eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
5هزار دنبال‌کننده
432 عکس
127 ویدیو
772 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات الله علیه و آله بند1⃣ توی پاییز بهار اومد دوباره بازم دلها بی قراره نگاره مکه امشب قیامت بی طاقت بارون رحمت میباره ملائک دارن دسته دسته میان رو زمین کنار گهوارش صف بستن‌ همه مومنین واسهٔ دیدنِ روی خاتم‌المرسلین معجزه خدا سلام‌ یا رسول الله شمس والضحی سلام یا رسول الله ختم‌الانبیا سلام ‌یارسول الله عشق مرتضی سلام ‌یارسول الله بند2⃣ طاق کسری کنگره هاش شکسته اهریمن به خاک سیاه نشسته با چشمای پر نورش با ظهورش مسیر ظلمت رو بسته چراغ آتیشکده خاموش شد از مقدمش زنده میشه صد تا عیسی تنها با یک دمش ضربان قلبم داره میگه با هرتپش آبروی همه سلام‌ یا رسول الله نبض قلبمه سلام یا رسول الله ذکروزمزمه سلام ‌یا رسول الله عشق فاطمه سلام یا رسول الله بند3⃣ دل مجنونه سینه صفا گرفته نوکر بالا دست دعا گرفته تو این شبها کبوترم کنج حرم دل زارم جا گرفته شب قدره ورحمت از آسمون ‌نازله ندارم ‌این‌ شبها تا عرش خدا فاصله توی هیئت میخونم ‌این ‌ذکرو با هلهله ذکر صاحب زمون‌ سلام ‌یا رسول الله ورد هر زبون ‌سلام ‌یا رسول الله ماه آسمون سلام ‌یا رسول الله اشهد اذون ‌سلام ‌یا رسول الله شعر و سبک: حسین نوری
علیه السلام بند1⃣ خورده به نام تو سند شیش دنگ دل من وقتی اضافهٔ گل شماست آب و گل من تبیان کل شیئه چشم تو به قسم جلاله عالم های عالم شاگردتن هزارواندی ساله یک میلیون سال دیگم مثل تو پیدا بشه محاله بی همتا یا امام صادق مولا یا امام صادق پای نامهٔ اعمالم تویی امضا یا امام صادق بند2⃣ از عامه تا خواص تو خونه ی تو برو بیاست نیست شأن احدی با غلامت قابل قیاس با خلق تو انگار تو آینه خدا خودی نشون داد قال الصادق علیه السلام سر زبونا افتاد غیر از این جمله دنیا تا ابد چیز دیگه نمیخواد ذکر لب یا امام صادق مذهب یا امام صادق سنت با اسم تو زنده ست روح مکتب یا امام صادق بند3⃣ گرم نیست تو مدینه شبیه تو بازار کسی نیست جز تو و علی سلونی گفتن کار کسی رسالتت شده ادامهٔ رسالت محمد پیغمبر آل پیغمبری به قامت محمد روز میلادت همزمانه با ولادت محمد رو لبهام یا امام صادق آقام یا امام صادق اسلام مدیون کلامت شیخ الاسلام یا امام صادق شعر و سبک: احسان نوری
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت ابریست آسمان دل بیقرار تو بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت امروز هم بیا و بگو وای مادرم آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت در آخرین وصیت زهرا دل علی از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت محمدعلي بياباني
سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! محمدجواد شیرازی
دیدگانم لایق دیدار دلدارم نشد عمر من طی شد ولی آقا خریدارم نشد نیستم آن بنده ی خوب و به دور از معصیت وای بر من صاحبم راضی ز کردارم نشد بدتر اینکه من بدانم ناظرم بود و ولی بر بدی اصرار کردم ، خوب رفتارم نشد رو به این و آن زدن ، غیر از ضرر چیزی نداشت بارم افتاد و کسی گرمی بازارم نشد کاش آقای خودم را میزدم از دل صدا هیچ کس غیر از عزیز فاطمه یارم نشد بین مردم عزتم داد و گناهان مرا پیش خود مخفی نمود و فاش اسرارم نشد من مریضم به دوا محتاجم و جز تربتِ کربلا مرهم به قلب زار و بیمارم نشد اربعین یادش بخیر ایوان طلا زانو زدم من بدهکار آمدم آقا طلبکارم نشد روضه ها را خواندم اما ماجرایی بدتر از درد پهلو باعث اندوه بسیارم نشد یک پسر در بین کوچه ناله میزد آمدم گوشوار مادرم از خاک بردارم نشد روح الله پیدایی
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد روح الله پیدایی
روزگار دلم به سامان نیست من کویرم خبر ز باران نیست سخت با خود کنار می آیم ساختن با فراق آسان نیست غم کوری نمیخورد یعقوب یوسفش تا میان کنعان نیست در جوانی تو سربه راهم کن دم پیری زمان جبران نیست آدمیّت گدایی از در توست آدمت هرکه نیست سلطان نیست بی تو یا با تو گریه خواهم کرد فکر عاشق وصال و هجران نیست هیچ جایی برای ما مردم مثل قم نیست! چون خراسان نیست! آخر کار میرسم به حسین آخر کار غیر جانان نیست روزگارم خوش است پای غمش بر سرم مانده سایه علمش.. سیدپوریا هاشمی
تشنگان عشق را باران نمي آيد به كار عاشقان تشنه را هم نان نمي آيد به كار درد وقتي ميكند ما را به تو نزديك تر پس نميخواهم دوا،درمان نمي آيد به كار پس فراق از آتش سخت جهنم بدتر است بي تو ما را روضه ي رضوان نمي آيد به كار نوكرت را نوكري زنده نگه دارد فقط بي مدال نوكري هم جان نمي آيد به كار رتبه ي عاشق كجا و رتبه ي زاهد كجا زهد در دلداگي چندان نمي آيد به كار با تو كار خلق سمت رو به راهي ميرود تا نيائي پس سر و سامان نمي آيد به كار افضل اعمال امروز انتظار واقعي ست پس زباني خواندنت يك آن نمي آيد به كار محسن صرامی
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را کاظم بهمنی
عمری برای دیدن رویت دلم خوش است تنها به یک نگاه ز سویت دلم خوش است باران رحمت است تبرک زدست تو یعنی به قطره آب وضویت دلم خوش است آخر فراق روی شما می کشد مرا پس تا شهادت سر کویت دلم خوش است لبخند تو رضای خدا را نشان دهد یابن الحسن به خلق نکویت دلم خوش است هر صبح،عطر یوسف زهرا که میرسد من هم به یک تنفس بویت دلم خوش است با دست تو به حبل متینم گره زدند وابسته ام به یک سر مویت،دلم خوش است با آه و ناله ی سحرت آشنام کن گاهی به رازهای مگویت دلم خوش است ما تشنه معارف زهرای اطهریم بر آن زبان فاطمه گویت دلم خوش است دیدار یاس،با گل نرگس چه دیدنیست بر انتقام تو ز عدویت دلم خوش است تنها تویی جواب نفسهای فاطمه می گفت: یابنی به رویت دلم خوش است وقتی به سید الشهدا میدهم سلام ای اشک کربلا،به سبویت دلم خوش است می گفت عمه جان تو وقت وداع یار: بر بوسه های زیر گلویت دلم خوش است محمود ژولیده