاهش کرد با ابروهایش استاد را نشان داد.
راحله نگاهی به اخمهای پارسا انداخت.و بعد نگاهش به تخته دوخت و مشغول رونویسی شد.اما این نگاه قلب سیاوش را تکان داد. خودش هم نمیدانست چه اتفاقی افتاده.
اصلا سابقه نداشت که رفتار و حال کسی اینقدر برایش مهم بوده باشد. همین یک نگاه کافی بود تا سیاوش بیشتر از پیش در تصمیم ش مصمم شود. اما چگونه؟
باید بر روی هدف متمرکز میشد و برای این کار هیچ چیز مثل تیراندازی نمیتوانست کمکش کند.
نشانه رفتن سیبل، ناخودآگاه ذهنش را متمرکز میکرد.از شات ششم و هفتم ب بعد دیگر تیراندازی را بطور خودکار انجام میداد و ذهنش روی موضوع اصلی متمرکز میشد.
آن روز حدود پنج ساعت، یعنی تا ساعت ۱۲ شب مشغول بود و اخر سر هم مسئول باشگاه، که میخواست باشگاه را تعطیل کند، به زور بیرونش انداخت.
تمام مدت فکر کرد تا توانست خودش را قانع کند که راهحل دیگری ندارد.. همه جوانب را سنجید و نهایتا به نتیجه رسید. دوست داشت با صادق مشورت کند و ببیند فکرش درست بوده یا نه..
اما ترسید صادق دستش بیاندازد و یا اینکه عاقلانه به موضوع نگاه کند و خط قرمزی روی راه حلش بکشد این شد که تصمیم گرفت تا انتهای نقشه را تنهایی پیش برود.
روز بعد، وقتی نیما را در دانشکده دید، سعی کرد نفرت و ناراحتیاش را قورت بدهد و با لبخند پاسخ سلام علیکش را بدهد. نیما کمی از این تغیر رفتار ناگهانی تعجب کرد
اما چون حتی فکرش را هم نمیکرد که چه چیزی در کله سیاوش میگذرد، ذهنش را درگیر نکرد.سیاوش قصد داشت با نزدیک شدن به نیما به عمق وجود این فرد پی ببرد تا بتواند از طریقی چهره واقعی نیما را نشان دهد.
سید که از پشت پرده ماجرا خبر نداشت از تغییر رفتار دوست کلهشقش تعجب کرده بود.البته با شناختی که از سیاوش داشت، حدس میزد که حتما کاسهایزیرنیمکاسه است.برایش قابلقبول نبود که سیاوش بخاطر کسی، آنهم یک دختر...
🍂ادامه دارد....
به قلم ✍؛ میم مشکات
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
─━━━━━━⊱💞⊰━━━━━━─
❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه
❄️ #باد_برمیخیزد
🍂قسمت ۳۹ و ۴۰
بخاطر کسی،آنهم یک دختر، اینجور خودش را به آب و آتش بزند.سیاوش مجبور بود برای بدست آوردن اطلاعات دلخواهش، دست کارهایی بزند که قبلا خط قرمزهایش بود.و در شأن یک استاد متشخص نبود.
صادق اصلا موافق این رفتار نبود. حتی یک بار سعی کرد سیاوش را نصیحت کند که هدف، وسیله را توجیه نمیکند:
-ببین، من برخلاف بقیه میدونم ک تو از این کارات یه هدفی داری، اینکه اون هدف چیه، شخصی هست یا از سر انسان دوستی، واقعا نمیتونم تشخیص بدم اما هرچی که هست راهی که داری میری درست نیست. دلیل نمیشه تو برای نجات یه نفر دیگه به هر کار اشتباهی تن بدی.
سیاوش میدانست همه دانشجوها از رفاقت او و صادق خبر دارند.صادق چهره متدین و معقولی بود و همین رفاقت مانع میشد تا آن جور که دلش میخواست بقیه تغییر شخصیتش را باور کنند چون این تناقض توجیه نداشت.
برای جلب اعتماد نیما و در واقع برای رسیدن به هدفش نیازمند قطع این رابطه بود و آن روز، صادق خودش بهانه را دستش داد روی صندلیهای جلوی پردیس دانشگاه نشسته بودند و اتفاقا چند تایی از دانشجوها همان اطراف بودند. موقعیت خوبی بود، برای همین با بی تفاوتی گفت:
-حالا میفهمم چرا همه پشت سرت میگن حاج اقا! حق دارن! چرا فکر میکنی هر گوشی گیر میاری باید براش روضه بخونی؟
سیاوش صادق را میشناخت. میدانست راضی نمیشود فیلم بازی کند و دعوای ساختگی راه بیندازد. مجبور بود کاملا طبیعی رفتار کند.
سید که از شنیدن این حرف تعجب کرده بود نگاهی به سیاوش انداخت. این دو نفر علیرغم همه تفاوتها ب اصول اخلاقی مشترکی پایبند بودند. و به همین دلیل احترام زیادی برای هم قائل بودند برای همین شنیدن این حرف برای سید غیر منتظره بود.
-چیه؟ نگاه نگاه میکنی؟
-تو حالت خوبه؟؟
سیاوش ادای آدمهای مست را درآورد و گفت:
-عالیم...
صادق با دلخوری گفت:
-مسخره
سیاوش دید نمیتواند صادق را به این راحتی ها عصبانی کند. حتی اگر عصبانی هم میشد اهل سرو صدا نبود که کسی بفهمد، نهایت بلند میشد و میرفت. سیاوش احتیاج داشت دعوا علنی شود. پیاز داغش را زیاد کرد، بلند شد و داد زد:
-مسخره تویی!چرا فکر میکنی من باید هر چرندی رو که تو میگی گوش کنم؟ خسته شدم از این بکن نکن هات. بابام که نیستی که هی نصیحتم میکنی، رفیقیم ک اونم از امروز دیگه نیستیم...
سید صورتش گر گرفته بود. باورش نمیشد سیاوش چنین المشنگهای را بپا کند. اصلا گیج شده بود. بلند شد تا برود که سیاوش خنده کنان گفت:
-آره برو، بهترین کاره.من از امروز میخوام بدون راهنماییهای سودمند جنابعالی زندگی کنم.میخوام اونجوری که دوست دارم زندگی کنم.
و میخواست با گفتن "هری" داستان را به اوج برساند اما نتوانست... سید را دوست داشت. بهترین دوستش بود. همینقدر که سرو صدا کرده بود و شانش را پایین آورده بود کافی بود چه برسد به گفتن آن کلمه بی ادبانه...از طرفی، سید بود... و سیاوش، با همه بیاعتقادی اش حرمت #مادر_سادات را داشت.
شاید درست بزرگ نشده بود، شاید دیدن برخی ادمهای مذهبی نما اعتقاداتش را متلاطم کرده بود اما هرچه بود #مسلمان بود...#شیعه بود... برای همین حفظ #حرمت کرد... همانند #حر... شاید اصلا همین حفظ حرمت بود که مسیر زندگی اش را تغییر داد... باز هم همانند حر ...
برای همین، به کلمه ساده تری بسنده کرد:
-خوش اومدی...
سید نگاهی از سر درد انداخت و حرفی نزد، راهش را کشید و رفت..
سیاوش روی صندلی ولو شد.درونش ملغمهای بود از شادی و غم. شادی رسیدن به هدف و غم رنجاندن بهترین دوستش. این تناقض آنقدر روی اعصابش فشار آورد که حالتی هیستیریک پیدا کرده بود و خنده های عصبی مسخره میکرد.
طوریکه اگر یکنفر او را از دور میدید حتم میکرد که چیزی مصرف کرده است و چند نفری هم همین حدس را زدند.سیاوش نگاهی به آنها انداخت و با پوزخندی گفت:
- والا! اعصاب نمیذارن واسه آدم این بچه حزب اللهی ها...اهه!
بعد ته مانده قهوه اش را پاشید روی چمن ها، لیوانش را هم مچاله کرد، دو لبه پالتویش را به هم کشید و راه افتاد. سوار ماشین شد و استارت زد. انتهای خیابان کشید کنار، کمی به جلو خیره ماند و زیرلب زمزمه کرد:
-من دارم چکار میکنم؟!
شیشه ها را بالا کشید، سرش را روی دستش روی فرمان گذاشت و زد زیر گریه.برایش تلخ بود آنچه کرده بود ولی به آنچه میخواست رسیده بود.هیچکس نمیتوانست رنجی را که سیاوش میکشید درک کند.
رفتارهایی پست، به خطر انداختن خوش نامی اش و دعوا با بهترین دوستش. آیا ارزشش را داشت؟ اصلا چرا اینقدر خودش را درگیر کرده بود؟
زندگی مثل همیشه جریان داشت، کلاسها، دانشجوها، همان درسهای همیشگی و همان اتفاقات روزمره اما این فضای درونی ماجرا بود که برای سیاوش سخت بود. دور شدن از #ذات، #روحیه و #اصل خودش..
🍂ادامه دارد....
به قلم ✍؛ میم مشکات
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️یک پاسخ منطقی و خوب به یک جمله تکراری
انسانیــــت، بهترین دینه؟🤔
اصلا دین بالاتره یا انسانیت؟
چرا انسانیت کافی نیــــست!؟
#بهخودمونبیایم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🍁لطفِ خدا🍁
📸در معتبرترین نقشهٔ ایران که انجمن جغرافیایی سلطنتی بریتانیا در سال ۱۸۹۲ در لندن منتشر کرده است، جزا
.
♨️ آغاز ساخت ۱۱۰ واحد مسکونی در جزیره ایرانی بوموسی
معاون وزیر راه و شهرسازی:
🔹در بحث واگذاری مسکن طبق ضوابط، اولویت با ساکنان جزیره است اما در اولویت بعدی هر فردی که متقاضی سکونت در این جزیره باشد میتواند در این جزیره صاحبخانه شود.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ ۱۱۱نفر از قصاص نجات یافتند
اژهای:
🔹در فاصله محرم تا اربعین پویش «به عشق امام حسین میبخشم» انجام شد.
🔹تاکنون ۱۱۱ مورد از قصاص نجات یافتند و بیش از ۴۰ مورد در دست بررسی است که ممکن است به این آمار اضافه شود.
🔹۳ هزار و ۷۴۸ نفر به واسطه این پویش از زندان آزاد شدند و ۶۶۳ نزاع دستهجمعی هم به صلح و سازش منتهی شد.
✍خیلی عالیه خدا خیرتون بده!
حالا بفرمایید با بعضی شرکتهای دلاری فروش و عمده دلار دارانی که با دخالت در بازار و عدم عمل به تعهدات ارزی ،باعث گرانی قیمت ارز و تنگ شدن معیشت مردم شدند چه برخوردی خواهید داشت؟
و آیا اساسا بنایی بر شناسایی و برخورد با این یاغیان را دارید؟
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♨️ معرفی جانشین سنوار به زودی
🔹خالد قدومی نماینده جنبش حماس در ایران: شهید سنوار شرایط کنونی را پیشبینی میکرد و برای پیشگیری از خلاءِ مدیریتی تدابیر لازم را اندیشیده بود.
#یحیی_سنوار
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
♨️ دولت خواستار توقف در ابلاغ لایحه عفاف و حجاب شد
مجتبی رحماندوست نماینده تهران در مجلس:
🔹علت تأخیر در ابلاغ لایحه عفاف و حجاب در خواست دولت از مجلس است. دولت از زمان تایید این لایحه توسط شورای نگهبان درخواستی مبنی بر تأخیر در ابلاغ داشت.
🔹البته نمیتوانم دلیل این درخواست دولت را توضیح دهم اما این فرصت دولت اکنون پایان یافته و طی چند روز آینده لایحه عفاف و حجاب ابلاغ میشود.
🔹در پاسخ به کسانی که میگویند دولت این لایحه اجرا نمیکند، باید عرض کنم، دولت تا کنون یک تخطی قانونی در خصوص انتصاب جواد ظریف داشته است که شما میبینید نمایندگان چگونه این تخلف را پیگیری میکنند و اکنون کار به مرحله شکایت در قوه قضاییه رسیده است. آیا کسی میتواند بگوید من قانون را قبول ندارم و اجرا نمیکنم؟ تنها کسی که این حرف را زد بنی صدر بود که حضرت امام در پاسخ فرمودند؛ «قانون تو را قبول ندارد»
🔹اگر دولت بخواهد لایحه عفاف و حجاب را اجرا نکند، مجلس سازوکاری برای پیگیری این موضوع دارد و میتواند وفق ماده ۲۳۴ قانون آیین نامه داخلی خود عمل کند، همانطور که در خصوص انتصاب ظریف عمل شد.
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
♥️🍃
❇️ قلقش دست خانومه💃
زن ها اگر شاد باشند خانه می تپد
زن ها اگر موهایشان را شکل دهند
اگر صورتشان را آرایش کنند
اگر لباسهای شاد بپوشند
زندگی در خانه جریان پیدا می کند
زن ها اگر کودک درونشان شیطنت کند
اگر شوخی کنند ، بخندند
اهل خانه را به زندگی نوید می دهند
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد
حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد
اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد
تمام اهل خانه را به غم کشیده است
آری زن بودن دشوار است
زنان ارمغان آور شادی
گذشت و خنده اند
یادمان نرود قلب خانه باید بتپد
آقای محترم؛ مواظب خانه ات باش‼️
#همسرداری_مومنانه
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🌷#متن بند ۲۹ استغفار🌷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۲۹-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ أَوِ اسْتَكْثَرْتُهُ أَوِ اسْتَعْظَمْتُهُ أَوِ اسْتَصْغَرْتُهُ أَوْ وَرَّطَنِي جَهْلِي فِيهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِين.
بند ۲۹: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که آن را کم شمردم یا زیاد، زیاد شمردم یا کوچک، یا این که نادانیم مرا در ورطه ی آن فروبرد، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
مداحی_آنلاین_ای_گل_بهارم_دلیل_انتظارم_جواد_مقدم.mp3
13.37M
#امام_زمان(عج)
🍃ای گل بهارم دلیل انتظارم
🍃لحظههای بی تو همیشه بیقرارم
🎙 جواد مقدم
👌بسیار دلنشین
#شبتون_امام_زمانی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
خدایا...
تمام هستے من نعمت توست
همہ از فضل و بذل و رحمت توست
نباشم گر ثناگوے تو ڪفر است
وجودم آیتے از آیت توست
با نام و یاد تو روزم را شروع میڪنم
❣الهے بہ امید تو❣
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
.
🍂در خانه ها نبودنت احساس می شود؛
خالیست جای عکس تو بین اتاق ها...
🍂برگرد بی تو کل جهان نامنظم است؛
خوش کرده ایم دل به همین اتفاق ها...
سلاممولایمن♥
#امام_زمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
سه شنبه شب✨
دلم در آرزوی دیدنت
گیرد بهانه😔
به سوی جمکرانت می شود هر دم روانه🕌
چه می شد که ز کویت یابن الزهرا💚
تو می دادی به ما قدری نشانه😔
💔 #سه_شنبه_هاى_جمكرانى
🌷 #اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
♥
گرفته دامن ما را شرار غیبت تو
جهنمی شده این روزگار غیبت تو
چگونه نام خودش را گدا گذاشته است
کسی که کار ندارد به کار غیبت تو
عجیب نیست که دیگر وفور نعمت نیست
نشستهایم در این شورهزار غیبت تو
هنوز مادر تو صبح و شام میگرید
برای مرثیهی گریهدار غیبت تو
چه عاشقان که ز داغ فراق دق کردند
چقدر سر که میآید به زار غیبت تو
تو بیکسی و کس تو نمیشود آقا
شدیم ما همگی شرمسار غیبت تو
بگو چه کار کند آنکه سوخته از هجر
بگو چه کار کند بیقرار غیبت تو
میآید آن سحری که به کعبه تکیه کنی
به کوی وصل میافتد گذار غیبت تو
اگر چه پیر شد عمه ز داغ کرب و بلا
قدش خمیده شده زیر بار غیبت تو
#مـهـدی_جـان
غمی به وسعت دریای بیکران دارم
هوای گنبد زیبای جمکران دارم💐🕊
#صلیاللهعليڪیـاصـاحبالــزمان
🥀 به یاد شهیدمدافعحرم سیدجواد اسدی
#اللّهُمَّصَلِّعَليمُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُـم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔅پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله:
✍️ مَن باعَ وَاشتَرى فَليَحفَظ خَمسَ خِصالٍ ـ وإلاّ فَلا يَشتَرِيَنَّ ولا يَبيعَنَّ ـ : الرِّبا، وَالحَلفَ، وكِتمانَ العَيبِ، وَالحَمدَ إذا باعَ، وَالذَّمَّ إذَا اشتَرى؛
💠 هركس فروشوخريد مىكند، بايد از پنج خصلت دور باشد ـ وگرنه، هرگز نبايد بفروشد و بخرد ـ : رباخوارى، سوگندخورى، عيبپوشى، بازارگرمى هنگام فروش، و بر سرِ مال زدن هنگام خريد.
📚 الكافی، ج۵، ص۱۵۰
#حدیث
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌حقایق مهمی درباره گناه
🎙 استاد عالی
در این کلیپ کوتاه استاد عالی مطالب مهمی درباره حقیقت گناه و آثار مخربی که در وجود انسان می گذارد مطرح مینمایند.
#بهخودمونبیایم
.........................
💠 کانال ترک گناه و تغییر عادت
@change_habits
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #قرآنی_که_نسوخت
👆چند روز پیش
بازار شادآباد تهران آتش گرفت اما روایت این شاهدان عینی از قرآنی که نسوخت در حالیکه همه چیز سوخته و جزغاله شد...
#کلام_خدا
@shahid_sajjadeffatii
#همسرداری_مومنانه
🍂🍃🍂
زوج های موفق اینگونه اند:
۱. وقتی یک اتفاقی میوفته درموردش باهمدیگه صحبت میکنن نه بابقیه
۲. تمرکزشون روی چیزای مثبت شریک زندگیشون هست نه فقط چیزای منفیش وبه جای این که دائمانقص های طرف مقابل روبه روش بیارن کمک میکنن تا خودارزشمندیش تقویت بشه
۳.برای کاری که برای هم دیگه انجام میدن تشکرمیکنن وهمیشه قدردان هم هستن واز کلماتی مثل وظیفته، میخواستی ازدواج نکنی استفاده نمیکنن.
۴.قبل ازاین که قضاوت اشتباه بکنن ازطرف طرف مقابل سوال میپرسن و خودشون قضاوت نمیکنن.
#سبک_زندگی_اسلامی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
♨️ نه به برندهای اسراییلی
👇👇👇
❌غذا و نوشیدنی❌
چی توز( cheetos)، دَنِت , دُل( Dole) , کیت کَت،نِسکوئیت،کافی میت، نِسله،گیگوز، پپسی،میراندا،فانتا،کوکا،کوکا زیرو،اسپرایت، سون آپ، اُلیپس، مگی،استار باکس،نپتون، KIWI ,
❌شوینده ها❌
،اُمو،دامستوس،پِرسیل،تاید،هِنکِل،فینش، پریل،سیف،وِرنِل،دِنتول،آریِل،
❌آرايشي و بهداشتی ❌
اورآل ،کِلییر، سی کی ،ویچی،پَنتِن،
سان سیلک ،اِستی لودِدر، پَمپِرز،پِریما،لوکس،داو،نیوآ،فا،ژیلت،
اورال بی،سیگنال،اُرکید (orkid)- بِیبی جانسون،وازلین( vasseline),هِد اند شولدر،رِکسونا،وییت،کالگیت،آکوآ فِرِش،لانکوم،گارنییِر،کوتِکس،ویکتوریا سِکرِت،boss,رِولون،
❌تکنولوژی❌
بِکو،آاِگِ، نوکیا، بوش، فیلیپس،زیمِنس،براون،تفال،دِل،
آی بی اِم،موتورولا،کُداک،،اینتِل،اچ پی،
❌پوشاک❌
دیزل،لی وایز،لی،ری بوک، پوما،آدیداس،نایک،بُس( BOSS),سی کِی،گوچی،لا کوست،شَنِل،دی اَند جی،گَپ،پولو،لوییس ویتون، کَت،لِگز،کالوین کِلِین،مارکس اِسپِنسِر،جورجیو آرمانی،
ژیوانژی،تیم برلند،
❌شرکت های فیلمسازی❌
هالییوود،دیزنی، والت دیزنی،کمپانی قرن بیست و یکم
❌خودروهای هیوندایی❌
🚫این شرکت ها درایران چون تحت لیسانس هستند مقداری از درآمدش به رژیم کودک کش وغاصب اسرائیل میرسه،
❌پس در کشتن کودکان غزه سهیم نباشید❌
#جهاد_تبیین
لطفا تامیتوانید این بنر رادرگروهها ودوستانتون پخش کنید،چون اون دنیا درقبال ریال پولی که میدیدواین محصولات راخرید می کنیدپاسخگو باید باشید🚫
#تحریم_کالای_صهیونیستی
@LASHKARENGELABI
15.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 میدونید معنی پپسی چیه⁉️
یهودیها با ما چه کردند؟! 😳😲😱
نوشابه با بدن ما چکار می کنه؟!!
ژلاتین حرام رو چطوری به خوردمون میدن؟!
رژلب ها و مواد آرایشی با چی ساخته میشن؟!
🚨 دیدن این کلیپ بسیـــــــــار ضروریست
#جهاد_تبیین
برای عزیزانتان هم ارسال کنید.
نکات خیلی جالبی از #طب_اسلامی هم در اینکلیپ هست
#تحریم_کالای_صهیونیستی
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
•~﷽~•
چله ۱۰۰ صلوات هدیه به شهدا📿🕊️
به نیابت امام زمان عج💚
✳️روز هفتم
شهید حسن باقری
شهید مجید صانعی ✨✔️
https://eitaa.com/shahid_moezegholami
May 11