eitaa logo
نوشته های من
268 دنبال‌کننده
237 عکس
184 ویدیو
59 فایل
قانع‌بہ‌همینےکہ‌دوچشمت‌بیناست؟ دلت‌چطور؟ محمّدحسیݩ‌مطھڕ؎ھستݦ🌱 @m_h_motahari [کپی‌‌مطالب‌باذکرنام‌وبی‌ذکرنام، جهت‌اعتلای‌کلمه‌ی‌اسلام واجب‌ مؤکده🕊] لینک کانال https://eitaa.com/m_h_motahari1 صفحه ویراستی https://virasty.com/m_h_motahari
مشاهده در ایتا
دانلود
مادربزرگ می‌گفت: وقتی‌که محمد، به خواستگاری عصمت آمد محمد همان اول شروع کرد و گفت: من پاسدارم؛ درآمد مشخصی ندارم صاحبخانه هم نیستم ماشین ندارم دوچرخه ای را با برادرم اشتراکی استفاده می‌کنیم معلوم نیست تا کی دزفول بمانم هرلحظه ممکن‌است اعزام شوم هرلحظه ممکن‌است خبر شهادتم را برایت بیاورند عصمت تازه اینجا بود که دید گمشده‌اش را پیداکرده‌است. @mhmm110
نوشته های من
مادربزرگ می‌گفت: وقتی‌که محمد، به خواستگاری عصمت آمد محمد همان اول شروع کرد و گفت: من پاسدارم؛ درآم
آدم‌های آن‌روز، عقل معاش نداشتند؟ به فکر درآمد هم نبودند؟ امنیت شغلی چطور؟ آینده روشن و مشخص چطور؟ چرا به هیچ چیز جز مبارزه فکر نمی‌کردند؟ اصلا آيا این ماجراها، واقعیت دارد یا افسانه‌های شاهنامه است؟ آدم‌های آن روز، همان پدرومادرهای ایثارگر ما، برای عدالت، اسلام، امنیت و آزادی، از آینده و شغل و امنیت و موقعیت گذشتند. اما این روزها بعضی‌ها، به بهانه‌ی برپایی عدالت و امنیت و آزادی، دزدی می‌کنند، هموطن می‌کشند، زنانمان را آزار می‌دهند و دروغ می‌گویند. آری ما با شما فرق داریم. @mhmm110
بی‌بی‌جانم🌱 ممنونم که این بی‌سروپا را وقت و بی‌وقت می‌پذیرید؛ تا کمی درددل کند تا کمی مزاحمتان شود تا کمی اوقاتتان را از "غلط‌کردم" هایش تلخ کند این بچه‌ی بی‌سروپا را بازهم بپذیرید... @mhmm110
-سرباز- از اربعین برگشته بود و برایم تعریف می‌کرد: هردفعه که با لباس روحانیت آمده‌بودم، کثیف شده بود و خراب شده‌بود؛ این‌دفعه برای راحتی خودم بدون لباس می‌خواستم بیایم. نمی‌خواستم در این سفر، عمامه همراهم بیاورم؛ لباس هایم را شستم و کنار گذاشتم و برای دو هفته با آن یاران ۵ ساله خودم خداحافظی کردم. با خیال راحت کوله را برداشتم و راهی ترمینال شدم. ظهر، اتوبوس برای نماز و نهار در ورودی خرم‌آباد توقف کرد و من کوله را برداشتم تا بعد نماز، نهاری را که از خانه آورده‌بودم، بخورم. همین که کوله را بازکردم، عمامه‌ای زیبا و بسته‌شده و آماده را دیدم و کاغذی که مطمئن بودم محمدعلی نوشته‌است؛ "محمدحسین‌جان‌داداشم! حیفه بخاطر بهونه‌هایی که بعدا بخاطرش پشیمون میشی، این لباس رو برای دوهفته بذاری کنار. قربونِ‌سربازامام‌زمان." @mhmm110
[یه‌دعامی‌کنم‌آمین‌بگیم] خدای‌من مارا با شهدای این روزها محشور کن @mhmm110
-ای‌کاش‌دراین‌ده‌سال- می‌گذاشتند حرف ما به گوش دانش‌آموزان برسد. و می‌گذاشتند حرف آن‌ها به گوش ما برسد. دست‌اندازهایی که در دولت اعتدال برای حضور حوزویان کارکشته در مدارس ایجاد شد. بودجه‌هایی که برای کارهای فرهنگی نیازداشتیم و از ما سلب کردند. برچسب‌هایی که بابت انتقادهای‌سازنده، به دوستانمان و اندیشمندان‌مان و دلسوزانمان زدند. حمایت‌هایی که از فیلم‌های مستهجن و شبکه‌های خانگی و پلتفرم‌های خارجی داشتند. و حمایت‌هایی که از برنامه‌نویس‌های خوش‌ذوق و بازی‌سازهای حرفه‌ای ما نداشتند. راهی‌که در دانشگاه و مدارس، برای ورود مربیان حاذق و اساتید متفکرِ حوزه برای بستند. آتش این‌روزهارا به‌پا کرده‌است؛ امروز و این لحظه و این شرایط که جوانک‌های فریب‌خورده، با افتخار آدم می‌کُشند و چادر می‌کِشند، میوه‌ی قطع اتصال حوزه و مدرسه است. @mhmm110
بی‌تو خواب‌وغذا‌وخانه‌وکاشانه‌وخوشی‌وآرامش به‌هیچ‌دردی‌نمی‌خورد بی‌تو خسته‌ایم‌ولی‌خواب‌به‌چشم‌نمی‌آید گرسنه‌ایم‌ولی‌میلی‌به‌غذانداریم درگوشه‌ای‌ازخانه‌ایم‌ولی‌آواره‌ی‌تو می‌خندیم‌ولی‌خیلی‌تلخ بگذارتاآراممان‌توباشی. بیاودستی‌روی‌سربچه‌هایت‌بکش... @mhmm110
نمی‌دانم چرا ولی مایلم امشب سوره مزّمّل بخوانم و برایتان از معارف عجیبش بگویم... البته اگه حال داشته‌باشم:)
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی‌فقط‌دیدن‌همین‌چنددقیقه،یه‌دنیاآرومم می‌کنه؛برای‌شمااینطور نیست؟ قربون‌حرمت‌ارباب؛که‌بیچاره‌هاروآدم می‌کنه♥️ @mhmm110
🖼 جنگ موبایلی با تهران روایت روزنامه‌نگار انگلیسی از نقش ربات‌های پنتاگون در اغتشاشات ایران @Farsna