eitaa logo
محمدعلی جعفری
6.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
265 ویدیو
0 فایل
صفحه شخصی محمدعلی جعفری ♦️ نویسنده ♦️ مؤسس محفل نویسندگان منادی ➡️ @monaadi_ir ⬅️ 📚 آثار: تاوان عاشقی، تور تورنتو، جاده یوتیوب، آرام جان، سربلند، عمارحلب، قصه دلبری، وزیر قلابی و... راه‌های ارتباطی: 🆔 @m_ali_jafari8 🆔 Instagram.com/m_ali.jafari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 مسابقه کتابخوانی 💶با ۱۰۰میلیون ریال جایزه نقدی ⏳مهلت شرکت در مسابقه: پایان اردیبهشت‌ماه ♨️شرکت در مسابقه: 🖇 https://b2n.ir/tavaneasheghi 🆔️ @m_ali_jafari
📣 جلسه مجازی نقد و بررسی کتاب 👤 با حضور نویسنده کتاب آقای محمدعلی جعفری ⌚️ جمعه ۲۲ اردیبهشت، ساعت ۲۱ 🔻 لینک نشست مجازی: 🌐 https://www.skyroom.online/ch/taalei/roshd @hamkhaniketab @shahideqods 🆔 @m_ali_jafari
📕مسابقه کتابخوانی 💶با ۱۰۰میلیون ریال جایزه نقدی ⏳مهلت شرکت در مسابقه: تا پایان خرداد ماه تمدید شد . ♨️شرکت در مسابقه: 🖇 https://b2n.ir/tavaneasheghi 📚 @shahideqods
♦️ بسم‌الله 📍 رفقای مشهدی! شنبه قدم به چشمم بگذارید دیدار تازه کنیم. یاعلی 🆔️ @m_ali_jafari
✨️ خانم آلاء، راوی کتاب تصمیم به برگشت گرفته بود. یکی دوبار هم بلیط ترکیه گرفت و تا پای پرواز رفت. آخر درست نفهمیدم گیر کارش چه بود که اجازه خروج نمی‌دادند. تا اینکه دوهفته پیش باخبر شدم رفته. باورم نمی‌شد. زنگ زدم. در دسترس نبود. پیام دادم. بعد از نصف روز دید. گفت یک ماه در مصر معطل شده و تازه رسیده . عکس غسان‌حیدر را فرستاد. پشت نیمکت کلاس دوم مدرسه‌اش. ✨️ شنبه صبح که تب بالا گرفت ته دلم لرزید برای غسان‌حیدر. برس‌نرس زادگاه مادری‌اش باید جنگ را تجربه کند. پیام دادم به خانم آلاء که حالتون خوبه؟ تا الان هنوز به نت وصل نشده. ✨️ شاید؛ این روایت ادامه دارد... 🆔️ @m_ali_jafari
📚 یک صفحه از کتاب 🆔️ @m_ali_jafari
شیخ شاندیزی دلداده فلسطین است و فعال در این حوزه. مسئول گروه فرهنگی شهیدالقدس در مشهد. به واسطه انتشار کتاب زلف‌مان به هم گره خورد. چند ماه پیش رفته بودم مشهد. پیام داد حالا که آمده‌ای پابوسی امام رضا جشن امضایی بذاریم برای کتاب؟ گفتم بذار. گفت: غسان و مادرش هم مشهدن؛ میان تو جلسه، ولی گمنام، حواست باشه. شیخ شاندیزی؛ به بهانه کادوی تولد غسان، سه روز مهمان‌شان کرده بود برای زیارت. بعد از جشن امضا رفتیم خانه شیخ. خانم شیخ؛ آش رشته پخته بود و کشک و بادمجان. غذای مورد علاقه خانم آلا. آن شب آخرین دیدارم بود با خانم آلا و غسان. امروز صبح با شیخ شاندیزی هم‌صحبت شدم و باز حرف از غسان شد. دل‌نگران بود و پیگیر. گفت خبری شد خبرم کن. یک ساعتی از همه کسانی که ارتباط داشتند با خانم آلا سراغ گرفتم. نمه‌نمه خبرها شد این: آخرین بار از طریق یکی از دایی‌های غسان در خارج از غزه باخبر شدیم خانه خانم آلا و پدرمادرش کامل تخریب شده؛ خودشان جان سالم به در برده‌اند، پناه گرفته‌اند گوشه‌ای از بیمارستان شفا. دلم لرزید. اگر رژیم کودک‌کش این بیمارستان را بمباران کند چطور؟! شاید؛ این روایت ادامه دارد... 🆔️ @m_ali_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از آخرین‌باری که خانم آلا جواب پیام دادند؛ هر روز باز خبر سلامتی می‌گرفتم. پیام‌ها دو خطی نمی‌شد و تیک آبی نمی‌خورد. روی اعصاب‌ترین وضعیتِ آدم منتظر در فضای مجازی! ولی این‌دفعه خانم آلا به همراه جوابِ "هنوز زنده‌ایم" این فیلم غسان حیدر را هم فرستادند. فیلمی که مقاومت‌شان را به رخ کشیدند! اتمسفر غزه چقدر زود بچه‌ها را مرد می‌کند! پ.ن: مخاطبين عزیزی که تازه به جمع ما پیوسته‌اید؛ غسان‌حیدر و مادر فلسطی.نی‌اش خانم آلا، چند سالی در ایران زندگی می‌کردند و تازه به غزه برگشته بودند! روایت زندگی پرفراز و نشیب خانم آلا را می‌توانید در کتاب بخوانید. شاید؛ این روایت ادامه دارد... 🆔️ @m_ali_jafari
☕️یک جرعه از کتاب 🆔️ @m_ali_jafari
آخرین خبر از خانم آلاء امروز پنجشنبه ۲آذر ۱۴۰۲ _ سلام علیکم، کجا هستید؟ اسرائیلی‌ها رفتند؟ + من آن را به بیمارستان دیگری واگذار کردم، اما به دلیل بمباران، صهیونیست‌ها ما را مجبور کردند بیمارستان دیگر را نیز ترک کنیم. هنوز هستند _ بیمارستان اندونزی بودید؟ + خانه من و خانواده‌ام ویران شد؛ همه‌چیز را رها کردیم و به جنوب نوار غزه رفتیم. از شفا به رنتیسی از رنتیسی به جنوب رفتیم. _ الان خان‌یونس هستید یا رفح؟ + اکنون ما در یک اتاق با خانواده‌ای زندگی می‌کنیم که ما را در اینجا در رفح پذیرایی کردند. از دیروز، بمباران اینجا شدید و بسیار وحشیانه بوده است! _ خدا رو شکر که سالم هستید! + غسان حالش خیلی بد بوده! در بخش مراقبت‌های ویژه در بیمارستان رنتیسی بود. اما ما از آنجا بیرون آمدیم و از بمباران بیمارستان فرار کردیم! _ زخمی شده یا از بمباران ترسیده؟ + به‌دلیل استنشاق باروت، خاکستر و مواد شیمیایی فسفر که به سمت ما پرتاب شد! شاید؛ این روایت ادامه دارد... 🆔️ @m_ali_jafari
🎉 نیوار برگزار می‌کند: جشن امضای اینترنتی کتاب 📍 با امضای (امضا به اسم سفارش‌دهنده انجام خواهد شد) 📌 ثبت سفارش: مراجعه به سایت نیوار https://nivaar.ir/کتاب-تاوان-عاشقی یا ارسال پیام به ادمین: @Nivaarbookstore 📅 مهلت ثبت سفارش: تا ۱۲ آذر ماه (امضا بعد از تاریخ فوق انجام خواهد شد) 📚 معرفی کتاب: کتاب تاوان عاشقی، روایت عاشقانه و پرالتهابی است از زندگی ۲ شخصیت به نام‌های «آلا» از غزّه و «خلیل» از شیلی. زندگی این ۲ در میانهٔ جنگ ۸روزهٔ غزه و اسرائیل به هم گره می‌خورد. نکته‌ی مهم درباره‌ی تاوان عاشقی این است که روایت این کتاب مستند و واقعی‌ست. 🆔️ @m_ali_jafari
📍 حاشیه‌های نوشتن را در تصاویر ببینید! 📌 ثبت سفارش: مراجعه به سایت نیوار https://nivaar.ir/کتاب-تاوان-عاشقی یا ارسال پیام به ادمین: @Nivaarbookstore 🆔️ @m_ali_jafari
روز اول آتش‌بس از خانم آلا پرسیدم: کجا سکونت دارید؟ _ جنوب غزه... رفح... وسط و شمال غزه خراب شده... جنوب هم خیلی خراب ولی بهتره... _ آینده‌تون چی میشه؟ _ کسی نمیدونه... حالا ما منتظر هستیم که جنگ تمام بشه تا به وسط غزه برگردیم... خونه نداریم... به دنبال چادر می‌گردم و در محل خانه ویران‌شده‌ام برپا می‌کنم و در آن زندگی می‌کنم... _در رفح، داخل اردوگاه هستید یا خانه مردم؟ _ من در مدرسه‌ای برای افراد آواره زندگی می‌کنم... خانه‌ای برای اجاره نیست... پول هم نداریم... بعد از آتش‌بس که موشک‌ها سمت رفح هم رفت دلشوره‌ام بیشتر شد. هر روز پیام می‌دادم. ایشان هم خیلی کوتاه جواب می‌داد. فقط می‌نوشتم: سلام! به این امید که تیک دوم بخورد و زود آبی شود. می‌نوشت: "علیکم‌السلام... زنده‌ایم... حسبی‌الله و نعم‌الوکیل..." همین! از دوشنبه هرچه پیام دادم تیک آبی خورد ولی جوابی نرسید. نیازی هم نبود. خوشحال بودم که یعنی هنوز زنده‌اند. و الان که دو روز است کنار سلامِ من تیک دوم نمی‌خورد! و منی که هی خودم را دلداری می‌دهم حتما نت‌شان قطع شده! شاید؛ این روایت ادامه دارد... 🆔️ @m_ali_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وسط جنگ ۸ روزه‌ی غزه و اسرائیل و گلوله بارون💣 ترور و تهدید پلیس مصر🚓 قاچاق ادم و محاصره⛓️ وقت عاشق شدن نبود‼️ اون هم عشق یه پسر اهل شیلی به یه دختر اهل غزه که تازه تو محاصره هم هست😢💔 آلاء ولی ایمان داشت که خلیل یه عاشق واقعیه🥺 📚کتاب زیبا‌ی تاوان عاشقی، روایت مستند و واقعیه از زندگی یک زوج که خوندنش یه تجربه‌ی فوق‌العاده است✌🏻 🔻، اولین کتابیه که در لیگ کتاب قراره بخونیم و در آزمونش شرکت کنیم. 🌐https://formafzar.com/form/6book 🆔️ @m_ali_jafari
30.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 گفتم: کاش یه پیج اینستاگرام می‌زدید و این روزای غزه رو روایت می‌کردید! 🔻 گفت: از صبح تا شب بیرونم، دنبال پیدا کردن آب و غذا. برق ندارم گوشی‌ام را شارژ کنم. وقتی هم روشن می‌کنم نت ندارم، اگرم باشه خیلی ضعیفه! 🆔️ @m_ali_jafari
🔻 در کتاب راوی از نوع نگاه بعضی از مردم غزه نسبت به ایران می‌گوید. از تأثیر رسانه‌های اس.رائ.یل و عربستان روی هم‌وطنانش. اینکه بعضی مردم غزه تصور می‌کردند موشک‌هایی که از سمت اسرائیل به سمت‌شان شلیک می‌شود را ایران تأمین می‌کند! این نکته را توی کتاب آوردم تا مخاطب اهمیت را لمس کند. بسیاری از مخاطبین توی این مدت می‌پرسیدند که این نگاه هنوز هم در میان مردم غزه وجود دارد؟ 🔻 این سؤال را از خانم آلا پرسیدم. همان شاهد عینی که دوباره برگشته بود به وطنش. امشب جواب داد. گفت: این نگاه تا ۷ اکتبر هنوز وجود داشت. ولی با شروع این جنگ فکر مردم عوض شد. آن‌ها دیدند که از کل دنیا، فقط حز.ب.الل.ه، حوثی‌ها و ایرانی‌ها حمایت‌شان می‌کنند! 🔻 پ.ن: عکس؛ خانه ویران‌شده خانم آلاء است. گفت: ۶۰۰دلار اجاره سه‌ماه آن را پرداخته بودم؛ دستِ‌خالی از ایران برگشته و تازه یخچال و گاز و وسایل خانه خریده بودم! 🆔️ @m_ali_jafari
✔️ نظر یکی از مخاطبین درباره کتاب 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسایه خلیل ساحوری(قهرمان کتاب ) در قم، پیام داد: ام‌غسان همه زار و زندگی‌اش در غزه نابود شده؛ کاش می‌تونستی بهش کمک کنی! پرسیدم: چه کمکی؟ گفت: پول! گفتم: مگه میشه رسوند دستش؟ گفت: بله! راهش را پیدا کردیم. از طریق دانشجویی فلسطینی که خانواده‌اش در غزه هستند. دوهفته پیش در جمعی خصوصی مبلغ کمی جمع شد و فرستادیم. چون از مسیر ارسال کمک اطمینان صددرصد نداشتیم عمومی اعلام نشد. الحمدلله کمک نقدی رسید و نتیجه را در فیلم می‌بینید. پ.ن: اگر می‌خواهید در مرحله دوم کمک به ام‌غسان شریک باشید به این شماره کارت واریز کنید.
5029081073794097
بانک توسعه تعاون به نام مهدی شاندیزی 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
سلام و نور گزارش آخرین وضعیت از کمک‌های شما عزیزان به 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
🇵🇸 این چند روز که جنگ کشیده شده به رفح؛ مخاطبین مدام پیگیر غسان و مادرش بودند. این اسکرین‌شات، آخرین خبری است که از ایشان دارم. امروز؛ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز مجتبی، برادر پست گذاشت و تولد غسان را تبریک گفت. تبریکی پر از غم و دلتنگی. به ام‌غسان پیام دادم عکسی از غسان بفرستد. این فیلم را فرستاد. گفت برایش جشن تولد گرفته‌اند. کیکی پخته‌اند بدون تخم‌مرغ، بدون هر افزودنی‌ای که طعمی به طعم آرد اضافه کند! گفت: مواد خوراکی در دسترس نیستند! پرسیدم: غسان چی رو فوت کرد؟ گفت: گوش‌پاک‌کن گذاشتیم به‌جای شمع! سکوت کردم. ام غسان تایپ کرد: هیچ هدیه‌ای برای غسان نیست؛ اما دلیل برای شادی و خوشحالی زیاد بود! فیلم را دوباره و سه‌باره دیدم. جشن تولد کودکی که آرزو می‌کند کاش جنگ به‌زودی تمام شود! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
🔻 روایت ام غسان، راوی کتاب از خوشحالی مردم غزه از عملیات موشکی وعده صادق ۲! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200
هدایت شده از نشر معارف
| 🔕چرا صهیونیست‌ها به این راحتی ما را می‌کُشند؟ چرا پدر بزرگم را کشتند؟ به چه حقی روی دیوارهای غزه می‌نویسند« عرب‌ها را با گاز اعدام کنید!» لعنت به اعتقادِ مزخرفِ زمین بدون مردم و مردم بدون زمین! دلم نمی‌خواست بمیرم!💔 باز هم فوبیای زیر آوار ماندن و ذره ذره جان کندن. انگار آن‌هانمی‌خواستند ما مُفت بمیریم، با زجر ما را می‌کشتند. تازه داشتم عاشق می‌شدم، تازه با خیال روبرویی با معشوق موهایم را فر می‌دادم و ترانه عاشقانه می‌خواندم …🍃 📌 کتاب را با ۲۰ درصد تخفیف از سایت نشر معارف، تهیه کنید🛒 https://nashremaaref.ir/product/441446/ _🔸🔹_ ‏📱@Nashremaaref_official
41.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال قبل، دست‌به‌دست هم دادیم و پولی جمع کردیم برای کمک به ام‌غسان. راوی کتاب . کسی که همان روزهای اول طوفان‌الاقصی خانه‌اش در بمباران غزه با خاک یکسان شد. در کمتر از یکسال شش‌بار خانه‌به‌دوشی کشید. بار آخر که کوچ کرد به خان‌یونس تصمیم گرفتیم پولی بفرستیم تا چادری بخرد که سقفی بالای سر داشته باشد؛ هرچند برزنتی، هرچند به بادی بند. سیل محبت شما بیش از انتظارمان بود. از ۲۰۰ میلیون بالا زد. پول‌ها که رسید دستش گفتیم همه به نیت شما هدیه کرده‌اند. مختاری برای خودت استفاده کنی، مختاری خیرت به بقیه هم برسد. قید رفاه حداقلی را زد. ایده چادرمدرسه را مطرح کرد. بقیه‌اش را در فیلم ببینید! 💥کانال محمدعلی جعفری👇 https://eitaa.com/joinchat/143917280C5518173200