eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوحه سنتی امام صادق علیه السلام مدینة النبی شده سیه پوش... در غم صادقش شد مولا مدهوش عالم غمین است زهرا حزین است بقیة الله آجرک الله... از ظلمِ دشمنِ زهرا و حیدر شیخ الائمه شد بی‌تاب و مضطر جان‌ها فدایش غرق عزایش بقیة الله آجرک الله... همچون علی شده داغِ گِرانَش آتش زده عدو بر آسِتانَش مانند زهراست بی یار و تنهاست بقیة الله آجرک الله... شکر خدا کفن شد پیکر او! کِی شد بر نیزه‌ها دیگر سر او؟ نوحه کُنان بود... حسین عطشان بود بقیة الله آجرک الله... .👇
. |⇦•آسمون چشمام... علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── آسمون چشمام هم رنگ پاییزه حال بقیع امشب خیلی غم انگیزه نه گنبد و صحنی آرومه آرومه زائرش این شب ها فقط یه خانومه یه مادری که خاک بقیع رو به چشم تر میذاره به جای ماها روضه میخونه رو خاکا سر میذاره «غریب مادر؛ غریب مادر» *همیشه گفتن باید به ریش سفیدا یه جور دیگه احترام بذاری..احترام آقامونو نداشتن نیمه شب ریختن تو خونه آقامون* هجومشون نگذاشت عبا رو برداره فرصت نشد اصلاً عصاشو برداره چیزی نمیبینم خونه پر از دوده رو دیوارا جای آتیشِ نمروده تو نیمه ی شب عرش خدا رو با نعره هاشون لرزوندن با لگداشون، به درب خونه بچه هامو ترسوندن *نیمه شب ریختن تو خونه حضرت حضرت تو نماز شب بود عبا و جانماز رو از زیر پاهاش کشیدن با صورت به روی زمین افتاد جلوی زن و بچش بی عمامه کشوندنش بیرون دست‌هاشو بستن. اما به ناموسش جسارت نکردند. یکی می‌گفت آقا رو بی‌ عمامه نبرید.. پابرهنه نبرید.. من بمیرم برای اون آقایی که دست‌هاشو بستن در خونشو آتیش زدن آی غیرتی‌ها جلوی چشمش سیلی به ناموسش زدن الهی بشکنه دست مغیره یه جوری زد داد علی بلند شد..* شرمندگی مرد درد بی‌درمونه دست منو بستن جلو در خونه همسایه ها دیدن از غصه جون دادم کشوندنم رو خاک از نفس افتادم پشت یه مرکب وسط کوچه، خوردم زمین، با پهلو یاد مدینه، روضه میخونم، از اون غلاف و بازو *ابن ربیع ملعون سوار بر اسب شد دست‌های این پیرمرد رو بستن نانجیب هی می‌تازید. هی امام صادق زمین می‌خورد.. گاهی آقا رو رو زمین می‌کشید. وسط بیابون روی خارا می‌رفت. آقا جان! شما یه مرد بودی پاهات انقدر اذیت شد.. من یه دختری رو می‌شناسم پاهاش کوچولو بود وسط بیابون هی می‌گفت: بابا پاهام درد می‌کنه..* غریب رو نیزه اصلا خبر داری که دخترت دق کرد با گریه و زاری تو کوچه و بازار ما ها رو می چرخوند اونی که تو گودال با پا برت گردوند از رو بلندی خودم میدیدم با نیزه اومد گودال با نیزه میزد به پیکر تو میرفتی هر دم از حال غریب مادر *حضرت رو بردن تو کاخ منصور آقا نفس نفس میزد. همه صورت زخمی لباس‌ها پاره.. نانجیب همچین که نشسته بود خواست غرور حضرت رو بشکونه اون زهرماری رو می‌خورد به آقا تعارف می‌کرد کار به جایی رسید شمشیر و کشید آقا رو شهید کنه.. یه وقت دیدم تا منصور شمشیر و مقابل امام صادق کشید دیدن دستش داره می‌لرزه صورتش رنگش عوض شد.. چی شد منصور؟ گفت: همچین که من شمشیر و کشیدم وجود نازنین پیامبر رو مقابل دیدم فرمود: منصور شمشیر و از بالا سر جگر گوشه ام کنار ببر و الّا تاج و تختت رو به هم می‌ریزم.. یا رسول الله!یه شمشیر بالا سر امام صادق دیدی طاقت نیاوردی .. من بمیرم برای اون خانومی که با عجله دوید اومد بالای بلندی دید حسین افتاده شمشیردار شمشیر می‌زد نیزه‌دار نیزه می‌زد..اون‌هایی که حربه‌ای نداشتند سنگ آورده بودند....حسین....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. علیه_السلام22 شد به پا بازم، مجلس عزا صاحب ِعزا ،آقاجون بیا بگو کی میشه، وقت انتقام کشته شد با سم، ششمین امام شاه مظلوم یه عمره از خوشی شده، جدّت محروم شده با بغض و کینه ی دشمن، مسموم ای وای ای وای... بیا که حمله کردن، به منزلش نیمه شب تو کوچه ها با اجبار ، دویده پشت مرکب شده میون کوچه،به یاد شام؛ جون بر لب دوباره روضه خونده، برای عمه زینب عجل فرج یا مهدی... 🌸🌸🌸🌸🌸 بازم آتیش سقیفه به پاست بین آتیش ِبغض دشمناست افتاده بازم، یاد میخ در درد مادرو، غربت پدر چشمش دریاست به فکر غارت حرم در کربلاست به یاد لحظه ی فرار در عاشوراست ای وای ای وای... به روی خار صحرا، دوید رقیه خاتون گوشوارشو دزدیدن، شد گوش او غرق خون پیراهن ِکهنه ی شاه حرم شد غارت زینب بودو صدها داغ،میون دشت غربت عجل فرج یا مهدی... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. یا مهدی،رسیده، عزای جدّت صادق شدی تو سیه پوش، برای جدّت صادق رفتی سوی مدینه با اشک و آه سینه یابن الحسن تسلیت... یا مهدی آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد کشته ، جدّ تو، با کینه های منصور شد راحت از سختی، آخر با زهر ِانگور شد راحت شاه امّت از بلا و مصیبت 🌸🌸🌸🌸🌸 حمله کرده دشمن، به خانه اش نیمه شب در بین سجده ی شبانه شد جان بر لب او را دشمن به اجبار برده به سمت دربار 🌸🌸🌸🌸🌸 نیمه شب در کوچه، پشت مرکب دویده از دشمن ملعون، خیلی طعنه شنیده دشمن سواره امّا پیاده ماه زهرا 🌸🌸🌸🌸🌸 در قصر دشمنش چه جفاهایی که دید منصور بی حیا او را نموده تهدید بی جرم و بی جنایت به او شده جسارت 🌸🌸🌸🌸🌸 وقتی در کوچه ها دویده نیمه ی شب کرده یاد از شام و داغ عمه اش زینب کوچه های شهر شام سنگ و آزار و دشنام 🌸🌸🌸🌸🌸 او گرچه در کوچه، خیلی جسارت دیده ندیده در کوچه بر نی سر بریده نخورده تازیانه از دشمن بی بهانه 🌸🌸🌸🌸🌸 در مجلس منصور ندیده خیزرانی لبی زخم نشد،نشِکسته دندانی نبردند خواهرش را در بین مشتی اعداء یابن الحسن تسلیت... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
. ‍ تحلیل توسط : علیه السلام روضه خوانی سید مهدی میرداماد با 👇 به قلب روشن یک مرد زخم ناسزا افتاد شبیه چادر زهرا که بر آن رد پا افتاد در و دیوار میشد روضه ی تصویری این مرد زمان روضه خوانی اشک از چشم خدا افتاد یقین دارم خودش میخواست این نوع غریبی را به یاد مرتضی خم شد به یاد مرتضی افتاد علی شد آنچنان که دست بسته کوچه را طی کرد سپس محض هواداری زهرا بی هوا افتاد حسن شد کوچه را میگشت با دقتبه خود می گفت خدایا گوشوار مادرم زهرا کجا افتاد به خود میگفت من مردم اگر افتاده ام اینجا ولیکن فاطمه زن بود پیش چشمها افتاد مدینه گرچه آتش بود و میسوزاند قلبش را ولی در آخرِ این روضه یاد کربلا افتاد بزن آتش بزن این خانه را من زینبی هستم امان از شعله هایی که به جان خیمه ها افتاد امان از اون وقتی که عمه های من دامنشون و چادراشون آتیش گرفت. خونه ی امام صادقُ آتش زدن. نوشتن بچه هاش از این حجره به اون حجره فرار میکردن. بالاخره رفتن تو حجره ای از خانه و دهلیز عقب خانه امان گرفتن و آتیش خاموش شد. اما کربلا زینب اومد پیش زین العابدین. آقا چه کنم؟ بچه ها دارن میسوزن. یکی تازیانه میزنه، یکی سیلی میزنه، یکی گوشواره میکشه. گفت عمه بگو همه فرار کنن. همه فرار کردن فقط یه نفر فرار نکرد .دیدن یه زنی هی جلوی خیمه راه میره. خانوم چرا نمیری؟ گفت امام من تو خیمه است... در فایل زیر، اگر به شعر دقت کنید به نحوی تحقیقی، شباهت روضه های امام صادق(ع) با روضه های معصومین علیهم السلام، ذکر شده است. ابتدا به مصائب امیرالمؤمنین (ع) بعد روضه حضرت زهرا (س) و در نهایت روضه امام حسین(ع). ذاکرین اهل بیت(ع) می توانند از این فایل به عنوان نمونه ای برای فهرست روضه ها و گریزهای امام صادق(ع) استفاده کنند. در روضه بعد از شعر هم، یکی از شاخص ترین روضه های امام صادق(ع) اشاره می شود و سپس گریز به روضه آتش زدن خیمه های امام حسین(ع). این فایل برای جلساتی که می خواهید مختصر بخوانید، قابل استفاده است. 🔰 👇