#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات
#غزل
چشم ، پیدا نکند مقصد ناپیدا را
با غمِ دربهدری صبح کنم شبها را
خستهام..،بس که دواندند مرا سوی گناه
نا نمانده است که با خود بکشانم پا را
معصیت؛ ریشهی ایمان مرا از جا کَند
کُشت در باغچهی زرد دلم تقوا را
نَفْس، با حَربهی دنیاطلبی گولم زد
آه! آفت بزند عافیت دنیا را
بال پرواز مرا دوستِ بد طینَت چید
جز تو با هر که پریدیم ، زمین زد ما را
خَلق بر گریهی بیکسشدنم می خندد
هیچکس درک نمی کرد منِ تنها را
عرقِ شرم مرا اشک حسابش کردی...
آبِ رو جمع کند آبِروی رسوا را
می شود گوش مرا مثل مُعَلِّم بکشی!
کاش تنبیه کنی کودکِ بی پروا را
هفتپشتم درِ این خانه گدایی کردند
به کسی غیرِ خودم قول نده این جا را!
تا دلم سوخت ، مرا فاطمه دلداری داد
لمس کرده است دلم مادریِ زهرا را
رزقِ افطار من از باغِ حسن می آید
نخل اربابِ کَرَم داده به من خرما را
حُکم رفعِ عطشم بوسه به انگور علیست
مستِ حیدر فقط اینگونه دهد فتوا را
خبر مرگ مرا بین نجف پخش کنید
دم آخر برسانید فقط بابا را
کامِ من تلخ شده ، طعم خوشم کرببلاست
بچشانید به من مزّه ی این حلوا را
مثل عابس بغلم می کند و می بوسد...
بارها دیده ام این خواب خوش ، این رؤیا را
کشمکش بود سرِ پیرهنش در گودال
مادرش آمده تا ختم کند دعوا را
شیشهی عطر خدا زیرِ سُم مرکب رفت...
بوی سیب است که پُر کرده همه صحرا را
#بردیا_محمدی
«سلامٌ علی آل یاسین»
غزلی به بهانه بنای مسجد مقدس جمکران
در هفدهم ماه مبارک رمضان
عطر و بوی دیدن دلدار دارد جمکران
الفتِ دیرینه ای با یار دارد جمکران
هرسه شنبه گریهٔ چشم انتطاران دیدنیست
خاطره با عاشقان بسیار دارد جمکران
صحن این مسجد فضایش فیض کعبه می دهد
چون نشان از کعبهٔ سیار دارد جمکران
عاشقان امضا شده اینجا برات وصلشان
در دلِ خود کوهی از اسرار دارد جمکران
در نمازم غرقِ در«ایاک نعبد»ها شدم
اُنسِ با تکرار این اذکار دارد جمکران
می دهد بوی گل نرگس در و دیوارها
از حضور یارما آثار دارد جمکران
بهترین باب توسل روضه های مادر است
بر دلش داغ در و دیوار دارد جمکران
دیده محرابش سحرها گریه های منتقم
سینه اش زخم از نوک مسمار دارد جمکران
آخر شعرم بگیرم زانوی غمدر بغل
ناله دارم ای تقاص خون زهرا العجل
#قاسم_نعمتی
هدیه به امیر المومنین و حضرت زهرا صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
واحد و زمینه و شور امیر المومنین
این شبا شبای آخره علی
روی زمینه
این شبا تصویر زهراشو همش.
دا ره میبینه
این شبا دلش میره سمت مدینه 2
این شبا غصه داره توی دلش
از همه بیشتر
این شبا دیده به اسمونه با
سینه ی مضطر
این شبا حال غریبی داره حیدر2
علی یا علی علی علی علی علی مظلوم عالم
شب و روزش می گزره چه سخت خدا
بدونه زهراش
بیست و چند ساله که افتاده ز پا
بدونه زهراش
چی کشیده مرتضی بدونه زهراش 2
تو سینش غصه و غم تو ی دلش
یه دنیا آه بود
همدم تنهاییاش تو دل شب.
تنها یه چاه بود
خاکی و بی ریا بود با این که شاه بود2
علی یا علی علی علی علی مظلوم عالم
خاطرات شو مرور میکرد علی
روزی هزار بار
نمی رفت از خاطرش خاطره ی
اون درو دیوار
نمی رفت از خاطرش داغیه مسمار2
نمی رفت از خاطرش میخ دری
که رفت تو پهلو
نمی رفت از خاطرش غلافی که
می خرد به بازو
نمی رفت از خاطرش. زخم رو ابرو2
علی یا علی علی علی علی اولین مظلوم
رضا نصابی
هدیه به امیر المومنین حیدر صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمزمه یا واحد. امیر المومنین
این لحظه های آخرم.
بیا کناره بسترم.
ببین دو چشمای ترم
عزیز جونم
گریه نکن بالا سرم
. طاقت بیار ای دخترم.
از پیشتون باید برم
ای مهربونم.
درد میکنه همه تنم
می سوزه از تب بدنم
رسیده وقت رفتنم
ای نور دیدم.
فدای قلب مضطرت
. قربون چشمای ترت
من بعد زهرا مادرت
خوشی ندیدم.
علی. علی علی علی.
علی علی علی علی
علی علی علی علی
علی علی جان
بیا که صحبت بکنم
تورونصیحت بکنم
واست وصیت بکنم.
لحظه ی آخر
بی پرو بی بال نریا
با گریه از حال نریا
به سمت گودال نریا
سمته برادر
چکمه رو پیکر می بینی
. بریده حنجر می بینی.
رونیزه ها سر میبینی
یه روزی زینب
می بینی گودال بلا.
می بینی غارت عبا
. تنی رو خاک شده رها
به زیر مرکب
علی علی علی علی
علی علی علی علی
علی علی علی علی
علی علی جان
یه روزی تو تنها میشی
. از غم و غصه تا میشی
. اسیره نامردا میشی
می بینی غارت
با چشمای پر آب میری.
بدون انتخاب میری
تو مجلس شراب میری
میری.اسارت
چیا تو انظار می بینی.
خیلی تو آزار می بینی
. کوچه و بازار می بینی
دور از ابالفضل
راه تورو می بندن و
به اشک تو می خندن و.
دورو برت می رقصن و
دور از ابالفضل
رضا نصابی
هدیه. به امیر المومنین. صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
واحد سنگین. امیر المومنین
شیرین ترین حرف لبم هستی
ذکر همه روزو.شبم هستی
تو علت تاب و تبم هستی
علی علی. جان. علی. علی جان
نیومده رو دست تو اقا
به عالمی هستی علی مولا
سرتری از تموم سردارها
علی. علی. جان. علی. علی جان
ذکر گره گشا تو یی حیدر
ایه های خدا تو یی حیدر
رازق ما سوا تو یی حیدر
علی. علی جان. علی علی جان
تاب و توونه من تو یی حیدر
وصله ی جونه من تویی حیدر
ذکر اذونه من تویی. حیدر
علی. علی جان. علی علی جان
اسم تو رو که می برم هر شب
تا نجف تو می پرم هر شب
میرم زیارت تا حرم هر شب
علی علی جان. علی علی جان
همیشه و هر جا میگم حیدر
با این دل آگا می گم حیدر
کوریه هر بد خا می گم حیدر
علی. علی جان. علی علی. جان
می گم علی فقط امیر هستش
کسی نیومده روی دستش
کسی نیومده رو دستش
علی علی جان. علی علی جان
شعر و سبک رضا نصابی
#مناجات_رمضان_با_خدا
خیز ای بندهء محروم و گنه کار بیا
یک شب ای خفتهء غفلت زده هُشیار بیا
بس شب و روز که در زیرِ لَحَد خواهی خُفت
هم غنیمت بشمار این شب و بیدار بیا
شبِ فیض است درِ توبه و رحمت باز است
خیز ای عبدِ پشیمان و گنه کار بیا
پردهء شب که بوَد آیتِ ستاری من
دور از دیدهء مردم به شبِ تار بیا
به گشا دستِ نیازت به عطای دِگران
دلِ به من بسته و بگُسسته زِ اغیار بیا
فرصت از دست مده میگذرد این لحظات
مَنشین غافل و بی حاصل و بی کار بیا
سیلِ رحمت شود این اشکِ پشیمانی تو
با دلِ بی غش و با چشمِ گُهر بار بیا
کُوله بارِ گنهت ای که بسی سنگین است
تا که بردارمش از دوشِ تو، بردار بیا
این تویی بندهء شرمنده و آلودهء من
این منم خالق بخشندهء ستّار بیا
بارِ عام از تو بوَد رحمتِ من منتظرت
قدمی نیز تو بردار و در این بار بیا
ای که دلدار و پناه تو اِمامِ عَصر است
پاک دل از پیِ خشنودی دلدار بیا
شبِ فیض است #حسان اَشک بی افشان و بگو
دیگر ای پَرده نِشین حُجتِ دادار بیا
التماس دعای فرج
✍حبیب الله چایچیان