eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . میا کوفه آقا که قلبم شکسته به عشق تو کوفی دو دستم رو بسته به دیوار غربت سرم رو میذارم منم بی قرارو تو هستی قرارم منی که یه مردم توو کوچه بریدم به یاد عقیله ز دل آه کشیدم من از کوچه گردی شدم خسته ای یار چه حالی رو داره سکینه توو بازار دو تا بچه هام که غریبی مو دیدن الهی نبینن سرم رو بریدن ولی از روی تل می بینه سه ساله میگه با دلی که پر از درد وناله آهای اهل کوفه نبرّید سرش رو بذارید ببوسم یه بار حنجرش رو میگه با دل خون نچرخون بدن رو ببینید توو گودال، داداشش حسن رو ✍ ......... . ۱۲ قرار دل من، ببین بی قرارم برای گلوته که دلشوره دارم کجاست اینجا ای گل، که قلبم حزینه نگو که دل من به داغت می شینه میترسم که قلبم بشه غرق ماتم الهی یه مو هم نشه از سرت کم سؤالی دارم از تو ای عشق خواهر بگو اینا نخله یا نیزه ست برادر جواب امام مکن بی قراری مکن گریه خواهر هنوز که ندیدی روی نیزه ها سر می بینی همین جا که بی سر می افتم می بینی زیر پای لشکر می افتم هنوز که ندیدی به خونها شناور ندیدی سنانو،توو گودی حنجر مشو خیره انقدر تو به سوی نیزه تنم بالا پایین میشه روی نیزه ............. . ۱۲ سلام سر بریده سلام کربلایی آخه معلومه که بابایی کجایی کجا بودی بابا که خونیه لبهات به من عمّه می گفت سفر رفته بابات غریبی مو دیدن دلم رو شکستن چقد زجر و خولی نامردند و پستن نبودی به اشک چشام خنده کردن نبودی به زخم پاهام خنده کردن سرت روبرومه نمی بینم امّا چقد دستای شامی سنگینه بابا نمی بینه گر چه چش دختر تو چرا که بوی دود می آد از سر تو شنیدم تو گیر کرده بودی تو گودال چجوری در آوردنت از توو جنجال شنیدم که بابا جلو چشم زینب تو جون داشتی و رفت تنت زیر مرکب ............ . ۱۲ صدای غریبیت رو تا من شنیدم عمو جون تا اینجا رو با سر دویدم تو رو بین لشکر غریب گیر آوردن تنت رو با نیزه به هر سویی بردن برای تن تو دو دستم سپر شد یتیم حسن باز که شرمنده تر شد من افتادم ای وای روی پیکر تو دیدم جای نیزه ست روی حنجر تو تک و تنها افتاد عمو بین گودال ببین عمه جونم تنش شد لگد مال عمومو یه عده ببین دوره کردن چیشد که با خنده دارن بر میگردن ببین غرق خونه، نوک پاش تا ابرو عموم روی خاکا می غلته به پهلو بذار که برم تا نشه زیرو رو تر ببین نیزه میره توو جسمش فرو تر .............. . ۱۲ پیچیده توو گوشم صدای تو قاسم میسوزه دل من برای تو قاسم پُره خونه چشمات پُره خاکه لبهات بریدم که دیدم بریده ست نفسهات دیدم یه حرومی موی تو گرفته سم اسبا حتی بوی تو گرفته زیر پای اسبا شدی غرق در خون نمی آد تنت از توی خاکا بیرون همه تیر زدن به تنت ای شهیدم به یاد حسن افتادم تا که دیدم شکسته شد ای وای زیر نعلا سینه تورو دیدم امّا دلم رفت مدینه همون جایی که در میسوخت و شرر زد یکی با لگد هی به پهلوی در زد دیدم که درافتاده بر جسم مادر دیدم که همه رد شدن از روی در .👇
‍ . ۱۲ حالا که سرت از تن تو جدا شد می بینی که بابات به غم مبتلا شد ببین غنچه ی پر پرم بی قرارم چجوری تیرو از گلوت دربیارم میخوام پیکرت رو بپوشونم اصغر نبینه تا زخم روو حنجر رو مادر میخوام خاک بریزم روو جسمت که نازه چشای تو آخه هنوزم که بازه میترسم بیفته سرت گیر نیزه پیش مادر تو بشه خیره نیزه موقّت علی بر تنت خاک می ریزم تا که زیر پاها نشی له عزیزم می ترسم سرت رو. روو نیزه ببندن به اشک چشای تو روو نی بخندن چشای قشنگت روو نیزه پُرآبه می بینی که عمّت توو بزم شرابه ✍ ............... . ۱۲ گل پرپر من علی اکبر من میدونی غم تو چی آوُرد سر من پاشو ای جوونم که جونی ندارم زمین خوردن تو گره زد به کارم شدی ارباً اربا جلو چشم بابا تو افتادی روو خاک،من افتادم از پا دیدم ماه لیلا یه لشکر سرت ریخت دیدم که ز مرکب همه پیکرت ریخت رو بغضی که دارن روی اسمت اکبر سرت رو شکافتن مثه فرق حیدر تو رو دیدم و رفت چش من سیاهی دیدم مرکبت رو که رفت اشتباهی به هنگام جمع تن درهم تو می خندن یه جمعی به جسم کم تو بچینم چجور، روو عبا کُلّ پیکر یه کم از تنت بود، زیر پای لشکر .............. . ۱۲ چجوری روی خاک تو افتادی عباس بمیرم چقد سخت تو جون دادی عباس بی بی دستی تو همه خنده کردن جلو چشمای فاطمه خنده کردن امیدم بریدم ببین که خمیدم ز جسم تو از بس که نیزه کشیدم تو رو دیدمت ای یل لشکر من خیال کردم هستی علی اصغر من پاشو ای غیورم پاشو ای دلاور پاشو حیدر من، پاشو جون حیدر چشت روشن ای یار، پاشو ای علمدار پاشو تا نبردن زنا رو توو بازار پاشو بی تو یاسم میشه رنگ نیلی پاشو که نداره، گلم تاب سیلی می ترسم با شلّاق صداشو بگیرن می ترسم با معجر موهاشو بگیرن ........... . ۱۲ من از بین خیمه تا گودی دویدم روی تل تنت رو، روی خاکا دیدم چقد قتلگاه تو تنگه عزیزم چقد دور جسم تو سنگه عزیزم دیدم روی سینت که قاتل نشسته یه جوری لگد زد که پهلوت شکسته مگه حنجرت رو، چجوری بریده چقد نحر حلقوم تو طول کشیده تو رو بین گودال، غریب گیر آوُردن سرت رو با خنده، بریدند و بردن خبر از تو آخر به سوی نجف رفت دیدم با سُم اسب تنت هر طرف رفت بمیرم تنت رو، روو خاکا کشیدن تو جون داشتی اسبا، روو سینت دویدن تنت بین صحرا شده قسمت ای وای پس از تو شده صحبت غارت ای وای مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. بند اول : میوه ی قلب حسین و ریحانه اهل جنت سه سالشه اما اسمش کرده تو قلبم قیامت رقیه ای بودن ما زبانزد عام و خاصه شده غم و عشق و احساس تو شب سوم خلاصه ذکرش میشه آرامش قلب و جونم (رقیه )۳ من هم یه روز عاقل بودم کرد مجنونم (رقیه)۳ کعبه ی حاجاته ، نور سماواته کربلامون دست ، رقیه ساداته رقیه مولاتی .... بند دوم: کنج خرابه کجا و ملیکه مُلک ارباب از بس که کابوس میبینه حق داره میترسه از خواب سویی نمونده به چشماش رمق توی دست و پاهاش زَجرو که دید زیر لب گفت عموجون اینجا بود ای کاش با پاهای پرآبله جا میمونه از قافله (واویلا )۳ همسفری با گرگ های بدتر از صدتا حرمله (واویلا)۳ با معجر پاره ، سرش رو میزاره روی خاکا طفلک ، بدون گوشواره رقیه مولاتی ..... علی صمدی✍ 👇
. خوش اومدی به دیدنم بابا دیر اومدی بی کفنم بابا سر تو روی دامنم بابا (خوش اومدی تو) داغ تو کرده بابایی پیرم از صورت تو بوسه میگیرم روی تو میبینم و می میرم (خوش اومدی تو) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان]۲ بابا بیا دو چشم خود وا کن سه سالتو بیا تماشا کن رویم ببین و یاد زهرا کن (بابای خوبم) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان] بابا بگو که پیکرت چی شد زیر سُمِ اسبا تنت چی شد واویلتا انگشترت چی شد(برات بمیرم) وقتی که تیر به حنجرت اومد خون از دو چشم خواهرت اومد به من بگو چی به سرت اومد (برات بمیرم) [بابای خوب من حسین جانم(۳) بابا حسین جان] ذاکر و شاعر اهلبیت (ع) کربلایی مرتضی شاهمندی .👇
. 🏴سبک زمزمه روضه ای شهادت بی بی حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول بابا،خوشی نیومده بهم اصلا به دخترت یه سر بزن حتما اگه ببینی تو نمیشناسیم نمیشناسی منو بابا اصلا بابایی بابا،دیگه نمونده مو برام اصلا توون نداره زانوهام اصلا سیلی زدن به صورتم محکم دیگه نمیبینه چشام اصلا بابایی از این زمونه سیرِ سیرم توی سه سالگی چه پیرم آرزومه که زود بمیرم بابا بابا بابا بابایی 🏴بند دوم بابا،تنم کبوده و پر از زخمه زجرو ببین که خیلی بی رحمه میخوان کنیزی ببرن مارو آخه میون شامیا رسمه بابایی بابا،چند روزه که غذا نخوردم من بجاش فقط کتک میخوردم من اگه نمیرسید به داد عمه به زیر دست و پا میمردم من بابایی شامیا خیلی پستِ پستن تو معبرا راهم و بستن دندون شیریمو شکستن بابا بابا بابا بابایی 🏴بند سوم بابا،یه فکری واسه زخم دستام کن فکری واسه آبله ی پام کن یه کاری کن که خوب بشم زودتر بیا منو ببر مداوام کن بابایی بابا،نبودی از بلندی افتادم تا افتادم به یادت افتادم غمت نباشه باباجون اونجا مادرتو رسید به فریادم بابایی از این زمونه سیرِ سیرم توی سه سالگی چه پیرم آرزومه که زود بمیرم بابا بابا بابا بابایی ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. دلم آغوش گرم تو رو میخواد خرابه سرده و دارم میلرزم هوا سرده ولی عیبی نداره من از تاریکیا خیلی میترسم از اونی که سر تو رو رو نیزه بست بدم میاد از اون که دندون تو رو با سنگ شیکست بدم میاد بابا بابا بابا حسین **** یه شب جا موندم و اومد سراغم همون مردی که با من خیلی بد بود الهی که دلش آتیش بگیره که دل سوزوندنو خیلی بلد بود همش میگفت عموت کجاست حال تو رو نیگاه کنه بگو از علقمه بیاد دست بستت رو وا کنه بابا بابا بابا حسین **** یه جور میزد که انگاری گرفته منو با مرد جنگی اشتباهی یه چیزایی میگم عمه نفهمه از اون شب میره چشم من سیاهی از اونی که سر تو رو رو نیزه بست بدم میاد از اون که دندون تو رو با سنگ شیکست بدم میاد .👇