.
#سبک_408_محرم
#دهتایی_بیست_و_سوم
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم علیه_السلام
سربند مهدوی:
دوباره ماه عزا، ماه محرّم اومد
فصل گریه برای عزیز خاتم اومد
بین اشک و ناله ها ظهورتو میگیریم
موقع دعا برات، منجی عالم اومد
آه، آقا بیا
برای ظهور خود دعا نما
که خدا هم به ظهور تو دیگه بشه رضا
آه، تو روضه ها
بیا ای منتقم کربوبلا
تو رو بین قتلگاه صدا زده خون خدا
العجل به حقّ ِ..... انتظار ِ ارباب
برای ظهورت.......بی قراره ارباب
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
حضرت مسلم علیه السلام:
به دلم پسرعمو نشسته آه سردی
توی کوفه من ندیده ام به جز نامردی
التماست می کنم عزیز زهرا با اشک
از همین راهی که اومدی آقا برگردی
آه، ای شهریار
نیا که مردم پست این دیار
می کِشِن برا بریدن سر تو انتظار
آه، کوفه نیا
که میره اینجا سرت رو نیزه ها
میزنه ابن زیاد روی لب تو با عصا
به سر بریدَت........... می کنه اهانت
میشه به عزیزات..روز و شب جسارت
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
روی بام، بریده شد حنجر من ای مظلوم
ولی اینجا که نبود خواهر من ای مظلوم
پیکرم روی زمین از لب بام افتاده
زیر دست و پا نرفت پیکر من ای مظلوم
آه،آقا نیا
میشه اعضای تن تو جابه جا
سه شب و روز رها میشه رو خاک کربلا
آه، رو نی سرت
میره روز و شب جلوی خواهرت
در تنور خولی میره روبه روی مادرت
خواهرو می بینی...... بین مشتی قاتل
روبه روت سرش رو.... میزنه به محمل
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#دهه_محرم
.👇
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه #واحد #شور ..
#شب_دوم_محرم
#ورودیه کاروان_به_کربلا
صاحب روضه ی هر صبح و مساء،ای مظلوم
با حسین راهی شدی به کربلا، ای مظلوم
داری می بینی که عمّه زینبه نیمه جون
توی راه خیمه زد تو رو صدا ای مظلوم
آه، قدش خمید
وقتی پاش به روی خاک طف رسید
کربلا سوخته بس که عمه جان آه کشید
آه، آقا بیا
کاروونو ببر از کربوبلا
نزار عمه ببینه رو نیزه ها سر جدا
العجل به حقّ ِ..... ناله های زینب
به تنی که میره........زیر سُمّ مرکب
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
کوچه وا شده برات تا خیمه گاه، خواهرجان
حتّی سایتو ندیده یک نگاه خواهرجان
امّا دارم میبینم روز دهم بعد از من
حمله میکنه به خیمه یک سپاه خواهرجان
آه، ناله نزن
مونده تا زمون ِقتل صبر من
میبینی از روی تل منو یه لشکر میزنن
آه، نور دلم
اینقده لطمه نزن مقابلم
چه جوری میخوای تو همسفر بشی با قاتلم
خواهرم رسیده.... موقع جدایی
تا زمون مرگت، همدم بلایی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
روی این زمین غم قدم بزار خواهرجان
میدونم که رفته از دلت قرار خواهرجان
نیمه جون شدی حالا چه میکنی وقتی که
می بینی که من شدم نیزه سوار خواهرجان
آه، تو راه شام
تو رو میبرن میون ازدحام
میزنن با کعب نی تو رو مقابل چشام
آه، تو شهر شام
زخمی میشه پیکرت با سنگ بام
میخوره مقابل تو خیزرون روی لبام
می بینی که زینب....... از لبای پاره
روبه رو رقیه....... خون داره می باره
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه #واحد #شور
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
آقاجون رفتی بازم با چشمای بارونی
توی اون خرابه ای که عمّه هان؛ زندونی
کنار رقیه روی خاک سرد، می شینی
برای سر بریده روضه ها میخونی
آه، بیا آقا
منتقم برس به داد عمّه ها
شامیا برای کودک میارن سر جدا
آه، شد خون جگر
عمّه از زخم روی لب پدر
بیا سر رو از رو دامن رقیه جان ببر
العجل به حقّ ِ....... لاله ی شهیده
جون داده کنار........ یک سر بریده
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
بابایی نبودی گوشوار منو دزدیدن
به لباس پاره ی دختر تو خندیدن
برا دق دادن من، دخترای اهل شام
باباشونو هی جلو چشمای من بوسیدن
آه، شدم عذاب
دخترت ببین شده خونه خراب
شده ام سربار عمّه زینب و بی بی رباب
آه،شدی شهید
بعد تو به روز من چه ها رسید
موی دختر سه ساله چه جوری میشه سپید
منو دیگه با خود..... ببر از خرابه
بعد تو، بابایی.......زندگیم عذابه
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
کافی بود برای مرگ دختر ِمعصومِت
یه نگاه به زخم لبها و رگ حلقومت
قسمتم اینه که امشب بمیرم، توو غربت
خاک روی تنم بریزه خواهر ِمظلومت
آه، میگه چه زود
رفتی از میون ما ماه کبود
با لباس کهنه خاکت می کنم، کفن نبود
آه، گل حرم
شده ای کمون شبیه مادرم
اربعین جواب ندارم برای برادرم
تنها اینجا موندی..... چاره ای نداشتم
تو رو با دل خون..... توی قبر گذاشتم
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه #واحد شور
#شب_چهارم_محرم
#شهادت_گلهای_حضرت_زینب_علیهم_السلام
باز غریب فاطمه تو بی سر و سامونی
بس که گریه میکنی شده دو چشمت خونی
چی میشه امشب ببینیمت داری تو مجلس
روضه ی اولاد عمّه جانتو می خونی
آه، بده امان
تو رو میخونن گلای عمّه جان
عمه زد تو رو صدا توو خیمه ها،لطمه زنان
آه، آقا بیا
نیمه جون شده بازم خون خدا
دو جوون خواهرش کشته شده با کینه ها
العجل به حقّ ِ...... دو شهید زینب
تو رو میخونه با.... خون دیده زینب
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
لاله هات به عهدشون تا پای جون ایستادن
توی خیمه بودی وقتی روی خاک افتادن
پرده رو کشیدی تا که من نشم شرمنده
اون زمونی که به روی دامنم جون دادن
آه، خواهر من
بین خیمه در خفا ناله نزن
روبروم محمّد و عون ِتو ،دست و پا زدن
آه، دلم شکست
وقتی هر گلت به خاک و خون نشست
تازه شد داغ علی با بغض دشمنای پست
پیش اکبر من............ تو بودی کنارم
نیستی پیش گلهات.... خیلی بی قرارم
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
خواهرم اگه نبودی پیش پیکرهاشون
فردا روبه روته روی نیزه ها، سرهاشون
نیزه دارشون به گریه های تو می خندند
می بینی رقص ِکمون و تیغ و خنجرهاشون
آه، شام بلا
میبینن تو رو میون دشمنا
اشکشون جاری میشه مقابلت رو نیزه ها
آه، شام بلا
سرشون میفته زیر دست و پا
میبینن سرت شکسته میشه با سنگ جفا
یه نگات به گلهات... یه نگات به اکبر
روبه روت میفته...... از رو نیزه اصغر
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#طفلان_حضرت_زینب
.
.👆
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه #واحد #شور
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب
#حضرت_حر علیه_السلام
صاحب عزا بیا روضه برا اصحابه
بیا که منتظر اصلی تو اربابه
عمریه معطّل سیصد و سیزده یاری
بمیرم یاور واقعی برات کمیابه
آه، شاه غریب
نداری یاری مث حرّ و حبیب
عمری از وفای امثال زهیری بی نصیب
آه،ببین آقام
شد شهادت توو رکاب ِتو دعام
توی این مجالس روضه ظهورتو میخوام
طاعتم شب و روز..... شده انتظارت
کاش بشم غلام ِ..... ابن مهزیارت
اللهم عجّل لولیک الفرج......
🌸
حضرت حر علیه السلام:
اومدم با کوله باری از گناه، اربابم
منو پاکم بنما با یک نگاه، اربابم
بی پناهم، در ِخونه ی تو رو کوبیدم
اومدم تا که منو بدی پناه، ارباب
آه، ببخش آقا
بسته ام راه تو رو توو کربلا
حالا تو شدی اسیر یک سپاه بی حیا
آه، دلم شکست
که غریبی بین دشمنان پست
هر کی فکر جایزه برای کشتن تو هست
حالا که رسیده... لحظه ی شهادت
چی میارن اینا...... سر ِخونوادت
اللهم عجّل لولیک الفرج......
🌸
سرمو به روی دامنت بزار ، اربابم
تا بگیرم دم آخری قرار، اربابم
شکر حق شهید راه تو شدم با اذنت
پیش مادرتو دارم اعتبار، اربابم
آه، شدم فدات
حُر بودم حالا شدم دُر با نگات
با شهادتم ازم راضی شدن مخدرات
آه،میرم با آه
چی میاد سر تو شاه بی گناه
کی میگیره سرتو به دامنش تو قتلگاه
دخترت می بینه...... زخم پیکرت رو
توو بغل میگیره......تن بی سرت رو
اللهم عجّل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
منتقم بیا ببین چه محشره، تو گودال
جدّ تو بین یه قوم کافره، تو گودال
تورو داره میخونه پسرعموت، عبدالله
دستشو ببین جدا ز پیکره، تو گودال
آه، میگه با آه
منتقم برس به داد ِبی گناه
عمومو غریب گیر آورده عدو توو قتلگاه
آه، آقا بیا
کمون و تیرو بگیر از دشمنا
تا که تیری نزنن به قلب ماه مجتبی
العجل به حقّ ِ.........سینه ی شکسته
کودکی که بین ِ... خاک وخون نشسته
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
طفل معصوم و غریب مجتبی ، عبدالله
دست عمّه رو رها کردی چرا عبدالله
تازه شد داغ حسن برادرم وقتی که
دست تو مقابلم شده جدا، عبدالله
آه، دیدی چه ها
منو دیدی بین بغض دشمنا
همه میزنن منو برا تقرّب به خدا
آه، دلم شکست
وقتی راه نفست رو تیری بست
رد شد از سینه ی تو، روی تن عمو نشست
تیرو دیدم و رفت....... دل من مدینه
تیربارون و جسم ِ.....حسنم با کینه
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸
بین گودال شدی کشته حالا، عبدالله
مث من میری به زیر دست و پا، عبدالله
بمیرم، قد میکشی کنار من، چون قاسم
میشه اعضای تن تو جابه جا، عبدالله
آه، از پیکرت
جدا میشه ای عزیز من سرت
سرتو باید به روی نی ببینه مادرت
آه، ماه حسن
می بینی از روی نی کنار من
پای نیزه ی سرت به مادر تو میزنن
میشه با جسارت...... سمت کوفه عازم
یه نگاش سر توس.. یه نگاش به قاسم
اللهم عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شب_تاسوعا
#حضرت_عباس علیه_السلام
کجای مجلس ما نشسته ای تنهایی
گفتی که به روضه ی عموجونت می آیی
خودت اینجا و دل تو علقمه ست، گویا که
مشغول بوسه زدن به دستای سقّایی
آه، آقا ببین
خورده با صورت خود روی زمین
شد دوتا فرق سرش،بعد عمود آهنین
آه، آقا بیا
افتاده عمو میون دشمنا
جدّ تو میون هلهله زده تو رو صدا
العجل به حقّ ِ......... دستای بریده
به امام بی کس.... که قدش خمیده
اللهم عجل لولیک الفرج...
🌸
دشتی از لاله شده پیکر تو عباسم
مث بابا شده فرق سر تو عباسم
پاشو که گم شده بین خنده و هلهله
ناله ی برادر مضطر تو عباسم
آه، بین فرات
رفتی و هنوز چرا خشکه لبات
تشنه موندی یاد اصغرم، به قربون وفات
آه، پشتم شکست
ای علمدار حرم نداری دست
تیری که به مشک تو خورده، به قلب من نشست
جونتو گرفته.........داغ مشک پاره
نیس کسی که آبی... به حرم بیاره
اللهم عجل لولیک الفرج...
🌸
وقتی بین علقمه؛زائر تو مادر شد
صورت کبودشو دیدی و چشمت تر شد
بردنت به خیمه غیرممکنه عباسم
یک عبا داشتم و خرج علی اکبر شد
آه، برادرم
چشم به راهته سکینه در حرم
پاشو که آغوشتو میخواد رقیه دخترم
آه، قرار ما
باشه ای برادرم رو نیزه ها
گریه می کنیم توی جسارت شام بلا
سرتو به پهلو....... روی نی می بندند
از رو نی می افتی... شامیا می خندند
اللهم عجل لولیک الفرج...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه_واحد_شور
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
صاحب عزا دلت خونه، شب عاشوراست
مثل عمه زینبت دو دیده ی تو دریاست
صدقه برا سلامتی تو میدم چون
وقت احتضار تو توو روضه های فرداست
آه، آقا بیا
که نشه دریای خون، کربوبلا
بیا تا سر عزیز فاطمه نشه جدا
آه، آقا بیا
تا نرفته عمّه جان شام بلا
تا نشه همسفر خولی و شمر بی حیا
العجل به حقّ ِ......... حنجر بریده
به عقیله ای که..... قامتش خمیده
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
موقع جداییه باید برم به میدون
لحظه ی وداع من از تن تو میره جون
میرسه زمونی که می بینی از روی تل
میشه زیر تیر و نیزه پیکر من گلگون
آه، ای خواهرم
روبه روی تو جدا میشه سرم
میبینی که زخمی از بغض هزاران نفرم
آه، ای خواهرم
میزنی بوسه به روی حنجرم
میبینی زخم هلالی مونده روی پیکرم
می بینی که هرجاس... از تنم نشونه
ناله هات جوابش..... میشه تازیونه
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸🌸🌸🌸
میرسه زمونی که به تو جسارت میشه
کنار پیکر من به تو اهانت میشه
خیمه ها روبه روی تو می سوزن تو آتیش
تموم دار و ندار خیمه غارت میشه
آه، خون جگری
می بینی با قاتلم همسفری
میرسه زمون آوارگی و دربه دری
آه، خون جگری
خسته از طعنه ی قوم کافری
شاهد افتادن سر علی ِاصغری
بین ازدحام ِ......... شام و کوفه میری
کوه صبرم از داغ....روز وشب میمیری
اللهم عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه_واحد_شور..
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
منتقم، شام غریبانه بیا آقاجون
قلب عمّه های تو دیگه نداره سامون
ببین هر کسی تو خلوتش با اشک و ناله
به یاد گلای پرپرش شده روضه خون
آه، آقا بیا
بی پناهه کاروون کربوبلا
بیا عمه زینبت به مرگ خود شده رضا
آه، نزار آقا
ببرن اونا رو تا شام بلا
بیا که تویی جواب گریه های بی صدا
العجل به حقّ ِ.......... ناله های زینب
زینبی که دیگه ...... بی قراره هر شب
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
زبان حال حضرت رباب با حضرت زینب علیهماالسلام کنار فرات:
قطره آبی به گلوم رسیده و محزونم
واسه اصغرم دارم لالایی باز میخونم
حنجر پاره ی اصغرم رو دیدم ای وای
به خدا زنده نمیمونم دیگه، میدونم
آه، روضه بخون
که منم اسیر داغ بی امون
جون میدم از این بعد با دیدن تیر و کمون
آه، چرا با تیر
اصغر منو گرفته اند ز شیر
چرا با خون گلوی خود شده شیش ماهه سیر
پشت خیمه دیدم....زخم حنجرش رو
فردا روی نیزه...... می بینم سرش رو
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
زبان حال حضرت رقیه با پدر علیهماالسلام:
اومدم به قتلگاه تو با ظرفی از آب
تا که از دستای کوچیکم بشی تو سیراب
حالا بعد دیدن پیکر غرق خونت
شد حروم به دیده های دخترت هر شب خواب
آه، سرت کجاس
چرا اعضای تن تو جابجاس
چرا پیکر تو زیر سنگ و تیر و نیزه هاس
آه، بگو چرا
مونده روی پیکر تو ردّ پا
چرا نُه تا شده انگشتای دست تو بابا
کاش میشد سرت رو... از عدو بگیرم
یا که من کنار ِ.......... پیکرت بمیرم
اللهم عجل لولیک الفرج......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇👇
.
#دهتایی_بیست_و_سوم
#زمینه
قابلیت #زمزمه_واحد_شور..
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
منتقم، شام غریبانه بیا آقاجون
قلب عمّه های تو دیگه نداره سامون
ببین هر کسی تو خلوتش با اشک و ناله
به یاد گلای پرپرش شده روضه خون
آه، آقا بیا
بی پناهه کاروون کربوبلا
بیا عمه زینبت به مرگ خود شده رضا
آه، نزار آقا
ببرن اونا رو تا شام بلا
بیا که تویی جواب گریه های بی صدا
العجل به حقّ ِ.......... ناله های زینب
زینبی که دیگه ...... بی قراره هر شب
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
زبان حال حضرت رباب با حضرت زینب علیهماالسلام کنار فرات:
قطره آبی به گلوم رسیده و محزونم
واسه اصغرم دارم لالایی باز میخونم
حنجر پاره ی اصغرم رو دیدم ای وای
به خدا زنده نمیمونم دیگه، میدونم
آه، روضه بخون
که منم اسیر داغ بی امون
جون میدم از این بعد با دیدن تیر و کمون
آه، چرا با تیر
اصغر منو گرفته اند ز شیر
چرا با خون گلوی خود شده شیش ماهه سیر
پشت خیمه دیدم....زخم حنجرش رو
فردا روی نیزه...... می بینم سرش رو
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸
زبان حال حضرت رقیه با پدر علیهماالسلام:
اومدم به قتلگاه تو با ظرفی از آب
تا که از دستای کوچیکم بشی تو سیراب
حالا بعد دیدن پیکر غرق خونت
شد حروم به دیده های دخترت هر شب خواب
آه، سرت کجاس
چرا اعضای تن تو جابجاس
چرا پیکر تو زیر سنگ و تیر و نیزه هاس
آه، بگو چرا
مونده روی پیکر تو ردّ پا
چرا نُه تا شده انگشتای دست تو بابا
کاش میشد سرت رو... از عدو بگیرم
یا که من کنار ِ.......... پیکرت بمیرم
اللهم عجل لولیک الفرج......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
👇👇