#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا_س
#سبک_بهونه
#ای_همسرغریبم
🌹🌹
✅بنداول
ای همسرغریبم
زهرای قدکمونم
چه زودتوپیرشدی خانومم
ای زهرای جوونم
🌹
ازمن چرا رومیگیری
یه دست به پهلو میگیری
یه دست به بازو میگیری
🌹
یاسِ جوونم زهرا
قامت کمونم زهرا
🌹
یافاطمه یا زهرا
✅بنددوم
بگومیون کوچه
چه ماجرایی بوده
بگوچرارخِ تو اینقدر
سیاهه و کبوده
🌹
ازچه چنین افسرده ای
ای یاس من پژمرده ای
گویاکه سیلی خورده ای
🌹
بود و نبودِحیدر
یاسِ کبودِحیدر
🌹
یافاطمه یازهرا
_
✅بندسوم
وقتی که مونده بودی
میونِ درب ودیوار
محسنِ من فداشد اونجا
ازنوکِ ضربِ مسمار
🌹
ازلگدِاون بی حیا
افتادی زیرِدست وپا
ناله زدی فضه بیا
🌹
تاپشتِ درافتادی
گفتم دیگه جون دادی
🌹
یافاطمه یازهرا (س)
کربلایی مجیدمرادزاده
#زمزمه_واحد_زمینه_شورفاطمیه
#چل_نفر_مزدور
☑️بند اول
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
چل نفر مزدور
میزدن لگد به در با تموم زور
پشت در فاطمه بود با تنی رنجور
با تنی رنجور
کنده شد از جا
بس لگد به در زدن کنده شد لولا
میخ در شد آشنا با تن زهرا (س)
خونه ی مولا
فاطمه رفت از حال، بین درب و دیوار
میونه شعله ها، از داغی مسمار
به تن نحیفش، شعله ها زد شرر
کشته شد محسن و، زهرا شد بی پسر
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند دوم
آسمون میدید
زدنت تو کوچه و پهلوون میدید
دست بسته بودو با چشم خون میدید
آسمون میدید
هی صدا کردی
تو کوچه قیامتی تو به پا کردی
طناب و از دست من وقتی واکردی
تا دعا کردی
با دستای بسته با چشمای دریا
میدیدم رو خاکا افتادی تو زهرا(س)
قنقداز راه اومد غلاف به بازوت زد
مغیره با خنده خون به دلم میکرد
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند سوم
چشم تر داری
قدم از قدم نمیتونی برداری
وقتی که راه میری دست به کمر داری
چشم تر داری
کبوده بازوت
نفست رو میگیره دردای پهلوت
چقدر ورم داره گوشه ی ابروت
کبوده بازوت
موهایی زینب رو وقتی شونه کردی
زیر لب گلایه از زمونه کردی
دعا کردی واسه رفتنت عزیزم
برا بار آخر کار خونه کردی
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
#زمینه_شور_روضه_ای_فاطمیه
#ای_بیمار_علی
☑️بند اول
ای بیماره علی(ع)
فاطمه بانوی تب داره علی(ع)
مرحم چشمای غمباره علی(ع)
ای بیمار علی(ع)
ای شمع محفلم
میزنی سوسو ای کل حاصلم
یه نظر کن زهرا بی تابه دلم
ای شمع محفلم
یادمه فاطمه(س)
سیلی خوردی تو کوچه ها
پیش چشم من بی هوا (۲)
یاس جوونه من یا فاطمه(س)
ارومه جونه من یافاطمه(س)
قامت کمونه من یا فاطمه(س)
☑️بند دوم
گریونم فاطمه (س)
یه نظر کن که دلخونم فاطمه(س)
بی تو میمیرم میدونم فاطمه (س)
ای جونم فاطمه(س)
تار میبینه چشات
علی رو کشته بغضای بی صدات
کاش میشد زهرا جون میدادم به جات
جونم به فدات
میگیری رو چرا
چن وقتیه از حیدرت
قربونه دله مضطرت
خونیه بسترت یا فاطمه
درد میکنه سرت یا فاطمه
گریونه دخترت یا فاطمه
☑️بند سوم
آه از اتیش و دود
از جفای قوم بدتر از یهود
کاشکی زهرای من پشت در نبود
آه از اتیش و دود
آه از مسمار در
وقتی ثانی میزد با لگد شرر
فاطمه پشت در میزد بال و پر
آه از مسمار در
یادمه فاطمه
سیلی خوردی تو کوچه ها
پیش چشم من بی هوا
غم به دلم نشست تا بی حیا
تو رو به قصد کشت زد بی هوا
پهلوتو بد شکست تو کوچه ها
#شاعرسبکسازکربلایی_مجیدمرادزاده
#زمینه_جانسوز_فاطمیه
#یار_جانانه_ی_من
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
یار جانانه ی من
یاس گلخانه ی
من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
حرف سفر نزن
ز میخ و در نزن
بیا و بیش از این دگر زهرا جان به دل شرر نزن
پرستوی مهاجرم از این خانه ام تو پر نزن
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""*
✅بنددوم
بنگر برچشم ترم
آه ای شمع سحرم
می میرم اگر که روی زهرا ز برم
ببین تو اهه من غمه نگاهه من
تویی تمام هستی ام ای زهرا تویی پناه من
رسدپس از تو برهمه دنیاها صدای آه من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*"""""""""""""""""""""""""*
✅بندسوم
ماه شبهای علی
دین و دنیای علی
زود پیر شدی فاطمه جان
در پای علی
......
نزن نفس نفس
نرن پر از قفس
بمان کنار حیدرت بی تو من ندارم هیچُ کس
نرو بدون حیدرت زهرا جان به فریادم برس
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
✅بند چهارم قتلگاه
وای از اعضای تَنَت
پاره پاره بدنت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
بمیرد خواهرت
بریده حنجرت
به پیش چشم مضطرم رفت ای وای روی نیزه سرت
رسیده ساروان پست در گودال پی انگشترت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
به نام خدا
#زمزمه_فاطمیه_شهادت
#حضرت_زهرا_علیها_سلام
سبک:دامن کشان رفتی دلم زیر ورو شد....
------------------------------------
(زبان حال امیر المومنین علیه السلام👇)
زهــرا ، حـلالـــم کـن ، (تو یـاس کبــودم۳)
وقتـــی ، زمیــن خوردی( کنـارت نبــودم۳)
ای مـــن فدای اشـــک و آه تــو
عشــــق علــــی بـوده گنــاه تو
(گل یاسـم۲)
دلـم گرفتـــه از همــه (نرو جــانِ حیــدر۲)
یه رحمی کن به حال ما (گل یاس پر پر۲)
_____________
بـی مــن مــرو زهــرا (که یـاری نـدارم۳)
می ســوزه از داغــت ، (دل بـی قرارم۳)
مــرو یـاسِ جــوانِ خــانـهٔ حیــدر
مـرو ای گـرمــیِ کاشــانـهٔ حیــدر
(مـرو زهــرا۲)
مـی دونـی دلشـکســته ام ،(بمـون یاورِ من۲)
تمــوم دلخوشــیِ من ، (تویـی همســر من۲)
_____________
(زبان حال حضرت زهرا علیهاسلام👇)
حیـــدر حــلالـم کن ، (که دارم می میــرم۳)
قـــرآن بخـــون امشــب( که آروم بگیــرم۳)
حـلالــم کن ، علی جان ! زحمـتـت دادم
نِمـــیره غــــربـت و آهِ تــو از یـــادم
(حـلالـم کن۲)
نِمـــیره دســت بســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
نِمـــیره بُغــض خســتهٔ (تـو از یـاد زهــرا۲)
_____________
جـــانِ تـو و جــانِ ( یتــیمــان زهـــرا۳)
مـولا ! ببــین حــالِ ( پــریــشان زهـــرا۳)
سپــردم من به زینـب خـانه داری رو
بگــیر از قلــب زینـب بـی قــراری رو
(علــی جانم۲)
دارم مــیرم ولــی بدون ! (به فکر حسینم۲)
نذار بخوابه تشــنه لب ،( شبـی نور عیـنم۲)
(حسیــن جانم۲)
------------------------------------
رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۰/۹/۲۰
به نام خدا
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
#غزل_مرثیه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_علیها_سلام
___________
طاقت نمی آورد کم کم پـشت آن در ، دست
با ضـربِ پا از دَر جــدا شد بــارِ آخـر ، دست
چون در گرفت آتش ، در ازجاکنده شد افتاد
روی سر و سیـنه ، به رویِ پهلـو و بـر، دست
آتش گذشت از دَر ، به روی صورتش چرخید
تا سَر رسید و شد سپر ،بر گیسویِ سر، دست
بـا آه سـردش آتـشِ دَر شــعلـه وَر تــر شــد
وقتی که می بستند آن لحظه ز حیدر، دست
حیــــدر، یدُاللّه است و باشــد فـَوقَ أَیدیـهِم
بوده مگر جز دست او در فتح خیبر ، دست؟
اُفـتان وخــیزان فاطــمه دنبال حــیدر بود
آخـــر رسید و زد گـِـرِه برشال حیدر، دست
در پیـش چشــمان علی ، زهـرا غریب افتاد
دست غـلاف آزُرد از زهــرای اَطــهر ، دست
دیگر شبـیهِ آخـــر مَــــه ، رو به نقصان بود
می پخــت نان ، اما برای چار اَختر ، دست
می ریخــت بار غــم به رویِ شــانهٔ زینــب
وقتی که می زد شانه بر موهای دختر ،دست
پــر زد شــــبانه وقــت پـروازش نـبود امــا
حالا دعایـش را خـداوندش بر آورد سـت
فهمــید مـولا نیمــه شب وقت وداع ِ یاس
مســمارِ در برحال و روز گـل چه آورد ست
یکباره دست از غسل دادن شست با حسرت
وقتـی رسید آن لحظه بر پهلوی مادر، دست
در غربت آن نیــمه شـب بی تاب می لرزید
وقتی کفن می بست برجسم مطــهّر ، دست
یک باغــبان همراه شش تن ، مخفیانه ،شب
می بُرد تابـوت گـلی بر شــانه و بر، دست
غیــر از علـــی ، زهرا ندارد مَحرَمی دیگر
ای کاش می آمـد جلو از یک برادر ، دست
در هـالهٔ نـوری بـرآمــد از درون قبــر
ســوی علی مانند دسـتان پیــمبر ، دست
ای کــاش پیــغـمبر نـپرسد از علی امشب
خورده چرا بر صـورت آیات کوثـر ، دست
دســت عــلی و اهـل بیــتش رازهــا دارد
این خانواده دردها دیدست از هر ، دست
در کــربلا هـــم معـــنیِ ایثــار شد تصــویر
وقتــی جـدا شد از ابا الفضل دلاور ، دست
وقـت شفــاعت با خــودش می آوَرَد زهـــرا
یک یادگار از نهر علقم ، روز محشـر ، دست
_________
🖊رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۹/۲۷
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
"کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود
آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود
"کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء!
چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود
پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی
زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود
با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات
خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود
صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی
تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود
با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد
قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود
روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب
مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود
باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان
از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود
آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من
از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود
فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت
با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود
ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو
می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۹/۱۷