eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. تشنه لب کربلا/ یا ابتا یاحسین کشته سر نیزه ها /یا ابتا یاحسین گریه کنم روز و شب / بهر تو ای سر جدا نرفته از خاطرم / مصیبت کربلا یا ابتا یاحسین /یا ابتا یاحسین ....... خیمه که آتش گرفت / کار حرم زار شد بر تن تبدار من / عمه پرستار شد دامن دردانه ها /در حرم آتش گرفت رقیه میزد صدا / معجرم آتش گرفت یا ابتا یاحسین یا ابتا یاحسین ..... سخت تر از کربلا/ مصیبت شام بود که جای ناموس ما / در ملا عام بود کوی یهودی نشین / وای من و وای من ز نیزه نقش زمین / شد سر بابای من یا ابتا یاحسین یا ابتا یاحسین ..... ✍ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | پیرغلامان حسینی روز عاشورا،بازارتهران 🔹این روزها، بازار تهران جای سوزن انداختن نیست. از هفتم محرم تا سوم امام علیه‌السلام، دسته‌های عزادار می‌آیند و می‌روند. 🔹ویدیویی که مشاهده می‌کنید، مربوط است به سوگواری هیأت پیروان امام حسین علیه‌السلام که قدیم‌ترها با چارپایه‌خوانی مرحوم حاج علیرضا بهاری به بازار می‌آمد. 🔹در این ویدیو، حاج علی قرائیان، ظهر عاشورا برای «پیروان» چارپایه رفته است.
46.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 پخش مستقیم مصاحبه حاج مصطفی خورسندی مسئول سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی کشور 📺 شبکه دو سیما ✌️ 🔹 سازمان بسیج مداحان و هیئات مذهبی کشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | روضه خوانی شام غریبان 🔹نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 🔹نه سیٌدالشٌهداء بر جدال طاقت داشت 🎙لحظاتی از روضه‌خوانی حاج مهدی سلحشور در شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی.[۱۴۰۳/۴/۲۶] 📌صفحه ویژه حسینیه امام خمینی(ره) 💻
. گریه پشت گریه/غصه پشت غصه روزای اسارت/زینبو کشته غصه غصه یکی دو تا نیس غصه که قحط آب نیس این روزا روضه اینه جای زینب و سکینه تو مجلس شراب نیس میشه با این یه جمله هم جون داد اسم زینب سر زبون افتاد واسه روضه همین بسه امشب دخلت زینب علی ابن زیاد ــــــــــــــــــــــــ سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟ غصه یکی دو تا نیس غصه که بی شماره اس روضه همینه آره میگم با یه اشاره روضه لباس پاره اس روضه خون امشبو نزن فریاد نرسه روضه هات به گوش باد چشم سقا رو نیزه ها بسته س دخلت زینب علی ابن زیاد .👇
2.08M
🏴🏴 این صدا را حتما تا آخر گوش کنید. لهجه یزدی است، کوتاه و شنیدنی است. رفیق شفیق استاندار یزد به فرماندار تفت زنگ میزنه، نمیگه چه کاره ام، تا اینکه استاندار یزد و فرماندار تفت در شیراز در منزل شهید اتفاقی همدیگر را میبینند، اینها اتفاقی نیستند...... ببینید چه کسانی بین ما زندگی میکنند و ما حرص دنیا را میزنیم. 🏴🏴
. امام حسین هنگام وداع با امام سجاد فرمودند: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ» سی ساله گریه میکنم برای بابا إِنَّ أَبي بِکربلا ماتَ غَريبا قَتَلوهُ عطشانا ؛ طَرَحوهُ عریانا در پیش چشمانم ؛ سَحَقوهُ عُدوانا مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ....... سی ساله سقا ببینم گریم میگیره آب خوش از گلوی من پایین نمیره کی میره از یادم ؛ بین دو نهر آب بابای عطشانم ؛ با نیزه شد سیراب مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم .... سی ساله ناله میزنم هر روز و هر شب یادِ اسیری و گرفتاری زینب این روضه آتش بر ؛ جان و دلم میزد نامحرمی سیلی ؛ بر مَحرمم میزد مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ........ سی ساله بازاره مدینه رو میبینم بازارِ شام یادم میاد میسوزه سینه‌م خیلی اذیت شد ؛ عمه سرِ بازار دورش میرقصیدند ؛ تا آخر بازار مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم 👇
. هیچ کس نمیدونه چقد سوخته پر و بالم یاد مصیبت های بابا بین گودالم یادم نمیره ذوالجناح اومد دم خیمه یادم نمیره ناله و آه و غم خیمه هیچ وقت غروب کربلا ، یادم نمیره وای از غریبی والشمرجالسٌ علیٰ....یادم نمیره وای از غریبی چرا عمر من دلخسته آنجا سر...نمی آمد؟ حرم رو می زدن کاری زدستم بر....نمی آمد حسین جانم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادم نمیره اون همه بی احترامی ها دنبال دختر بچه ها خیل حرامی ها یادم نمیره خیمه ها می سوخت حرم می سوخت از تب تنم می سوخت و از شعله سرم می سوخت علیَ الوُجوهِ لاطِمات یادم نمیره...وای از غریبی بعدَ العزّ مُذَلّلات یادم نمیره...وای ازغریبی چه جور حمله به دختر بچه‌ی بی چا...ره می بردن جلو چشمای من از گوش هاگوشوا...ره می بردن 👇
. بیشتر از سی ساله-زنده ام با ناله مثل روز اول-فکرم‌ توو گوداله خدا می دونه که خوب یادمه شده بود دور گودال همهمه برا این بود دیدم توو بوریا چند تا عضو از تن بابام کمه گریونم‌ هرشب با یاد تنش می میرم با داغ پیرهنش… یادمه ازارُ-بچه های زارُ رد شدن از بین_کوچه و بازارُ رد زخم و‌کبودی یادمه ازدحام ورودی یادمه گریه های رقیه داخلِ کوچه های یهودی یادمه ردِّ شلاقا بود روی تنش عمم هی فریاد می زد نزنش غارت گهواره-گوش بی گوشواره کار معجر می کرد-استینای پاره دور دستا طنابو یادمه اره بزم شرابو یادمه وقتی که خیزرون بالا می رفت گریه های ربابو یادمه نامحرم پیش چشم خواهرش می زد رو لبها با چوب ترش ✍ 👇
. بند اول ای وای... نمیره از/خاطراتم روضه ی عصر عاشورا همه دیدن/که دویدن پا برهنه همه زنها ای وای... غصه دارم/بی قرارم شمرِ کافر کجا زینب؟ کشیدم آه/اومد از راه وسط خیمه با مرکب ای وای/پشت سر دخترکان ای وای/فرار کن رقیه جان ای وای/ز دست این حرامیان ای وای... بابا/منم که مرد قافله م بابا/زخمیِ غیرته، دلم بابا/سوخت تمام حاصلم بابا بند دوم ای وای... داد بیداد/آتیش افتاد تو شراره حرم میسوخت وای ازین غم/که میدیدم دامن خواهرم میسوخت ای وای... بمیرم من/اینهمه زن! مردِ این کاروان بیمار تا حرم سوخت/بسترم سوخت بین خیمه تنم تبدار عباس/آتیش زدن به خیمه ها عباس/رقیه میزند صدا عباس/کجایی ای عمو بیا عباس... مادر/بیا به دشت کربلا مادر/برس بداد دخترا مادر/سر حسین به نیزه ها مادر... ✍ .👇
. نای نینوا منم سیدالبکا منم آنکه شد خونجگر از داغ کربلا منم پایان ندارد اشک‌و ناله من آه از این عزای سی ساله من وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین سی سال است مقابلم این صحنه هنوز هست رأس بابای مرا می‌بردند دست به دست گاهی روی نیزه زیر آفتاب گاهی تنور و گهی بزم شراب وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین بار غم به شانه برد جان داد و ولی نمرد جای کل قافله زینب تازیانه خورد چه غصه ها که ندیده عمه ام جان مرا هم خریده عمه ام وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین این ختم کلام شد هتک احترام شد در کرب و بلا نشد ظلمی که به شام شد کار نوامیس خدا زار شد زینب اسیر کوچه بازار شد وای حسین وای حسین وای حسین وای حسین ✍ 👇
. غوغا شده ، دروازه ساعات ازدحامه ، دور مخدرات وارد شام ، شد عمه سادات ، امان از شام واویلتا ، وای از دل زینب خیره شدن ، به محمل زینب سر حسین ، مقابل زینب ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... همه شهر و ، کردن چراغانی زنها سرگرم آوازه خوانی دارن میدن ، شراب مجانی ، امان از شام قافله رو ، خیلی عذاب دادن پیش زینب ، به هم شراب دادن ناسزا به ، ابوتراب دادن ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... خون گریه کرد ، ارض و سما ای وای دختر فاطمه کجا ای وای بازار برده فروشا ای وای ، امان از شام محله ، یهودی نشین و پیرزنی ، زد با سنگ  کین و سر حسین ، شد نقش زمین و ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ...... با آل الله ، خیلی بد تا کردن تا جایی که ، میشد جفا کردن همه رو خارجی صدا کردن ، امان از شام سکینه اشک ، میباره واویلا رباب شده ، بیچاره واویلا سنگ و سر ، شیرخواره واویلا ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ..... زینب نگاش ، سمت علمداره میگه ببین ، که شدم آواره رو گرفتم ، با آستین پاره ، امان از شام غیرت الله ، زینب و یاری کن روی نیزه ، به حالم زاری کن رفتم بازار ، خودت یه کاری کن ، امان از شام امان از شام امان از شام ای وای ✍ 👇
. بند اول: یک لحظه بی تو بودنم مثل ساله زیر این پرچم هرکی هس خوش اقباله هر جا بودم اسمت رو بردم دل رو به دست تو سپردم نانی جز نان تو نخوردم ای جان ای جان ارباب شیرینیِ توو زندگیمی بهترین راهِ بندگیمی همراه من از بچگیمی ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان بند دوم: توو جمع عشاقت منم حاضر میشم امسالم با لطف خودت زائر میشم میزنم دل رو باز به جاده راهی میشم پای پیاده روزی توو راه تو زیاده ای جان ای جان ارباب کاشکی چشمی دریا نمونه حسرت توی دل ها نمونه هیچ کس توو شهرش جا نمونه ای جان ای جان ارباب ثارالله ثارالله حسین جان ✍ 👇
. هم قطره را به وسعت دریا حساب کن هم کاسه های چشم مرا، پُر گلاب کن هرکس خراب عشق تو باشد خراب نیست من را بساز از نو و بعدش خراب کن در وصل، هجر دیدم و در هجر، وصل یار یک شب جواب من بده، یک شب جواب کن فرقی نمی کند بزنی یا بغل کنی تو صاحب اختیار منی ... انتخاب کن! شال سیاه روضه مرا روسفید کرد من را غبار سایه ی این آفتاب کن با آبروتر از تو ندارم، مرا بخر اینبار هم ترا به رقیه ثواب کن جان سری که بر در دروازه معطل است من را اسیر محمل زینب خطاب کن گفت ای حسین گرچه سرت را شکسته اند در کوفه یاد فرق سر بوتراب کن فکر مرا نکن که سرم سنگ میخورد ای سایه ی سرم، برو فکر حجاب کن ای نیزه دار! نیزه نچرخان مقابلم شرم از نگاه صاحب آن مشک آب کن گرچه بناست اشک مرا در بیاوری رحمی به حال زار و نزار رباب کن ✍ .
. روی خاک افتاده اشکم که بوی نم شد بلند من زمین خوردم میان شام و پرچم شد بلند روزها را با مصیبت خواندنم شب کرده ام آسمان را تار می بینم ز بس تب کرده ام زن که می بیند کمی آزار ...بر سر می زنم با طناب و دیدن بازار ... بر سر می زنم حرف قاری که می آید می شود حالم خراب بسکه می سوزد دلم از غصه ی تشت و شراب چشم من تا میخورد بر آب گریه میکنم می شود تا کودکی بیخواب گریه میکنم گرچه من جامانده از پایین شش گوشم حسین داغ عاشورا نمی گردد فراموشم حسین تا کمی جنجال می بینم هراسان می شوم هرکجا گودال می بینم هراسان می شوم با هزاران نیزه و خنجر به جنگت آمدند یک نفر بودی و صد لشکر به جنگت آمدند باعث خوشبختی عالم! چه بختی داشتی پیکر تو زیر و رو شد، روز سختی داشتی من نمی دیدم ترا، جسمت غبار آلوده بود غرق خون بودی، ضریح پیکرت فرسوده بود بر تراب افتاده بودی پیش چشم بوتراب آخرش هم رنگ جسمت را عوض کرد آفتاب با تنی که خورده نیزه، کار تدفین سخت بود با سر بالای نیزه، ذکر تلقین سخت بود بین غربت، قوم و خویش تو دهاتی ها شدند تکه های پیکرت روی حصیری جا شدند ✍ .