eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
📸گزارش تصویری تصاویر این هفته هیئت انصار الرضا در حوزه شهید بهشتی پیربکران با حضور استاد کربلایی مهدی عباسی ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️
سلام(بخوانیدوارسال کنید): 📿🔮📿🔮📿🔮📿 🔮📿🔮📿🔮📿 📿🔮📿🔮📿 🔮📿🔮📿 📿🔮📿 🔮📿 📿 🌷 ✅ تقدیم به کسانی که سعادت داشتند و اربعین به پابوس آقا امام حسین علیه السلام رفتند . دعوت خون خدا یادش بخیر خواب و رویاهایمان یادش بخیر گرچه ایوان نجف پُر نقش بود غربت مولایمان یادش بخیر پا پیاده از نجف تا آنهمه شور و صفا یادش بخیر پرچم و سربند زرد یا حسین تیرهای بین راه یادش بخیر تا حسین مانده فقط یک یاحسین انتظار و اشک و آه یادش بخیر گنبد سقای دشت کربلا کشته ی راه خدا یادش بخیر روبرویم آن ضریح پر ز نور هیبت شش گوشه را یادش بخیر برمشامم میرسد بوی حرم آرزوی نینوا یادش بخیر قلب ما در کربلا جا مانده است و کربلا یادش بخیر 💠 خوش بسعادت تمامی عزیزانی که توفیق زیارت اربعین نصیبشون شد . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هردم بخوان آیات جاری حسن را جود و سخا و بردباری حسن را در زیر قبه که دعاها مستجاب است کن آرزو خدمتگزاری حسن را این قبه خود یک عمر بین سینه دارد شوق بقیع و همجواری حسن را در کربلا موکب به موکب جلوه دادند یک گوشه ای از سفره‌داری حسن را در کربلا قاسم ضریح مجتبی شد بوسه بزن این یادگاری حسن را با ذکر "لا یوم کیومک" شرح دادند مرثیه‌خوانها بی قراری حسن را گودال بود و از تنی بیرون کشیدند پیراهن سبزِ بهاری حسن را یک تشنه در گودال "یا اُمّاه" میخواند برپا کند تا سوگواری حسن را در بین کوچه گوشواره درک کرده لحظه به لحظه شرمساری حسن را حوریه ای در بین کوچه گیر افتاد سیلی رقم زد جان سپاری حسن را . ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): ببین دربار سلطان را ببین آیینه بندان را میان اشک زائرها ببین لبهای خندان را یکی با حالت محزون یکی دیوانه و مجنون یکی بعد از شفای خود صدا میزد رضا ممنون در این شور و هیاهو ها در این انبوه آهو ها در این ایوان در آن ایوان صدا و ذکر یا هو ها من آن زاغ پریشانم که بسته با تو پیمانم کنار دست زائر ها زیارت نامه میخوانم به عشقت مایلم کردی مرا خونین دلم کردی در این مجموعه ی مستی چو مجنون عاقلم کردی دلی آلوده آوردم ز غم فرسوده آوردم برای بی ریا سازی به این محدوده آوردم خوشا ساعات باران را تمنای فقیران را و صد در صد نظر داری رضا هر جای ایران را به عشقت پیر می آید گرسنه ، سیر می آید به راه پر ز نور تو پر از تاثیر می آید ببین آهوی رامت را که بر لب برده نامت را خلاصه باز قسمت کن اذان صبح و شامت را روح الله دانش ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): آمدی در خاک ایران،خاک ایران سبز شد از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد چون به هرجایی که باریده ست باران،سبز شد خواستم دورت بگردم در خیابان رضا تا که گفتم السلام از دور میدان سبز شد در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و تاک پیر خانه ی ما در زمستان سبز شد گندم پس مانده های کفترانت را شبی ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد روضه ی انگور می آمد به گوشم من خودم در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد در میان کوچه ها دستار بر سر زرد شد دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛ راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود با نبی و با حسن با یاعلی موسی الرضا پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛ هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود از خراسان روضه خیلی دور شد یابن الشبیب زهر وقتی قاطی انگور شد یابن الشبیب اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابن الشبیب در هجوم تیر ها و نیزه ها گم شد تنش در میان سنگ ها محصور شد یابن الشبیب در میان علقمه عباس از بس تیر خورد پیکرش چون کندوی زنبور شد یابن الشبیب حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما حرف دشمن نیز حرف زور شد یابن الشبیب آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابن الشبیب عمه هرجایی به دشمن رو نمی زد پیش زجر؛ در بیابان عاقبت مجبور شد یابن الشبیب مهدی رحیمی ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غیر از جگر سوخته در کار نیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفته‌ست تا خلق نگویند گل از خار نیاید بیمار فراقم من و وصل است دوایم تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بر دیدن این دلشده یک‌بار نیاید... نومیدی و درگاه تو؟! بی‌سابقه باشد از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته‌ست گنه‌کار نیاید جاروکش درگاه توام همچو «مؤید» زین بیش از این بندۀ دربار نیاید استاد سیدرضا مؤید ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): پرستوی مهاجر ای مدینه سوی تو با دیدۀ تر آمدم با برادر رفته بودم، بی برادر آمدم ای مدینه دربرویم وامکن راهم مده چون که بی امید جان خود براین درآمدم ای مدینه تاکه گویم شرح حال خویش را همچو مادر برسر قبر پیمبرآمدم ای مدینه همره یک کاروان رنج وملال سوی تو با کودکان ناز پرور آمدم ای مدینه سوختم از آتش داغ حسین چون پرستویی مهاجر گرکه بی پرآمدم کاخ استبداد را با خطبه ام آتش زدم دشمنان را ناتوان دیدم ، توانگر آمدم وقت رفتن قاسم وعباس واکبر داشتم بی علی اکبرو عباس واکبر آمدم دیده ام خونین بدن گلهای باغ عشق را ازکنار گلشنی در خون شناور آمدم یوسف آل علی را دشمنان کشتند ومن همره پیراهنش با دیدۀ تر آمدم گرکه ریزم برسر خود خاک غم،عیبم مکن کزکنار پیکری صد چاک وبی سر آمدم گرکه نشناسد مرا عبدالله جعفر بگو زینبم من کز سفر با دیدۀ تر آمدم کزخودم دادم نشان، ازاین دیار «وفایی» با اشک ریزان رفتم و،با دیدۀ تر آمدم ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
سلام(بخوانیدوارسال کنید): اشک حسرت آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت ناگه از دل کشید زینب آه گفت با همسرش که عبدالله منم آن جان آمده برلب به کجا می روی منم زینب آبله پا وخسته آمده ام قدخمیده ، شکسته آمده ام گربپرسی چرا خمیدم من یک جهان بارغم کشیدم من زینب تو که جامه اش نیلی است چهره او کبود از سیلی است تو چه دانی که من چه غم دیدم دستهایی زتن قلم دیدم یک طرف قاسمم فدا گردید یک طرف اکبرم به خون غلطید غرق خون تا گلوی اصغر شد حنجر خشک او زخون تر شد تن در خون شنا ندیدی تو سرازتن جدا ندیدی تو سوره والضحی به نی دیدم سراز تن جدا به نی دیدم شمع جانم اگر که آب شده سینه من زغم کباب شده آه ازجان ودل کشیدم من ناله فاطمه شنیدم من گه گلم را به گریه بوئیدم گه گلوی بریده بوسیدم گرچنین پیرم وزمین گیرم گرده داغ حسین من پیرم ازغم یوسفم سخن دارم درکفم کهنه پیرهن دارم گربه شام وبه کوفه رفتم من بی بهار وشکوفه رفتم من بردلم داغ وغم فزونتر شد چون گلم در خرابه پرپر شد دلم از داغ لاله ها افروخت صدجگر خسته چون «وفایی» سوخت ╭════•🍁•════╮ 🇮🇷ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan تلگرام https://t.me/madahanesfahan بله https://ble.im/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan اینستاگرام Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan ✉مقدمتان گرامی ╰════•🍁•════╯
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران آموزش مداحی ساماندهی مداحان و آموزش https://eitaa.com/madahanpirbakran
▪️نوحه شهادت (ع)▪️ من هم مظلوم بی قرینه غریب مشهور مدینه کشم آه غربت زسینه خدایا ۲ من از دنیا خیری ندیدم ز درد تنهایی بریدم ز هر کَس من طعنه شنیدم خدایا ۲ من شاهم ولی بی سپا هم بدون یارم ز غم ابر باران مو میبارم گره خورده کارم سنگ صبورم شد و ماتمم میان خانه بی یار و همدمم قاتل من شد در خانه محرمم من غریبم تنها و بی کَسم امان از غربت داد بیداد غم آن کوچه مانده دریاد به پیش چشمم مادر افتاد خدایا۲ هنوزم بین خاطرم هست به کوچه پستی راه ما بست به مادر زد او با کف دست خدایا۲ با سرعت حرامی چنان زد که مادر غش کرد رُخش شد پر از خون رُخ من شدزرد دلم شد پر از درد از این مصیبت قلب خدا گرفت جیغ کشیدم مادرم را گرفت که در گلویم دیگر صدا گرفت من غریبم تنها وبی کَسم غبارچادر را تکاندم به خانه مادر را کشاندم به خانه مادر را رساندم خدایا۲ به اشک ما، در کوچه خندید دیگر چشم مادر نمی دید تنم شد بید از ترس و لرزید خدایا۲ با قدرت به رخسار مادر گلی نیلی زد که از گوشه روسری خون آمد ندارد غمش حد علی ندیده آنچه که دیده‌ام من آن امام محنت کشیده ام شرح غم شد موی سپید ه ام من غریبم تنها و بی کَسم مجتبی صمدی شهاب .
. ▪️نوحه/زمینه پیمبر اعظم(ص)▪️ فاطمه ای دخترم نور چشمان ترم میروم از دار دنیا ای عزیز جان بابا یازهرا واویلا ی گلستان علی جان تو جان علی از علی دفع خطر کن بهر او سینه سپر کن یا زهرا واویلا میدهم بر تو خبر میروی در پشت در میشوی مجروح و خسته میشوی پهلو شکسته ..................... همین سبک امام مجتبی علیه السلام سفره دار عالمم کشتهء درد و غمم من شدم راحت ز غمها میکشم پر سوی زهرا واویلا واویلا من غریب و مضطرم من عصای مادرم بین کوچه غصه خوردم مادرم را خانه بردم واویلا واویلا زهر کین شد حاصلم همسرم شد قاتلم شد همیشه غم نصیبم بین شهر خود غریبم واویلا واویلا مثل گل پرپر شدم محرم مادر شدم زد به قلب من شراره خون روی گوشواره .
. سبک 2 ،، ، ..... مادر که رفت بابا ، تو لااقل بمون خورشید قلب من،بمون تو آسمون با رفتنت یاس ِ ، منو نکن خزون ای به دردای من طبیب بی تو میشه دل بی شکیب بعد از تو همسرم علی بین مردم میشه غریب میشه سلامش بی جواب می بینه ظلم بی حساب آبادی قلب علی با رفتنت میشه خراب جان زهرا، بابا مرو... یا ای حبیب قلبم نرو... یا ای پناه حیدر مرو... 🌸🌸🌸🌸🌸 بعد از تو کار دل ، همیشه بارونه بی اجازه دشمن ، میاد توی خونه می میره پشت در،محسن غریبونه میشه به من ظلم وجفا حقّ رسالتت ادا در راه ولای علی میشه دختر تو فدا قلب دشمن از آهنه به رویم سیلی میزنه در کوچه با بغض علی قنفذ بازومو میشکنه جان زهرا بابا مرو... یا ای حبیب قلبم نرو... یا ای پناه حیدر مرو... 🌸🌸🌸🌸🌸 این لحظه ی آخر ، داری دم حسین خون میباره چشمات،از ماتم حسین میخونی روضه باز ، برا غم حسین روضه ی خشکی لبا روضه ی اکبر و عبا قاسم وقد کشیدنش به زیر نعل مرکبا روضه ی یک تیرسه پَر خواهش آب یک پدر منتظر مونده در حرم یک مادر خونین جگر مظلوم کربلا حسین.... یا غریب کربلا حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. بااشک ثبت شد سبک 3 بنداول ودوم:زبان حال ایشان با حضرت زهرا علیهماالسلام) بندسوم:زبان حال ایشان باحضرت علی علیهماالسلام واحد،سنگین،زمینه،نزله فاطمه جان گریه نکن ، اول درده دخترم با غُصه ی تو می کشم ، این نفسای آخرم برای سرنوشت تو می باره هی چشم ترم تا زنده ای برام می سوزی گریه کن هر شب و روزی به جای خالی ام رو منبر نگاه ابری تو می دوزی کم از سر تو سایه میشه از گریه هات گلایه میشه آب وضوتو گرچه بردند دشمن تو همسایه میشه ای یاور تنهای سردار! دارم میرم،خدانگهدار فاطمه جان خدا نگهدار....... 🌸🌸🌸🌸🌸 این حرف که میزنم بهت ،بابا بمونه بینمون ازهمه زودتر سوی من،میای ولی با دل خون توسن هیجده سالگی،میشی کمون ومیدی جون یه روز تا از علی میخونی دشمنو از خونه ت میرونی جلوی چشم زار حیدر بین در و دیوار میمونی دستای حیدر بسته میشه چشمای زینب خسته میشه آخه می بینه که تو کوچه بازوی تو شکسته میشه ای یاور تنهای سردار! دارم میرم خدانگهدار فاطمه جان خدانگهدار...... 🌸🌸🌸🌸🌸 💥یه صحبت هم با حضرت امیرالمومنین علیه السلام تنها شدی برادرم، دنیا میشه برات عذاب سلام تودیگه میشه،تواین مدینه بی جواب بستن دست تو علی، برای مردمش ثواب چندروز دیگه تنها امیری زانوی غم بغل می گیری در پشت در ، کنار زهرا ازداغ محسنت می میری می گیره فاطمه ازت رو همش میزاره دست به پهلو موقع غسل میفهمی رازش میرسه دست به زخم بازو ای حیدر و امیر کرار دارم میرم خدانگهدار جانم( یارم) علی خدانگهدار...... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام علیک یا رحمة للعالمين يارسول الله صلوات الله علیه واله وسلم زبان حال حضرت زهرا با پدر بزرگوارشان علیهماالسلام قبل از شهادت پدر بعد از تو درد فاطمه بسیار می شود همسایه ی قدیم گلت خار می شود هرکس که در مدینه بدهکار لطف توست در پشت درب خانه طلبکار می شود دستان کینه باز شود بعد تو ولی بسته دو دست حیدر کرار می شود بعد از گرفتن فدک از دست غاصبان دیگر گذر ز کوچه چه دشوار می شود این دیده ای که بوسه زدی روز وشب برآن در کوچه در کنار حسن تار می شود پشت نقاب ، راز مگویم بماند و پنهان ز دیده سرخی رخسار می شود این سینه ای که مخزن انوار ایزدی ست بشکسته از شراره ی مسمار می شود گردد خلیل، دختر تو بعد رفتنت در آتش سقیفه گرفتار می شود در کوچه از عداوت چل مرد بی حیا پیوستنم به سوی تو هموار می شود ازاین دوشنبه کرب وبلا می شود به پا آغاز هر جسارت و آزار می شود از این سقیفه حرمله زد تیر و کربلا اصغر اسیر زخم شرر بار می شود شمر سقیفه رأس حسینم جدا کند بر روی تل عقیله عزادار می شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. از زبان حضرت زهرا السلام علیک یا رسول الله صلوات الله علیه وآله و سلم عمری به لطف بی حد تو اعتنا نشد حقّ رسالت تو پدر جان ادا نشد مثل خدیجه همسر اُمّ الوفای تو دیگر کسی برای تو اهل وفا نشد اجر تو از هدایت این قوم ناسپاس غیر از اهانت و کتک و ناسزا نشد جشن سقیفه مانع دفنت شد و کسی دیگر برای داغ تو صاحب عزا نشد یک تن به عهد روز غدیرش وفا نکرد صاحب برای منبر تو مرتضی نشد بابا سرت شکسته شده از جفا ولی دیگر سر تو زخمی تیر و عصا نشد رأست به روی نیزه نرفت و تنت دگر در زیر نعل تازه ی مرکب رها نشد آورده اند یک کفن قیمتی ز عرش شکر خدا پدر کفنت بوریا نشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
سلام دوستان کلاس آموزش مداحی فردا جمعه ساعت ۹ صبح محل کلاس حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران تشکیل می شد