#شور_گودال
#شب_جمعه
نگرانم
واسه بچههام که توی خیمههان نگرانم
دخترای قد و نیمقَدَم کجان نگرانم
غیرتالله منم
پناه خیمههای بیپناه منم
غریبهها نزدیک خیمهها نشید
بابای بچههای بیگناه منم
کار منو تموم کنید اول
من اینجام وسط مقتل
خدا نذار ببینم این غم رو
به تو میسپارم رقیهم رو
آه؛ یااباعبدالله
.........................
نگرانم
بعدِ پنجاه سال امروز نگران خواهرامم
نگران چادر اهل و عیال و دخترامم
اول اینجا بیاید
منتظرم رو خاک قتلگا بیاید
زخمی و تشنه و گرسنه اومدم
با تیر و سنگ و چوب و نیزهها بیاید
شمرو بگید حنجرم آمادهس
پیرهن و انگشترم آمادهس
برای کشتنم چقد دعواس
ولی آروم... مادرم اینجاس
آه؛ یااباعبدالله
#حمید_رمی
#واحد_محرم
#متن_نوحه
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلا رو میبینن
هیشکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه، همیشه، ماشاءالله
دور و بر تو خلوت، نمیشه، ماشاءالله
ماشاءالله اباعبدالله
راه اباعبدالله
ماه اباعبدالله
شاه اباعبدالله
.................................
صد هزار سال دیگه بازم
روضههات تازهترین داغه
صد هزار جای دیگهم باشه
باز حرم وعدۀ عشاقه
قول و قرارمون با، رفیقا، انشاءالله
همدیگه رو ببینیم، کربلا، انشاءالله
انشاءالله در این خونه
نوکرت میمونه
قلب من مجنونِ
عشق آقامونه
#حمید_رمی
#شور_اربعین
سلام ای رفیق امام حسینی من
چقد گریه کردیم با هم بهپای علم
حالا کربلا میرم و بیاد توأم
قدم به قدم
ما رفتیم؛ به نیابت از تموم رفقا
ما رفتیم؛ سلامِت رو میرسونم به آقا
ما رفتیم؛ قولمیدمکهگریهمیکنمبجات
ما رفتیم؛ دو رکعت نماز میخونم برات
میخوام برم بگم تُو بینالحرمین
انا من حسین
حسین امامی یااهلالعالمین
انا من حسین
............
سلام ای رفیق امامحسینیِ من
چقدخوبه که انقدَر به فکر منی
منم اینجا تُو هیئتا به یاد توأم
تُو سینهزنی
ما موندیم؛ دلمون خوشه به رفتن شما
ما موندیم؛ که نشه خاموش چراغ هیئتا
ما موندیم؛ بپیچه تُو شهر نالۀ حسین
ما موندیم؛ به تأسی از سهسالۀ حسین
جای منم بگو تُو بینالحرمین
انا من حسین
حسین امامی یااهلالعالمین
انا من حسین
...............
سلام ای امامِ امامحسینیِ من
همه نوکریها فقط برای توئهن
آقا کربلا رفته و نرفته همه
فدای توئهن
ما هستیم؛ برا یاریت عزیز فاطمه
ما هستیم؛ هر چقد کار کنیم برات کمه
ما هستیم؛ به امید انتقام کربلا
ما هستیم؛ توی لشکر امامحسینیا
یه روز میای میگی تُو بینالحرمین
انا من حسین
حسین جدی یااهلالعالمین
انا من حسین
#حمید_رمی
🎧| حياتنا حسين
🎤| با اجرای حسین طاهری
شاعر و نغمهپرداز : حمید رمی
شاعر عربی : ابراهيم الحفيف
تنظيم و ميكس : قاسم حمادي
حیاتنا حسین
مماتنا حسین
حبیبنا حسین
وَ حُبُّهُ یَجمَعُنا
یااباعبدالله
تویی تو ناجی دنیا
حرف مشترک ما
حسین حسین
یااباعبدالله
تویی تو فاتح دلها
ما غلام و تو مولا
حسین حسین
حسین؛ لایتناهی، نعمت دیرین الهی
حسین؛ کارخدایی،عشقهمهسلیقههایی
حسین؛ شورونوایی، مقصد اربعین مایی
#حمید_رمی
#زمینه_اربعین_۱۴۰۰
"قدِّ چهلروز، گریه آوردم"
با اجرای #سید_مهدی_حسینی
شاعر و نغمهپرداز #حمید_رمی
قدّ چهل روز ؛ گریه آوُردم
من موندم اصلاً ؛ چرا نمُردم
ناله ناله ناله؛ چی بگم از سهساله
ناله ناله ناله؛ تحمّلش محاله
دیدی چی شد؛ معجرامون رفت
دیدی چی شد؛ چادرامون سوخت
دیدی چی شد؛ بین آتیشا،
دست و پامون سوخت
حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم
...................................
تنهام گذاشتی ؛ تُو اوج غربت
گفته بودم که ؛ سخته اسارت
الشام الشام الشام؛ آتیشوسنگو دشنام
الشام الشام الشام؛ میخندیدن به اشکام
دیدی چی شد؛ زینب و اغیار
دیدی چی شد؛ طعنۀ اشرار...
دیدی چی شد؛ دستامو بستن
بردنم بازار
حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم
...................................
بعد تو روز و ؛ شبم سیاهه
دلم هنوزم ؛ تُو قتلگاهه
آه و گریه زاری؛ نهصد تا زخم کاری
آه و گریه زاری؛ دیدم کفن نداری
دیدی چی شد؛ خاکی شد موهات
دیدی چی شد؛ کهنهپیرهن رفت
دیدی چی شد؛ دیدمت بیجون
جونم از تن رفت
حسین؛ عزیزم عزیزم عزیزم
.
#امام_حسین
#اربعین_حسینی
#زمزمه
#سبک_سلام_آقا
پاشو داداش ، همه گلهاتو آوردم
حلالم کن ، سه ساله ت رو نیاوردم
چهل روز ، یه روز خوش ندیدم من
نمی دونی ، که بی تو چی کشیدم من
ببین جون ، رسیده بر لب و داداش
نمیشناسی ، تو دیگه زینب و داداش
..............
برا زخمات ، ببین که مرهم آوردم
جای سوغات ، برات قد خم آوردم
پس از عباس، علم بر روی دوشم بود
چهل روز ، صدا ناله ت تو گوشم بود
چهل روز ، بدون تو نخوابیدم
چهل منزل ، سرت رو روی نی دیدم
.............
ببین داداش ، سیاهه پیکر زینب
شبیه تو ، شکسته شد سر زینب
یادم ، که غارت شد تنت داداش
یادم مونده ، ربودن پیرهنت داداش
خودم دیدم ، به غم دل داده بودی تو
ته گودال ، غریب افتاده بودی تو
...........
چهل روز ، رباب از غم پریشونه
برا اصغر ، شبا لالایی میخونه
چشت روشن ، ما رو شام خراب بردن
چشت روشن ، ما رو بزم شراب بردن
زنای شام ، خدایی خیلی بی دردن
توی کوچه ، دیدی با ما چیکار کردن
..........
تو شهر شام ، به اشکم خیلی خندیدن
تو شهر شام ، زنا دورم می رقصیدن
خودت دیدی ، ما رو تو کوچه گردوندن
دلم خون شد ، که ما رو خارجی خوندن
چشت روشن ، عزیز حیدر کرار
من و بردم ، میون کوچه و بازار
#علی_سلطانی✍