.
#رسول_الله
#شهادت_پیامبر_صلیالله_علیه
آسمان بود و زمین تشنهی بارانش بود
قدرِ هجده نفَسش فاطمه مهمانش بود
به همه ، دستِ خداوند شرافت دادش
شصت و سه سال به این خاک امانت دادش
او شرافت به رسالت به نبوتها داد
او شرف را به تمامیِ عبادتها داد
هرکجا بود بلا سینهی او طالب بود
خیمهاش گوشهای از شعب ابی طالب بود
جز خدا غیر علی دید که همسایه نداشت
مرتضی سایهی او بود اگر سایه نداشت
آسمان فتنه زمین فتنه ولی میخوابید
چه غمی داشت بجایش که علی میخوابید
شصت و سه سال فقط برکت از او میبارید
هرکجا بود فقط رحمت از او میبارید
جای هر زخم که میخورد تبسم میکرد
رحمتش را همه جا قسمتِ مردم میکرد
چهرهاش وقتِ تبسم ملکوتِ محض است
تا که او هست علی نیز سکوت محض است
گرچه دنیا متوسل به عبایش میشد
دل او شاد فقط با نوههایش میشد
کارش این بود در آغوش حسن را گیرد
عادتش بود به یک دوش حسن را گیرد
تا به مسجد برود نور در آغوشش بود
عشق میکرد حسینش که قلمدوشش بود
پشت او با حَسنین اُنس گُلافشانی داشت
موقع بازیشان سجدهی طولانی داشت
سر او بر روی دامان علی بود فقط
مرکب بازی طفلان علی بود فقط
سالها برکت باران مدینه او بود
مرکب بازی طفلان مدینه او بود
گرچه در خانه فقط عطرِ سلامش میریخت
دست ملعونه شب زهر به کامش میریخت
ناکسی شب زده دشنامِ لَیَهجُر میگفت
او نفَس داشت که از آتش و چادر میگفت
روضهها را همه میدید ولی لب میبست
دور از فاطمه میگفت علی لب میبست
آنقدر فتنه و غم دید که از پا اُفتاد
بسترش را علی انداخت و زهرا اُفتاد
تب و لرزی به بدن داشت خدا میداند
با علی حرف کفن داشت خدا میداند
غش که میکرد علی بر جگر خود میزد
او نفَس میزد و زهرا به سرِ خود میزد
لحظهی رفتن او بود ولی غمگین بود
پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود
عاقبت بر جگرِ فاطمه آتش اُفتاد
حسن اُفتاد بر آن سینه حسینش اُفتاد
پیروهن هم به روی سینه او سنگین بود
محتضر بود ولی بودنشان تسکین بود
خواست برداردشان گفت که زهرا جان نه
صبرکن صبر من و دوریِ این طفلان نه
آه امروز بر این سینه حسین است ولی...
وای از آنروز که تشنه است ولی باران نه
وای از آن روز که بر سینهی او میآید
نانجیبی که حیا دارد از آن عطشان نه
زینبت هست ولی نالهی او کاری نیست
که رهایش بکن ای شمر ولی عریان نه
میبُرَد تیغ ولی زیر گلو را هرگز
میبُرَد تیغ ولی کُند شود آسان نه
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۷/۰۲)
#دکتر_حسن_لطفی
#رحلت_رسول_اکرم
*هدیه به روح شهید ابوالفضل قربانی
لطفا از شهید ابوالفضل قربانی هم یاد شود*
.
.
◾ #دودمه شور سینهزنی
◾ #آخر_صفر
◾بنداول
غرق خون گردیده تابوت امام مجتبی
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بنددوم
شد مدینه پیش چشمان همه کرببلا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندسوم
تازه شد داغ غم مسمار از جور و جفا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندچهارم
آخر ماه صفر داغ حسن داغ رضا
شور ماتم شد به پا(۲)
◾بندپنجم
در کنار جسم بابا فاطمه صاحب عزا
شور ماتم شد بپا(۲)
.
.
#رحلت_رسول_اکرم
#مدح #رسول_الله
#شهادت
هرکجا حرف شما آمد سعادت دیده ایم
ما چه رحمت هایی از آقای رحمت دیده ایم
بیشتر نام تو روی بچه های ماست چون
بیشتر از هرکسی از تو محبت دیده ایم
چشم تو اسلام شد ما نیز تسلیمش شدیم
در نگاه تو کرامت بی نهایت دیده ایم
از یهودی ها عیادت کردی ازماهم بکن
با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیده ایم
تو امینی پس دل ماهم امانت پیش تو
سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیده ایم
سیرمان کن باهمان یک تکه نان سفره ات
از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیده ایم
سیزده خورشید دیگر جلوه خورشید توست
مصطفی را ماهمه در چند نوبت دیده ایم
اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی یاعلی
از شما جز گفتن از حیدر به ندرت دیده ایم
دختر مظلومه ات امشب سه جا دارد عزا
او مصیبت دیده پس ماهم مصیبت دیده ایم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
.
.
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🔹خطّ خورشید🔹
چِقَدَر آه مهربان بودی
حرفهای تو طعم خرما داشت
باغ سرسبز سینهات، ای خوب!
نخلهای بلند بالا داشت
روز و شب عطر مهربانی تو
در تمام مدینه میپیچید
تا به لبخند میگشودی لب
بوی گل توی سینه میپیچید
رفتی اما تو را نفهمیدند
جمع یاران مهربان حتی
بیکران بودی و نگنجیدی
در دل آسمانیان حتی
گرچه تنهاتر از پدر بودی
به خدا خوب امتحان دادی
پس زدی پردهٔ سیاهی را
خطّ خورشید را نشان دادی
📝 #تقی_متقی
#بیست_و_هشتم_صفر
.
محمود+کریمی-+دو+چشم+بی+رمق+وا+کن+پدر+جان-+رحلت+پیامبر.mp3
8.27M
◾️ دو چشم بی رمق وا کن پدر جان..
◾️ ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم
وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم
صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را
چه کنم سدّ نگاهم شده اشک بصرم
✍ «غلامرضا سازگار»
🎙 «حاج محمود کریمی»
🏴 رحلت #رسول_الله (ص) و شهادت امام حسن(ع) تسلیت باد 🏴
.
#امام_رضا
هم قضا هم قدر دعای شما
پس رضای خدا رضای شما
متن قرآن همه ثنای شما
هر دو عالم غبار پای شما
بیکران است لطف و رحمت تو
خوشبحال دل رعیت تو
گر بشر خوانمت نه عقلانی ست
گر خدا گویمت که بالا نیست
کار خدام تو سلیمانی ست
گنبدت سقف عرش ربانی ست
تحت فرمان توست شمس و قمر
یاعلی سومین علی بشر
نبض دنیاست زیر هر قدمت
جن و انس و فرشتگان خدمت
سر مان نذر یک پر علمت
فوق فوق بهشت هم حرمت
جسم هستی و بقعه ات جان است
حرمت ملجا گدایان است
حرف دل بود حرف اینجا شد
چقدر چشم تار بینا شد
لب نقاره باز هم وا شد
فلجی گفت یارضا پا شد
در شلوغی آن همه فریاد
دخترک ایستاد و راه افتاد
جان گرفته است دخترک پایش
گل لبخند روی لبهایش
تازه شد تازه رنگ دنیایش
رفت آهسته سمت بابایش
چشم ها اشک شوق آورده
دخترش را پدر بغل کرده
پای این طفل خوب شد اما
پای طفلی رقیه نه ، اصلا
بر مغیلان دوید در صحرا
وای بر دختر و دل بابا
پدر آنگونه دختر اینگونه
آن سر آنگونه این سر اینگونه
هر دو ابرو شکسته چشمی تار
هر دو را شعله داده بد آزار
هر دو مو سوخته ولی بسیار
هر دو دندان شکسته در بازار
آن یکی را حصیر کرده ز پیش
این یکی را کفن به چادر خویش
#شهادت_امام_رضا #علیرضا_وفایی_خیال
.
.
✍رسول خدا(ص) فرمودند:
در آخرالزمان از فتنه بدتان نیاید؛ زیرا آن فتنهها منافقان را [رسوا و] نابود میکند.
📚کنزل العمال، حدیث 3170
.
.
#امام_رضا
سائل شدن پیش شما خیلی می ارزد
در این حرم دست دعا خیلی می ارزد
از هیبت سلطانی ات لالم دوباره
این گریه های بیصدا خیلی می ارزد
آهم رسیده تا ضریحت جای دستم
آهِ منِ بی دست و پا خیلی می ارزد
حاجت بهانه شد که با تو خو بگیرم
ازین جهت درد و بلا خیلی می ارزد
بین شلوغی حرم ، خلوت گزیدن
باربنا یا ربنا خیلی می ارزد
سلطانی اما همنشینی با گداها
فقر و نداری های ما خیلی می ارزد
زانو زدن خیره شدن ، شب تا سحرها
در محضر گنبد طلا خیلی می ارزد
عطرجنان می آید از صحن و سرایت
عطر نفس های صبا خیلی می ارزد
حتی عبور از صحن تو باشد زیارت
پس سر زدن دراین سرا خیلی می ارزد
یکبار می آیم حرم ، آقا به جایش
گفتی که می آیی سه جا خیلی می ارزد
سرمایه ام روز جزا تنها شما یید
عشق شما روز جزا خیلی می ارزد
رزق زیارت دست تو بوده همیشه
از دست تو یک کربلا خیلی می ارزد
#حسین_رحمانی ✍
#شهادت_امام_رضا
.
.
#شهادت_امام_حسن
#زمزمه #واحد #زمینه
#نوحه_مهدوی
خیمه به خیمه
روضه به روضه
دنبال تو می گردم ای منجی عالم
صاحب عزایی
امّا کجایی
بیا بخون روضه برا کریم خاتم
لَیْتَ شِعْری
أَیْنَ اسْتَقَرَّتْ بِکَ النَّوى'
هستی کجای ذی طُوی'
به مجلس ما نوکرا
بیا امامم
لَیْتَ شِعْری
أیْنَ مُعِزُّالاولیا
امید قلب مجتبی'
منتقم آل عبا
بیا امامم
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
🌸🌸🌸🌸🌸
داری کنار ِ
یه قبر خاکی
خون گریه می کنی برا غریب زهرا
چرا مزارش
حرم نداره
نداره زائری چرا غریب زهرا
شد تداعی
تشتی پر از خون حسن
خونی شده لب و دهن
جونی نمونده تو بدن
کنار قبرش
شد تداعی
تیربارون تن حسن
کشیدن تیر از بدن
ای وای شده گلگون کفن
کنار قبرش
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
🌸🌸🌸🌸🌸
داری می بینی
در وقت تدفین
خمیده قامت حسین از شدّت غم
میگه حسن جان
ببین برادر
تیر از تن تو می کشم با اشک ماتم
رفتی داداش
راحت شدی از غصه ها
دیدی چهل تا بی حیا
زدن به مادر بی هوا
براش بمیرم
رفتی داداش
دیدی تو گوش پارَشو
شکستن ِ گوشوارَشو
اشک غم هموارَشو
براش بمیرم
مهدی، أبانا العجل(3).....
یا
یابن الحسن آقا بیا(3)....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
دل به نور امید باید داد/ پای پرچم شهید باید داد
آسمان سوخت چشم باران سوخت
پرچم ما نه، قلب ایران سوخت
آی بیگانه اشک، شبنم ماست
خون ما رنگ سرخ پرچم ماست
خوار و ارزان مبین غم ایران
کفن ماست پرچم ایران
راز تشنه لبی نخواهم گفت
گله با اجنبی نخواهم گفت
کربلا از صدا نمیافتد
علم از دست ما نمیافتد
#احمد_بابایی✍
.
.
◾ #شور
◾ #شهادت_امام_حسن(ع)
◾بنداول
ای اهل ولا حسنم و شاه کرمم
از غربتم این بس که امام بی حرمم
درکوچهی غم شاهد آه مادرمم(۲)
میان کوچه گشته بهار من خزانی
موی سرم سپید شد تو موسم جوانی
◾بنددوم
خواهر همهی مردای محلهمون بدند
گرد خونهمون با آتیش سوزان اومدند
در پیش چشام مادرم و تو کوچه زدند(۲)
خودم دیدم که روی مادرمون کبود شد
خودت دیدی ز آتش این خونه پر ز دود شد
◾بندسوم
مظلوم و غریب اگه که میون وطنم
من گریه کن شهید بی غسل و کفنم
میلرزه از این همه غم و اندوه بدنم(۲)
گریه ی من برای شهید کربلا شد
شهید سر جدای کشته ی از قفا شد
◾بندچهارم
تابوت مرا به طرف مادر مبرید
در سمت بقیع همره حسینم ببرید
از داغ غمم جامه ی صبرو ندرید(۲)
بزار برا حسینم تو کربلا که تنهاست
بالبتشنهسرشبرویخاکصحراست
#مرتضی_محمودپور✍
👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
Shab29safar1400[03].mp3
3.86M
▪️مدینه زائر خود را به کربلا بخشید (#واحد #امام_حسن)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه #شهادت_امام_حسن (علیه السلام)
فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید
غریب بود ، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود ، بدون سر و صدا بخشید
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید
دو ماه گریه برای حسین باعث شد
که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید
گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید
گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید
شاعر: علی ذوالقدر✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی احمدبابایی به مناسبت رحلت رسول اکرم(ص) در اجتماع عظیم مردم تهران
خبر آمد که فتنه چیده شده است/ پرچم ایل حق دریده شده است
اربعین بود و زخم ها گفتند/ روضه ای تازه آفریده شده است
خبر آمد که در خیابان ها رد چنگال گرگ دیده شده است
قصه تکراری است/ حرفی نیست، عقده درگیر با عقیده شده است
یا نبی بی وفا شد امت تو/ بهر قتل حسین هم پشتند
یا رسول الله بس که کردی سفارشش را به همه/ نوه ات را سفارشی کشتند
.
#روضه_امام_حسن
#میثم_مطیعی 🎤
اشک در دیدگان من تنهاست
ناله زندانی و سخن تنهاست
آسمان مدینه اشک بریز
ماه زهرا در انجمن تنهاست
ماهیان هم به بحر می گریند
بر غریبی که در وطن تنهاست
با توام ای مدینه پاسخ گوی
با که گویم امام من تنهاست
در و دیوار شهر می گویند
امّت مصطفی، حسن تنهاست
وارث غربت پدر حسن است
از برادر غریب تر حسن است
ای سراپا حسن، امام حسن
ماه هر انجمن، امام حسن
گریه بر قلب پارهپارۀ توست
حاصل عمر من، امام حسن
بعد جدّت به پیکر تو شدند
تیرها، بوسه ْزن امام حسن
بدنت، بس که تیرباران شد
شد یکی با کفن امام حسن
هر کجا خلق، عبد دنیایند
هادیان طریق، تنهایند
یا حسن! صبر چون پدر کردی
حفظ دین پیامبر کردی
مشتِ نابستهء معاویه را
در برِ خلق بازتر کردی
پیش تر از قیام کرب و بلا
تو به پا نهضتی دگر کردی
به محرّم حیات بخشیدی
تا به ماه صفر سفر کردی
صبر تو از قیام سخت تر است
شاهدم پاره پارهء جگر است
غیر پروردگار دادگرت
کس نداند چه آمده به سرت
بسکه زخم زبان زدند ترا
زهرناخورده، بود خون جگرت
سالها از جفای دشمن و دوست
خون روان بود از دو چشمِ ترت
آن ستمگر که مادرت را زد
باز دشنام داد بر پدرت
از شب دفن مادرت زهرا
همه دیدند ریخت بال و پرت
امشب از سوز سینه می گریم
در هوای مدینه می گریم
پدرِ اقتدار پرورِ تو
همسری داشت مثل مادر تو
یک جهان عاطفه رباب که بود
یار و هم سنگر برادر تو
این تویی ای غریب خانهء خویش
که تو را زهر داد همسر تو
طفل بودی که مادرت زهرا
گشت نقش زمین برابر تو
جگرت پاره شد دمی که شکست
گوشواره به گوش مادر تو
این تو بودی که سالها بنشست
جعده چون جغدِ شوم بر در تو
جگر شیعیان از این غم سوخت
که تو را بر یزید پست فروخت
خون دلهای عمر پرمحنت
دم آخر چکید از دهنت
پیکرت مثل شمع سوخته ای
آب شد در درون پیرهنت
جگر اهل بیت می سوزد
تا قیامت به یاد سوختنت
گه جفا در جواب مهر و وفا
گاه دشنام پاسخ سخنت
تیرها بر تو گریه می کردند
اشکشان بود جاری از کفنت
همه در حیرتم چگونه کشید
تیرها را برادر از بدنت
داغ بر داغ اهل بیت فزود
کاش عبّاس در بقیع نبود
دخت زهرا مه صفر دیده
داغ مرگِ پیامبر دیده
در کنار دو طشت، خونِ دلش
از دو چشمش روانه گردیده
در یکی دیده راس پاک حسین
در یکی پارهء جگر دیده
چوبهء خیزران به دست یزید
لب و دندان و طشت زر دیده
رنج از رنج بیشتر برده
داغ از داغ سخت تر دیده
او که در قتلگه ز پا ننشست
داد اینجا زمام صبر از دست...
شاعر: غلامرضا سازگار✍
#بیست_و_هشتم_صفر
👇
4_5969838583903685184.mp3
19.04M
▪️از برادر غریبتر حسن است (روضه)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه شهادت امام #حسن_مجتبی (علیه السلام)
.
#شهادت_امام_عسکری
#امام_زمان
با موضوع شهادت حضرت #عسکری علیه السلام
صاحب عزای سامرا آجرک الله
مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله
بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ
شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله
در پشت درب خانه بین آتش و میخ
مادر تو را می زد صدا آجرک الله
حالا تو سمت موطن خود رهسپاری
داری به لب سوز و نوا آجرک الله
داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو
داری به تن رخت عزا آجرک الله
آخر شده بابای تو با زهر کینه
از بند زندان ها رها آجرک الله
کاری شده زهر جفا در پیکر او
می لرزد او سر تا به پا آجرک الله
بر دامنت سر می گذارد با دل خون
راحت شود از هر بلا آجرک الله
شکر خدا در زیر سایه جان سپارد
رأسش نمی گردد جدا آجرک الله
دیگر نمی گردد تن او پاره پاره
از مرکب ده بی حیا آجرک الله
آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم
از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله
در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر
لازم نباشد بوریا آجرک الله
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
................
#ابالغریب
السلام علیک یا ابالمهدی
یاحسن عسکری علیه السلام
زبان حال امام زمان با پدر علیهماالسلام
درد آشنای گوشه ی زندان ابالغریب
مظلوم دهر ، حیدر دوران ابالغریب
از بس که تلخ بوده به کام تو زندگی
زهر جفا شده به تو سامان ابالغریب
موی سپید و سن کمت می دهد گواه
راحت شدی ز داغ فراوان ابالغریب
با تو چه کرد زهر بلا، ریخت بر هَمَت
سرتاسرت چرا شده لرزان ابالغریب
خاکی شده عبای تو و یاد کوچه ای
هستی ز گوش پاره تو گریان ابالغریب
با روضه های سینه و مسمار در شده
صبح و شب ِنگاه تو باران ابالغریب
عجّل وفاتی ِ لب تو مستجاب شد
آخر رسید عمر تو پایان ابالغریب
صد شکر وقت رفتن تو مهدی ِ تو هست
گیرد سرت به ناله به دامان ابالغریب
نوشیدنی برای تو آورده ام پدر
باشد اگر که کام تو عطشان ابالغریب
بابا تن تو را کفن ِ قیمتی کنم
دیگر رها نمی شوی عریان ابالغریب
در بین بندبند تنت نیست فاصله
در زیر نعل های ستوران ابالغریب
رأست به روی نیزه نرفته وخواهرت
پاره نکرد بر تو گریبان ابالغریب
راحت شدی ز غربت و دیگر نمی شود
درد غریب ِبعد تو درمان ابالغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
Ganjineh_Marefat-09.mp3
3.68M
🔹 #روضه
🔘 #شب_چهارم_محرم
🎤 حاج منصور ارضی
بزرگوار بودن امام حسن مجتبی .mp3
5.81M
🔖منبر کوتاه🔖
#امام_حسن علیه السلام
💠آقایی و بزرگواری آقا امام حسن مجتبی علیه السلام 💠
#استاد_عالی
#امام_حسن مجتبی علیه السلام