eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
8.6هزار ویدیو
993 فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
💢آیا حضرت قاسم(ع) شب عاشورا کردند؟ این مساله دارد؟ ✅قاسم بن الحسن عليه السلام در واقعه ‎ي كربلا به پانزده سالگي نرسيده بود. طبري مي‎گويد: قاسم ده سال داشت و در مقتل ابي‎ مخنف آمده: قاسم در كربلا چهارده ساله بود. ✅علامه مجلسي بر اين باور است كه ماجراي عروسي قاسم سند معتبري ندارد. منشأ اين حكايت دو كتاب است؛ يكي منتخب المراثي، اثر شيخ فخرالدين طريحي ـ نويسنده‎ي مجمع البحرين ـ و ديگري روضة الشهدا، نوشته‎ي ملاحسين كاشفي ـ صاحب انوار سهيلي ـ است. اين كتاب اولين مقتلي است كه به فارسي نوشته شده است. ✅در اين باره روايت مي‎كنند كه وقتي امام حسين(ع) مسير مدينه تا كربلا را طي مي‎كرد، حسن بن حسن از عموي خويش، امام حسين(ع)، يكي از دو دختر او را خواستگاري كرد. امام حسين(ع) فرمود: هر يك را كه بيشتر دوست داري اختيار كن، حسن خجالت كشيد و جوابي نداد، امام حسين(ع) فرمود: من براي تو فاطمه را اختيار كردم كه به مادرم دختر رسول خدا، شبيه‎تر است. ✅به اين ترتيب وجود فاطمه‎ي نو عروس در كربلا امري مسلم است. اگر فرض كنيم ازدواج قاسم درست باشد، بايد گفت: امام حسين(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند كه يكي را به حسن تزويج كرده و ديگري را براي قاسم عقد نموده‎اند، يا اين كه بگوييم: دختري كه به عقد قاسم درآمده، نامش فاطمه نبود و نقل تاريخ در اين مورد اشتباه است و اگر اين داستان را صحيح ندانيم، بايد بگوييم راويان نام حسن را از روي اشتباه، قاسم نقل كرده ‎اند. در هر صورت، بيشتر تحليل‎گران واقعه عاشورا، عروسي را نادرست مي‎دانند. ✅محدث قمي در منتهي‎الآمال و نفس المهموم، دامادي قاسم را رد مي‎كند و مي‎گويد: نويسندگان، نام حسن را با قاسم اشتباه كرده‎اند. ✅استاد شهيد مرتضي مطهري نيز عروسي قاسم را مردود مي‎داند و مستند مي‎كند به اين كه در هيچ كتاب معتبري وجود ندارد و حاجي نوري هم بر اين باور است كه ملاحسين كاشفي، اولين كسي است كه اين مطلب را در كتاب روضة الشهدا آورده و اصل قضيه صد در صد است 📚منتخب التواريخ، ص 266. 📚رياض القدس المسمي بحدائق الانس، ج 2 ص 42. 📚منتهي الآمال، ج 1، ص 700. 📚حماسه حسيني، ج 1، ص 28. 🏴گروه قرارگاه جهاد فرهنگی ولی امر شهر و بخش پیربکران🏴
. بسم ربّ الشهدا رگبار ستم زد و تگرگی بارید در علقمهء دل کمری باز خمید این دشمن بی مایه نمیداند که بیچاره شهید زنده را کرد شهید ایران بخدا مَهد توانایی هاست پاکار خمینی و خراسانی هاست ای دشمن قدّار تو مثل موری ایران همه جا پُر از سلیمانی هاست گفتند که بر شهادتش عالم بود این رتبه برای او یقین لازم بود شد پیکر او گسسته از هم او که همنام شهید کربلا بود مجتبی صمدی شهاب .
. بسم الله الرحمن الرحیم صل الله علیک یا اباعبدالله ۳ السلام علیک یا خلیفه الله فی ارضه حسين ات نيّتِ سفر دارد تو میروی و خدا از دلت خبر دارد براي بدرقه هم آمده است به جای مادرتـان دست بر كمر دارد مسيرجاده زیاد است و دخترت کوچک برای تو اين سفر خطر دارد برای از اينجا زره ببر آقا برای پيكر او سنگ ها شرر دارد ميان قافله ات جا كه هست با زينب بگو كه و معجر اضافه بر دارد بيا حسين عوض كن تو ساربانت را گمان كنم كه به نظر دارد بيا برای خودت هم بخر آقا ثواب دارد عـزيـزم كجا ضرر دارد : عید مبعث شد و دیدم به دلم ولوله شد دیدم انگار که در أرض و سماء زلزله شد هاتفی ضجه زنان، ناله برآورد که وای راهی کرب و بلا و یک قافله شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام .
. و توسل به حضرت ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ۹۸ حاج حسین سیب سرخی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من برایت پدرم پس تو برایم پسری چه مبارک پسری و چه مبارک پدری یاد شب هایِ مناجات حسن می افتم می وزد از سر زلف تو نسیم سحری همه گشتیم ولی نیست به اندازه ی تو نه کلاه خوودی و نه یک زره ای نه سپری من از آنجا که به موسایی ات ایمان دارم می فرستم به سوی قوم تو را یک نفری بی سبب نیست حرم پشت سرت راه افتاد نیست ممکن بروی و دل ما را نبری قاسمم را به روی زین بگذار عبّاسم قمری را به روی دست گرفته قمری نوعروست که نشد موی تو را شانه کند عاقبت گیسویت افتاد به دست دگری تو خودت قاسمی و سر زده تقسیم شدی دو هجا بودی و حالا دو هجا بیشتری بند بند تو که پاشید خودم فهمیدم از روی قامت تو رد شده هر رهگذری جا به جا می شود این دنده تکانت بدهم وای عجب درد سری وای عجب درد سری شاعر : علی اکبر لطیفیان پاگشای قاسم داماد ، پای نیزه بود لاجرم گلبانگ تبریکش ، صدای نیزه بود سنگ‌ها کِل میکشند و نعل‌ها دف میزنند این عروسی ، سر گرفت اما دعای نیزه بود جای‌سالم‌در تن‌این‌ شاخه‌ی شمشاد نیست هر کجایی را عمو بوسید ، جای نیزه بود از فرس افتاد‌قاسم ، استخوانش خرد شد باعثش هم ضربه های بی هوای نیزه بود آن‌بلایی‌که عظیم‌‌ست‌ُ عظیم‌‌ستُ عظیم هم بلای نعل بود و هم بلای نیزه بود وقت رفتن یک سرُ گردن زنیزه داشت کم وقت برگشتن قد قاسم دوتای نیزه بود نو عروس خیمه ها در لا به لای سلسله تازه داماد حرم هم ، لا به لای نیزه بود شاعر : علیرضا وفایی ــــــــــــــــــ 👇
(به سبك ماه و ستاره امشب) (نه شب) بن عقیل علیه السلام ماه و ستاره امشب بر غربتم می‌گرید دارالعماره امشب بر غربتم می‌گرید ای همه هست من ، بسته شده دست من مظلوم حسین جان ** کوفه همه در خواب و من تا سحر بیدارم چشم انتظارم باشد امشب طناب دارم قبله ام روی تو ، می رسد بوی تو مظلوم حسین جان ** ای هستی ام می گویم صحبت ز هست سقاست با دست بسته گویم صحبت ز دست سقاست دلبر دلربا ، ، سوی کوفه میا مظلوم حسین جان ** مهمانم و درکوفه تنهای تنها ماندم نماز خود را امشب با دست بسته خوندم نام تو می‌برم ، ناز تو می‌خرم مظلوم حسین جان ********************* ورود كاروان به كربلا یک قافله می‌آید از کوه و دشت و صحرا که قافله سالارش باشد عزیز زهرا نینوا را ببین ، کربلا را ببین مظلوم حسین جان ** کرببلا می‌آید عباس و عون و جعفر کرببلا می‌آید از ره علی اکبر آل هاشم ببین ، روی قاسم ببین مظلوم حسین جان ** این کاروان همراهش یک ماه پاره دارد یک کودک شش ماهه در گاهواره دارد دل به شور و نواست ، دیدنی خیمه هاست مظلوم حسین جان ** در علقمه می‌آید مظهر عشق و احساس علقمه دیده بگشا دارد تماشا عباس چشم مستش ببین هر دو دستش ببین مظلوم حسین جان ********************* حضرت (س) مهمانم آمد امشب در گوشۀ ویرانه دارد تماشا امشب شمع و گل و پروانه آمده از سفر ، نیمه شب بی خبر بابا حسین جان ** از روی مهمان خود بوسه بگیرم امشب یا که بسوزم امشب یا که بمیرم امشب آمده در طبق ، برده از من رمق بابا حسین جان ** نفس ندارم از بس دویده ام در صحرا ببین تو یاابن‌الزهرا شدم شبیه زهرا گشته ام نیمه جان ، قامتم شد کمان بابا حسین جان ** من دختر تو هستم نازم بخر ای بابا بیا و امشب من را با خود ببر ای بابا ماه خاکستری ، کِی مرا می‌بری بابا حسین جان ********************* حضرت زینب (س) زینب کبرایم من ، دارم به سینه ناله دو لاله آوردم من ، به سوی تو ای لاله دلبر نازنین هدیه ام را ببین مظلوم حسین جان ** قسم به تار مویت به موی تو دل بستم ببین تمام هستم خجل ز رویت هستم چشم من زمزم است ، تحفۀ من کم است مظلوم حسین جان ** من دو ستاره دارم فدای روی ماهت به جان من آنها را مران تو از درگاهت هستیِ خواهرت ، فدای اصغرت مظلوم حسین جان ********************* ابن الحسن ع بگو کجا هستی تو ای قرص ماه قاسم بیا که خون می‌ریزد از هر نگاه قاسم من که جان بر لبم ، به زیر مرکبم جانم عمو جان ** گفتم یتیمم اما به اشک من خندیدند لاله ام اما من را با تیغ و نیزه چیدند فتاده از سخن قاسم ابن الحسن جانم عمو جان ** مشتاق دیدار تو چشم تر من باشد باران سنگ دشمن نقل سر من باشد دلبر نازنین ، حجله گاهم ببین جانم عمو جان ** بیا تماشایم کن که از فرس افتادم هم از فرس افتادم هم از نفس افتادم به ذکر دائمم ، قاسمم قاسمم جانم عمو جان ********************* حضرت علی (ع) تو غنچۀ خشکیده دو دست بابا ساقه میان آغوش من پر خون شده قنداقه فدای حنجرت ، خندۀ آخرت لای لای علی جان ** تو که سرا پا خونی من که سرا پا دردم ماندم چگونه اصغر سوی حرم برگردم تا که من زنده ام از تو شرمنده ام لای لای علی جان ** ببین چه کردی با من ای کودک مه پاره از داغت ای مه پاره گریه کند گهواره بود و هست رباب روی دستم بخواب لای لای علی جان ** آتش زدی بر جانم ای کودک خاموشم ای آخرین یار من خم شد سرت بر دوشم ای علی اصغرم ناز تو می‌خرم لای لای علی جان ********************* حضرت علی (ع) چه دیدنی می‌باشد خسوف ماه خیمه به سوی ماه خیمه بود نگاه خیمه نور چشم ترم ، شبه پیغمبرم علی اکبر ** ماه فلک می‌داند ماه دل آرایی تو کرببلا می‌داند یوسف لیلایی تو ای همه دلخوشی ، تو مرا می‌کشی علی اکبر ** نور نگاهم رفته ببین تو را گم کردم تو می‌زدی دست و پا من دست و پا گم کردم پیشم ای نازنین ، پا مکش بر زمین علی اکبر ** بهر تماشای تو به هر طرف می‌گردم فقط خدا می‌داند چگونه جمعت کردم ماه لیلا تویی ، ارباً اربا تویی علی اکبر ********************* حضرت (ع) علقمه دیدن دارد از قطره های اشکت یک سو فتاده دست و یک سو فتاده مشکت یاس ام البنین ، فتاده بر زمین مظلوم ابوالفضل ** رفتی دل من پر خون چو لالۀ صحرا شد علقمه مست بوی مادر من زهرا شد ای امید حرم ، آمده مادرم مظلوم ابوالفضل ** ای ساقی عطشانم شد جگرم صد پاره چشم انتظارت باشد کودک در گهواره وای اگر درحرم ، بمیرد اصغرم مظلوم ابوالفضل ** من از زمین بردارم تمام بود و هستت گاهی بگریم گاهی بوسه زن بر دستت