eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
430 عکس
126 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
خسته جانم، خسته از شوق تماشایی که نیست مانده ام با داغ بی پایان زهرایی که نیست خانه بعد از رفتن بانوی من غمخانه است تشنه‌ام در ساحل غمگین دریایی که نیست نُه بهار آرام بودم در کنار فاطمه قامتم خم شد به یاد قد و بالایی که نیست در مدینه هیچ کس سنگ صبور ما نشد سوختم در ماتم بانوی تنهایی که نیست ذکر تسبیحات او راه نجات خلق بود شهر خواهد مرد، بعد از سوز و آوایی که نیست گر چه دیروز از غم پهلوی او قلبم گرفت می شود دلگیرتر امروز و فردایی که نیست خانه بعد از رفتن او بیت الاحزان من است بر سر سجاده اش هستم، همان جایی که نیست...
دلم تنگ نگات میشه عزیزم به یاد چشم سرخت،اشک می ریزم دعا کن، یاس در خاک آرمیده همینجا از کنارت بر نخیزم گلاب اشک سر خاکت میارم پس از تو ابرم و دائم می بارم جوون زیر خاکم ای که بی تو به زنده موندنم شوقی ندارم با سیلی چشماتو از من گرفتند حسودا انتقام از زن گرفتند جلو چشمام غلافای چهل مرد زدند و قتلتو گردن گرفتند کجایی خونمونو غم گرفته درِ خونه برات ماتم گرفته حسین و زینب و آروم کردم حسن جانت ولی باز دم گرفته عزادارم ولی تنها و بی یار منم و این سه چارتا طفل غمخوار تو رفتی و نگفتی من می مونم پس از تو با غم مسمار و دیوار صدات مونده توی خونه هنوزم پس از این من به جای تو می سوزم تو رفتی و حالا غرق خجالت نگامو به در و دیوار می دوزم
سرِ خاکت دوباره آمده‌ام تا برایت دوباره گریه کنم شبِ هفتم رسیده ام تا با دلِ خود پاره پاره گریه کنم شبِ هفتِ تو نه که هفتِ من است آمدم بر سرِ مزارِ خودم هفت شب نه که هفتصدسال است گریه کردم به روزگارِ خودم هفت شب می شود که می‌گیرند کودکانت سراغِ مادر را هفت شب می‌شود که می بینند در و دیوار و خون و بستر را بی تو درهم شکسته‌ام از غم ای شکسته ببین شکستن را حال و روزِ مرا ببین و ببین نیش‌خندِ مغیره بر من را باورم نیست با دو دستِ خودم ریختم خاک رویِ چشمانت چیده‌ام تکه تکه سنگِ لحد پیشِ چشمانِ ماتِ طفلانت باورم نیست چوبِ گهواره شده تابوتِ پیکرت زهرا تازه فهمیده از حرارتِ در آتش اُفتاده بر پَرَت زهرا تا همیشه بر دلم ، زخمِ چهره‌یِ لاله گونِ تو باقی ست زینبم شُسته چادرت را باز رویِ آن لکه خونِ تو باقی ست چند وقت نبود روسری‌ات حال سر کرده دخترت زهرا تازه فهمیده‌ام حرارتِ در زده آتش به معجرت زهرا شبِ هفتِ تو و برای علی شبِ هفتِ محرم آمده است وقت غسلت نشد، بگو با من زخمِ پهلویِ تو هَم آمده است؟ می‌نشیند به جای تو زینب با کمی آب روبروی حسین گوشِ زینب چه گفته‌ای که مدام می‌زند بوسه بر گلوی حسین
🎧 | راه زهرا 🎤 | حسین طاهري 📝 | شاعرونغمه‌پرداز حميد رمي 🎹 | تنظیم سید شهاب شوشتری 🎬 | گروه رسانه فدک 📍 | هیئت‌فدائیان‌حضرت‌زهرا‌(س) ایستاده یه‌تنه از حق دم بزنه آخرِ سر نالۀ مظلوم ریشۀ ظالم رو می‌کنه حق‌گفتن؛ خون دل خوردن داره حق‌گفتن؛ درد و زخم تن داره حق‌گفتن؛ اولش غربت داره حق‌گفتن؛ آخرش عزت داره دنیا؛ دنیا، هنوز پر از غباره راه زهرا هنوز ادامه داره .................... جون می‌گیره به کف شده معیار شرف گفت که مسلمون نمیشه گفت به هر کسی باشه بی‌طرف بسم‌الله؛ حق و باطل معلومه بسم‌الله؛ معلومه کی مظلومه بسم‌الله؛ امتحان وجدانه بسم‌الله؛ روز بُرد شیرانه دلها؛ دلها، آمادۀ بهاره راه زهرا هنوز ادامه داره .................... مولای ما علی هر کی هست با علی یامهدی داره رو لبش همراه ذکر یاعلی یاحیدر؛ دشمنو می‌لرزونه یامهدی؛ رمز پیروزی‌مونه یاحیدر؛ یعنی جنگه تُو میدون یامهدی؛ یعنی پایان صهیون مولا؛ مولا، چشم‌انتظار یاره راه زهرا هنوز ادامه داره
واحد فاطمیه «زندگی بی تو مرگِ در جریانه» 🎤 حسین طاهری 🖋 حمید رمی زندگی بی‌تو، مرگِ در جریانه کار چشم من، اشک بی‌پایانه حرف بزن با من، حرف بزن آرامش من روز تنهاییم، بدتر از هر روزه بدتر از این در، زندگیم می‌سوزه حرف بزن با من، اینه تنها خواهش من کجا میری ای یار دیرینم خداحافظ عشق شیرینم خداحافظ من می‌مونم با خاطره‌های تو بمیرم برات پهلوی زخمی خداحافظ بازوی زخمی خداحافظ می‌خونم تنها روضه برای تو فاطمه جانم خداحافظ ..... رفتنت یعنی؛ پشت من خالی شه من اصاً هیچی؛ زینبت چی میشه فاطمه جانم! التماسم رو می‌بینی با هزار سختی؛ رو پاهام ایستادم من خودم امشب؛ قبل تو جون دادم فاطمه جانم! التماسم رو می‌بینی میگه زینبت آغوش مادر خداحافظ لبخند حیدر خداحافظ چادر خاکی‌تو هِی می‌بوسه نمیشه نری مرغ پربسته خداحافظ مجروح خسته خداحافظ حالِ این خونه، گریه و افسوسه فاطمه جانم خداحافظ
شور فاطمیه «سراب منم؛ زلال مثل آب تویی» 🎤 حسین طاهری 🖋 حمید رمی سراب منم زلال مثه آب تویی محبت ناب تویی تویی تویی فقیر منم امید فقیر تویی که خیر کثیر تویی تویی تویی مادر مادر ؛ چادرت پناه بی‌پناها مادر مادر ؛ تویی آبروی روسیاها مادر مادر ؛ یه نگام کن از اون نگاها مادر مادر ؛ کس و کار همه بچه‌هایی مادر مادر ؛ دلتنگم بگو کجایی مادر مادر ؛ همیشه نگران مایی نغمۀ هر روزم؛ یازهرا یازهرا مادر دلسوزم؛ یازهرا یازهرا ........ گدات منم همیشه برات تویی حیات و ممات تویی تویی تویی غریق منم دو دست نجات تویی رو پل صراط تویی تویی تویی مادر مادر ؛ من ظلمتم و تویی مهتاب مادر مادر ؛ نگرانم و مضطر و بی‌تاب مادر مادر ؛ شب اول قبرمو دریاب مادر مادر ؛ به خودم که امیدی ندارم مادر مادر ؛ به دادم نرسی بیچاره‌م مادر مادر ؛ بذا‌ سر رو دامنت بذارم ای دُر نایابم؛ یازهرا یازهرا مادر اربابم؛ یازهرا یازهرا
زمینه فاطمیه «شهیدۀ مفقودالاثر؛ مادر...» 🎤 حاج محمدرضا طاهری 🖋️ حمید رمی روضه میخونم با چشم تر؛ مادر ۳ شهیدۀ مفقودالاثر؛ مادر ۳ منم مثه همه آدما دوس دارم شب جمعه‌ها با دل تنگ و چشم ترم برم سر خاک مادرم ولی نشونی‌شو ندارم کجا باید براش ببارم آی مردم ۲ نامردی رسم روزگاره آی مردم ۲ مادر من حرم نداره ........... میگه حسن از سوز جگر؛ مادر ۳ شهیدۀ مفقودالاثر؛ مادر ۳ سخته پیش چشم ترت بیفته رو زمین مادرت تُو روز روشن تو رو زدن جلو چش من تو رو زدن دق کردم تا با ضرب دست گوشواره تُو گوشِت شکست آی مردم ۲ زهرا دیگه راه نمیره آی مردم ۲ مادرم دوس داره بمیره ........... یکی بیاره از تو خبر؛ مادر ۳ شهیدۀ مفقودالاثر؛ مادر ۳ میاد شفای زخم سینه از مکه می‌ره مدینه میگه اینجاست قبر مادرم از اون دو قاتل نمی‌گذرم میگه مادر برات بمیرم اومدم انتقام بگیرم آی مردم ۲ مهدی‌ام از تبار کوثر آی مردم ۲ دست منه پرچم حیدر
تا برنگردی آقا؛ اینجا صفا ندارد لبریزِ اضطراب است دنیا صفا ندارد ایکاش همنشینت بودیم چونکه بی تو دنیا وفا ندارد، عقبی صفا ندارد تقویم چند قرن است فریاد می‌زند که: امروز اگر نیایی فردا صفا ندارد این زندگی به والله؛ عمریست با فراقِ فرزندِ آخرینِ زهرا(س) صفا ندارد بودیم امشب ایکاش مهمانِ خیمه گاهت آغازِ این زمستان، تنها صفا ندارد برگرد! چون عزیزم بی تو دوباره امسال چلّه نشینیِ ما جانا صفا ندارد هستند در کنارت، بحرالعلوم و بهجت عصیانگریم و عالَم با ما صفا ندارد ایکاش که می آمد کوتاه؛ انتظارت وقتی شبِ بلندِ یلدا صفا ندارد!