حتی دخترانی که حجاب درستی نداشتند. برخی می نشستند و مشغول خواندن
زیارت عاشورا میشدند.
نشستم کنار قبر. بعد از فاتحه سعی کردم آخرین خاطرات محمد را در ذهنم
مرور کنم.
از منطقه فاو که محمد را شناختم تا زمان شهادت را مرور کردم. برای من
عجیب بود. در هر عملیاتی که محمد حضور داشت و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
داشتیم. کار خیلی سریع و بدون مشکل پیش میرفت.
یاد قرارگاه مرکزی در فاو افتادم. محمد داد میزد و میگفت: بچه ها توسل
داشته باشید به حضرت زهرا سلام الله علیها و کار ما چقدر راحت انجام شد.
ً یاد شلمچه افتادم. آنجا هم همینطور. اصلا ّ وجود محمد با آن اخلاص، حلال
مشکلات بود.
یاد شب آخر افتادم. عملیات کربلای ده . یاد آرزوهای محمد. ماجرای افطاری
و دعای کمیل، ماجرای تصرف ارتفاعات، محمد آنجا دعا کرد و از خدا خواست
بدون تلفات ارتفاعات آزاد شود. و ما حتی یک شهید هم ندادیم!
یاد خواسته اش در مورد محل دفن افتادم. همه اینها یکی پس از دیگری در
ذهنم مرور میشد. محمد ایمان و اخلاص عجیبی داشت. خدا هم خواسته هایش
را اجابت کرد.
اما یک آرزوی دیگر هم داشت! دوست داشت مشکلات مردم را حل کند.
دوست داشت زیاد به سر مزار او بیایند. دوست داشت زیاد برای او فاتحه بخوانند.
حالا هم که اینجا شلوغ است!
نگاهی به اطراف کردم. جوانی به همراه همسرش در کنار من نشسته بود.
مشغول خواندن سوره یاسین بود.
چند دقیقه بعد برخواستند و رفتند. به دنبالش رفتم و جوان را صدا زدم.
پرسیدم: ببخشید، شما از بستگان شهید هستید. گفت: نه! باتعجب گفتم: شهید
تورجی را دیده بودید؟ پاسخش منفی بود.
گفتم: پس چرا اینجا آمدید. چرا سر قبر دیگر شهدا نرفتید؟
ُ جوان مکثی کرد و گفت: ماجرایش طولانی است. ما ساکن درچه در اطراف
اصفهان هستیم. مرتب هم برای عرض تشکر و ارادت به اینجا میآئیم!
تعجب من بیشتر شد. جوان ادامه داد: بنده در قضیه ازدواج خیلی مشکل داشتم.
هر جا میرفتم با در بسته مواجه بودم.
کار خیلی برایم سخت شد. یکی از بچه های مسجد ما توصیه کرد به سراغ شهید
تورجی بیایم. میگفت: مشکلات بسیاری از دوستان مسجدی با توکل برخدا و
عنایت این شهید برطرف شده.
بعد ادامه داد: شبیه من اینجا زیاد هستند.
هفته قبل شخصی را روی ویلچر آوردند. میگفت: ما در همسایگی گلستان
شهدا هستیم. اما تا حالا اینجا نیامده ام. در عالم خواب دیده بود نوری از گلستان به
سمت آسمان میرود.
این نور از يك قبر بوده! این شخص میگفت: در عالم خواب دقت کردم.
دیدم روی قبر نوشته شده یازهرا سلام الله علیها و این نور از این کلمه است. بعد به چهره
صاحب قبر نگاه میکند.
روز بعد او را آورده بودند گلستان شهدا از همه سؤال میکرد: روی کدام قبر
کلمه یازهرا سلام الله علیها نوشته شده؟
با مشاهده مزار شهید تورجی گفت: همین است. من چهره این شهید را در
خواب دیدم!
بعد ادامه داد: دوست عزیز این ماجراها زیاد است. ما نمیخواهیم با بیان این
مسائل اسطوره سازی کنیم. بلکه مهم کسب معرفت است. بسیاری از این شهدا
شبیه این شهیدتورجی هستند. همه در اوج معنویت بودند.
اینها نه تنها در بندگی خدا به کمال رسیدند. بلکه افتخار جهاد در راه خدا هم
داشتند. و خدا در قرآن برای مجاهدین اجر عظیم قرار داده.
برگشتم سر مزار محمد. آن جوان قشنگ حرف میزد. اما بنده خدا نمیدانست
ِ من بیچاره روزگاری را با این شهید سپری کردم.
اما حالا! ما کجا و شهدا کجا! با محمد خیلی حرف زدم. گفتم: آخرین خواسته
تو از خدا دستگیری از مردم بوده. تو به این خواسته ات رسیدی.
اما به حق رفاقتی که با هم داشتیم ما را هم کمک کن. ما آلوده دنیا شده ایم. اما
دوست داریم با شما باشیم. خدایا به حق این شهدا ما را یاری کن.
#سلام_بر_حسین_علیه_السلام
#ما_ملت_حسینیم
#محمد_رضا_تورجی_زاده
🆔 @m_setarehha
#حدیث_روز 🌺🌺🌺
🌸 امام على عليه السلام: 🌸
🍀 العادَةُ عَدُوٌّ مُتَمَلِّكٌ.
🍀 عادت، دشمنى است كه انسان را در تملّك خود دارد.
📚 غرر الحكم، ح 958.
🆔 @m_setarehha
13950809_18517_128k.mp3
2.26M
#مطالعه_کتاب. 🌺🌺🌺
در منزل من، همه افراد، هرشب
در حال مطالعه خوابشان مىبرد
همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند
رهبر انقلاب: من اين را مىخواهم عرض كنم كه :
در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هر شب در حال مطالعه خوابشان مىبرد.
خود من هم همينطورم.
نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد.
مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد،
كتاب را مىگذارم و مىخوابم.
همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است.
من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند.
توقّع من، اين است.
🆔 @m_setarehha
#نکات_ناب. 🌺🌺🌺
🌸 عواملی که باعث پر رنگ شدن عـشـق میان زوجین میشود؟!!!
🌿 هدیه خریدن
🌿 وقــت شنـاسی
🌿 خـوش ســخـنـی
🌿 رعایت آداباجتماعی
🌿 صداقت در گفتار و رفتار
🌿 منظم بودن و خوش لباسی
🆔 @m_setarehha
💠پرسش:
فلسفه ی نمازهای نافله چیست؟
✍ پاسخ:
نکته اول: بهجز نمازهاى واجب و يوميه، نمازهاى ديگرى هم وجود دارد كه انجام دادن آنها مستحب است. ازآنجاییکه اين نمازها، اضافه بر نمازهاى واجب است، به آنها نافله يا نوافل گفته مىشود (به معناى زيادى و افزون). اساس و اهميت نافله هاى مستحبى، به اين است كه جبرانکننده نواقص و كمبودهاى نمازهاى واجب است.
نکته دوم: در روايات و احاديث براي نمازهاي نافله فلسفه و علتهایی ذكر گرديده ازجمله:
الف - تكميل نماز واجب با نماز مستحبي
امام کاظم علیهالسلام میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَتَمَّ صَلَاةَ الْفَرِيضَةِ بِصَلَاةِ النَّافِلَة»؛ «خداوند بهواسطهی نمازهای مستحبی، نمازهای واجب را تکمیل میکند». (1)
ب – رسيدن به بالاترين درجات كمال
در حديثى به نام حديث «قرب نوافل» آمده است: راوى از حضرت صادق علیهالسلام و ايشان از جد بزرگوار خود پيامبر صلیالله علیه و اله و پيامبر از خداوند عزوجل چنين نقل نموده: «بهدرستی كه بنده من با نافله و كارهاى مستحبى قرب را میجوید تا اینکه او را دوست بدارم و هنگامیکه او را دوست داشتم گوش او میشوم كه با آن میشنود و چشم او میشوم كه با آن میبیند و زبان او میگردم كه با آن سخن میگوید و دست او میگردم كه با آن قهر خود را ابراز میکند». (2)
پی نوشت ها:
1. الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، ص: 42
2. الکافی، ج ۲، ص ۳۵۲
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110
🆔 @m_setarehha
#سیره_شهدا. 🌺🌺🌺
#داستان_زندگی_شهید_تورجی_زاده
#کتاب_یا_زهرا_سلام_الله_علیها
🌸 ادامه مطالب.......🌸
«« سوخته »»
« راوی شهید سیدمحمدحسین نواب»
تعریفش را از برادرم كه همرزم او بود زیاد شنیدم. یکبار هم نوارهایش را گوش
کردم. حالت عجیبی داشت.
از آنچه فکر میکردم زیباتر بود. نوایی ملکوتی داشت. بعد از آن همیشه در
حجره به همراه دیگر طلبه ها نوارهایش را گوش میکردیم.
بسیاری از دوستان مجذوب صدای او بودند. دعای کمیل و توسل او مسیر زندگی
خیلی از افراد را عوض کرد!
شب بود که به همراه چند نفر از دوستان دور هم نشسته بودیم. دعای توسل
شهیدتورجی در حال پخش بود. هر کسی در حال خودش بود.
ُ صدای در آمد. بلند شدم و در را باز کردم. در نهایت تعجب دیدم استاد گرامی
ما حضرت آیتالله جوادی آملی پشت در است.
با خوشحالی گفتم: بفرمایید
ً ایشان هم در نهایت ادب قبول کردند و وارد شدند. البته قبلا هم به حجره
طلبه هایشان سر میزدند.
سریع ضبط را خاموش کردیم. استاد در گوشه ای از اتاق نشستند.
بعد گفتند: ««اگر مشکلی نیست ضبط را روشن کنید!»»
صدای سوزناک و نوای ملکوتی شهيد محمد تورجي پخش شد. استاد
پرسیدند: اسم ایشان چیست!؟
گفتم: محمدرضا تورجی زاده.
استاد پس از کمی مکث فرمودند: «ایشان(در عشق خدا)سوخته است.»
گفتم: ايشان شهيد شده. فرمانده گردان يا زهرا سلام الله علیها هم بوده
استاد ادامه داد: ««ايشان قبل از شهادت سوخته بوده.»»
روحانی وارسته شهید سید محمد حسین نواب سال 1373در کشور بوسنی به شهادت رسیدند،روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
ادامه دارد.......
#سلام_بر_حسین_علیه_السلام
#ما_ملت_حسینیم
#محمد_رضا_تورجی_زاده
🆔 @m_setarehha
#حدیث_روز 🌺🌺🌺
🌸 امام صادق عليه السلام: 🌸
🍀 كلُّ مَنِ اِشْتَدَّ لَنَا حُبّاً اِشْتَدَّ لِلنِّسَاءِ حُبّاً.
🍀 هر کس بیشتر دوستدار ما (اهل بيت) باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت كند.
📚 بحار الانوار، ج 103، ص 227.
🆔 @m_setarehha