تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
میلادی: Monday - 06 February 2023
قمری: الإثنين، 15 رجب 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها، 62ه-ق
🔹تغییر قبله از بیت المقدس به سمت کعبه، 2ه-ق
🔹خروج حضرت رسول از شعب ابی طالب
🔹شهادت امام صادق علیه السلام بنابر روایتی، 148ه-ق
📆 روزشمار:
▪️10 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️11 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️12 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️17 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
▪️18 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
مست تماشای دوست
ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسب رحلت زینب کبری سلام الله علیها نکته ای در زینب شناسی تقدیم میشود
انسان ها از دو طریق قابل شناخت هستند
اول سخن
دوم محبت
در باب معیار اول، امیر مؤمنان سلام الله علیه فرمود
الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
(نهج البلاغه، حکمت 148نسخه معجم)
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
یا در جای دیگر فرمود
تکلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه
( نهج البلاغه، حکمت 392
حضرت استاد علامه حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه میفرمود، معجزات دو قسم است
اول، معجزه فعلی که بیشتر عموم مردم طالب آن هستند
همان کار فوق طاقت بشری که از انبیاء علیهم السلام صادر شده مانند شق القمر بدست مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم لکن این دسته از معجزات برای ما یک امر تاریخی است و قابل شهود نیست.
دوم، معجزه قولي که عالمان و حکیمان طالب آن هستند
لذا رسول اکرم ص به دلیل رسالت ختمی مرتبت برو معجزه قولی قرآنی عطا شد تا همیشه برای صاحب خرد ناب قابل درک باشد (رک انسان کامل در نهج البلاغه)
دوم. محبوبیت انسانها
دومین راهکار شناخت عمق معرفت آدمها محبت آنان نسبت به چیزی است هرچه محبوب انسان عالی تر شخصیت او والاتر است
هرچه محبوب انسان پست تر شخصیت اونیز پست تر است
در این باره امیر مؤمنان سلام الله علیه نیز فرمود.
قیمه کل امری ما یحسنه (حکمت 81 نسخه معجم)
این دو حکمت از امیر مؤمنان سلام الله علیه خود از معجزات قولی آن جناب است شرح و بیان عظمت این دو جمله خود یک کتاب مفصل است
الغرض در شناخت حضرت زینب سلام الله علیها با این دو معیار، یک جمله ایشان به عنوان معجزه قولی آن بانوی ثانی کافی است حتی اگر چیزی دیگری از او نبود
او در حالی که غرق در مصیبت و اندوه حادثه عظیم و جانکاه کربلا بود که غالب انسانها از حمل این مصائب ناتوان هستند وقتی آن عنصر ناپاک لعین عبیدالله بن زیاد برای نمک زدن بر زخم بی شمار آن بانو گفت
کار خدا نسبت به برادرت در کربلا چگونه دیدی؟!!
او با حالت اقتدار در عین رضامندی شگفت انگیز از کارکرد خدای کردگار در جوابش فرمود
ما رایت الا جمیلا
(لهوف سید بن طاووس ص101و کتاب القارعه از نگارنده شرح خطبه حماسي زینب س در شام ص 37 و 52)
این جمله بسیار کوتاه شگفت انگیز حیرت انگیز از آن بانو، نشان از محبوب والای او و حکایت از عمق حکمت و دانایی اوست.
آری اگر او را در تراز انبیاء بدانی گزاف نیست بلکه برتر.
سلام و درود ما بر آن بانوی برگزیده برای ابلاغ فرهنگ عاشورا
لعن ونفرین بر مخالفان و معاندان او خصوصا یزید بن معاویه و یاران و پیروان او
15 رجب سالروز رحلت جانگداز زینب کبری سلام الله علیها
سید کمال الدین عمادی.
اﺯ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﺸﻮ...
ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﻧﺴﺖ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺸﻮ!
ﭼﻮﻥ ﮔﻨﺠﺸﮏﻫﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ...
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ...
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ!
ﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ،
ﻭ ﺷﺨﺼﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ!
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ،
ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ...!
(أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُون) (البقره/ 77)
(و آيا نمىدانند كه خدا آنچه را پنهان مىكنند، و آنچه را آشكار مىسازند، مىداند؟!)
خارج فقه کتاب خمس درس 22 دو شنبه 17 بهمن 1401
و این سخن ما: «موات و معادن از انفال است» مقصود ما این نیست که ائمة (ع) همه مردم را از تصرف در انها و آنها را از انان باز میداشتند، بلکه مقصود ما چیزی است که ذکر کردیم از اینکه زمام امر آنها در دست ائمه (ع) است، پس این نوع زمینها احیا میشوند و با اذن و نظر انان از انها بدون مزد طبق مصالح اسلام و مسلمين استفاده میشود.
چگونه اینگونه نباشد در حالی فرار از هرج و مرج نیز اقتضا میکند زمام املاك عمومي در دست ولي مجتمع قرار داشته باشد، با این بیان بطلان استدلال او (ره) به آيه شريفه و به شدت احتیاج مردم به معادن روشن گردید، زیرا خلقت انها برای مردم و شدت احتیاج انان به انها منافات ندارد که انها از انفال باشد، زیرا انفال – چنانکه دانستی – از اموال شخصي امام (ع) نیست، بلکه از اموال عمومي است، ولی زمام امر آنها در دست امام است و او هنگام احتیاج مردم به انها، انها را حبس نمیکند، بلکه آنچه را که مصالح مسلمين اقتضا کند رعایت میکند.
و اینکه معادن از انفال و به اختيار امام است، موجب عدم استخراج آنها نمیَشود، بلکه امام عالم عادل با کسی که انها را استخراج و از انها استفاده مینماید مقاطعه میکند، به گونه ای که به اسلام و مسلمين زیان نرساند، بلکه برای انان فایده داشته و پشتوانه آنان باشد.
مگر نمیبینی که زمینهای موات و بطون اوديه و کوهها و نیزارها همه اینها از انفال و برای امام است، در حالی که اینها در طول قرون و اعصار جدا مورد احتیاج مردم بوده است؟، پس معناي اینکه اینها برای امام است این است که زمام امر اینها در دست او قرار دارد و او به صورت مقاطعه و بدون مزد یا با مزد به مردم، بر اساس مصلحتی که در نظر میگیرد میسپارد، پس چه فرقی بين معادن و بين آنچه ذکر شد وچود دارد؟!
و اما قر ار دادن خمس بر کسی که ان را با تحقق شروطش استخراج کرده یا از جانب ائمه (ع) به عنوان عوض و حق اقطاع است، در این صورت خود این [جعل خمس] اذنی از آنان در استخراج آنها در برابر پرداخت خمس آنها است، و يا حكم شرعي الهي ثابت با فرض استخراج آنها با اذن آنان است، گرچه به سبب تحليل مطلق در عصر غيبت باشد.
و اینکه آن خمس به عنوان حق اقطاع باشد اقتضا نمیکند که به امام اختصاص داشته باشد و برای سادات مصرف نشود– چنانکه بعضی توهم کرده اند – بلکه تابع كيفيت جعل امام است، افزون بر آنچه که به زودی در جای خود بیان خواهیم کرد، از اینکه احتمال داده میشود که خمس همهاش حق وحداني ثابت برای خدای (متعال) و در طول آن برای رسول و در طول آن برای امام باشد، مثل انفال است.
نهایت اینکه اداره شؤون سادات از ان از سوی امام است، چنانکه بعضی از روايات آینده که در جای خود خواهد آمد گواه بر آن است.
و بالجمله: اقوي این است که معادن از انفال است، پس معادن نباید استخراج بشود جز با اذن خاص یا عام امام، و در عصر غيبت زمام اختيار انفال از جمله آنها معادن در دست حاكم اسلام با شرائطش است، چنانکه زمام امر خمس نیز همهاش در دست او است.
و تحليل مطلق انفال از جانب انان (ع) برای شيعیانشان با جواز دخالت حاكم شرعي در صورت بسط يدش منافات ندارد، زیرا ظاهر این است که مراد آنان (ع) توسعه برای شيعیانشان در مقابل خلفای جور بوده است.
و حكومت عادل عالم به مصالح اسلام و مسلمين برای همه مسلمانان در همه اعصار ضروری و چاره ناپذیر است، و زبان گشودن به اهمال چنان حکومتی در اسلام و عدم اهتمام به شأن آن روا نیست، زیرا با فقدان آن جمع مسلمانان پراکنده شده و ملت انان از هم پاشیده شده و كفار و اشرار بر آنان سیطره پیدا میکنند و اكثر قوانين اسلام مهمل و معطل مانده و جاری نمیشود.
و خمس همانا به کسی تعلق میگیرد که معادن را با جعل خداوند (متعال) یا با جعل ولي امر و تصرف او در آنها با اذن خاص یا عام او باشد.
آری، با این حال با احق بودن مالك شخصي زمین مملوكه بزای استخراج معدن موجود در ان اگر توانانیی از آن را داشته باشد و استخراج آن بر تصرف در آن توقف داشته باشد امتناعی ندارد، ولی در ان به صورت خاص اذن امام یا حاكم خاص یا عام باید مراعات شود، مانند انفال دیگر، ولی اگر دیگری ان را استحراج کند، در این صورت ملك مالك زمین شدن به صورت قهری جدا مشكل است، به دلیل آنچه تو دانستی از اینکه آن ملک خودش از انفال است، و تملك آن، افزون بر اذن امام، به قصد نیاز دارد.
حکم معادن در زمینهای مفتوحة عنوة
مسألة 9): اذا كان المعدن في معمور الارض المفتوحة عنوة التي هي للمسلمين فاخرجه احد من المسلمين ملكه |1|
|1| شرح: در کتاب «جواهر»، حکم قطعی شده است که اگر یکی از مسلمانان معدن را از زمین اباد استخراج نماید مالك آن میشود، او گفته است: «و لعله لانه بنفسه في حكم الموات و ان كان في ارض معمورة منها بغرس او زرع» (جواهر الکلام16: 24).
بررسی: ظاهر این است که اذن خاص یا عام ولي امر لازم است، چه بگوییم این [معدن] از انفال است، چنانکه ما ان را اختیار کردیم، و یا گفته شود تابع ملك است، چنانکه جماعتی آن را اختیار کردهاند، و وجه آن از آنچه پیش از این بیان کردیم آشکار میشود.
حکم معدن اخراج شده به دست غیر مسلمان
متن عروه: و عليه الخمس و ان اخرجه غير المسلم ففي تملكه اشكال |1| و اما اذا كان في الارض الموات حال الفتح فالظاهر ان الكافر ايضا يملكه و عليه الخمس . |2|
|1 شرح: اگر ولي امر مسلمين به او اجازه بدهد اشکالی ندارد، آری شيخ در «الخلاف» ذکر کرده است: "الذمي اذا عمل في المعدن يمنع منه فان خالف و اخرج شيئا منه ملكه و يؤخذ منه الخمس». [الخلاف2: 120 – 121 مساله 144].
بررسی: وجهی برای منع آن وجود ندارد، جز در جایی که معدن ملك مسلمانان یا امام باشد و ولي امر به او اذن ندهد، در این صورت وجهی برای قول به ملك آن وجود ندارد، اجمال سخن اینکه: وجهی برای جمع بين منع و بين ملك آن برای او وجود ندارد.
مگر اینکه گفته شود: معدن از مباحات و مشتركات است و ذمي مالك تكوينی فعل خود است، پس او مالك قهری نتيجه فعل خود میشود، ولی بر حاكم مسلمانان واجب است او را از توسعه مالش و گسترش ان باز دارد، تا سيطره و استيلای اقتصادی و سیاسی بر مسلمانان پیدا نکنند، چنانکه امروز مشاهده میکنیم.
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅دیدسکالیا، قرآن و سنت فقهی مسلمانان
گفتاری از هولگر زلنتین
✍️ ترجمۀ #ایمان_تاجی
نسخۀ کامل ویدئو (۱۴ دقیقه) در:
✔️آپارات دورنما ✔️یوتوب دورنما
🔹این ویدئو نسخۀ کامل گفتوگویی با هولگر زِلنتین، استاد فعلی دانشگاه توبینگن، است که با عنوان «سنت فقهی قرآن در بافت تاریخی» در ۲۰۱۳ منتشر شده است. زلنتین به ارتباط سنتهای فقهی قرآن با سنتهای دوران باستان متأخر پرداخته و به رابطۀ قرآن با «دیدسکالیا آپستلروم» (تعالیم رسولان)، متن مسیحیِ قرن سوم میلادی، توجه داده است. بهگفتۀ او، قرآن و دیدسکالیا متعلق به یک سنت فقهی مشترکاند و از دیدسکالیا میتوان برای فهم خاستگاه احکام فقهی قرآن بهره برد؛ البته این اشتراک بهمعنای وابستگی متنی نیست، زیرا قرآن بهعنوان بخشی از گفتوگوی جاری در اوایل قرن هفتم میلادی عربستان، مجموعهای از امور پذیرفتۀ آن زمان را با نگرش خود جذب کرده است. بهگفتۀ زلنتین، پیوستگی کاملاً مشخصی از دوران باستان متأخر، از طریق قرآن، تا سنت فقهی مسلمانان وجود دارد که میگوید خدا از ما میخواهد پاک باشیم اما نمیخواهد درگیر جزئیات شویم.
#هولگر_زلنتین
#دورنما_را_ببینیم