#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
دنیا به حال زار علی گریه میکند
عقبا بر انکسار علی گریه میکند
میافتد آفتاب شبانه به روی خاک
با چشم پر ستاره علی گریه میکند
تکثیر داغ آینه را باش که علی
دارد سر مزار علی گریه میکند
بر روی خاک گریه کنان یار فاطمهست
در زیر خاک یار علی گریه میکند
زانوی پهلوان اُحد میخورد زمین
پا میشود دوباره علی گریه میکند
خاک مزار فاطمه بر صورت علیست
بر صورتش غبار علی گریه میکند
کشتند ذوالفقار علی را چهل غلاف
در قبضه ذوالفقار علی گریه میکند
امشب حسن به یاد کبودی فاطمه
افتاده در کنار علی گریه میکند
#وحید_عظیم_پور
#مدح_امام_جواد_ع
مردم پایین فقیرومردم بالاجواد
اهل سفلاتشنه و سرچشمه علیاجواد
بالباس پاره حتی بی نیازازمردم است
آنکه مطرح میکندفقرخودش راباجواد
ازکریمان نان گرفتم هفت نسلم شدکریم
ساحل ازموج آب خوردوموج از دریاجواد
ما،ندارو،ما،ضعیف و،مااسیرو،مافقیر
هوجوادعالی جواداعلی جوادآقاجواد
ذوالفقاربخشش این خانه دست این دوتاست
لاکرم الاحسن لاذوالکرم الاجواد
ذوالکرم آن شدکه بابایش وصیت کرده بود
ازهمان در ردشوکه مسکین نشسته یاجواد
ازکف پایش ملائک رزق وروزی میبرند
ریگهاهستندزیرپای او یک پاجواد
روزگار کوررا غرق بصیرت میکند
دست رحمت میکشد برچشم نابیناجواد
گرچه عمری دربه روری بینوا ها بازکرد
بادل خون حبس شد درخانه اش اما جواد
#وحید_عظیم_پور
سرود میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
تشنه ایم و بارون تویی
درمون دردامون تویی
تو شهر قم خاتون تویی۲
کل عالم
زیر لطف پرچمت جا میشه
با نگاهت
گره از کار همه وا میشه
توی صحنت
همه ی دنیا میره از یادم
اینجا دل زائرا زهرا میشه
دختر امام حضرت معصومه
خواهر امام حضرت معصومه
یاور امام حضرت معصومه
سلام حضرت معصومه
****
بند دوم👇
هم نور شب هامون تویی
هم دین و دنیامون تویی
تو شهر قم خاتون تویی۲
کنج صحنت
دل آسمون هوایی میشه
میره مشهد
دلامون امام رضایی میشه
حاجتش رو
از شما میگیره توی این شهر
هرکسی که کربلایی میشه
همدم امام حضرت معصومه
مرهم امام حضرت معصومه
محرم امام حضرت معصومه
سلام حضرت معصومه
#وحید_عظیم_پور
#مهدی_کبیری
#اول_صفر_ورود_به_شام
#مرثیه_حضرت_زینب_س
#مصائب_شام
دم دروازه ساعات گرفتار شدم
هدف ساز و دف مردم بیعار شدم
دختر هیچ نبی مثل من آواره نشد
هیچ عزیزی نشد اینقدر که من خوار شدم
شام از خلوتی خود به ستوه آمده بود
من که رفتم به خدا رونق بازار شدم
هیچ کس مثل من اینقدر خجالت نکشید
که ز ابرارم و بازیچهی اشرار شدم
یوسفی دیده ام از چاه تنور آوردند
من کلافم جگرم بود و خریدار شدم
سر تو با زن رقاصه گلاویز شدم
با کس و ناکسشان وارد پیکار شدم
دختر فاطمه را بزم شرابش بردند
هیچ عزیزی نشد اینقدر که من خوار شدم
خیزران خورد به لبهات دلم هُرّی ریخت
خیزران خورد به دندان تو بیمار شدم
#وحید_عظیم_پور
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
تخته سنگی بوده ام یک روز بین کوهها
در دل یک معدن تاریک با اندوهها
زندگی میکردم اما آه ، از این زندگی
سنگها هم داشتند اکراه ، از این زندگی
ساکت و بی فایده ، افتاده بودم یک طرف
نه عقیق سرخ بودم نه چنان دُرّ نجف
ناگهان با اتفاقی خانه ام تغییر کرد
تیشه ای خورد و مرا هم راهی تقدیر کرد
این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب
با جهاز فاطمه رفتم به بیت بوتراب
گرچه کم بود آن جهاز اما پر از اخلاص بود
بار سنگین جهاز فاطمه دستاس بود
شب سر سجاده اش پروانه میشد فاطمه
روز هم مشغول کار خانه میشد فاطمه
بین کار خانه دائم دل به دریا میزدم
بوسه ها بر پینه های دست زهرا میزدم
مثل آن حال نماز و تیر پای بوتراب
خون ز دست فاطمه میریخت پای آسیاب
هر کجا که طاقت اشک حسینش را نداشت
گاه سلمان و گهی جبریل را پایم گذاشت
آسیابم چرخ وقتی زد به دست فاطمه
دیدم عالم نیز میچرخد به دست فاطمه
در تمام سالها سنگ صبورش بوده ام
شاهد هق هق زدن پای تنورش بوده ام
گندمش را آرد میکردم برای بچه هاش
نان که میشد سائلش میخورد جای بچه هاش
من در این خانه کرامتها ز بانو دیده ام
پخت چندین قرص نان با درد پهلو دیده ام
دیدم آن دستی که نان میداد دست سائلین
ضربه های محکمی خورد از غلاف قاتلین
دیده بودم بت پرستی پشت در با تیشه بود
این طرف هم مادر توحید و بار شیشه بود
دست مادر شد کبود از کار افتاد آسیاب
تا ابد اما نمیافتد که آب از آسیاب
آسیاب آری به نوبت ، میرسد روز تقاص
پاسخ آن سیلی محکم که زد بر روی یاس
#وحید_عظیم_پور
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
مادربزرگ مشکم و دریا دل من است
این چار قبر فرضی من ساحل من است
امالبنینِ شهرم و از چار پهلوان
یک مشک پاره پاره فقط حاصل من است
پیداست حد داغ من از ضجههای من
اینجا که سنگ گریه کن محفل من است
قبل از حسین لب نزد عباس من به آب
اصلا وفا حقیر ابوفاضل من است
گفتند دست ماه مرا قطع کرده اند
آن دستها که هدیهی ناقابل من است
ضرب عمود لالهی من را گلاب کرد
این شیشهی شکسته همه حاصل من است
مُردم از این که آب نخورد اصغر حسین
شرمندگی ز تشنه لبان قاتل من است
بعد از حسین ام بنین دربهدر شده
از این به بعد کرب و بلا منزل من است
#وحید_عظیم_پور
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
قاری والشمس و والضحی علی اکبر
حضرت داود کربلا علی اکبر
بود مسیحا حسین ، دم پسرش بود
حضرت موسی حسین ، عصا علی اکبر
قامت حُسنش ضریح اهل حرم بود
یوسف مصری کجا کجا علی اکبر
کربوبلا را جناب کعبه حسین است
مروه ابالفضل شد صفا علی اکبر
جبههی پیشانیاش چراغ هدایت
زلف سیه ، رایه الهدی علی اکبر
حی علی الکربلا نشسته به لبهاش
ماذنه ها را زده صدا علی اکبر
ماه در آیینه از ستاره خبر خواست
آینه فرمود انّما علی اکبر
گفت که افتادگی نشان کمال است
دید که رفتهست زیر پا علی اکبر
گر بدهد صد پسر خدا به حسینش
اصغر است ، اوسط است ، یا علی اکبر
پیرها حبیب ، طفلها علی اصغر
هرکه جوان بود گفت یاعلی اکبر
جلوهی تمثیل ، کربلای معلاست
اکبر اگر احمد است آمنه لیلاست
#وحید_عظیم_پور
#ولادت_امام_زمان_عج
صدای چکچک باران به شیشه های فراق
ترق ترق به تن کوه تیشه های فراق
درخت پرثمر چشم انتظار ظهور
به زیر پاش دویدند ریشه های فراق
نشستهاند و در آغوش بغض میپرسند
چرا به ته نرسید این همیشه های فراق
صدایی از دل نیزار غیبت آمد و گفت
که شیر وصل نشسته به بیشه های فراق
به هم بزن غزل انتظار را ای عشق
بگیر مثنوی ذوالفقار را ای عشق
صدا صدای غدیر است بشکن این خط را
بده به دست علی باز دست بیعت را
به قلب شبزدهها سر زده تولد صبح
که این صدا خود صبح است این صدا خود صبح
وضو بگیر به بیعت به روت آب بریز
و خون عشق لب تیغ آفتاب بریز
بِکَن ز قلعهی شک هات درب خیبر را
بزن به قلب یقین مهر مهر حیدر را
زمان بیعت با نور مطلق آمده است
به روی لب أ و لسنا علیالحق آمده است
اگر که گفت کسی حسبنا کتاب الله
بگو که نور خود از آفتاب دارد ماه
امام نور نخستین ، امام خورشید است
امام نور خودش را به ماه تابیدهست
همان کتاب که بر مصطفی خدا فرمود
اطاعت از ولی امر را به ما فرمود
ولی امر علی بود و بچه های علی
غلط گذاشت کسی پا گذاشت جای علی
فقط علیست که تدبیر مملکت بکند
کسی نشست به جای علی غلط بکند
اگر تمام جهان پیرو ولایت بود
زمین و هرچه در آن است غرق نعمت بود
ولایتی که برای ظهور افتادش...
زمام کار به دست علی و اولادش
سرم فدای ولی و دو چشم سرمستش
همآن که پرچم اسلام هست در دستش
گرفت محکم و طوفان نبرد پرچم را
به دست مهدی خواهد سپرد پرچم را
به هوش باش که صبح وصال میآید
عزیزم آن مه کم سن و سال میآید
اگر به سن کم این امام شک داری
به روی آینهی غیرتت ترک داری
نگیر مسلک اغیار را در این باره
مگر مسیح نزد حرف بین گهواره
بگو به آنکه یقین را به این وجود نزد
مگر کلیم عصا را به فرق رود نزد
امام من به مسیح اذن نطق را داده
به دست موسی عمران خودش عصا داده
نه در جنایت فرعون نه پای وحشت نیل
نیاز داشت به موسی همیشه اسراییل
به هود بود همیشه نیاز مردم عاد
نیاز داشت همیشه به والدین اولاد
همیشه دهر نشیب و فراز خواهد داشت
ولی همیشه به مهدی نیاز خواهد داشت
#وحید_عظیم_پور