eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
13.8هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه حسین(ع) -( روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد ) روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد هرشب جمعه دعا درحرمت می طلبد گریه زاری گدا در حرمت می طلبد آنقدر کرببلا خواستم از مشهد که بردن نام رضا در حرمت می طلبد سینه زن های تواز بس که زپا می افتند غالباً بودنِ پا در حرمت می طلبد سمت شش گوشه و گودال وَشاید هم تل ّ روضه ی داغ، سه جا درحرمت می طلبد پنج شنبه دم مغرب همه جا غلغله است چون می آید خود مادر، حرمت می طلبد دخترت دست گرفته به کمر این شب ها از خدا مرگ چرا در حرمت می طلبد؟ وا شده در حرمش پنجه ي نامحرم ها بس که زخمی است دوا در حرمت می طلبد تا دوباره حرم عمه مان باز شود هرشب جمعه دعا در حرمت می طلبد شاعر:
نوحه خروج کاروان امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کربلا میرَوَد قافله به سوی وعدهٔ دیدار تا شود مَحرم و مُحرِم حریمِ دلدار رزق این ها شهادت و اسارت کار دشمن جنایت و جسارت یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان... آهِ اهل زمین و سَما با سوز و ناله است بِین این کاروان یکی دخترِ سه ساله است کاش او نبیند سوز و شرر را بین طشت طلا سرِ پدر را یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان... روزی این کاروان کند رَجعَت به مدینه با امام سجاد،با رباب و با سکینه با دلی غصّه دار و زار و غمگین نزد زینب بُوَد لباس خونین یا حسین یا حسین مظلوم حسین جان...
آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم با ناله های خویش دلت را رضا کنم احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان دل را چگونه با عرفه آشنا کنم ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم تَرویه چیست روز گرفتاری شماست کاش ای غریب درد شما را دوا کنم یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم روزی رسد که حاجتتان را روا کنم آخر گدای سامره مَرد خدا شود یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم آقا منم غلام سیاه سپاه تو ناقابل است جان من ، اما فدا کنم آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم با روضه های قافله دل های خسته را ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم
🔹ذکر توسل کوتاه ویژۀ عرفه و شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام _حاج مهدی سماواتی_97↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ *جاداره اشاره کنم ایام مسلمیه هم هست ... بالای دارالعماره دیدن داره گریه میکنه ؛ گفتن : مسلم! باید فکر اینجا رو هم می کردی ... فرمود: گریه ام برای خودم نیست برای اون آقاییِ که به دعوت شما دستِ زن و بچشُ گرفته داره میاد* نوایِ بانوان کاروان هردم به گوش آید به حالِ زینبُ و این کوچه بازار میگریم نوشتم نامه یابن عم بیا کوفه ، نیا کوفه ولی صد حیف بگذشت کار از کار میگریم حسین جان! اینجا به همه حرمله با دست نشان داد تیری که جدا کرده برای پسر توست ... غوغاست برای زدن چشم ابالفضل🖕🖕🖕🖕 اینجا همه خارند برای قمرِ تو .. فایل صوتی 🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕🖕
یاد دارم روزی از ماه صیام ماه قرآن و دعا و اهتمام ماه استغفار و عفو و بندگی ماه صبر و ماه مهر و زندگی ماه وصل عاشقان با صفا ماه مهمانی ذات کبریا ماه کسب علم و عرفان و شعور ماه ترک کبر و عصیان و غرور مات و حیران بودم از افکار خویش دل ز سودای محبّت ریش ریش ناگه از الطاف خلاّق ودود گوش جان از هاتفی رازی شنود صبح بود و وقت ترک خواب ناز وقت کشف راز و هنگام نماز دیدم آنگه سرخوشان وصل یار آن قلندر مشربان کردگار جمله بودند از تحیر در قیام مست انوار خدای لاینام صف بصف اندر نیاز و در نماز غرق حیرت در جمال بی نیاز پیش آنان سرور و سلطان دین ساقی کوثر امیرالمؤمنین‌ بود سرگرم مناجات خدا محو توحید و برون از ماسوا آنچنان مست جمال یار بود سرخوش و دلدادۀ دلدار بود گو که فارغ بود از کون و مکان آن امام بی‌کلام انس و جان عین عین‌ الله با عین بصیر شاهد انوار خلاّق قدیر نغمۀ «وَجَّهت وجْهش» هر زمان پیچد اندر محفل لاهوتیان بگذرد آوای تکبیرش عیان از حجابات زمین و آسمان از قیامش انجم و افلاک و ماه بل تمام کاینات از ماه و چاه سرخوشند از ساغر صهبای او مستِ مست از جام استغنای او جملۀ ذرّات مست ساز او آفرینش بود هم آواز او ناگهان آن مظهر بود و نبود کرد آهنگ رکوع، وآنگه سجود از سجودش قدسیان حیران شدند ساکنان عرش دست افشان شدند در سجودش رازها بنهفته بود کشف آن باید نمود اهل شهود تا شهنشاه عزیز سر فراز رأس خود برداشت از مهر نماز لرزه بر اندام اهل دل فتاد آتش اندر جان آب و گل فتاد ابن ملجم آن شقّی الأَشقیا کرد خونین وجهِ وجه‌الله را از جفای تیغ آن ملعون خوار آیت شقّ‌القمر شد آشکار هیکل توحید شد نقش زمین زد به سر در آسمان روح الامین نغمۀ «فزت و ربّ الکعبه» را بر زبان آورد شاه اولیا غرق خون گردید محراب امام روز شد در چشم او ظلمات شام یادم آمد سرزمین کربلا وقت جنگ پور شیر لافتی آن زمانی که عمود آهنین خورد بر فرق یل امّ‌البنین آن ابوالفضل‌ آن علی‌ را نورعین آن که بودی طاقت جان حسین‌ روز شد در چشم او ظلمات شام گشت آن شیر عرین آهوی رام دشمنان را گشت جرأت بیشتر تاختند آن روبهان بر شیر نر آن ستمکاران اشرار زمان دشمنان کینه جوی بی‌امان آن سیه بختان بنموده فرار باز برگشتند بهر کارزار ماند سقّای حرم آن نور عین در میان دشمنانش بی‌معین گفت ناگه از دل ادرکنی اخا ای امام بی معین ما سوا ای ضیابخش تمام کاینات علّت ایجاد کلّ ممکنات خود به‌فریادم رس ای جان جهان ای مرا روح و روان، آرام جان بس کن ای «» حدیث غم فزا سوختی زین ناله جان ماسوا خواستند این نغمه از من اهل دل آن برادرهای بر حق متّصل «یوسف و بهرام» آن گلهای پاک آن دو یار، همچو گوهر تابناک هر دو از فیض ولایت کامکار هر دو از درد ولایت اشکبار بارالها از عنایات و کرم وارهان ما را از این ظلمات غم در طریق اهل عرفان ای جلیل باش ما را تا قیامت خود دلیل عفو فرما جملۀ جرم مرا بر تمام انبیا و اولیا «» و «بهرام» و «یوسف»را زِجان وارهان از فتنۀ آخر زمان
🔹دعوتنامه 🌺همزمان با دهه امامت و ولایت 📱اولین همایش هم افزایی رسانه ای و فضای مجازی شهرستان فلاورجان ویژه کلیه مدیران گروه ها و کانال های فضای مجازی شهرستان شهدای خط شکن ۲۴ مرداد ساعت ۹ صبح شهرداری کلیشاد و سودرجان