eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
70 - حیایی غریب و نیز مرحوم آقای بلادی فرمود یکی از بستگانم که چند سال در فرانسه برای تحصیل توقف داشت در مراجعتش نقل کرد که در پاریس خانه‌ای کرایه کردم و سگی را برای پاسبانی نگاهداشته بودم، شبها درب خانه را می بستم و سگ نزد در می‌خوابید و من به کلاس درس می رفتم و برمی‌گشتم و سگ، همراهم به خانه داخل می شد. شبی مراجعتم طول کشید و هوا هم به سختی سرد بود، به ناچار پشت گردنی پالتو خود را بالا آورده گوشها و سرم را پوشاندم و دستکش🧤 در دست کرده صورتم را گرفتم به طوری که تنها چشمم برای دیدن راه باز بود، با این هیئت درب خانه آمدم تا خواستم قفل در را باز کنم سگ زبان بسته چون هیئت خود را تغییر داده بودم و صورتم را پوشانده بودم، مرا نشناخت و به من حمله کرد و دامن پالتو مرا گرفت و فورا پشت پالتو را انداختم و صورتم را باز کرده صدایش زدم تا مرا شناخت با نهایت شرمساری به گوشه ای از کوچه خزید؛ در خانه را باز کردم آنچه اصرار کردم داخل خانه نشد به ناچار در را بسته و خوابیدم. صبح که به سراغ سگ آمدم دیدم مرده است، دانستم از شدت حیا جان داده است. اینجاست که باید هر فرد از ما به سگ نفس خود خطاب کنیم که چقدر بی حیاییم، راستی که چرا از پروردگارمان که همه چیزمان از او است نمی کنیم وملاحظه حضور حضرتش را نمی نماییم. امام سجاد علیه السلام در دعای ابی حمزه می فرماید : ( أنَا یا رَبِّ الَّذی لَمْ اَسْتَحْیِکَ فِی الْخَلاءِ وَ لَمْ اُراقِبْکَ فِی الْمَلاءِ اَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّهِ حَیائی مِنْکَ جازَیْتَنی ) . چرا انسان از خدا حیا نکند. از شنیدن این داستان باید انسان از حال خودش و کمیِ حیایش خجل و شرمسار باشد زیرا جائیکه حیاء سگی از صاحبش تا این حدّ باشد که از شدت حیاء بمیرد در حالیکه صاحبش تنها خوراک او را تأمین میکرده است آن هم به انداختن استخوانی یا قطعه نانی - پس حیاء فرزندان نسبت به پدرها و مادرها تا چه حد باید باشد؟ درحالیکه و نه تنها خوراک فرزند را تأمین مینمایند؛ بلکه پوشاک و مسکن و پرستاری و معالجه دردها و برطرف کردن احتیاجات و از همه مهمتر او را به عهده دارند. از پدر و مادر بینهایت بالاتر، حضرت آفریدگار است که اصل تمام نعمتها و احسانها از او است و پدر و مادر را هم او مسخّر فرموده است - پس حیاء ما نسبت به پروردگار خود تا چه حد باید باشد؟ اینجا است که انسان باید بر حال خود زاری کند و نفس خود را مخاطب سازد و بگوید: ای کمتر و پست تر از سگ، چرا ملاحظه حقوق پدر و مادر و سایر وسائط تربیت و إنعام و بخود را نمینمائی؟ چرا از تقصیرات خود در برابر آنها حیاء نمیکنی و از این بدتر ای نفس سرکش چرا از پروردگارت که همه چیزت از او است در خلوت و جلوت حیاء نمیکنی و ملاحظه حضور آن حضرت را نمینمائی؟ اقلاً اقرار به بیحیائی خودت بکن و بگو، پروردگارا، منم آن بنده سر به زیر تو که از تو حیاء نکردم در پنهانی و تنهائی و ملاحظه حضور تو را ننمودم، در آشکارا و با مردمان. و چون خود را از بساط خداوندی دور و از خوان احسان او محروم و از جوارش مهجور میبیند بگوید: شاید به سبب کم حیائی من را مجازات فرموده ای. بحثی لازم پیرامون حیاء از آنجائیکه نظم حیات اجتماعی بشری در این عالم و تأمین ابدی انسانی در سرای دیگر، وابسته به صفات کمالی حیاء است، چنانچه دانسته خواهد شد سزاوار است در این مقام حقیقت حیاء و اهمیت و موارد آن یادآوری شود، مخصوصاً که در این زمان صفت حیاء در افراد اجتماع کم بلکه رو به زوال است بویژه در میان زنان با اینکه خداوند برای جلوگیری از فساد حیاء زن را ده برابر مرد قرار داده است ولی متأسفانه در این دوره، حیاء بیشتر زنان کمتر از مردها شده و لذا مفاسد هم روز به روز رو به افزایش است و گویا همان زمانیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قیامت برپا نمیشود تا وقتی که حیاء از کودکان و زنان برود. علیه السلام میفرماید حیاء و با هم و به یک رشته بسته اند. یکی از آنها رفت دیگری نیز برود. علیه السلام نیز میفرماید کسی که حیاء ندارد ایمان ندارد. حیاء چیست؟ حیاء خوی و غریزه ایست در انسانی که هر کاری را زشت و ناروا دانست از بجا آوردنش ناراحت میشود و به واسطه این غریزه و فطری است که از کارهای زشت خودداری میکند. مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی در کتاب ردّ بر مادّیین مینویسد به سبب صفت شریف حیاء، حقها أدا میشود و از حدود تجاوز نمیگردد. چنانچه بواسطه حیاء است که شخص رعایت حق پدر و مادر و رحِم و استاد و حق هر احسان کننده به خودش را رعایت میکند و و پیمان شکنی و خُلف وعده و رد سائل نمینماید و نیز بواسطه حیاء است که از فحشاء و منکر و هر چه بر انجامش سرزنش و ملامت میشود ترک میکند.
مى‌دانيم عبادات نيز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه‌اش اشاره به عبادات بى‌روح و كم‌نتيجه يا بى‌نتيجه كرده مى‌فرمايد: «چه بسيار روزه‌دارانى كه از روزۀ خود جز گرسنگى و تشنگى بهره‌اى نمى‌برند و چه بسيار شب زنده دارانى كه از قيام شبانۀ خود جز بى‌خوابى و خستگى ثمره‌اى نمى‌گيرند. آفرين بر خواب هوشمندان و افطارشان»؛ (كَمْ‌ مِنْ‌ صَائِمٍ‌ لَيْسَ‌ لَهُ‌ مِنْ‌ صِيَامِهِ‌ إِلَّا الْجُوعُ‌ وَ الظَّمَأُ، وَ كَمْ‌ مِنْ‌ قَائِمٍ‌ لَيْسَ‌ لَهُ‌ مِنْ‌ قِيَامِهِ‌ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ‌، حَبَّذَا نَوْمُ‌ الْأَكْيَاسِ‌ وَ إِفْطَارُهُمْ‌) «سَهَر» (بر وزن سفر) به معناى شب‌بيدارى و «عَناء» به معناى رنج و تعب است. همان‌گونه كه در بالا اشاره شد عبادات، ظاهرى دارد و باطنى يا صورتى و سيرتى؛ صورت عبادات افعالى است كه در ظاهر بايد انجام شود؛ ولى باطن آنها فلسفه‌هاى تربيتى است كه نتيجۀ آن الى الله است. براى رسيدن به اين نتايج، به شكل عبادات كافى نيست؛ بلكه توجه به آن نيز لازم است. مثلاً در نماز اگر نباشد و انسان اذكار و افعال آن را در حالى بجا آورد كه فكر او مشغول برنامه‌هاى دنياى مادى اوست به يقين از نتايج تربيتى آن كه باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منكر) و قرب الى اللّٰه (الصَّلاةُ‌ قُرْبانُ‌ كُلُّ‌ تَقِىٍّ‌) و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند. همچنين روزه برنامه‌هاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى و نوشيدنى و بعضى ديگر از لذات نفسانى دارد و فلسفه‌اى كه عبارت از تقويت و اراده و مبارزه با هواى نفس و شيطان است كه اگر آنها حاصل نشود نتيجۀ روزه كه است: «لَعَلَّكُمْ‌ تَتَّقُونَ‌» حاصل نمى‌گردد و انسان را از عذاب الهى باز نمى‌دارد و سپرى در برابر آتش نمى‌شود. به همين دليل در روايات اسلامى تأكيد زيادى بر آداب نماز و روزه و ساير عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تكليف به درجۀ قبولى در نزد پرورگار برسد.
🔚 سرانجام امام عليه السلام بعد از ذكر اين اوصاف كه حتى ذكر آنها روح‌پرور و نشاط‌آور است، مى‌فرمايد: «آنان خلفاى الهى در زمين اند و دعوت كنندگان به سوى آئينش. آه آه چقدر اشتياق ديدارشان را دارم»؛ (أُولَئِكَ‌ خُلَفَاءُ‌ اللَّهِ‌ فِي أَرْضِهِ‌، وَ الدُّعَاةُ‌ إِلَى دِينِهِ‌. آهِ‌ آهِ‌ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ‌!) آرى آنان نمايندگان خدا بر روى زمين و مصداق اتم آيۀ شريفۀ «إِنِّي جٰاعِلٌ‌ فِي اَلْأَرْضِ‌ خَلِيفَةً‌» و پرتوى از آيۀ شريفۀ «وَ دٰاعِياً إِلَى اَللّٰهِ‌ بِإِذْنِهِ‌ وَ سِرٰاجاً مُنِيراً» محسوب مى‌شوند و به همين دليل امام عليه السلام كه خود مصداق اعلاى اين اولياى الهى است مشتاق ديدارشان است. هنگامى كه سخن به اينجا رسيد و امام عليه السلام پيمانۀ وجود «كميل» را از اين كلمات نورانى و مفاهيم روحانى و عرفانى پر كرد به «كميل» دستور بازگشت داد و فرمود: «اى كميل! (همين قدر كافى است) هر زمان كه بخواهى باز گرد»؛ (انْصَرِفْ‌ يَا كُمَيْلُ‌ إِذَا شِئْتَ‌) اين تعبير نشان مى‌دهد كه امام عليه السلام همراه «كميل» باز نگشت و همچنان در آن بيابان خاموش و خالى مدتى ماند. شايد مى‌خواست با خداى خود كند يا سخنان بيشترى بگويد كه پيمانۀ وجود «كميل» با آن همه عظمت، گنجايش آن را نداشت. تنها خدا مى‌داند و آن امام بزرگوار كه در آن لحظات بر مولا چه گذشت. ابن ابى‌الحديد در شرح نهج البلاغۀ خود در پايان اين سخن مى‌گويد: اين كلام امام عليه السلام كه به «كميل» مى‌گويد: «هر زمان كه مى‌خواهى باز گرد» از لطيف‌ترين كلمات و بهترين آداب است، زيرا آمرانه نمى‌فرمايد برگرد، بلكه مى‌گويد: هرگاه بخواهى، تا بدين وسيله «كميل» را از ذلت تحت فرمان بودن به عزت و اختيار برساند. به راستى مجموعۀ اين كلام امام عليه السلام دست هر خواننده و شنونده‌اى را مى‌گيرد و به سوى عالمى مملوّ از و نور مى‌برد. صفات اولياى خدا و پيشگامانِ‌ راه تقرب به پروردگار را در عباراتى كوتاه و بسيار پرمعنا شرح مى‌دهد و چيزى را در اين زمينه فروگذار نمى‌كند تا كسانى كه آمادۀ پيمودن راهند، در اين مسير قدم بگذارند و با هدايت‌هاى الهى كه بر زبان اين بندۀ خاص پروردگار جارى شده به سوى مقصد يعنى الى الله پيش روند.
⬅ هان ای برادر عزیز و گرامیم،که خدای شما را در طاعت خود موفق بدارد؛ آگاه باشید! متوجه و هوشیار باشید که ما در قرقگاه داخل شده ایم و همانگونه که در زمین های حرم باید از محرمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالی که جرم نیست در آنجا جرم محسوب می شود ، 👈 در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی محسوب می شود چنین است و باید با هوشیاری و مواظبت در آن وارد شد، به همان نحو که در قرقگاه مکانی که حرم است، انسان به کعبه 🕋 نزدیک می شود؛ در این ماه ها هم که قرقگاه زمانی است، انسان به مقام می رسد؛ پس چقدر نعمتهای پروردگار بر ما بزرگ و تمام است ؟؟؟ و او هرگونه نعمتی را بر ما تمام نموده است؟؟! ╭═══════๛- - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth │✨ @Nafaahat │ 📖 @feqh_ahkam │ 💌 @arame_janam │ 📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -