زیست مدرن مبتنی بر نظام فکری سکولار، نخبگان جامعه را در شکوفایی حداقلی نگاه میدارد.
🔹وقتی که شناختشناسی مدرن، دایره علم معتبر تو را در #عقل و #تجربه محدود سازد، تو تنها به یافته هایی میتوانی اعتماد کنی که در قالب تجربه یا تعقل منهای #وحی جاداشته باشد.
🔹وقتی که انسانشناسی مدرن، #انسان را فقط در بعد مادی تعریف کند و بشناسد، و هیچ اصالت و پایداری و دوامی برای بعد معنوی و روحانی انسان قائل نباشد، از ظرفیت و افق عظیم و آینده تمام نشدنی که در انتظار انسان است، غافل مانده است.
🔹وقتی که جهانشناسی مدرن، خدا را در گوشه ای از کلیسا میبیند و او را مالک و حاکم و مولا و مدیر و قانونگذار عالم نمیداند، طبیعی است که وقتی وارد سیاست و فرهنگ و اقتصاد و تربیت میشود، مجبور است مفاهیمی مانند #عدالت و #آزادی و #حقوق و #رشد را آنطور که عقلش میفهمد تعریف کند و اجرا کند و با دنیایی از نواقص و نارسایی ها و ناکامی ها در تعریف و اجرا مواجه شود.
🔹وقتی که اخلاق و سیاست و حقوق مدرن، علومی منقطع از وحی شدند، مفاهیمی مانند خوبی و بدی، هنجار و ناهنجار، مطلوب و نامطلوب، با سلیقه بشری تعریف و تغییر پیدا میکند و در این بین، نمیتوانیم با حقیقت این مفاهیم روبرو شویم.
🔸ما با زیست فردی و اجتماعی و علمی و فکری و رفتاریِ مدرن، چشم خود را بر حقیقتی بسته ایم که بدون آن، نمیتوانیم عالم را بفهمیم؛ چه در عرصه سیاست و چه تربیت و چه اقتصاد و چه فرهنگ و این بلای بزرگی بود که در عهد رنسانس پایه گذاری شد و پذیرفته شد.
🔴اینجاست که #نخبه، هرچقدر هم ممتاز و پرتلاش و کارآمد و موفق باشد، در محدوده عقل و تجربه محصور میشود و اجازه ندارد حقیقت را با اتصال به داده های وحیانی خطاناپذیر و حضوری دریابد. به همین خاطر، هرچقدر که در نظامفکری مدرن، بدنبال #رشد و تربیت نخبه باشیم، بازهم نمیتوانیم زوایای فراوانی از رشد را برای او به ارمغان بیاوریم.
@m_h_motahari1