eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
2.08M
🏴🏴 این صدا را حتما تا آخر گوش کنید. لهجه یزدی است، کوتاه و شنیدنی است. رفیق شفیق استاندار یزد به فرماندار تفت زنگ میزنه، نمیگه چه کاره ام، تا اینکه استاندار یزد و فرماندار تفت در شیراز در منزل شهید اتفاقی همدیگر را میبینند، اینها اتفاقی نیستند...... ببینید چه کسانی بین ما زندگی میکنند و ما حرص دنیا را میزنیم. 🏴🏴
. امام حسین هنگام وداع با امام سجاد فرمودند: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ» سی ساله گریه میکنم برای بابا إِنَّ أَبي بِکربلا ماتَ غَريبا قَتَلوهُ عطشانا ؛ طَرَحوهُ عریانا در پیش چشمانم ؛ سَحَقوهُ عُدوانا مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ....... سی ساله سقا ببینم گریم میگیره آب خوش از گلوی من پایین نمیره کی میره از یادم ؛ بین دو نهر آب بابای عطشانم ؛ با نیزه شد سیراب مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم .... سی ساله ناله میزنم هر روز و هر شب یادِ اسیری و گرفتاری زینب این روضه آتش بر ؛ جان و دلم میزد نامحرمی سیلی ؛ بر مَحرمم میزد مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ........ سی ساله بازاره مدینه رو میبینم بازارِ شام یادم میاد میسوزه سینه‌م خیلی اذیت شد ؛ عمه سرِ بازار دورش میرقصیدند ؛ تا آخر بازار مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم 👇
. هیچ کس نمیدونه چقد سوخته پر و بالم یاد مصیبت های بابا بین گودالم یادم نمیره ذوالجناح اومد دم خیمه یادم نمیره ناله و آه و غم خیمه هیچ وقت غروب کربلا ، یادم نمیره وای از غریبی والشمرجالسٌ علیٰ....یادم نمیره وای از غریبی چرا عمر من دلخسته آنجا سر...نمی آمد؟ حرم رو می زدن کاری زدستم بر....نمی آمد حسین جانم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادم نمیره اون همه بی احترامی ها دنبال دختر بچه ها خیل حرامی ها یادم نمیره خیمه ها می سوخت حرم می سوخت از تب تنم می سوخت و از شعله سرم می سوخت علیَ الوُجوهِ لاطِمات یادم نمیره...وای از غریبی بعدَ العزّ مُذَلّلات یادم نمیره...وای ازغریبی چه جور حمله به دختر بچه‌ی بی چا...ره می بردن جلو چشمای من از گوش هاگوشوا...ره می بردن 👇
. بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله مثل روز اول-فکرم‌ توو گوداله خدا می دونه که خوب یادمه شده بود دور گودال همهمه برا این بود دیدم توو بوریا چند تا عضو از تن بابام کمه گریونم‌ هرشب با یاد تنش می میرم با داغ پیرهنش… یادمه ازارُ-بچه های زارُ رد شدن از بین_کوچه و بازارُ رد زخم و‌کبودی یادمه ازدحام ورودی یادمه گریه های رقیه داخلِ کوچه های یهودی یادمه ردِّ شلاقا بود روی تنش عمم هی فریاد می زد نزنش غارت گهواره-گوش بی گوشواره کار معجر می کرد-استینای پاره دور دستا طنابو یادمه اره بزم شرابو یادمه وقتی که خیزرون بالا می رفت گریه های ربابو یادمه نامحرم پیش چشم خواهرش می زد رو لبها با چوب ترش ✍ 👇
. بند اول ای وای... نمیره از/خاطراتم روضه ی عصر عاشورا همه دیدن/که دویدن پا برهنه همه زنها ای وای... غصه دارم/بی قرارم شمرِ کافر کجا زینب؟ کشیدم آه/اومد از راه وسط خیمه با مرکب ای وای/پشت سر دخترکان ای وای/فرار کن رقیه جان ای وای/ز دست این حرامیان ای وای... بابا/منم که مرد قافله م بابا/زخمیِ غیرته، دلم بابا/سوخت تمام حاصلم بابا بند دوم ای وای... داد بیداد/آتیش افتاد تو شراره حرم میسوخت وای ازین غم/که میدیدم دامن خواهرم میسوخت ای وای... بمیرم من/اینهمه زن! مردِ این کاروان بیمار تا حرم سوخت/بسترم سوخت بین خیمه تنم تبدار عباس/آتیش زدن به خیمه ها عباس/رقیه میزند صدا عباس/کجایی ای عمو بیا عباس... مادر/بیا به دشت کربلا مادر/برس بداد دخترا مادر/سر حسین به نیزه ها مادر... ✍ .👇
. نای نینوا منم سیدالبکا منم آنکه شد خونجگر از داغ کربلا منم پایان ندارد اشک‌و ناله من آه از این عزای سی ساله من وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین سی سال است مقابلم این صحنه هنوز هست رأس بابای مرا می‌بردند دست به دست گاهی روی نیزه زیر آفتاب گاهی تنور و گهی بزم شراب وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین بار غم به شانه برد جان داد و ولی نمرد جای کل قافله زینب تازیانه خورد چه غصه ها که ندیده عمه ام جان مرا هم خریده عمه ام وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین این ختم کلام شد هتک احترام شد در کرب و بلا نشد ظلمی که به شام شد کار نوامیس خدا زار شد زینب اسیر کوچه بازار شد وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین ✍ 👇
. غوغا شده ، دروازه ساعات ازدحامه ، دور مخدرات وارد شام ، شد عمه سادات ، امان از شام واویلتا ، وای از دل زینب خیره شدن ، به محمل زینب سر حسین ، مقابل زینب ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... همه شهر و ، کردن چراغانی زنها سرگرم آوازه خوانی دارن میدن ، شراب مجانی ، امان از شام قافله رو ، خیلی عذاب دادن پیش زینب ، به هم شراب دادن ناسزا به ، ابوتراب دادن ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... خون گریه کرد ، ارض و سما ای وای دختر فاطمه کجا ای وای بازار برده فروشا ای وای ، امان از شام محله ، یهودی نشین و پیرزنی ، زد با سنگ  کین و سر حسین ، شد نقش زمین و ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... با آل الله ، خیلی بد تا کردن تا جایی که ، میشد جفا کردن همه رو خارجی صدا کردن ، امان از شام سکینه اشک ، میباره واویلا رباب شده ، بیچاره واویلا سنگ و سر ، شیرخواره واویلا ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ..... زینب نگاش ، سمت علمداره میگه ببین ، که شدم آواره رو گرفتم ، با آستین پاره ، امان از شام غیرت الله ، زینب و یاری کن روی نیزه ، به حالم زاری کن رفتم بازار ، خودت یه کاری کن ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ✍ 👇
. بند اول: یک لحظه بی تو بودنم مثل ساله زیر این پرچم هرکی هس خوش اقباله هر جا بودم اسمت رو بردم دل رو به دست تو سپردم نانی جز نان تو نخوردم ای جان ای جان ارباب شیرینیِ توو زندگیمی بهترین راهِ بندگیمی همراه من از بچگیمی ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان بند دوم: توو جمع عشاقت منم حاضر میشم امسالم با لطف خودت زائر میشم میزنم دل رو باز به جاده راهی میشم پای پیاده روزی توو راه تو زیاده ای جان ای جان ارباب کاشکی چشمی دریا نمونه حسرت توی دل ها نمونه هیچ کس توو شهرش جا نمونه ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان ✍ 👇
. هم قطره را به وسعت دریا حساب کن هم کاسه های چشم مرا، پُر گلاب کن هرکس خراب عشق تو باشد خراب نیست من را بساز از نو و بعدش خراب کن در وصل، هجر دیدم و در هجر، وصل یار یک شب جواب من بده، یک شب جواب کن فرقی نمی کند بزنی یا بغل کنی تو صاحب اختیار منی ... انتخاب کن! شال سیاه روضه مرا روسفید کرد من را غبار سایه ی این آفتاب کن با آبروتر از تو ندارم، مرا بخر اینبار هم ترا به رقیه ثواب کن جان سری که بر در دروازه معطل است من را اسیر محمل زینب خطاب کن گفت ای حسین گرچه سرت را شکسته اند در کوفه یاد فرق سر بوتراب کن فکر مرا نکن که سرم سنگ میخورد ای سایه ی سرم، برو فکر حجاب کن ای نیزه دار! نیزه نچرخان مقابلم شرم از نگاه صاحب آن مشک آب کن گرچه بناست اشک مرا در بیاوری رحمی به حال زار و نزار رباب کن ✍ .
. روی خاک افتاده اشکم که بوی نم شد بلند من زمین خوردم میان شام و پرچم شد بلند روزها را با مصیبت خواندنم شب کرده ام آسمان را تار می بینم ز بس تب کرده ام زن که می بیند کمی آزار ...بر سر می زنم با طناب و دیدن بازار ... بر سر می زنم حرف قاری که می آید می شود حالم خراب بسکه می سوزد دلم از غصه ی تشت و شراب چشم من تا میخورد بر آب گریه میکنم می شود تا کودکی بیخواب گریه میکنم گرچه من جامانده از پایین شش گوشم حسین داغ عاشورا نمی گردد فراموشم حسین تا کمی جنجال می بینم هراسان می شوم هرکجا گودال می بینم هراسان می شوم با هزاران نیزه و خنجر به جنگت آمدند یک نفر بودی و صد لشکر به جنگت آمدند باعث خوشبختی عالم! چه بختی داشتی پیکر تو زیر و رو شد، روز سختی داشتی من نمی دیدم ترا، جسمت غبار آلوده بود غرق خون بودی، ضریح پیکرت فرسوده بود بر تراب افتاده بودی پیش چشم بوتراب آخرش هم رنگ جسمت را عوض کرد آفتاب با تنی که خورده نیزه، کار تدفین سخت بود با سر بالای نیزه، ذکر تلقین سخت بود بین غربت، قوم و خویش تو دهاتی ها شدند تکه های پیکرت روی حصیری جا شدند ✍ .
46.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 انتشار برای اولین بار ✅ نماهنگ سرود سه زبانه لبیک یا حسین علیه السلام 🔰 به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی 🔰 این نماهنگ در پیاده روی اربعین و در مسیر نجف تا کربلا توسط اعضای گروه سرود آوای مقاومت اجرا و ضبط گردید.
. (عج) یا اَهلَ الْعالَم اِنَّ جَدیَ الْحُسین عطشان یا اَهلَ الْعالَم اِنَّ جَدیَ الْحُسین عریان نگذشته یک روزم بدون گریه بر روضه ش نداره گریه بر مصائبش برام پایان  هنوز توی گوداله مادر من تن شریف جَدِّ اطهر من هنوز صدای مادرم میاد که میگه حسینم گل بی سر من آه یاحسین یاجَدّاه این روضه ها داره برام همیشه استمرار  بارونی کرده چشمم و شنیدنش هربار هنوز صدای مادرم میادش از گودال کرببلا هر روز میشه واسه من تکرار از عمقِ جونم می‌کِشم براش آه  گریه براش نداره گاه و بیگاه اشکم تموم بشه ؛ اگه یه روزی... خون گریه می‌کنم براش به والله آه یاحسین یاجَدّاه  چطور بگم با جد اطهرم چه‌ها کردن سرش رو از کینه و از قفا جدا کردن جد منو غریب و تشنه کُشتن ای مردم  پیکر عریانش و رو زمین رها کردن پایان نداره این بغض نفس گیر برای من این بوده دیگه تقدیر جونَم رو می‌دادم براش توو گودال زمونه انداخته منو به تأخیر  آه ، یاحسین یاجَدّاه ✍ .👇
. بغض و نفاقِ مردمِ کوفه، زبانه داشت هر کس به دستِ خویش، دوتا تازیانه داشت کافی است، قافله برسد در درونِ شهر چندین هزار سنگ به سر ها نشانه داشت سرهای کودکان و زنان جای خود، گهی... این سنگها، به راسِ شهیدان کمانه داشت از بام و درب، آتش و خاکستر و ذغال هر لحظه عده ای، به یتیمی روانه داشت رایج ترین مُراوِده، لفظِ رکیک بود بر عترتی که ساحتِ قدسی یگانه داشت خواندند خارجی، همه ی اهلبیت را آن کوفه ای که خود صفتی وحشیانه داشت با تکه نانی از صدقه روبرو شدند آنانکه خود سیادتشان را زمانه داشت اُم حبیبه هم، پِیِ نذریِ خویش بود با دوست گرچه رابطه ای عاشقانه داشت در زیرِ آستین، که بجای حجاب بود دختِ حسین، زمزمه ای دخترانه داشت مادر! دعا کن،،، حداقل معجری رسد آورد طوعه، هر چه که پرده به خانه داشت در بینِ همهمه، نفسِ دختر علی... اعجازِ فاتحانه و هم جاودانه داشت فریاد اُسکتوا...، همه را محوِ خویش ساخت زینب که خطبه اَش، اثری بیکرانه داشت تبیینِ انقلابِ حسینی، شروع شد دشمن ولی، ز سیره ی زینب بهانه داشت در اُوجِ خطبه های علی وارِ زینبی رَاسُ الحسین را، سرِ نیزه روانه داشت ناگاه لَحنِ صحبتِ زینب، عوض شد و... حرف از تنور و دردِ دلی خواهرانه داشت ای سر! فدای صورتِ خاکستریِ تو مادر بروی تو نظری محرمانه داشت رحمی به دخترت کن و چیزی به او بگو قاری به نغمه آمد و بر لب ترانه داشت سمتِ نگاهها به سری شد که صورتش... زخمی به چشم و گونه و اَبرو و چانه داشت هول و هراس از دلِ طفل یتیم ریخت تا آن زمان که زجر، هجومی شبانه داشت .