دوبیتی
بر صبر حسن وَ خوی احمد صلوات
بر اختر دوم امامت صلوات
خواهی که خداوند ببخشد همه عصیان تو را
بفرست بر این امام، بی حدّ صلوات
▪️
با نام حسن به قلب ها گل بزنید
با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید
فرمود که هر وقت گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
▪️
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ى ماه رمضان فیض حسن
بخشیده به عرش و فرش نعمت صلوات
▪️
چون پرده برانداخت خدا را مرآت
در پرده نماند معنی ذات و صفات
از مقدم مجتبی جهان شد پر نور
بر شمس جمالش به محمد صلوات
▪️
هنگام نزول برکات است امشب
بر مرده دلان بذل حیات است امشب
تبریک به میلاد حسن را گفتن
با ذکر شریف صلوات است امشب
▪️
مرآت جمال ذوالمنن آمده است
بر خلق، امام ممتحن آمده است
بر روی نکویش صلواتی بفرست
چون یوسف فاطمه، حسن آمده است
▪️
بر چهره ى آیینه ى سرمد صلوات
بر نور دل على و احمد صلوات
در عید ولادت حسن بفرستید
بر نوگل خوشبوى محمد صلوات
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
شور امام حسن مجتبی (ع)
دله هرکی خوشه با یاری
دل ماهم با حسن جانه
چقد حس خوبیه وقتی
روی لبهام یا حسن جانه
یارمه حسن
دارو ندارمه حسن
عشقمه حسن
تپش قلبمه حسن
ذکر من حسن
حسن حسن حسن حسن
کریم آل الله ، تا نداری توو دنیا
شاملمه لطفت تا آخر عمر آقا
نذر سرت جونم ، لیلایی و مجنونم
من خودمو خاک نعلین تو میدونم
«یا حسن یامولا»
به تو محتاجم از اون اول
تو دلیل بندگیم هستی
منو با عشقت عجین کردن
تو تموم زندگیم هستی
زندگیم حسن
ذکر همیشگیم حسن
بی بدل حسن
شیرین تر از عسل حسن
شور من حسن
حسن حسن حسن حسن
همیشه باهامی ، تو تموم دنیامی
روی سرم سایه داری آخه آقامی
دلبر و دلداری ، تو مخزن الاسراری
الگوی هر کار و رفتار علمداری
«یا حسن یا مولا»
میگیرم رزقم رو هرساله
با دعای خیرتون آقا
وقتی صحبت از شما باشه
میخونم از دل و جون آقا
بی نظیر حسن
تویی فقط امیر حسن
با مرام حسن
اول هر کلام حسن
شاهه من حسن
حسن حسن حسن حسن
جونم فدای تو ، سر میدم برای تو
نفس کشیدن خوبه ، توی هوای تو
دست کرم داری ، وللهِ تو سالاری
جنگ جمل ثابت شد ، حیدر کراری
«یا حسن یا مولا»
#عباس_قلعه
#شور
#امام_حسین_ع
#امام_حسن_ع
از تو گفتن صفا داره
بی تو بودن بها داره
اسم تو کیمیا داره _یاحسین
تو رو دارم چه غم دارم
توی قلبم حرم دارم
دیگه اصلا چی کم دارم_یاحسین
حالا که نشد کرب و بلا پیش تو باشم
باید وسط روضه به پای تو فداشم
ارباب ارباب
آقام آقام آقام آقام ۴ یاحسین
......
نگم از تو پریشونم
به تو یک عمره مدیونم
غم تو قاطی با خونم_یاحسین
خاک پای تو اکسیره
بی حرم دنیا دلگیره
نوکر از دوری میمیره_یاحسین
منکه واسهی روضه تو کاری نکردم
دور ِ همه ی سینه زنای تو میگردم
ارباب ارباب
آقام آقام آقام آقام ۴ یاحسین
..........
اونیکه باب حاجاته
اونکه آقای ساداته
ذکر خیر مناجاته_حسنه
کسیکه با گدا جوره
اونکه نور علی نوره
کسیکه سر مستوره_حسنه
میشه با حسن راه هزارساله رو طی کرد
شیر جمله اون که خودش ناقه رو پی کرد
آقا آقا
آقام آقام آقام آقام ۴ یاحسن
هاشم محمدی آرا
#امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
#مدح_و_مرثیه_امام_حسن علیه السلام
کیست آقام ، شاه ذوالمنن است
به همه گفته ام که عشق من است
بنویسید روی بابِ نجف
کنیهٔ مرتضی ابوالحسن است
او فقط صاحب کرمخانه است
سفره دارِ تمام پنج تن است
ناقهٔ ام فتنه را پی کرد
پسرِ کعبه زاده ، بت شکن است
خطبه می خواند عین ِ پیغمبر
از همان کودکی چه خوش سخن است
با وجودیکه بی حرم شده است
صاحبِ این همه گدا حسن است
مظهر ِ اسم ِ یا کریم ِ خداست
او بزرگِ همه بنی الزهراست
جلوات خدا نماست حسن
اولین شبهِ مصطفاست حسن
شیر خورده ز سینهٔ زهرا
مَحرَمِ عصمتِ خداست حسن
پسرِ ارشدِ امیرِ نجف
شاهِ ما بعدِ مرتضاست حسن
همه حاجت روا روید امشب
دست هایش گره گشاست حسن
در دو دنیا نگاهِ قاسمِ او
چاره سازِ امورِ ماست حسن
ظاهراً در مدینه بی حرم است
مالکِ کُلِّ کربلاست حسن
بی جهت نیست پرچمش بالاست
حسنی کیست ؟! سیدالشهداست
حلم دارد به وسعت عالم
در کرم دست بوسِ او حاتم
گیسوانِ سپید ِ او دارد
خاطراتی ز روزهای غم
ای بمیرم چه زود پیر شده
روزگارش گذشته با ماتم
قاتلش گشته کوچه ای باریک
کوچه ای تنگ و پُر ز پیچ و خم
دست در دست مادرش می رفت
آمد از روبرو یکی کم کم
جلو آمد دو سه قدم نامرد
مادرش رفت عقب یکی دو قدم
مانده ام من چه نسبتی دارد
رویِ حوریه....سیلی ِ محکم
صورتی که تمام عصمت بود
غرقِ خون شد به دست نامَحرم
یک طرف دست و یک طرف دیوار
چهره از آن به بعد شد درهم
تا قیامت برای ما بد شد
پا به چادرگذاشت و رد شد
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
#سرود_ولادت_امام_حسن علیه السلام
پيچيده امشب شميم زلف دلبر
نشسته خنده رو لب پيمبر
امده دنيا بزگ ال حيدر
ميشه امشب فاطمه مادر
دوباره امشب شب جنون من شد
تموم حرف دل من اين سخن شد
صاحب قلبم اقا امام حسن شد
ديونشم تا روز محشر
همه دلها اسير زلف ياره
حسنى بودنم صفايى داره
برا لبهاى مهربون حيدر
بوسه از لبها بهترين افطاره
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
----------------------------
تو مهربونتر ز دستاى نسيمى
تو جد اقاى ما عبدالعظيمى
منم گدا تو، کريم بن کريمى
ارباب ما از اون قديمى
ناز نگاهت براى ما عزيزه
حرف من امشب با عاشقا يه چيزه
خدا خداييش و پاى تو ميريزه
ارباب ما از اون قديمى
پسره فاتح حنين و عشقه
امير کل عالمين و عشقه
دلبر عالمين اگر ارباب
دلبر اربابم حسين و عشقه
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
----------------------------
چشاى مستت پياله عسل شد
ابروهاى تو کشيده چون غزل شد
کريمى تو ديگه ضرب المثل شد
حب الحسن خيرالعمل شد
خلاصه ميشه جوونياى حيدر
با حمله هاى حسن به قلب لشگر
اونيکه خورده نمک شير خیبر
ديدن که فاتح جمل شد
با يه حملت قلب يه لشگر وا شد
غضب فاطمىتو معنا شد
يلاى کربلا همه شاگردت
يه دونش اکبر پسر ليلا شد
قاسمت جلوه کرد مثل يک ماه
ابرو دارى کرد، برا ثارالله
گردن ازرق و تا زد عاشورا
همه گفتن امام حسن ايوالله
( حسن بن على آقام اى آقا )۳
#قاسم_نعمتی
#امام_حسن علیه السلام
#مدح_و_مرثیه_امام_حسن علیه السلام
#ولادت_امام_حسن علیه السلام
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده می شود
آیا به روز حشر سرافکنده می شود
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زین خانه نا امید گدایی نمی رود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهره ی سیاه کمی شستشو گرفت
کم کم تمام زندگی ام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر وپا آبرو گرفت
از آن به بعد خانه ی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسن حسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمی شود
زلفی که باد خورده مرتب نمی شود
هر کس به هم نریخت مقرب نمی شود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
مارا خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزه خورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیری ات اقرار کرده ایم
ما اعتماد بر کرم یار کرده ایم
عمری سبو زجام کرم می زنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم می زنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفته ایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفته ایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفته ایم
هرچه گرفته ایم ز زهرا گرفته ایم
بیهوده نیست آبروی رفته می خَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث می برند
زلفت رها کنی همه بی خانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ماخاک بوس گوشه ی میخانه میشویم
گِرد تو پرکشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هوایی ام
شکر خدا ز روز ازل مجتبایی ام
چشمان من به سوی درِ بسته ی بقیع
بُغضی ست در گلویِ درِ بسته ی بقیع
سر می نَهیم رویِ درِ بسته ی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بسته ی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر می زدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر می زدیم
قربان آن جگر که چهل سال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچه ها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت ،پا به چادر و رد شد زمادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربه ی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفت ساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بی احترام شد
توهینِ بر علی همه جا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهسته تر قدم بزن ای مردِ کوچه ها
بشکن سکوتِ بی کسی و سردِ کوچه ها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچه ها
یادت نرفته خنده ی نامردِ کوچه ها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
این ها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینه ی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همه ی انبیا زده
صلحِ تو ریشه ی همه ی فتنه را زده
آری چکیده ی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگر های خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونین دهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزه هایِ بی سر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تب اند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینب اند
دستِ حرام زاده به معجر نمی خورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمی خورد
آتش زبانه اش به مویِ سر نمی خورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمی خورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره می کنند
پوشیه ی زنان حرم پاره می کنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی
هدیه به امام حسن مجتبی صلوات
سرود میلاد امام حسن
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی جواد مقدم
رسید از سر کویت خبرها
به دنباله نگاه تو نظرها
شنیدم که فرزانه ای می گفت
داره ذکر تو خیلی اثرها
کشته مرده ی تو هستم
حسن جانم
از می عشق تو مستم
حسن جانم
ممنونم گرفتی دستم
حسن جانم
حسن جانم مولا یا حسن جانم
سر کوی تو اقا نشستم
دلم رو گرفتم توی دستم
اگه کفر نباشه این و می گم
که آی دنیا من حسن پرستم
قدو قامتت قیامت
حسن جانم
صاحب دست کرامت
حسن جانم
دل من خرده به نا مت
حسن جانم
حسن جانم. مولا یا حسن جانم
سرو پا ملاحتی تو اقا
وباب استجابتی تو اقا
بده عیدی به نوکرات امشب
صله یک زیارتی تو اقا
قسمت می دم به زهرا
حسن جانم
ببرم من و تو اقا
حسن جانم
کربلا با هیتی ها
حسن جانم
رضا نصابی
#شور_حماسی_امام_حسن_ع
#سبک_جدید
#حسن_ای_آقا
✅بند اول
خورشید آسمون ای قرص قمر
لشکری از تیغت میکنن حذر
میلرزن میترسن از رجز تو
میخونن هراسون که این المفر
شگرد نبردت مثل حیدره
اجل از نگاهت فرمان میبره
کشته ها میریزه زیر پاش آخه
حسن اومده نبرد یا که حیدره
هر رجز که خوندی
دشمن و لرزوندی
یه تنه یه لشکر
قبله ی طوفانی
معرکه گردانی
مثل شیر خیبر
یا حسن یامولا
✅بند دوم
حسن ای آقا و شاه و یکه یل
اسم تو شیرینه احلی من عسل
شتر فتنه رو کوبیدی زمین
ای شیر معرکه ی جنگ جمل
دو عالم فدای کوه غیرتت
شاه با جنم جهانیه شهرتت
طلحه و زبیر و یلهای عرب
هراسون بودن از اون شجاعتت
نفس پیغمبر
یلی مثل حیدر
بنازم بازوتو
کن فیکون میشه
میندازی بالا
تا حسن ابرو تو
یا حسن یامولا
✅بند سوم
رو انگشتره من عقیقه یمن
جونم به فدات ای شاه ذوالمنن
نیرو میگیرم تا میگم ذکر تو
روحی بفداک سیدی حسن (ع)
شدم محترم من از تو شاه کرم
الهی نشه کم سایه ت از سرم
تو رویا یه روزایی حس میکنم
نشستم بقیع رو به روی حرم
یاحسن یامولا
تو نداری همتا
یا عزیزالزهرا (س)
بخر این نوکر رو
ببر این نوکر رو
یه سفر کربلا
یا حسن یامولا
#شعرای_آیینی
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده