#رمضانیه
#گریز_به_شهادت_حضرت_علی_ع #حضرت_اباالفضل_العباس_ع
یاد دارم روزی از ماه صیام
ماه قرآن و دعا و اهتمام
ماه استغفار و عفو و بندگی
ماه صبر و ماه مهر و زندگی
ماه وصل عاشقان با صفا
ماه مهمانی ذات کبریا
ماه کسب علم و عرفان و شعور
ماه ترک کبر و عصیان و غرور
مات و حیران بودم از افکار خویش
دل ز سودای محبّت ریش ریش
ناگه از الطاف خلاّق ودود
گوش جان از هاتفی رازی شنود
#حیدریه
صبح بود و وقت ترک خواب ناز
وقت کشف راز و هنگام نماز
دیدم آنگه سرخوشان وصل یار
آن قلندر مشربان کردگار
جمله بودند از تحیر در قیام
مست انوار خدای لاینام
صف بصف اندر نیاز و در نماز
غرق حیرت در جمال بی نیاز
پیش آنان سرور و سلطان دین
ساقی کوثر امیرالمؤمنین
بود سرگرم مناجات خدا
محو توحید و برون از ماسوا
آنچنان مست جمال یار بود
سرخوش و دلدادۀ دلدار بود
گو که فارغ بود از کون و مکان
آن امام بیکلام انس و جان
عین عین الله با عین بصیر
شاهد انوار خلاّق قدیر
نغمۀ «وَجَّهت وجْهش» هر زمان
پیچد اندر محفل لاهوتیان
بگذرد آوای تکبیرش عیان
از حجابات زمین و آسمان
از قیامش انجم و افلاک و ماه
بل تمام کاینات از ماه و چاه
سرخوشند از ساغر صهبای او
مستِ مست از جام استغنای او
جملۀ ذرّات مست ساز او
آفرینش بود هم آواز او
ناگهان آن مظهر بود و نبود
کرد آهنگ رکوع، وآنگه سجود
از سجودش قدسیان حیران شدند
ساکنان عرش دست افشان شدند
در سجودش رازها بنهفته بود
کشف آن باید نمود اهل شهود
تا شهنشاه عزیز سر فراز
رأس خود برداشت از مهر نماز
لرزه بر اندام اهل دل فتاد
آتش اندر جان آب و گل فتاد
ابن ملجم آن شقّی الأَشقیا
کرد خونین وجهِ وجهالله را
از جفای تیغ آن ملعون خوار
آیت شقّالقمر شد آشکار
هیکل توحید شد نقش زمین
زد به سر در آسمان روح الامین
نغمۀ «فزت و ربّ الکعبه» را
بر زبان آورد شاه اولیا
غرق خون گردید محراب امام
روز شد در چشم او ظلمات شام
#عباسیه
یادم آمد سرزمین کربلا
وقت جنگ پور شیر لافتی
آن زمانی که عمود آهنین
خورد بر فرق یل امّالبنین
آن ابوالفضل آن علی را نورعین
آن که بودی طاقت جان حسین
روز شد در چشم او ظلمات شام
گشت آن شیر عرین آهوی رام
دشمنان را گشت جرأت بیشتر
تاختند آن روبهان بر شیر نر
آن ستمکاران اشرار زمان
دشمنان کینه جوی بیامان
آن سیه بختان بنموده فرار
باز برگشتند بهر کارزار
ماند سقّای حرم آن نور عین
در میان دشمنانش بیمعین
گفت ناگه از دل ادرکنی اخا
ای امام بی معین ما سوا
ای ضیابخش تمام کاینات
علّت ایجاد کلّ ممکنات
خود بهفریادم رس ای جان جهان
ای مرا روح و روان، آرام جان
#تخلص
بس کن ای «#فانی» حدیث غم فزا
سوختی زین ناله جان ماسوا
خواستند این نغمه از من اهل دل
آن برادرهای بر حق متّصل
«یوسف و بهرام» آن گلهای پاک
آن دو یار، همچو گوهر تابناک
هر دو از فیض ولایت کامکار
هر دو از درد ولایت اشکبار
بارالها از عنایات و کرم
وارهان ما را از این ظلمات غم
در طریق اهل عرفان ای جلیل
باش ما را تا قیامت خود دلیل
عفو فرما جملۀ جرم مرا
بر تمام انبیا و اولیا
«#فانی» و «بهرام» و «یوسف»را زِجان
وارهان از فتنۀ آخر زمان
#فانی_تبریزی
.
#تحلیل_مداحی
#مقدمه_روضه
#تَخَلُّص
#حاج_رضا_بذری
🔎تحلیل📝 #دکتر_محمد_فراهانی
مقدمه روضه(تَخَلُّص)؛
نمونه ای از مقدمه تجربی
برای روضه #تخریب_بقیع و روضه حضرت رقیه(س)
حاج رضا بذری
🔗
در مباحث قبلی عرض کردیم حلقة اتّصال🔗 بين اشعار اوليه و روضه را مقدمه یا تَخَلُّص ناميده ايم ، اين قسمت بايد از جهتي با ماقبل و از طرف ديگر با مابعد خود ارتباط داشته باشد.
و گفتیم، مقدمه و نحوه ورود به اصل روضه انواع مختلفي دارد و نمونه هایی از مقدمه شعری را ارائه نمودیم.
در این بحث نوع دیگر از مقدمه که مقدمه تجربی نام دارد مورد بحث قرار می دهیم.
💡مقدمه تجربی :
ممكن است مقدمه و حلقه اتصال بين شعر ابتداي مجلس با متن اصلي روضه بعضي از اتفاقات روزمره زندگي باشد. که جزء مقدمه چینی های بسیار اثر گذار است.
در این روش مداح می تواند از نقل اتفاقات رخ داده و تجربه شده استفاده نماید، از قبیل مکاشفات رخ داده برای بزرگان، تجربیات خود، مطالب منقول از کرامات رخ داده در عتبات و مشاهد مشرفه و...
به عنوان نمونه، در فایل پیوستی، حاج رضا بذری در مقدمه روضه تخریب قبرستان بقیع به تجربه شیخ عمری و مکاشفه یکی از شیعیان، اشاره می کند و از آن وارد روضه حضرت رقیه سلام الله علیها می شود.
✏️متن فایل ارائه شده✏️
#روضه_تخریب_بقیع
خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله شیخ عمری رحمت الله علیه رو ـ ملجا و پناه و امید شیعیان عربستان ـ خدا بهش طول عمری داده بود. چند سال قبل از دنیا رفت. ایشون میفرمود اون زمانی که بقیع رو خواستن خراب کنن من بودم. فرمود خودم با چشمام دیدم. نانجیبا اومدن گفتن فقط شیعیان باید این قبور رو خراب کنن. خیلی سخته، خیلی اصرار. با کتک، با زور گفتن که شما باید بیایید این بقاع رو خراب کنید، این حرم رو ویران کنید. هر چی اصرار کردن، کتک زدن، به زور متوسل شدن، اما شیعیان قبول نکردن.
شیخ عمری رحمت الله علیه فرداش فرمود یه شیعه ای اومد بهم گفت حاج آقا من دیشب خواب امام حسن رو دیدم. فرمود برو به شیعیانم بگو خودشون خراب کنن. اگه به دست اینا بیفته حتی جنازه ما رو هم از قبر بیرون میکشن. بگو خودشون خراب کنن. بگو شیعیان خودشون دست بکار شن.
اینجا یه جا بود امام حسن اومد گفت بگو خودشون خراب کنن، من یاد یه جایی افتادم؛ وقتی سه ساله جا موند از قافله، امام سجاد و عمه سادات اومدن جلو. گفتند بذارین خودمون بچه رو پیدا کنیم. دست این ملعون بیفته زندش نمی ذاره.
حاج اصغر زنجانی می گفت خیلی زجر گشت تا بچه رو پیدا کنه. قافله همه معطل بودن. باباجان...
ناگهان وحشت سراپایم گرفت یک نفر از پشت، موهایم گرفت
✅ #نکات
حلقه ارتباطی بین روضه تخریب بقیع و روضه حضرت رقیه(س) موضوعی خاص بود که کمتر به آن توسط مداحان اشاره شده است. اینگونه حلقه ها با توجه به بدیع بودن اثرگذارترند.
📌نقل قول از حاج اصغر زنجانی در روضه حضرت رقیه(س) و استناد دادن مطلب نادری که ذکر شد به ایشان، در مقبول واقع شدن آن حائز اهمیت بود. گاهی مطالب شاذ اگر به بزرگی استناد داده نشود مقبول مردم قرار نمی گیرد.
بیت آخری که خوانده شد شرایط یک مطلب تمام کننده را داشت، چرا که سطح مصیبت آن از تمام بخشهای روضه برای مستمع بالاتر بود. همیشه طبقه بندی محتوا در روضه باید به گونه ای باشد که سنگین ترین روضه در آخر کلام و جملات بیاید.
.👇