#یادداشت_های_یک_سرکنیز
پارسال، شب #نیمه_شعبان توی مدرسه "احیاء" داشتیم. نیمههای شب، کارگاهی با بچهها داشتم که عنوانش "ساهران یا ساحران" بود.
موضوعش این بود که امام زمان قطعا با _چوب جادو_ جهان را درست نخواهد کرد! که اگر قرار بود چنین معجزهای در دست داشته باشد، امیرالمومنین به داشتن آن سزاوارتر بود. او دقیقا همانقدر ذره ذره و گام به گام پیش میرود که عقل حکم میکند و پدرانش پیش رفتند و مردم همراهی خواهند کرد.
پس #جهان_موعود با سحر و جادو، یکباره به وجود نمیآید! باید برای ساختنش روزها کار کرد و شبها بیدار ماند و زحمت کشید و عرق ریخت... و *ساهر یعنی شبزندهدار!* 🌗
آنوقت از بچهها پرسیدم *به نظر شما همین الان، امام زمان کجا هستند!؟*
بعضیها کمی فکر کردند. اما بعضیها سریع و مطمئن جواب دادند و همه تقریبا همینها را گفتند: جمکران! مکه! کربلا!
گفتم یعنی او الان در یک مکان زیارتی، سر سجاده، در خلوت خودش در حال راز و نیاز است؟!
به نظرشان همینطور بود!
ادامه دادم: ما چرا اینجا هستیم؟! چرا از چند روز قبل برای این برنامه خودمان را به زحمت انداختهایم؟ چرا امشب کنار خانوادهمان نماندیم. چرا ترجیح ندادیم به جای سر و کله زدن با ۱۰۰ تا دانش آموز، در یک خلوتِ حال خوب کن، یا یک زیارتِ حسابی امشب را صبح کنیم؟!
*چون احساس ضرورت کردیم!*
دیدیم که دنیا خیلی آشفته و پرآشوب است. اگر یک حرکتی نزنیم و #نور را در زندگیمان پررنگ نکنیم، ممکن است راهمان را گم کنیم. یا دوستان و عزیزانمان در تاریکی زمین بخورند و آنها را از دست بدهیم...
ما چند شب است درست نخوابیدهایم، سفر نرفتهایم، زحمت کشیدهایم برای خوب کردن حال جهان اطرافمان!
*چرا فکر میکنیم او این دغدغه را ندارد؟
چرا او را منفعل و بی درد تصور میکنیم؟*
چرا نگاهمان به او که قرار است جهان را به لحاظ حکمرانی، اقتصادی، مذهبی و ... متحول کند، این قدر خوش خوشان و غیرواقعیست؟! بدون برنامه! بدون عمل!
برای همین نیست که از ایشان احساس دوری میکنیم؟!
او بیشتر از ما امشب در حال دویدن و سامان دادن و عرق ریختن نیست؟!
بچهها به فکر رفتند...
خودم بیشتر از آنها...
تا قبلش میدانستم که باید این تصورات غیر واقعی را زدود! اما به بیچارگی بعدش فکر نکرده بودم که قرار است هر صبح و شب او را در کدام فشار و بحران تصور کنم و رنج بکشم از بی فایدگی خودم و دست تنها بودنش... ⛅️
*امروز روز اول از سال جدید امامتشان بود!*
روز اول، روز چیدنِ دوباره است. مثل منِ معلم که اول مهر از نو همه چیز را می چینم و تا آخر سال را نگاه میکنم...
چه کارهایی باید بکنم؟ کدام فرآیندها را باید عوض کنم؟ کدام مسیرها را دوباره تکرار کنم؟ و از چه کسانی امسال کمک بگیرم!
آه
*از چه کسانی امسال کمک بگیرم؟!*
*روی چه کسانی میشود حساب کرد؟!*
اگر امروز را با این سوال پشت سر گذاشته باشد... دست کدام یک از ما بالا بوده در طول روز که: "من! من!"
*روی کدامیک از ما برای سال جدیدش حساب کرده است؟!* 💫
🍁 عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحِیطَ بِكَ دُونِیَ الْبَلْوَی (دعای ندبه)
بر من سخت است که تو را بدون من رنج و گرفتاری احاطه کند...
https://ble.ir/vaghtikhanemabeheshtmishavad
آقا چرا
نینیای گوگولی
و کله کچلتونو میارین
مسجد میذارین جلو آدم؟
آدم یادش میره نمازش قربه
الی الله بوده (الکی مثلا ینی
قبلش خیلی خالص
بودیم و ناخالصی
نداشتیم.😂)
خصوصا اینکه نینی هی از اون
پایین نگات کنه و لبخند بزنه
و با مُهر بازی کنه، آدم
دلش میخواد نمازش
زود تموم کنه فقط
بچه رو بچلونه.😭😂
(فقط حیف که
صاحابش اونجاس😶)
پ.ن: شوخی کردما،
اتفاقا بچههاتونو ببرین مسجد!
حتمنم ببرین،
نماز جمعه هم ببرین،
همه جا ببرینشون.😂
وای به حال مسجدی که
توش صدای بچه نباشه...
💔🥲
🤓 #بچه_فوضول
@bache_foozool
بالاخره پیداش کردم
همین«از شنبه هفته ی بعدی» رو😁
لعنتی جوووون میده واسه شروع همه چی
شنبه که هست
اول هفته که هست
اول ماه که هست
اول فصلم که هست
یعنی تاریخ همچین شنبه ی باب آغازکنی رو نزاییده بوده تا به الان😄
مثل شروع سال تحصیلی جدید
خدایا
قربون لطف و کرمت برم من
پایه اول رو که با موفقیت گذروندم و فارغ شدم ازش
امسالم که رفتم کلاس دوم
تازه با سرجهازی یه بچه ی پیش دبستانی😄😌
تابه حال دوم و پیش رو باهم نخونده بودم
خودت هوامونو داشته باش
بزار امسالم سایمون بالا سر بچه هامونو زندگیمون باشه ..
مارو دیوانه و وآواره ی صحرا و بیابون نکن🤪😓🤯😬😑🗣🧠🕟🛌📑🗒✂️📏📐✏️📝
#مامان بچه ها
﷽
----
خیال میکنی او به تو وصل شده -با یک طناب سرخِ عروقی،
خیال میکنی تو او را حمل میکنی،
او از تو تغذیه میکند،
او در تو غوطه ور است و دست و پا میزند؛
خیال میکنی!...
اما
به گمانم،
این تویی که به او وصلی!
او
تو را،
با آن طنابِ جاندارِ جریان دار،
محکم گرفته
و دائم،
میکشد بالا،
تا عرش، تا سرزمین ملکوت!...
این، آن طفلِ کوچک است که تو را در آغوش گرفته و،
صبح و شام،
حمل میکند و میگردانَد بین درختهای باغهای بهشت!
تو مهمان اویی در این ماهها!
تو از نورهای کشیده شده از آسمان تا او، تغذیه میکنی!
او تو را میخورانَد از عشق، از قُرب، از تقدُّس!
این تویی که در تمام این مدت، در دریای لطافت و معصومیت او غوطه وری و متمتع!
تویی که مستانه دست و پا میزنی در بیکرانِ نگاههای لطف و لبخندِ ربوبی!
تو با او وصلی
تو سوار بر بالهای آن فرشته ای
تو از او ارتزاق میکنی
تو غرقه در زلالِ اویی!
او
در تمام این ماهها
مهمان بهشت و ملکوت است
و تو،
به واسطه این اتصالِ جبرآلود،
هم سَفر و هم سُفره اویی...
.
این میهمانی های نُه ماههی باشکوه
بیهمانندترین و رشکآورترین هدیه گیتی است برای تو
گشت و گذارها و پروازهایت در بهشت،
بیش،
و قُرب و نورهایت پاینده باد!
.
.
#مادری_قرب_است
#مادری_حضور_است
#مادری_رشد_است
#مادری_نیمی_از_عرفان_است
#مادری_عروج_است
#مادرم_باافتخار ❤️
#مادری_خوشبختی_من_است !
🖋هـجرتــــــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_فقط_بامنبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادرانه ای
به مناسبت آخرین روز هفته دفاع مقدس 🦋
مادرستان؛ سرزمین مادرانه نوشتها
جایی برای اشتراک دلنوشتههای مادرانه
به ما بپیوندید 👇
https://eitaa.com/maadarestaan
✍ زنی که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش میبیند.
با تعجب از خدا میپرسد : بارالها، چگونه کودکی دارد اوکه بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
وحی می رسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت ، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
🤲با دعا سرنوشت تغییر میکند...
از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
🥰اين نوشته رو خيلي دوست دارم
ميان آرزوي تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
👌پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکي نگران وعده بعدي غذايش نيست، زيرا به مهرباني مادرش ايمان دارد.
اي کاش ايماني از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...🥺😔
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
کانال طعم زندگی😊👇
https://eitaa.com/joinchat/2226520107C68d3bdd90e
https://eitaa.com/maadarestaan
#مادر شدن مثل پروانه شدن است ...
باید که از پیله ی خودخواهی و راحت طلبی بیرون بیایی...
باید شاخه ی خشک و تکیده ی تک بعدی نگری را رها کنی...
باید بال فداکاری و محبتِ بی قید و شرط بازکنی ...
باید انعطاف پذیر و سهل گیر شوی...تا بتوانی بالا بروی ...
باید پرواز کنی...
پرواز کنی و دنیا را از زاویه ای که قبلا نمی دیدی ببینی ...
یککلام؛
اگر میخواهی مادری کنی ؛
باید رشد کنی تا بتوانی رشد بدهی.
......
و با تولد هر فرزند، گویی که تو نیز از نو متولد می شوی
و دنیای جدیدی را تجربه میکنی
و از اول رشد می کنی
و دوباره بزرگ می شوی
و فرصت های بی شماری برای بالا رفتن و اوج گرفتن بدست می آوری
و توانایی های جدیدی در وجود خودت می یابی
و تربیت می شوی.
#رشد
#مادری
#تربیت
#بهشت_همین_جاست
@beheshtinjast
@zgh217
مادرستان؛ سرزمین مادرانه نوشتها
اینجا، دنیا مادرانه است...
جایی برای اشتراک دلنوشتههای مادرانه
به ما بپیوندید
هدایت شده از نجات فرشته ها
چون تو او را نمیبینی نمیتوانی نابودش کنی...😔
#میخواهم_زنده_بمانم
https://eitaa.com/joinchat/2015166524Cef89c532aa
هدایت شده از خانواده چند فرزندی🇮🇷
بچه ها هم میتونند سازنده های خوبی باشند
اگر باور کنیم ...
امسال سومین فرزند کلاس اولی ام به مدرسه رفت ...
من فکر می کنم بعضی والدین از کلاس اول برای خودشون غول ساختند و وقتی میخواند به یکی از سختی های بچه داری اشاره کنند به داشتن بچه کلاس اولی هم اشاره می کنند ...
در حالی که مدرسه شروع گام اساسی استقلال و خودباوری هست
قراره بچه ها در این سن ، استقلال رو تجربه کنند
استقلال در یادگیری ، استقلال در خواندن و نوشتن و حتی استقلال در مواجهه با پیامد انجام ندادن تکالیف ...
ما فقط باید محیط رو آماده کنیم و اجازه بدیم او خودش بچینه و جلو ببره
#مدرسه
#کلاس_اول
https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi
خانواده چند فرزندی
﷽
بانو
قدم نورسیدهتان،
چقدر مبارک بود و هست و خواهدبود...
به اندازه همه زیباییهای جهان دوستتان دارم
اما راستش هربار که به شما فکر میکنم، قلبم مچاله میشود.
فکر میکنم که شما،
فداکارترین مادر روی زمين هستید!
برای اینکه ما بی رسول نشویم،
برای اینکه بشریت بی محمد نشود،
برای اینکه جانِ جانِ جهان حفظ شود،
برای اینکه فرزندتان به چهل سالگی، در حراء، مخاطبِ إقراء شود،
جدا شدن از نوزاد زیبای دلربای خود را پذیرفتید،
جدا شدن از پاره تنتان را،
جدا شدن از یادگار عشق خود را...
شیر نداشتن بهانه بود،
یک دنیا به شما بدهکار است بانو!
تک تک روزهایی را که میتوانستید محمد را در آغوش بگیرید
تک تک لحظه هایی را که میتوانستید همچون ما که به چشم های کودکمان خیره میشویم و غرق لذت و عشق میشویم، خیره شوید و لذت ببرید،
تک تک بوسه های نزده، لالایی های نخوانده، لبخندهای خشکیده، آغوش های خالی...
تک تک اینها را بشریت به شما بدهکار است!
و البته که معامله شما با خدا بوده است و ما کوچکهای فقیر را چه به بدهکاری...
طرف معاملههای سخت و سنگین، چه کسی میتواند باشد جز خدا؟
شبیه معامله مادر موسی
او هم برای حفظ نظام الهی و رسول خدا، به وحی خدا، پاره جگرش را به نیل انداخت. اما فراق آن مادر بیتاب را خدا خیلی زود خاتمه داد و کودک را به آغوشش بازگرداند...
بانو
من حتی نمیتوانم به این جدایی "فکر کنم" و بغض نکنم و اشک نریزم...
مادر باشی
آن هم مادر کودکی چون محمد
اما چون قرار است این کودک برای یک جهان پیامبری کند، و ارادههایی این را نمیخواهند،
او را بسپاری به بادیههای دور،
و روزها و شبها فقط در خیال، اول غان و غونش را بشنوی، بعد ماما گفتنش را جواب دهی، بعد تاتی کردنش را تصور کنی، بعد بوسه زدن هایش را حس کنی، بعد.....
آاااه
قلب سیاه و سنگین شدهی من که آتش میگیرد، از قلب روشن و لطیف شما، خدا خبر دارد!... و البته که حتماً خودش وسعت داده و صبر و رضا به پیمانه قلبتان ریخته و خودش مدام دلداریتان داده...
بانو آمنه
منتدار شماییم،
متشکر از شما؛
به نیابت از همه جهانیان میگویم!
از آنها که همان روزها محمدتان را دیدند و دلباخته حُسن و ملاحت و امانت و متانت و لطافت و کرامتش شدند، گرفته
تا همچون مایی که قرنها بعد، فقط وصف شنیدیم و خطی به کاغذی خواندیم و دلباخته شدیم...
#دلباختگی مان را بپذیرید.
و -به #مادرانگی خود- عمق و حرارتش را بیفزایید…
#مادرانه #برداشت_آزاد #رنجها #ابتلا
#جزاکم_الله_عن_الاسلام_خیرا
#صلواتی_برای_حفظ_نظام_و_انقلاب_محمد صلیاللهعلیهوآله
🖋هـجرتــــــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
😣 دیگه خسته شدی❓
😏از صبح که پا میشی باید بشوری و بسابی و غذا درست کنی و به بچههات برسی❓
☹️احساس میکنی عمرت هدر رفته و همش خرج شوهرت و بچههات شده❓
😊دوست داری بهترین احساس رو از زن بودن و مادر بودن داشته باشی❓
‼️ صبر کن..! 👇
💚 برای تغییر، هیچ وقت دیر نیست...
📣 #تربیتکده_آیین_فطرت برگزار میکند: دورِ پنجم دوره آموزشی_مطالعاتی«#چله_مادری»
😲 بیش از ۳۰،۰۰۰ ثبت نامی و ۹۷ درصد رضایت در چهار دورِ گذشته.(نظراتشون رو اینجا بخون)
👤 با نظارت و تدریس:
حجة الاسلام #محسن_عباسی_ولدی
✅ راستی کاملا رایگانه، تهیّه کتابهای دوره هم با تخفیف ویژهس و آخرشم گواهی شرکت در دوره میگیری.
🔹 پس تا دیر نشده بسم الله، ثبت نام کن:
ktft.ir/40
🌹 اگه دوست داری تو خوب شدن حال دیگران سهیم باشی، این پیام رو حداقل به ده پونزده تا از رفیقا و گروههایی که داری بفرست.
✍🏻 اگه مشکلی بود در خدمتیم:
🆔 @Madari40
🔰توضیحات بیشتر در کانال تربیتکده آیین فطرت:
https://eitaa.com/tarbiatkadeh
پا جای پای خواهرانش می گذارد...
فاطمه حسنا، دختر یک ساله و نیمه ام،
مقابل چشمانم گام بر می دارد!
به پاهای کوچکش می نگرم و به قدم های بلندش می اندیشم!
انگار همین دیروز بود که در مانیتور سونوگرافی، پاهای کوچکش را دیدم و صدای سونوگراف که گفت:
«مبارکه قدمش!دختره!»
و من برای بار چهارم دختری را در درونم می پروراندم!
بهار شد و فاطمه حسنا متولد شد و با تولدش باران رحمت الهی باز بر سقف خانهی مان باریدن گرفت؛ او بار دیگر طراوت بهار را به خانه آورد!
حالا من صاحب چهار دختر بودم و فاطمه حسنا صاحب چهار مادر!!
او سه خواهر داشت که هر کدام مادرانه به او عشق می ورزیدند!
مادران کوچکی که همیشه حواسشان به دختر کوچک خانه است! از آن روزی که به نوبت، مادرانه گهواره اش را تاب می دادند و برایش لالایی می خواندند تا امروز که دستش را در دست گرفته و گرد خانه می چرخند و آواز کودکانه می خوانند!
فاطمه حسنا، راه رفتن را، مستقل غذا خوردن را، آوازهای کودکانه را،مو شانه کردن و گل سر بستن را از خواهرانش آموخته و می آموزد!...
حتی قهر و آشتیش هم ترکیبی از قهر و آشتی خواهرانش شده!
فاطمه حسنا حالا تجلی خواهران بزرگترش شده!
او دقیقا پا جای پای خواهرانش گذاشته! ...
چه حکیمانه است این کلام:
«در خانواده های پر جمعیت و خوش جمعیت؛ کافیست وقت بیشتری برای تربیت فرزند بزرگتر بگذاریم، آن وقت بقیه به دنبال او گام بر می دارند،حالا کمی این طرف،آن طرف تر...»
✍آينــــــــــﮫ
#راز_تربیت
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
👌و خدایی که به شدت کافیست...☺️
#خدا
#بهشت_همین_جاست
@beheshtinjast
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید.
هدایت شده از پدرانه
✅ پسرها رو باید #پسرانه تربیت کرد، دخترها رو #دخترانه
🔻 به عنوان پدر و مادر باید مراقب باشیم که دخترانمان را دخترانه و پسرانمان را پسرانه تربیت کنیم.
🔸یکی از مشکلاتی که در بزرگسالان دیده شده این است که نمی توانند نقششان را به عنوان زن و مرد به خوبی ایفا کنند و علت آن، بهم ریختگی تربیتی و جا به جایی نقشی است که در دوران تربیت پذیری بچه ها وجود داشته است.
🔹مثلاً اگر مادر با پسرش دخترانه رفتار کند و درخواستهایی که از او دارد #دخترانه باشد به فرزندش یاد می دهد که از زیرِ بارِ کارهای مردانه فرار کند و این جا به جایی نقش ها، امروزه خانوادهها را به سمت فروپاشی می برد.
♻️حتی برخی از روانشناسان مهم غربی یکی از دلایل انحراف #خانواده را ناشی از همین موضوع می دانند.
حجت الاسلام تراشیون
#تربیت_فرزند #سبک_زندگی #خانواده
#پدرانه #مادرانه
💠 کانال پدرانه 👇
https://eitaa.com/joinchat/1401487819C58815cc5b3
هدایت شده از طب سنتی دکتر فاطمه مرادی🇮🇷🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا من هر چی اینو میبینم
سیر نمیشم؟!
سلاااام 🤗
امیدوارم صبحتون با خیر و خنده
شروع شده باشه!
@drfamoradi
هدایت شده از Fatemeh,Emadi
🍃اگـــر فرزند شما هم نوشـــتن تکـــالیف براش خیلی سختـــه 😫 یه جوری که انگار میخواد کوه 🗻 رو از جاش دربیاره😤
🍃 اگـــر دوســـت داری دلبنـــدت برای نوشتن تکالیفش حـــرص تو رو هم درنیاره😳🙈
🍃با من همراه شو 👍
لایو با
موضوع #مشق_بدون_اشک که
با حضور خانم دکتر نجفی منش
روز دوشنبه ۱۷ مهرماه ساعت ۹ صبح
که در گروه #مادر_ایرانی
برگزار میشه رو از دست نده.
❌بزن رو لینک👇❌
https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89
✅این پوستر رو برای مامان هایی که بچه مدرسه ای دارند هم بفرست😉🌹
💯عضو کانال پرورش نسل تمدن ساز با مدیریت خانم دکتر زهرا نجفی منش شو و از محتوای مفید این کانال بهره مند شو.👇
https://eitaa.com/joinchat/1670054016Ca1b358c444
🔴 #تکنیک_مدیریت_خشم
💠 بسیاری از پرخاشگریهای زن و شوهر به دلیل تفکر #باید و #نباید است. گاه همسران نسبت به یکدیگر انتظار بیش از حد دارند، و به این فکر میکنند که همسرم باید اینکار را انجام دهد و نباید اینکار را انجام دهد.
💠 تفکر باید و نباید را به👈 "بهتر بود و بهتر نبود" تبدیل کنید در طول هفته این تفکر باید و نباید را نسبت به همسرتان بشناسید و آن را بنویسید و به تفکر بهتر بود و بهتر نبود تبدیل کنید.
💠 وقتی از همسر علامه طباطبایی(ره) پرسیدند؛ که آیا علامه در منزل عصبانی هم میشدند؟ گفتند: اوج عصبانیت علامه این بود که در کمال آرامش میفرمود؛ اگر این کار میشد بهتر بود یا اگر این کار نمیشد بهتر بود.
روز طوفانی!...
بعد از نماز صبح آرام وبی صدا به رخت خواب میخزم تا مبادا خواب ناز کودکانم از چشمشان ربوده شود و خواب بر چشم من حرام!
چشمانم را میبندم که ناگاه مادر درونم صدایم میزند:
«پاشو صبحانه آماه کن! تغذیه مدرسهی دخترت، تکالیفش رو چک کن، پاشو،کلی کار داری!»
اخمی به مادر درونم میکنم و با هیس کشداری او را به سکوت وادار میکنم!
او هم با تاسف،«خود دانی» ای نثارم می کند و ساکت به خواب ناز فرو می رود؛ اما... گویا،سخنان و دل نگرانی هایش در من اثر کرده که گرمای چشمانم این چنین ترک منزل کرده!
بسم الله گویان از جا بر میخیزم و مشغول آماده کردن صبحانه میشوم!
نگاهی به تکالیف دخترم می اندازم و لبخندی از سر رضایت همراه با ذکر الحمدلله، بر لبم می نشیند! پای تکالیفش امضا میزنم:
«آفرین، سرباز امام زمان باشی، دخترم!»
...
همسرم و دخترم راهی میشوند؛ سفرهی صبحانه را تا نوبت بعدی و بیداری باقی فرزندانم جمع میکنم و در آرامش، مشغول مرتب کردن خانه میشوم!
گرمای خواب، باز سوار بر پلکم میشود و سنگینی خواب به سراغم میآید که ناگاه، جفت جفت و رنگ رنگ، چشم های دخترانم، با اشتیاقی کودکانه به من خیره می شود و صدای:
«سلام مامان صبح بخیــــــرِ!» اول صبحی شان، خبر از شروعی طوفانی میدهد!
به سوی خوابِ سوار بر پلکم، دستی به نشانهی خداحافظی، تکان میدهم و «بدرود تا شب» گویان بدرقه اش میکنم!...
سفرهی صبحانه باز گشوده میشود و قطار کارها باز سوت میزند!
با عجله کارها را انجام می دهم و نیمه خسته از کارها، راهی مدرسهی فرزندم میشوم...
مشغول یادداشت نکات معلمِ فرزندم، در دفترچه یادداشت میشوم که ناگاه، کلامی از معلم، اشک شوق بر چشمانم می نشاند؛
آری! این اسم دختر من است که با تقدیر و تمجید بر لبان معلم نشسته!
چه آواز خوش آهنگی بود طنین صدای معلم وقتی «نام دخترم» را به عنوان بهترین شاگرد کلاس میخواند!
با تعاریف و تمجیدهای معلم از فرزندم، ناخودآگاه، یاد امضای امروزم پای تکالیفش میافتم:
«آفرین، سرباز امام زمان باشی، دخترم!»
... و ناگاه یاد ایام بارداری و آن لحظه ای که که نذر سلامتی جسم و جانش، قرآن گشودم و این فراز، بر عمق جانم نشست، پیش از آنکه بدانم فرزندم دختر است!:
« رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي... فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَىٰ ... فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ: پروردگارا، من عهد کردم فرزندی که در رحم دارم از فرزندی خود در راه خدمت تو آزاد گردانم، این عهد من را بپذیر ... پس هنگامی که(مریم) متولدشد، گفت: پروردگارا، فرزندم دختر است!... پس خدا او را به نیکویی پذیرفت و به تربیتی نیکو پرورش داد!»
لبخند رضایت بر لبم نشست و اشتیاقی مادرانه بر قلبم جاری شد:
«خدایا؛ تو میدانی من فرزندانم را نذر ظهور کردم!... دخترانم را برای یاری امامم می پذیری؟
آیا همچون مادرِ مریم، مژدهی «فتقبلها ربّها» را به من هم میدهی؟
مژدهی خدمتِ فرزندانم در سپاه ظهور؟!»
...
همراه فرزندانم راهی خانه میشوم و باز قطاری از کارها...
چه روز طوفانیِ دلنشینی بود امروز!
تمام خستگی کارهای امروز که نه، تمام خستگی سالهای مادریم، بار بست و جای آن را دلگرمی و عزمی جدی برای تلاش در راه پرورش سربازان نسل ظهور، گرفت!
حالا دیگر ریخت و پاش ها، جیغ و دادها، کارهای خانه و کمک برای تکالیف و درس مدرسه و تک تک مادرانه هایم، در نظرم حکم زمینه سازی برای ظهور را دارد؛ نه بار وظایف روزمره!
خصوصا که شیرینی زحمات مادریم در این روز پر زحمت و طوفانی، همزمان شد با شیرینی طوفان الاقصی و روز پیروزی فرزندان حزب الله!
گویا این پیروزی مهر تایید و تاکیدی بود برای تلاش در راه پرورش سربازان ظهور!
*****
آری؛ به خاطر بسپریم:
طوفان الاقصی، حاصل زحمات سربازان و فرزندان اسلام بود؛ امروز را به خاطر داشته باشیم؛
ان شاء الله ظهور نزدیک است و سهم ما سرباز پروری...
فرزندانمان را نذر ظهور کنیم و خودمان را نذر فرزند آوری!
طوفان هایی از جنس نور در راه است، خود را برای آن روز آماده کنیم!
****
چه روز طوفانی دلنشینی و چه عطر دل انگیز ظهوری...!
✍آينــــــــــﮫ
#طوفان_الاقصی
#ظهور_نزدیک_است
#نسل_سربازان_ظهور
#نشر_با_منبع_زیباتر_است
لینک کانال ما در ایتا:
https://eitaa.com/Ayenehmadari
لینک کانال ما در بله:
https://ble.ir/ayenehmadari
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه نویس با حروف و اعداد برنامه می نویسد و یک برنامه ی کاربردی را می سازد؛
شیمی دان مواد مختلف را مخلوط می کند و یک ماده جدید می سازد؛
مهندس با محاسباتش طراحی می کند و یک ساختمان، دستگاه یا یک خط تولید را می سازد؛
جراح با دقت زیاد و مهارت و ابزار جراحی اش یک عضو را مجددا احیا می کند و می سازد؛
#مادر اما قرار است یک #انسان را بسازد!
میدانی تفاوتش در چیست؟؟
همه ی ساختنی های قبلی بی جانند.
می توانی هر طور که می خواهی شکلشان بدهی، اگر اشتباه کردی پاک کنی و از اول طرح بزنی...
بی جانند؛
هر تصمیمی برایشان بگیری همان می شوند، بی چون و چرا، بی مقاومت!
بچه اما حکایتش فرق دارد.
یک انسان است؛
یک موجود فهیم که از دوران جنینی اش احساسات واقعی مادر را درک می کند و واکنش نشان می دهد!
او کارش با یک اینتر حل نمی شود!
مثلا برنامه با ادب شدن را بنویسی، اینتر را بزنی و برنامه اجرا شود!....
تو با یک انسان طرف هستی که کشف میکند، میفهمد و تصمیم میگیرد و به شدت از #کنترل_گری تو گریزان است!
اگر جراح و مهندس و طراح و نقاش باید ساعت ها وقت بگذارند تا بسازند،
#مدیر_اداره_انسان_سازی، مادر را میگویم،
باید سال ها تلاش کند تا تار و پود شخصیت یک انسان را با ظرافت کنار هم ببافد، تا بعد از حداقل ۱۴سال یک وزیر کنار خود داشته باشد؛
یک فرد عاقل بالغ مسئولیت پذیر بامحبت دیندار....
آه که مادر برای نقش زدن گل هرکدام از این صفت ها بر روی فرش وجود او چه طرح ها که نکشید و چه چالش هایی که پشت سر نگذاشت!
می دانی رفیق اصلا اشتباه کردم که مادری را با این مشاغل مقایسه کردم، مادری خود سازنده ی همه ی این هاست.
مادری #ام_المشاغل است
و این هویت به فنا رفته در این جامعه باید به او باز گردد!
جامعه ای ابن سینا خواهد داشت که مادران ابن سینا پرور داشته باشد و لا غیر!
شاید اگر اینگونه به مادری نگریستیم، ساعت های بازی به جای حس کلافگی و بیهوده بودن و وقت تلف کردن، پی بردیم که یکی از مهمترین کارهای دنیا را انجام می دهیم.
شاید رها و آزاد در دنیای رنگ بازیش غرق شدیم و از بستنی های خربزه و قهوه و آلبالویی که با دستانش خلق کرده و تعارفمان می کند با جانمان چشیدیم و شیرینیش تا ابد زیر زبانمان خواهد ماند!
شاید فهمیدیم این رنگ های بی قاعده و بی نظم که روی صفحه کشیده شده اند، برای خود او اثر پیکاسو است! خبر از یک نظم درونی می دهد و گره هایی که یکی پس از دیگری طبق نقشه بر فرش شخصیتش بافته می شود!
#مادری_ام_المشاغل
#هویت_مادری
#مدیر_اداره_انسان_سازی
#ساختن_انسان_ساختن_جامعه
کانال مادران همدل👇
@madaranehamdel
مادرستان ؛ جایی برای اشتراک دلنوشتههای مادرانه
به ما بپیوندید 👇
https://eitaa.com/maadarestaan