#امیرالمومنین_ع
#مدح
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند
قسم به ذات کبریا، ز یمن مرتضی کند
خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون
که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند
ز قدرت یَدُ اللَّهی، کسی ندارد آگهی
وسیلهاش بُود علی، خدا هر آن چه را کند
به جنگ بدر و نهروان، علیست یِکّه قهرمان
نگر که دست حق عیان، قتال اشقیا کند
به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی
نگر به بت شکستنش، که در جهان صدا کند
به رزم خندق و اُحُد، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد
خدا به دستِ دست خود، لوای حق بپا کند
چو افضل از عبادتِ خلایق است، ضربتش
علی تواند این عمل، شفیع ماسِوی کند
به پیشگاه کردگار، ز بس که دارد اعتبار
دُیون جمله بندگان، تواند او ادا کند
نماز، بی ولای او، عبادتیست بیوضو
به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند
هر آنکه نیست مایلش، جفا نموده با دلش
بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند
علیست آن که تا سحر، سرشک ریزد از بصر
پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند
علی انیس عاشقان، علی پناه بیکسان
علی امیرمؤمنان، که مدح او خدا کند
پس از شهادت نبی، که را سِزَد به جز علی؟!
که تا به حشر آدمی، به کارش اقتدا کند
قسیم نار و جنتّش، ترازوی محبّتش
که مؤمنان خویش را، ز کافران جدا کند
گهی به مسند قضا، گهی به صحنۀ غزا
گهی به جای مصطفی، که جان خود فدا کند
علیست فرد و بینظیر، علی مجیر و دستگیر
که نام دلگشای او، گره ز کار وا کند
زکار قهرمانیاش، پُر است زندگانیاش
نگین پادشاهیاش، به سائلی عطا کند
امیر کشور عرب، ثنا کنان، دعا به لب
بَرَد طعام نیمهشب، عطا به بینوا کند
ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا
کجا روی، بیا بیا، که دردها دوا کند
کنیم چونکه های و هو، به پیشگاه لطف هو
خدا نظر کند به او، علی نظر به ما کند
دل علی گداخته، که با زمانه ساخته
امام ناشناخته، ز خلق شِکوهها کند
ز قبر بنت مصطفی، کجا رود علی، کجا
که نیست یار آشنا، دلش ز غم، رها کند
سرشک بر دو عین او، ز اشکِ زینبین او
که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند
علی غریب و خونجگر، ز هجر یار نوحهگر
کنار آن جدار و در، اقامۀ عزا کند
(حسان) بگیر دامنش، قسم به حقّ محسنش
گرهگشای انبیا، حوائجت روا کند
✍مرحوم #حبیب_الله_چایچیان
#امیرالمومنین_ع
#مدح
دست خدا و نفْسِ پیمبر فقط علیست
شمشیر و شیرِ خالقِ اکبر فقط علیست
بعد از نبی به امر خداوند ذوالجلال
ما را امام و هادی و رهبر فقط علیست
دست خدا که با سر انگشت خویشتن
خورشید را نمود مسخر فقط علیست
بر آن دو تن که هر دو ز خیبر گریختند
اعلان کنید فاتح خیبر فقط علیست
این نام را مباد به دیگر کسان دهند
این حق حیدر است که حیدر فقط علیست
مردی که جان به دست، شب #لیلة_المبیت
جای رسول خفت به بستر فقط علیست
ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم
باور کنید ساقی کوثر فقط علیست
مردی که در مهاجر و انصار از نخست
گردید با رسول برادر فقط علیست
دیوار کعبه سینه گشود از برای او
مولود بیت حضرت داور فقط علیست
نوزاد بیت و صاحب بیت و امیر بیت
مهمان بیت همره مادر فقط علیست
آن شیر کبریا که در ایام کودکی
از هم درید پیکر اژدر فقط علیست
روز احد به رغم تمام فراریان
یاری که گشت دور پیمبر فقط علیست
از منبر رسول خدا آید این ندا
بعد از رسول، صاحب منبر فقط علیست
کس را چه زهره تا که شود کفو فاطمه
آن کس که شد به فاطمه شوهر فقط علیست
ممدوح «انّما» که خدا گفته در کتاب
گفتیم و گفتهاند مکرر فقط علیست
در روز حشر پیشروِ ختم انبیا
صاحب علَم به عرصۀ محشر فقط علیست
شاهی که رَخت کهنه به تن کرد و رَخت نو_
با دست خویش داد به قنبر فقط علیست
دست خدا که یک تنه در عرصۀ نبرد
بگرفت سر ز عمر دلاور فقط علیست
در فتح بدر و خیبر و در خندق و احد
بالله قسم امیر مظفّر فقط علیست
آن بتشکن که در حرم خاص کبریا
بگذاشت پا به دوش پیمبر فقط علیست
«اِلّا علی» ندای خدا بود در اُحد
ممدوح این ندای منور فقط علیست
فرمود مصطفی که منم شهر علم و بس
این شهر علم را که منم، "در" فقط علیست
آن کو به کودکی به رسول خدا مدام
بوده انیس و مونس و یاور فقط علیست
گو صد خلیفه بعد پیمبر فقط علیست
آن را که حق نموده مقرر فقط علیست
«میثم» امیر خلق و رفیقِ فقیرِ شهر_
در عالم وجود سراسر فقط علیست
✍ #غلامرضا_سازگار
#توسل_و_مناجات_باخدا
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_هفدهم
#حاجمهدی_رسولی
مرا به ابر به باران به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
دلم زبانه ی آتش ، دلم خرابه ی شام
مرا بخاطر این خانه ی خراب ببخش
تمام عمر حواست به حال و روزم بود
تمام عمر خودم را زدم به خواب ببخش
ببین خرابی من از حساب بیرون است
مرا بگیر درآغوش و بی حساب ببخش
اگر شکسته پر و روسیاه آمده ام
مرا به نور حسین بن آفتاب ببخش
حسین گفتم و گفتی حسین عشق من است
مرا به عشق عزیز ابوتراب ببخش
همیشه جانب او گفتم السلامُ علیک
مرا به لطف فراوان آن جناب ببخش
*امشب چی آوردی؟
یا راحم الشیخ الکبیر
یا رازق الطفل الصغیر*
شنیده ام که تو با کودکان رفیق تری
مرا به گریه ی شش ماهه ی رباب ببخش
الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
میبینی، از دور، تو نخلا، عموتو یا نه؟
ببینم، عمه، پوشونده، گلوتو یا نه؟
بریم شاید بگیریم جواب شاید
بریم شاید برسیم به آب شاید
بریم شاید تو بری به خواب شاید
الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
چگونه خویش را نزدیک کردی بر گلوی او
گمانم دور دیدی چشم خونین عمویش را
درست آن دم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
#روضه_و_توسل
#حضرت_علی_اصغر_ع
#شب_هفدهم
#حاجمهدی_رسولی
از توی خیمه ها هنوز، صدای لالایی میاد
رباب به انتظاره تا دوباره اصغرش بیاد
گهواره ی خالی هنوز تکون تکون میخوره باز
بچه ها تو خیمه میگن، گهواره اصغر رو میخواد
چشمای مادر به دره، خیمه ی غم به انتظار
ولی نمی دونه دیگه، علی به خیمه نمی آد
باباش میاد از میدون و، داره خجالت میکشه
آخه رباب اصغرش و اینجوری غرق خون نداد
عمه! بابام گلور یانا یانا
بَلشیب دوداخلاری قیزل قانا
من رمز الدی آغالامیون
که مبادا علی اصغر اویانا
به پشت خیمه با غلاف، یه قبر کوچیک می کنه
وقتی میخواد خاک بریزه، خندهٔ اون میاد به یاد
لحظه ی آخری گرفت اصغرش رو به روی دست
مادر اون از راه دور، به حنجرش بوسه میداد
#محمد_علی_شهاب
#مناجات_باخدا
#شب_هفدهم
#حاج_منصورارضی
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.. أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْه...
أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ..اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ...
*خیلیها توحج آقاشون رومیبینن...علی بن مهزیار میگه وقتی صورتشو دیدم چه صورت قشنگی، عیبی نداره وسط دعات بگو اللهم ارزقنا زیارت حجة ابن الحسن ... اللهم ارزقنا روءیت قائم آل محمد..*
...وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ.الهی العفو...."
*تا این گناها مانع من باشه من نمیتونم تو رو بمیبینم این گناهای سنگین کمرمو شکسته...*
در مجلس ما یار نیاید که بیاید
دلدار به دیدار نیاید که بیاید
سلطان به گداهای درِ خویش،بنازد
بیچاره به دربار نیاید که بیاید
دور تو شلوغ است مگر که همه پاکند
پیش تو گنهکار نیاید که بیاید
*اونایی که غنی هستند زاهدن و عابدن،کاری ندارن یه ساعتی میان درخونت، ماها انقدر هولیم داره ماه رمضون تموم میشه هی عجله میکنیم میام میدویم میگیم جا نمونیم..*
بر طاق شفاخانه نوشتند کریمان
بیمار و گرفتار نیاید که بیاید
بالا سر نوکر دمِ تشییع جنازه
ارباب وفادار نیاید که بیاید
این برده ی بازارِ نجف دلهره دارد
حیدر سر بازار نیاید که بیاید
سرمستِ علی هستم و چاهِ شب بدرش
آن ساقی کرار نیاید که بیاید
*آخه امشب شب لیله بدره...امشب رفت برا همه تشنه ها آب آورد چندین مشکو رو دوشش انداخت باهمه سختیها آب آورد کل لشکر،آب خوردند. و سقاهم ربهم شرابا طهورا..ولی انقدر آقاجون بدون پسرت رفت آب بیاره نزاشتن آب بیاره لشکرش تشنه بودن...*
لب تشنه ی آن تشنه لب آب فراتم
سقا دمِ افطار نیاید که بیاید
با سر به زمین خورد و دلِ خیمه بهم ریخت
ای مشک علمدار نیاید که بیاید
وقتی سرِ ناموس علی معجر پاره ست
عباس در انظار نیاید که بیاید
#مولانا_امیرالمومنین_علی(ع)
#مدح#شهادت
#ماه_مبارک_رمضان
#قصیده
کتاب ما علی و کیمیای ما علی است
حرای ما نجف است هوای ما علی است
"حرام زاده رهش از حلال زاده جداست"
که انتهای نسب نامههای ما علی است
برای قرب خدا تا ابد علی کافی است
که راه ما علی و رهنمای ما علی است
به کمتر از علی و آل او دلت مفروش
قسم به فاطمهاش که بهای ما علی است
تمام حیثیتِ شیعه از علی باشد
حسینِ ما علی است و رضایِ ما علی است
به حکم محکم لایمکن الفراراز عشق
که آنچه عشق نوشته به پای ما علی است
مرا زمانهی مرگم فقط نجف ببرید
که ابتدا علی و انتهای ما علی است
خوشا به زمزمهی وادیالاسلام نجف
که نُقل مجلس شبهای ما علی است
بگو بیاورد آنکه بجز علی دارد
بزن به سینه بگو ادعای ما علی است
بگو چه میکند آنکه علی ندارد او
برای او است جهیم و برای ما علی است
چه خاک بر سر خود میکند اگر بیند
به حشر کعبهی مشگل گشای ما علی است
شنیدهایم صدای درِ بهشت علی است
از آن به بعد سلام و صلای ما علی است
اگرچه درک علی از محالها باشد
به قدر ظرفیت اَدراکَمای ما علی است
من از رسول خدا نقل میکنم ، فرمود:
که استجابت هر ربنای ما علی است
بجز خدا و پیمبر کسی علی نشناخت
حدیث هرشب او باخدای ما علی است
علی مع الحق و حق باعلی است یعنی که
خدای ما نه ولی ناخدای ما علی است
فقط رسیدهایم اینجا که با علی باشیم
هزار شکر فقط ماجرای ما علی است
علی است کارگریِ پدر به خاطر ما
همیشه نان حلال سرای ما علی است
فرشته های خدا شب به شب فقط دیدند
به دست مادرمان لای لای ما علی است
کسی که عشق علی را ندارد او به جهنم
که فکر و ذکر و دل و دلربای ما علی است
"حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر "
برای ما که نگفتند آشنای ما علی است
چه کارمان به سوالات منکر است و نکیر
بجای ماست رضا و بجای ما علی است
قسم به وعده شیرین من یمت یرنی
بهشت عدن خدا نه ، جزای ما علی است
به حلقههای ضریحش دخیلها بستند
گره گشای دل انبیای ما علی است
فقط فقط و فقط فاطمه از او میگفت
شفاست فاطمه دارالشفای ما علی است
من از حسین بگویم حسین فرموده
که نام جمله پسرهای ما علی است
قسم به پنجهی گوهر تراش های بهشت
همیشه قبلهی ایوان طلای ما علی است
علیست شاخص حق و علیست معنی خیر
نگاه کن به خود و گو کجای ما علی است
قسم به عین و به لام و به یای نام علی
که درد ما علی است و دوای ما علی است
کنار خانهی مولا یتیمها جمعند
عزایشان علی است و عزای ما علی است
چقدر کاسهی شیر آمده ... چه میگویند:
دعای ما علی و هایهایِ ما علی است
و سهم شیر خودش را به قاتلش بخشید
کریمِ زخمیِ صاحب عطای ما علی است
به یاد مادرش اُفتاده پیش بابایش
که پارهی جگر مجتبای ما علی است
به حال زینب خود رحم کن نمیبینی
پس از تو روضهی کرببلای ما علی است
میان کرببلا تا علی به میدان رفت
صدا زدند فقط کینههای ما علی است
به زورِ نیزه علی را زِ اسب هُل داند
صدا زدند ببین ردِ پای ما علی است
حسین سمت جوانش رسید اما دیر
به ناله گفت چرا جای جای ما علی است
صدای عمهی سادات بود و بُهتِ حسین
چقدر پیشِ تو روی عبای ما علی است
#حسن_لطفی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#مثنوی
باشد سخن زیبا اگر نام علی آید به لب
جانم ز عشق مرتضی باشد بسی در تاب و تب
به به علی یعنی علی دیگر نمی گویم سخن
با نام پاک آن ولی دل را رهانم از محن
گر نام او از صفحۀ تاریخ کم گردد یقین
چیزی نمی ماند ز اسلام و برای مسلمین
غار حرا در شهر نور در شهر با روح بتول
هر لحظه شد یار نبی او بوده بازوی رسول
در جنگ بدر و در احد در خندق و خیبر که بُد
فتاح خیل قلعه ها برگو که در خیبر که شد
بینم قلاعی سخت تو در تو و محکم بی قرین
دربی درون قلعۀ هفتم بسی باشد وزین
مرحب ستاده در کنار قلعۀ هفتم ولی
در بستر بیماری افتاده است مولایم علی
بنگر رسول الله را با لشکر اسلامیان
یک سو زده اردو و خیل مسلمین اندر میان
احمد که دارد در دلش روح و ولای حیدری
خواهد که او رسوا کند هم اولی هم دومی
با اولی گفتا برو گر چه تو اهلش نیستی
این قلعه ها را فتح کن گر چه تو مردش نیستی
آن بزدل ترسو نرفته از قفا برگشت و گفت
این کار کار حیدر است مائیم مرد خواب و خفت
پیغمبر والا مقام آن عاشق شاه عظام
خواهد که او ظاهر کند فرق خلایق با امام
پس امر بنمود آن ولی بر ثانی بزدل همی
بهر رضای خالق داور نما کاری همی
او هم بسان اولی برگشت و رسوا شد یقین
بر آیدی این کار از دست امیرالمؤمنین
پایان روز دوم و مشکل بسی افتاده بود
مشکل گشای احمدی در بستری افتاده بود
گفتا پیمبر می دهم چون صبح فردا آیدی
پرچم به دست دست خود با فتح اعدا آیدی
دست خدا شد دست او عالم به بند و بست او
مرحب کش و خیبر گشا این کار باشد پشت او
تیغ دو دم او را به کف خیل ملک او را به صف
مرحب نه بل صدها هزاران مرحب او را همچو کف
بعد از شفای احمدی چشمان حیدر باز شد
تا دید درب قلعه را چشمش به سوز و ساز شد
کل ملائک را خدا آماده باش سر داده است
زیرا علی پا در رکاب از بهر جنگ آماده است
کون و مکان از قهر او اندر تلاطم می شود
خورشید در گرد و غبار جنگ او گم می شود
ای سینه از عشق علی پر باده شو پر باده شو
جبریل را گفتا خدا آماده شو آماده شو
دستش به تیغ تیز شد عالم به چشمش ریز شد
چون شیر بر روی فرس با حالتی چون خیز شد
ای تیغ در دستِ که ای؟ ای تیغ سرمستِ که ای؟
ای تیغ پا بستِ که ای؟ اندر پی خستِ که ای؟
ای تیغ رقصانی چرا؟ برگو تو حیرانی چرا؟
در دست مولایم علی برگو چو مستانی چرا؟
ای تیغ هر دم می کُشی ای تیغ در دم می کُشی
از بهر وصل دست او نازی دمادم می کُشی
این شهرت دیرینه را از آن ولی بگرفته ای
اوج سعادت را نگر دست علی بگرفته ای
حیدر چو بر دلدل نشست بنمود عزم آن حصار
آمد به سوی قلعه و مرحب بدیدی چون سوار
شمشیر تیز حیدری رفتی چو در بالای سر
پیچیده در کون و مکان فریاد و بانگ الحذر
خیل ملک بر جبرئیل حق پناه آورده اند
از آتش تیغ علی از سینه آه آورده اند
اندر دل مرحب هزاران ولوله افتاده بود
از نعره مولا به خیبر زلزله افتاده بود
چون صاعقه آمد فرود بر فرق آن مرد حسود
تیغ امیرالمؤمنین آتش زد آن فرق عنود
تنها نه سر را با کُلَه بل پاره سنگ خاره کرد
بین دو کتف و هم کمر پشت فرس را پاره کرد
زد خالق کون و مکان فریاد با صوت جلی
برگیر ای جبریل حق دست ید الله علی
ترسم ز تیغ مرتضی کون و مکان پاشد ز هم
خورشید ره گم میکند ماه از شرار او به غم
مرحب بکشت و دست او بر درب قلعه حلقه زد
با نعرۀ زهرا مدد در را کنار از قلعه زد
تنها نه قلعه گوش کن کل سما در لرزه شد
الله اکبر ای عجب عرش خدا در لرزه شد
یا للعجب این حیدر است یا که خداوند جهان
یا للعجب این حیدر است یا ناظم کون ومکان
یا للعجب این حیدر است یا صاحب عرش و لوا
یا للعجب این حیدر است یا نسخۀ فرد خدا
این آبروی حیدر است دست خدای سرمد است
دریای فضل مرتضی بی ساحل و هم بی حد است
حیدر پناه احمد است دین و ولای احمد است
کل سپاه احمد است روح و صفای احمد است
حیدر جلی حیدر خفی حیدر صفی حیدر ولی
حیدر وفی حیدر قوی حیدر رضی حیدر علی
حیدر قمر حیدر ثمر حیدر ظفر حیدر گهر
حیدر امین کردگار او صاحب تیغ دو سر
فردی است فردی بی نظیر مردی است مردی بی قرین
او بهترین عبد خدا در آسمان و در زمین
مهر محّمد در دلش عشق محّمد در سرش
شد گر پیمبر شهر علم مولا علی باشد درش
این فاش می گویم اگر حیدر نبود اندر زمین
نامی نمی ماند از خدا اسمی ز ختم المرسلین
خورده گره بر کار ما گوییم از مهر و وفا
لبخندی از لبهای او باشد به درد ما دوا
یا مرتضی اعجاز کن با آن ید خیبر گشا
درب دلم را باز کن بر رحمت و لطف خدا
یا مرتضی بر شیعیان بنما دمی آقا نظر
ما صاحبی داریم لیک هستیم از او بی خبر
حق بتول جان رسول حکم فرج امضا نما
بر ما غلامی درش را از کرم اعطا نما
#حسن_بهاری
#شب_قدر
سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم
توبه نامه ای باطل، مانده بر روی دستم
معصیت شده کارم، از تو هم طلبکارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
مورد پسند تو ، زندگی نکردم من
یک سحر به عشق تو ، بندگی نکردم من
مانده بر زمین بارم، دلخوشم تو را دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
با کمال بی شرمی، قلب یارم آزوردم
نزد حضرت صاحب، آبروی خود بردم
سرچگونه بردارم، کرده معصیت خوارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
با محبّت زهرا، تا نجف کشیدم پر
ذکر هرشب قدرم، یا علی مدد حيدر
بر علی گرفتارم، حبّ مرتضی دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله
زیر لب علی امشب، نام فاطمه دارد
یاد مهربان یارش، آه و زمزمه دارد
شد زمان دیدارم، من قتیل مسمارم
فاطمه کجایی تو ، مردم از جدایی تو
با حسین حسین امشب، حاجتم روا باشد
چون که افضل الاعمال، طوف کربلا باشد
شد حسین خریدارم، میل کربلا دارم
اى حسين مظلومم ، اى حسين مظلومم
با نگاه اربابم، همچنان زهیرم کن
با تنی به خون غلتان، عاقبت به خیرم کن
شد حسین مدد کارم، شاه با وفا دارم
ای حسین مظلومم ، ای حسین مظلومم
روی نی نسیم آمد، گیسویش تکانی خورد
بس که دلبری می کرد، صبر خواهرش را برد
گفت حسین گرفتارم، در میان اغيارم
اى حسين مظلومم ، اى حسين مظلومم
#قاسم_نعمتی
#زمینه_شب_ضربت_امام_علی_ع
#بیاو_با_دل_شکسته
#سبک_تو_که_رفتی
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
بیا و با دل شکسته ام تو سر کن و
نگاهی به دله محزون و خون جگر کن و
کمتر قدم بزن قربون قدو قامتت
کمتر نگاه باچشمای ترت به در کن و
🔘
بیا و
سفره ی افطاری تو کنار نزن
یه امشب
بابا جون حرف های غصه دار نزن
تو انقدر
با نگات دل منو اتیش نزن
می دونم
که نداره فایده اصرار های من
🔘
بابای دلخونم وااا
از غمت گریونم وااا
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
تمومه درو همسایه به تو بد کردن و
به خدا که بابا تمومه شهر نا مردن و
برای قتل تو بابا دلاشون اماده ست
همینا که نمک از سر سفره ت خردن و
🔘
نیگاکن
این دوتاچشمای خونی وتر و
بابایی
بیا و امشبه رو مسجد نرو
دیشب بود
رو لبات انا الیه الراجعون
بمیرم
میکشی از غما اخر دختر و
🔘
دلخون دلخونم واااای
نرو بابا جونم واااای
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
معلومه که دیگه لحظه ی پر کشیدنه
هنوز رد طناب به روی بازوی منه
هنوز خاطره های مدینه می کشدم
هنوز کابوس شبهام درو اتیش زدنه
🌷
صدای
تو داره از پشت اون در می رسه
می گفتی
در و روم فشار نده نامرد بسه
هنوزم
جلو چشمامه که تا قنفذ اومد
غلاف و
به اون بازوی تو فاطمه می زد
از دنیا دلگیرم وااا
با غم ها می میرم وااا
#کارمشترکی_ازشعرای_اهل_بیت_ع
✍#کربلای_رضانصابی
✍#کربلایی_مجیدمرادزاده
🎤#کربلایی_محمدباستانی