هدیه به حضرت رقیه صلوات
#شور
#شور_روضه_ای
#شب_سوم_حضرت_رقیه_س
به نفس کربلایی رضا غیاثی
کجایی پدرم. اه
بیایی به برم. اه
ببینی که شده سوخته
همه موی سر م اه
بیا سوختم. بیا سوختم. بیا سوختم
روی من ارغوون اه
شده قدم کمون. اه
دیدم می زد به لبهای تو
چوب خیزرون اه
بیا سو ختم بیا سوختم. بیا سوختم
امون از این دلم. اه
سرت مقابلم. اه
شده لخته های خونه
لب تو قاتلم. اه
بیا سوختم. بیا سوختم بیا سوختم
ز جان سیرم ببین. اه
زمینگیرم ببین اه
سه ساله ام ولی
کمونی و پیرم ببین اه
بیا سوختم. بیا سوختم. بیا سوختم
پرم درد می کنه. اه
سرم درد می کنه. اه
ز بس خرده لگد
این کمرم درد می کنه اه
بابایی بابایی بابا یی بابایی
شاعر رضا نصابی
#شور_روضه_ای
#شب_اول
از مسلم به سیدالشهدا، برگرد آقا
بوی خون میاد زکربوبلا، برگرد آقا
برنامه دارن، قصد ربودن عمّامه دارن
بد کینه دارن، قصد شکستن آیینه دارن
نقشه کشیدن برای پیکرت
قیمت گذاشتند به روی سرت
جوونهای کوفه باتیغ ونیزه
نقشه کشیدن برای اکبرت
امیر عالمین برگرد
اگه میشه حسین برگرد
از مسلم به سیدالشهدا، برگرد آقا
با اهل وعیال کوفه نیا، برگرد آقا
گهواره بردار،از گوش دخترهات گوشواره بردار
در انتظارن، دارن برا سرت خورجین میارن
دغدغه ی سنان به نیزه هاشه
حرمله درپی سه شعبه هاشه
یه پیرمرد وحشی رو میبینم
فکر جهیزیه ی دخترهاشه
امیر عالمین برگرد
اگه میشه حسین برگرد
ازمسلم به سیدالشهدا، برگرد آقا
ای وای از شریح قاضی ها، برگرد آقا
مهمان نوازن، نعلهای تازه ای دارن میسازن
میگن مرتب معجر اضافه تر برداره زینب
اینجا تموم وعده ها دروغه
ستاره های کوفه بی فروغه
دلم میسوزه برای خواهرت
معبرهای کوفه چقدر شلوغه
امیرعالمین برگرد
اگه میشه حسین برگرد
شعروسبک: محسن داداشی
هدیه به حضرت زینب صلوات
#شور_روضه_ای
#شور_حضرت_زینب_س
شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم خواننده ارزشی کشور
کربلایی حمید قلیچ پور
ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیانه ها دیدن
ضربه های پا دیدن
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
رضا نصابی
#زمینه
#شور
#شور_روضه_ای
#لطمه_زنی
#شب_یازدهم_شام_غریبان
#شب_اول_محرم_1403
#حسن_عطایی
ای مظلوم
شدی از آب عزیزم محروم
نفست در نمیاد از حلقوم
پا نکش روی زمین رو در روم
ای بی سر
بمیرم برات عزیز خواهر
بی کفن موندی غریب مادر
پاشو دورمو گرفته لشگر
غروب شد، به کی اقتدا کنم
چجوری راه گلوتو وا کنم
نگرونم واسه غارت شدنت
چجوری تنت رو جابه جا کنم
(وای ، غریب من غریب من غریب من)
_
ای تنها
تشنه سر بریدنت تووصحرا
بی هوا میزدنت نامردا
دست و پا میزدی روی خاکا
درهم شد
چه جنایتا جلو چشمم شد
سایت از روو سر زینب کم شد
خیمه ها پاخور نامحرم شد
حسین جان ، بی قراره خواهرت
شده تیره روزگاره خواهرت
توی این دشت بلا بدونه تو
چجوری دووم بیاره خواهرت
(وای ، غریب من غریب من غریب من)
_
توو انظار
زینبت میره میونه بازار
بعد تو همش می بینه آزار
حال و روز خواهرت میشه زار
می خندن
دست و پای زینب و می بندن
میزنن طعنه به ما مرد و زن
سخته از پیکر تو دل کندن
نگاه کن ، از روو نیزه خواهرو
بوسه میزنم رگای حنجر و
دخترت با گریه میگه به سنان
یادگاریه عمومو نبر و
(وای ، غریب من غریب من غریب من)
#عباس_قلعه
4.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#گودال_قتلگاه
#شور_روضه_ای
آه تشنه کشتنت
با تیرو شمشیرو دشنه کشتنت
زخمی کشتنت
دیدم توو اوج بی رحمی کشتنت
آه دَرهم کشتنت
واسه چند دینار و دِرهم کشتنت
پرپر کشتنت
مظلومم بی یار و یاور کشتنت
آه مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم مادر کشتنت
راحت کشتنت
یک عده هم واسه غارت کشتنت
آه محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت
زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت
آه بی کس کشتنت
ساعات آخر دلواپس کشتنت
بی سر کشتنت
تنها بودی و یک لشکر کشتنت
آه با لج کشتنت
با کهنه خنجر رج به رج کشتنت
مبهم کشتنت
شمر و زجر و خولی باهم کشتنت
آه چی شد قسمتم
رفتی و بعد تو خم شد قامتم
روی ناقه ها
می بُردن ناموست رو توو کوچه ها
آه حُرمت ها شکست
پیشونیه زینب با سنگا شکست
گریونه چشام
بُردن زینب رو توی بزم حرام
#عباس_قلعه
#شور_امام_حسین_ع
#شور_روضه_ای
#گودال_قتلگاه
فی سبیل الله
تورو تشنه کشتنت ابی عبدالله
همه دوره کردنت ابی عبدالله
غرق خون شد بدنت ابی عبدالله
فی سبیل الله
یه سپاه میزدنت ابی عبدالله
پا گذاشتن روو تنت ابی عبدالله
بوریا شد کفنت ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
توو سراشیبی قتلگاه قیامت کردن
هتک حرمت کردن
پیش چشم مادرت بهت جسارت کردن
هتک حرمت کردن
عده ای اومدن و پیکر و غارت کردن
آه مظلومم
مظلومم مظلومم مظلومم
فی سبیل الله
خون میریخت از حنجرت ابی عبدالله
شد جدا بال و پرت ابی عبدالله
موند روو خاکا پیکرت ابی عبدالله
فی سبیل الله
روی نیزه رفت سرت ابی عبدالله
نبش قبر شد اصغرت ابی عبدالله
خندیدن به خواهرت ابی عبدالله
هتک حرمت کردن
بی حیا ها به مخدرات اهانت کردن
هتک حرمت کردن
مردمای بی وفا فقط شِماتت کردن
هتک حرمت کردن
چقده توو کوفه آزار و اذیت کردن
آه مظلومم
مظلومم مظلومم مظلومم
#عباس_قلعه
#محرم_۱۴۰۴
#شور_روضه_ای
#شور_امام_حسین_ع
#روز_یازدهم_حرکت_کاروان_بسمت_کوفه
خورشید سینه چاکه
تن زخمیه برادرم .رویه خاکه
جبرییل روضه خونه
تکه تکه کردنش آه از این زمونه
بعد تو کی میخواد هوای من رو داشته باشه؟
بگو مارو ببرن جایی که سنان نباشه
من اون زینبم که هیچکس سایمو نمیدید
حالا اسیره و یه مشت نامحرمم باهاشه
دیدی چیا شد؟
خواهر تو قاطیه نامحرما شد
از تو جدا شد
جلو چشماش سرت به نیزه جا شد
وای حبیبم حسین
غریبم غریبم غریبم حسین
بند دوم
خنجر رو کشیده
نا مرتبه رگات،خیلی بد بریده
حرف از آبرو شد
زینبت تو قتلگاه با شمر رو به رو شد
چجوری کشتنت اینو فقط خدا میدونه
اخه چرا عقیق تو توو دست ساربونه
غارت پیرهن تو گریه ی منو دراورد
اینا چرا نمیدونن از حس خواهرونه
قاری نیزه
گریه ی خونت عزاداریه نیزه
تو ماه نیزه
پناه عالم سرته پناه نیزه
✍🏻افشار-ماکوئیان