eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . عج و (س) ▪︎غزل امام زمان(عج) خواستم نزدیک‌تر باشم به آقایم، نشد تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم بند‌ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد ندبه‌های جمعه را هی خواب می‌مانم ببخش سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد ظاهراً ذکر تو را می‌گویم، اما باطناً در میان عاشقانت باز هم جایم نشد گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین سر به خاک مقدمت‌ای یار می‌سایم، نشد دائماً می‌چرخم آقا جان به دور معصیت از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد کربلایم دیر شد، دارم خجالت می‌کشم آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد ▪︎روضه کلامی اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا... یابن‌الشبیب عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند ▪︎روضه کلامی: (هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر... یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید... یابن‌الشبیب عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت ▪︎روضه کلامی: (حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...) ▪︎مرثیه حضرت زینب س: پیش بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند سرش را شکسته بود یابن‌الشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت یابن‌الشبیب دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را … اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود یابن‌الشبیب آتش خیمه امان  نداد فرصت به روی زخمی دختران نداد او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. ▪︎روضه کلامی (صدا زد حسین جان...) ▪︎مرثیه زبانحال س: سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان سپردمت به غبار به خارهای مغیلان سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده به مردمان دهات و به آهوان پریشان به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان ▪︎ کلامی : (یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید... نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین ▪︎ بعد روضه: خداحافظ ای برادر زینب به سبک حسین جان ای آبروی دو عالم🎼 ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشگ دل و سوز و آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم... تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا خدایا از این غم چه چاره کنم... (خداحافظ ای برادر زینب)۳ ▪︎ های به سبک دشتی بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند مرا نه سر نه سامان آفریدند پریشان پریشان آفریدند پریشان خاطران رفتند در خاک مرا از خاک ایشان آفریدند اگر دردم یکی بودی چه بودی اگر غم اندکی بودی چه بودی به بالینم حبیبی یا طبیبی از این هر دو یکی بودی چه بودی مو که افسرده حالُم چون ننالُم شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم همه گویند زینب ناله کم کن۲ تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲ ▪︎ های : من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین "صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله" ▪︎دعای آخر مجلس: *فرج امام زمان عج برسان. *رهبر عزیزمون حفظ بفرما. *مریض های اسلام شفا بده. *زیارت کربلا نصیب ما بگردان. *حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما* ذکر ما هست دائم الاوقات بر محمد و آل او صلوات... . .
Moghadam-GolchinMoharram1384[12].mp3
8.1M
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای چهچه بلبل نیومد برید از باغبان گل بپرسید چرا بلبل به صید گل نیومد حسین ارباب من آی غریب مادر سه چند روزه که بوی گل نیومد صدای چهچه بلبل نیومد 🌹🌹 سه چند روزه که بوی گل نیومد صدای چهچه بلبل نیومد برید از باغبان گل بپرسید چرا بلبل به صید گل نیومد حسین ارباب من آی غریب مادر میمیرم بمیرم آقای بی سر دلوم میخواد امینت باشم ای دل سر کوچه کمینت باشم ای دل خودم فرش زمینت باشم ای دل 🌹🌹 حسین ارباب من آی غریب مادر میمیرم بمیرم آقای بی سر غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره ولی آخر کشد مارا غم یار حسین ارباب من آی غریب مادر میمیرم بمیرم آقای بی سر آقا تو زیبایی نه زیباترینی 🌹🌹 حسین نه زیباتر تو زیبا آفرینی بیا ای دل از این جا پر بگیریم ره کاشانه دیگر بگیریم بیا گم کرده دیرین خود را سراغ از بستری خالی بگیریم حسین ارباب من آی غریب مادر میمیرم بمیرم آقای بی سر سه چند روزه که بوی گل نیومد صدای چهچه بلبل نیومد برید از باغبان گل بپرسید چرا بلبل به صید گل نیومد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی بعد تو عذابه رو دست من جای طنابه تموم گلهاتو آوردم اما یکی موند تو خرابه ... این نشونی که رو چشام سوغاتی کوفه و شام چادر خاکی رقیه ببین داداش، شال عزامه هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد ... نمیره زیر تازیونه ، اما نشد اما نشد ... هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد ... خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ...  +داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمع به خدا سر خود بابامه .... حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت اما نزاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند .... شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالای نیزه چه سنگی زد ، زن یهودی ... غارت شده انگشتر تو غارت شده روسری من حتی زن یزید دلش سوخت برای بی معجری من خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد ... خواستم نشه لب تو خونی ، اما نشد ... +از چهارسالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سر بریده ... از چهارسالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شب عاشورا تا دست امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادت حسینش کنار اومد .... داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشت طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوب خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات ....خاک بر دهان من ، تو دعای عرفه اومده ابی عبدالله با تمام اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جای سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جای سالم دندان های مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوب خیزران رو بلند کرد .... حسین .... .
Poyanfar - Hossein jan Ey Aberoye Do Alam.mp3
13.23M
حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابر زینب به خون غلطان در برابر زینب برادر جان بی تو در دل صحرا شده تنها خواهرت گل زهرا شده تنها خواهرت گل زهرا حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین دانلود مداحی حسین جان ای آبروی دو عالم محمد حسین پویانفر ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز آه یتیمان خدایا از این غم چه چاره کنم تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه ی اعدا خدایا از این غم چه چاره کنم کند گریه خواهر تو به هر شب حسین شده محمل جای روضه ی زینب حسین به شهر شام در هجوم نظرها کند خنده دشمنت به غم ما کند خنده دشمنت به غم ما زند سیلی دشمنت به رخ من دلم خون است از جسارت دشمن خدایا از این غم چه چاره کنم حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم حسین حسین جان ای آبروی دو عالم‌ نگین سلیمان به حلقه ی خاتم ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
eb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
﷽ و الشّمر جالسٌ نفس انبیا گرفت خورشید تیره گشت و دوباره هوا گرفت دارد تمام عرش خدا می خورد زمین و الشمر جالسٌ همه عالم عزا گرفت والشمر جالسٌ همه جا زیر و رو شده خنجر به روی حنجر آقای ما گرفت و الشمر جالسٌ تن صد چاک روی خاک و الشمر جالسٌ نفس مصطفی گرفت زهرا کنار گودی گودال آمده و الشمر جالسٌ دل خیرا لنسا گرفت و الشمر جالسٌ سر او را گرفت و بعد ... زینب به روی تل دم وا احمدا گرفت زینب به روی تل به سر و سینه می زند آنقدر ناله زد نزنیدش، صدا گرفت وحید محمدی .
. السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین.... .
. آقا شنیده ام همهء روضه هات را در مجلس عزا غم و سوز صدات را انگار بغض روضهء جدّت گرفته است بعضی فرازهای دعای سمات را ای نفس مطمئنهء جامانده از حسین! خواندی چنین برای که "والعادیات" را؟ از صبح تا به شام فقط نوحه می کنی این زخم های کهنه و درد بیات را باری شده به شانهء تو گریه لرزه ها اشکت به هم زده جرَیان فرات را داری دعا برای تمام بنی اسد چون عمه جان که کرده دعا آن دهات را مولا به حق ناحیه ای که مقدس است در دست خالیم بده برگ برات را
. یا حسین مظلوم 🖤 آرام جانم یا حسین جان به قربانت از کربلایت می روم با یتیمانت دارم دلی خون از غم و داغ هجرانت از کربلایت می روم با یتیمانت ای یادگار مرتضی نور چشم من دیدم تو را در قتلگه سر جدا از تن روزم سیه کرده چو شب از جفا دشمن بنگر به حال خواهر دیده گریانت از کربلایت میروم با یتیمانت ماه دل آرای شب تیره ی خواهر کو قاسم نیکو لقا ، لاله ی احمر چشمان تر دارد رباب از غم اصغر شد کودکش پرپر چو گل روی دستانت از کربلایت میروم با یتیمانت از تن جدا دست علمدار و سقا شد در خون تپان ، جسم علی ماه لیلا شد راس منیرت دیده ام روی نی جا شد گشته تسلای دلم صوت قرآنت از کربلایت میروم با یتیمانت کرده فراقت یا حسین از جهان سیرم از ماتم آلاله ها زار و دلگیرم اما ندارم شکوه از کار تقدیرم خواهم رضا باشد زمن حی سبحانت از کربلایت میروم با یتیمانت زین جان نثاری ها شود دین حق احیا شرح وصایای تو را زاده ی زهرا تا جان به تن دارم کنم یک به یک اجرا گشته زمین و آسمان محو ایمانت از کربلایت میروم با یتیمانت یا رب به حق حرمت دختر حیدر بگذر ز جرم شیعیان در صف محشر فرما عنایت بر دل "سید" مضطر جان حسین فاطمه مهر تابانت حاجات قلب ما روا کن ز احسانت https://eitaa.com/emame3vom/66509 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 الگوسازی در نوحه 🔹در یادداشت قبل درباره اهمیت هویت‌بخشی به کودکان و نوجوانان در هیأت و همچنین شعر و نوحه‌ای که می‌خوانند به اختصار اشاره شد. یکی دیگر از نکاتی که در این زمینه قابل دقت است، اهمیت معرفی الگو و اسوه‌سازی برای این عزیزان است. همه انسان‌ها و به ویژه نوجوانان دوست دارند، اسوه‌ها و حتی اسطوره‌هایی قدرتمند و بی‌نظیر داشته باشند تا همیشه تصاویر آن‌ها را جلوی چشم خود قرار دهند و سعی کنند در زندگی و رفتار و حتی پوشش ظاهری خود را شبیه آن‌ها کنند. 🔸اما در این میدان، برنده کسی است که با استفاده از ابزارهای مختلف بهترین معرفی را از الگوهای مد نظر خود داشته باشد. کاری که غربی‌ها در این سال‌ها به خوبی انجام داده‌اند و در تهاجم فرهنگی خود به ذهن کودکان و نوجوانان ما هم رحم نکرده‌اند. 🔹آنچه که مایۀ تأسف است، این است که ما با وجود داشتن، الگوهای بی‌نظیر، در معرفی آن‌ها کم‌کاری کرده‌ایم. یکی از شخصیت‌هایی که می‌تواند بهترین نقش را به عنوان الگو نه تنها برای کودکان و نوجوانان ما، بلکه برای همه ملت ما داشته باشد، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی است. 🔸همان‌طور که دشمن در این جنگ فرهنگی از ابزارهای خود برای معرفی الگوهایش استفاده می‌کند، ما هم نباید از ابزارهای منحصر به فرد خود غافل باشیم. ابزارهایی که نه تنها بر فکر مخاطب بلکه بر روح و جان مخاطب هم تأثیر مستقیم دارد. یکی از این ابزارهای منحصر به فرد جامعۀ ما، رسانه هیأت و به طور خاص نوحه است. 🔹در این نوحه، به زیبایی و با توجه بر ضرورت‌های یاد شده، تلاش شده حاج قاسم سلیمانی به عنوان یک اسوۀ همیشه زنده معرفی شود. از نکات قابل توجه این اثر، پیوند زیبای شخصیت حاج قاسم با علمدار کربلاست. پیوندی که با دیدن دست از پیکر جدای حاج قاسم در لحظۀ شهادتش در ذهن‌ها ثبت شد. در این اثر با به کار بردن تعبیر «عمو قاسم» این پیوند، جنبۀ عاطفی هم پیدا می‌کند و همان‌طور که بچه‌ها تعبیر «عمو عباس» را برای سقای رشید کربلا بیشتر می‌پسندند، تعبیر «عمو قاسم» هم برای این سردار پرافتخار دلچسب‌تر است: «ابوفاضل، عموی حرم عشق و / تو هم عموی ایرانی، عمو قاسم». 🏷 .
. چقدر ناله کنم در عزای تو چِقَدر چقدر روضه و گریه برای تو چِقَدر شفاست ذره ای از تربت و غبار ضریح گرفته اند شفا با دوای تو چِقَدر هوای ابری چشمِ مرا ببند به اشک بگو نفس بکشم در هوای تو چِقَدر چه عاشقان که گذشتند از جوانی خویش خلاصه پیر شدند از دعای تو چِقَدر همین اذان که سر از دامن افق برداشت گذاشت بغض خودش را به پای تو چِقَدر همین که باز ندیده ضریح تو ما را گرفته است دل کربلای تو چِقَدر تویی که بر روی نی رفته ای بی انگشتر بگو به سر بزنم من به جای تو چِقَدر ✍ .
eb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
. دنبال تو ما را به چشم تر می آورد آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد بالای تل دیدم سر بالانشینم... از زیر دست و پا ترا مادر می آورد ای پیکر جامانده روی خاک سوزان! دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد سر درد دارم بسکه خولی مست کرده بعد شبی که بین خورجین سر می آورد من زینبم بر ناقه عریان همانکه... روزی مرا با احترام اکبر می آورد با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد این ساربان ما را اگر بهتر می آورد ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز می آمدی و دخترت پر در می آورد من صبر از کف داده ام قرآن که خواندی خب صبر می کردی کسی منبر می آورد هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که خرما و نان از سفره حیدر می آورد رد می شوم از کوچه و بازار کوفه ای کاش محرم داشتم معجر می آورد ✍ .
قتيل العبرة كاملة ـ خذني اليك.mp3
8.31M
الكلمات قتيل العبرة حسين ........ عزيز الزهره حسين قتيل العبرة حسين ........ عزيز الزهره حسين يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي حبيبي الغالي حسين ......... عشق دلالي حسين منو اللي غيره حسين......... منو اللي غيره حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي طبيب جروحي حسين ........سكنت بروحي حسين عشقت بالذكرى حسين....... عشقت بالذكرى حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي شكثر لاموني حسين..... يانور عيوني حسين محبتك جمرة حسين .......عزيز الزهره حسين عشق وجداني حسين ...... جرى بشرياني حسين جرى بكل قطرة حسين ...... جرى بكل قطرة حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي يانور دروبي حسين ...... تظل محبوبي حسين وهب لك عمره حسين ....... وهب لك عمره حسين عزيز الزهره حسين عزيز الزهره حسين حسين يامولاي يامولاي يامولاي شغلت افكاري حسين ......... ياسر الباري حسين ياثاره وسره حسين ............ عزيز الزهره حسين فديتك عمري حسين ......... وهبتك نحري حسين قتيل العبرة حسين عزيز الزهره حسين قتيل العبرة حسين عزيز الزهره حسين يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي يامولاي
50.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹سربازای ظهور🔹 علمی که امروز می‌بینی تو دستمونه‌ رسیده به ما از عاشقای بی‌نشونه جونمونو‌ می‌ذاریم تا بازم تو اوج بمونه حالا وقتشه که، شما نوجوونا‌ علمو‌ بگیرید‌، تا ظهور آقا‌ حالا نوبت ماست، فداکاری کنیم حالا نوبت ماست، دینو یاری کنیم الهی زیر سایۀ نور تو باشیم آقا همه شاهد روز ظهور تو باشیم آقا سربازای پر از شوق و شور تو باشیم آقا «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جدال میون حق و باطل ناتمومه‌ کلاهتو قاضی کن ببین راهت کدومه نفسی که خرج غیر حق بشه حرومه از حالا دلتو، بده دست حسین که پر از نور حق، باشی‌ تو عالمین از حالا دلمو‌، می‌سپرم‌ به آقا از مسیر حسین، نمی‌شیم ما جدا الگو کم نداریم توی این راه پر پیچ و خم از شهیدای‌ کربلا تا شهدای حرم سمت آغوش مولا می‌ریم یه قدم یه قدم «بیا، مهدی زهرا؛ بیا، امید دنیا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از همین الان شروع کنید به جای فردا امید یه ملت به شماست برای فردا قاسمای‌ امروز، علی اکبرای فردا چشمتون پر عزم، دلا طوفانیه‌ هر یک از شماها، یه سلیمانیه علم انتظار، دست رهبر ماست سربازای ظهور، اسم لشکر ماست ما با مشت گره شده عشقتو داد می‌زنیم پشت پا به کسی که شما رو نخواد می‌زنیم ما هميشه قدم توی راه جهاد می‌زنیم «بیا مهدی زهرا؛ بیا امید دنیا» 📝 ✍ 🎙 با نوای حاج مهدی سلحشور
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
سلام الله علیها 🎤 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری
صدا ۰۰۲-۴.m4a
1.07M
و من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم ای مدینه آمد امشب لحظه‌های آخرینم ای مدینه بوده‌ام من یار عشق بود‌ه‌ام من قافله سـالار عشق ای مدینه با دو دست بـسته‌ام رفته‌ام من بر سر بـازار عشق وای من ای وای من ای وای من ** ماندم از كجا بگویم از غم و بلا بگویم ای مدینه بـا تو امشب من ز كربلا بگویم دیده‌ام پـر خون دل آواره را دیده‌ام تن های پاره پاره را من بروی دست بابایم حسین دیده‌ام لبخند شیــر خواره را وای من ای وای من ای وای من ** جان من بر لب رسیده دیده‌ام گلهای چیده مثل عمه بوسه دادم من به رگهای بریده بی كفن جسم بابامو دیده‌ام از تماشایش به خود لرزیده‌ام خم شدم من تن پاره پاره رو در میان بوریـا پیچیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** من ز غم افسرده بودم مثل گل پژمرده بودم اگر عمه نبود اونجا توی خیمه مرده بودم كاروان اشك و ناله دیده‌ام چیدن یك باغ لاله دیده‌ام نیمه شب در گوشه ویرانه من داغ زهرای سه ساله دیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** كنج ویران در برم بود او سه ساله خواهرم بود من خودم دیدم كه رویش مثل زهرا مادرم بود طفل خسته پیكرش آزرده بود پیش چشمم تـازیانه خورده بود گر نمی شد عمه من سپرش او براه شام و كوفه مرده بود وای من ای وای من ای وای من شاعر : سید محسن حسینی✍ .