📖 اين كلام حكيمانه در #پاسخ كسى بيان شد كه از امام عليه السلام دربارۀ ويژگىهاى قبايل قريش سؤال كرد. امام عليه السلام نيز به سه قبيلۀ معروف آنها («بنو مخزوم»، «بنو عبد شمس» و «بنو هاشم») اشاره كرد و ويژگىهاى روحى و جسمى آنها را بر شمرد و در واقع به عنوان يك روانشناس ماهر در عبارات كوتاهى سجاياى آنها را بررسى كرد»؛ (وَ سُئِلَ عليه السلام عَنْ قُرَيْشٍ) .
نخست در پاسخ اين سؤال - سؤال دربارۀ طايفۀ قريش - از قبيلۀ «بنىمخزوم» سخن مىگويد و مىفرمايد: «اما بنى مخزوم گلهاى قبيلۀ قريشاند كه ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان #ازدواج كنيم»؛ (فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ، نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ، وَ النِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ).
«مخزوم» جد اين قبيله فرزند «يقظة بن مرة» بود و اين طايفه به پاكيزگى و برخورد خوب و حُسن معاشرت معروف بودند. امام عليه السلام نيز همين اوصافشان را ستود نه اوصاف معنوى و اخلاقى ديگر را و مىدانيم كه «ابو جهل» معروف، «وليد» و دودمان «مغيره» از دشمنان سرسخت #اسلام از اين قبيله بودند كه شأن نزول بعضى از آيات قرآن مسائل مربوط به آنها را تشكيل مىدهد؛ از جمله در شأن نزول آيات «ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً * وَ جَعَلْتُ لَهُ مٰالاً مَمْدُوداً ...» گفتهاند كه اين آيات دربارۀ «وليد بن مغيره» ى معروف است كه تصميم داشت با قرآن معارضه كند.
و آيۀ شريفۀ «ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَزِيزُ اَلْكَرِيمُ» دربارۀ «ابو جهل» نازل شده كه مذمت شديدى در اين آيات از هر دو به چشم مىخورد.
سپس امام عليه السلام به سراغ معرفى طايفۀ «بنى عبد شمس» مىرود كه «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنىاميه» از اين قبيلهاند، مىفرمايد: «اما طائفۀ بنى عبد شمس از همه بدانديشتر و بخيلترند»؛ (وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً، وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا). جملۀ «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» گاه به شكل مدح تفسير شده به اين گونه كه آنها داراى افكارى عميق و دورنگرند و نسبت به آنچه در اختيار دارند شجاعانه دفاع مىكنند و گاه به صورت دو وصف مذموم تفسير شده و جملۀ «أَبْعَدُهَا رَأْياً» يعنى دورترين قبايل قريش از حقّند و «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» به اين معنا تفسير شده كه آنها بخيلترين افرادند نسبت به چيزهايى كه در اختيار دارند.
آنگاه امام عليه السلام از بنى هاشم ياد كرده، مىفرمايد: «اما ما (طايفۀ بنىهاشم) از همۀ آنها به آنچه در دست داريم بخشندهتر و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتريم، #جمعيت آنها بيشتر و مكرشان فزونتر و زشتترند و ما فصيحتر و دلسوزتر و زيباتريم»؛ (وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ، وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ) . فصاحت بنىهاشم نمونۀ بارز آن در #پيغمبر_اكرم صلی الله علیه و آله و اميرمؤمنان عليهما السلام و خطبههاى #نهجالبلاغه و نامهها و كلمات قصار آن كاملاً نمودار است. #دعاى_عرفۀ #امام_حسين عليه السلام و دعاهاى #صحيفه_سجاديه نيز نمونههاى ديگرى از اين فصاحت بىبديل است.
خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود كه تا پاى جان ايستادند و همه چيز را براى حفظ اسلام در صحنههايى همچون #كربلا و غير آن فدا كردند. زيبايى صورت آنها در تواريخ كاملاً منعكس است. بذل و بخشش آنان در زندگى اميرمؤمنان علیه السلام كه هزار برده را با دسترنج خود آزاد كرد و در ركوع نماز، انگشتر گرانقيمتى را به سائل داد و آيه در مدح او نازل شد و در زندگى بانوى اسلام فاطمۀ زهرا عليها السلام كه پيراهن شب زفافش را به سائل تقديم كرد و در زندگى #امام_حسن عليه السلام كه در طول #عمر خود چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود و همچنين در زندگى #امام_صادق عليه السلام كه بخشى از اموال خود را به دست يكى از شيعيان سپرده بود تا اگر اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است. كوتاه سخن اينكه تاريخ اسلام كه به دست دوست و دشمن نوشته شده شاهد گوياى سخنان فشرده و پرمعنايى است كه امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميز خود بيان فرموده است.
🔰 عشایر؛ غیوران ایران زمین
🔻 رسانه KHAMENEI.IR در اطلاعنگاشت «عشایر؛ غیوران ایران زمین» خصوصیات و نقش مهم #عشایر در کشور را بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی در ۱۳ دیدار مرور کرده است.
📥 نسخه قابل چاپ👇
https://khl.ink/f/50645
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 #فیلم_نوشت | هدایت جامعه در ماجرای غدیر تضمین شد
📹 ببینید | رهبر انقلاب: به اعتقاد ما اهمّیّت مسئلهى خلافت و ولایت و حکومت اسلامى موجب آن شد که پیغمبر اکرم در آخرین ماهها، آخرین هفتههاى زندگى پُربرکت خودش، مردم را نسبت به این قضیّه آگاه و روشن کند. لذا بود که در حجّةالوداع که در سال آخر عمر پیغمبر و در سال دهم از هجرت انجام گرفت، پیغمبر اکرم یک خطبهى مفصّلى در خود حج، در منىٰ یا در مکّه ایراد کردند و وصیّتهایشان را براى مردم بیان کردند؛ بعد که از حج برمیگشتند، مابین مکّه و مدینه در نقطهاى به نام «غدیر خم» همهى مردم را جمع کردند؛ که در روایت هست که پیغمبر اکرم این نقطه را انتخاب کرد براى اینکه در این نقطه کسانى که از یمن یا از جاهاى دیگر آمده بودند، از قبایل مختلف جدا میشدند؛ اینجا جایى بود که همهى حجّاجى که از مکّه برمیگشتند، در اینجا مجتمع بودند. خود انتخاب این بیابان داغ و زمین سوزان و آفتاب جوشنده به خاطر این بود که اهمّیّت این مسئله روشن بشود. ۱۳۶۳/۶/۲۳
🏷 #بزرگترین_عید_برترین_تبیین
🌸 Farsi.Khamenei.ir
8.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | امیرالمؤمنین علیه السلام قله حکومت اسلامی
🔻 حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدّظله العالی: «#امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه آلاف التّحیّة و السّلام) یک قلهی مرتفع است؛ هم برای حاکم اسلامی و حکومت اسلامی، هم برای هر فرد مسلمان.»
🗓️ ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
🏷 #بزرگترین_عید_برترین_تبیین
📥 سایر کیفیتها👇
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50660
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۲۱
🏷️ ارزيابى کردار
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: چقدر فاصلۀ بين دو عمل دور است: عملى كه لذّتش مىرود و كيفر آن مىماند و عملى كه رنج آن مىگذرد و پاداش آن ماندگار است.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در ترغيب به بندگى) فرموده است: چه دور است بين دو عمل و كردار؛ عملى (نافرمانى) كه لذّت و خوشى آن بگذرد و زيان (كيفر) آن بماند و عملى (طاعت و بندگى) كه رنج آن بگذرد و پاداش و مُزدش بماند.
🇯 🇴 🇮 🇳
امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به تفاوت اعمال خيرى كه مورد رضاى خداست و لذات و هوسرانىهاى ناپايدار دنيا كرده مىفرمايد: «اين دو عمل چقدر با هم متفاوتند: عملى كه لذتش مىرود و عواقب سوء آن باقى مىماند و عملى كه زحمتش مىرود و اجر و پاداشش باقى است»؛ (شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَىٰ تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَ يَبْقَىٰ أَجْرُهُ) . در ميان كارهاى نيك و بد و اعمال حسنه و سيئه - با اينكه هر كدام جنبۀ مثبت و منفى دارند - اين تفاوت آشكار ديده مىشود؛ اعمال گناهآلود داراى لذتى موقتى و ناپايدار است كه به زودى زايل مىگردد ولى عواقب بد آن هم در دنيا و هم در آخرت دامان انسان را مىگيرد. مثلاً انسانى براى برخوردارى از لذتى آنى به شراب پناه مىبرد. ممكن است اين مادۀ مخدر ساعتى او را از غم و اندوه ته كند و در نشئهاى لذتبخش فرو برد؛ اما به زودى پايان مىيابد و آثار سوء آن در تمام اعضاى بدن او تدريجاً ظاهر مىشود و در آخرت نيز از شراب طهور بهشتى و نوشيدن آب كوثر محروم مىگردد. ولى به عكس، انسانى كه به سراغ بندگى خدا مىرود و در ميدان جهاد با نفس و جهاد با دشمن حاضر مىشود، هر چند با مشكلاتى روبرو مىگردد؛ اما اين مشكلات تدريحا از بين مىرود و اجر و پاداش دنيوى و اخروى آن باقى مىماند. اين همان چيزى است كه قرآن به آن اشاره كرده مىفرمايد: «مٰا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ مٰا عِنْدَ اَللّٰهِ بٰاقٍ» ؛ آنچه نزد شماست از ميان مىرود، و آنچه نزد خداست باقى مىماند». هوسرانى و شهوترانى همچون كفهاى روى آب است كه «فَيَذْهَبُ جُفٰاءً» ؛ سرانجام كفها به بيرون پرتاب مىشوند» و اعمال نيك همچون آب زلال كه به مصداق «وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَيَمْكُثُ فِي اَلْأَرْضِ» ؛ ولى آنچه به مردم سود مىرساند (\آب يا فلزّ خاص) در زمين مىماند» باقى و برقرار خواهد بود
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
59 - عاقبت به خیری
عبد صالح حاج یحیی مصطفوی اقلیدی که در سفر حج و زیارت عتبات مصاحبت ایشان نصیب شده بود نقل کرد که یکی از أخیار اصفهان به نام سید محمد صَحّاف ارادت و علاقه زیادی به مرحوم سید زین العابدین اصفهانی داشت و چون یک سال از فوت مرحوم سید زین العابدین گذشت شب جمعه ای آن مرحوم را در خواب دید که در بستانی وسیع و قصری رفیع است و در آن انواع فرشهای حریر و استبرق و ریاحین و گلهای رنگارنگ و انواع خوردنیها و آشامیدنیها و جویهای آب و خلاصه انواع لذایذ و بهجتهای موجود به طوری که مبهوت می شود و می فهمد که عالم #برزخ است و آرزو می کند که در آن مقام باشد .
پس به جناب سید می گوید شما در چنین مقامی در کمال بهجت و آسایش هستید و ما در دنیا گرفتار هزاران ناملایم و ناراحتی می باشیم ، خوب است مرا نزد خود در این مقام جای دهید.
جناب سید می فرماید اگر مایل هستی با ما باشی هفته دیگر #شب_جمعه منتظر شما هستم از خواب بیدار می شود و یقین می کند که یک هفته از عمرش بیشتر نمانده است پس سرگرم اصلاح کارهایش می شود، بدهی هایش را می پردازد و وصیتهای لازمه اش را به أهلش می نماید .
بستگانش می گویند این چه حالتی است که عارضت شده ؟ می گوید خیال سفر طولانی دارم .
بالجمله روز پنجشنبه آنها را با خبر می کند و می گوید روز آخر #عمر من است و امشب به منزل خود می روم. می گویند تو در کمال صحت و سلامتی هستی می گوید وعده حتمی است شب را نمی خوابد و تا صبح به #دعا و #استغفار مشغول می شود و اهلش را وا می دارد استراحت کنند .
پس از طلوع #فجر که به بالینش می آیند می بینند رو به قبله خوابیده و از دنیا رفته است، رحمة اللّه علیه.
... صحبت سر این بود که برای استعاذه چه لفظی بهتر است. عرض کردم لفظ استعاذه یک مساله است؛ ولی معنایش یک مسالهی دیگر است. آنچه مرا از شرّ شیطان نجات میدهد، پناه بردن به #ولایت حقتعالی و اهلبیت علیهمالسلام است.
🔸 #استعاذه، یعنی انسان خودش را بگونهای از درگیری با شیطان به ولایت رحمان و اهلبیت علیهمالسلام متصل بکند و مدد بگیرد؛ چون که خودِ همین درگیری کِسلکننده است مگر اینکه مدد و کمک با استعاذه برسد.
🔹 استعاذه فقط گفتن یک لفظ نیست. استعاذه یک توجه باطنی به ولایت حقتعالی و رفتن زیر یک پرچم سفید🏳️ و امن است. حقیقت استعاذه مهم است که انسان در این درگیری زیر چتر حق تعالی برود. آن وقت که خواست مصداقاً زیر چتر☂️ حق تعالی برود میبیند که باید زیر چتر اهلبیت علیهم السلام رفت. میبیند که اینجا قویّ و تأمین میشود؛ بالأخره یدالله و وجه الله به همین معنی است.
🔸 انسان آنجا احساس میکند توجه به #امیرالمؤمنین علیهالسلام چقدر انسان را تقویت میکند و یا گریه بر #سیدالشهدا چقدر انسان را سبک میکند و خودش یک نوع پناهبردن به ولایت حقتعالی است.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄