.👆
#روضه_امام_کاظم علیه السلام
#کربلایی_سید_محمد_جوادی🎤
امشب میخام دلهاتون رو ببرم ، درِ خونه ی بابُ الحوائج ، آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله ...
خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم
جانِ دو جهان امام کاظم
ارباب کمال زیرِ دینت
چشم همه سمتِ کاظمینت
عیسی زِ دم تو دم گرفته
جود از کف تو کرم گرفته
موسی به امیدِ نخلِ نورت
نعلین برآورد به طورت
زنجیرِ تو حلقۀ وصالت
تا عشرِ خداست اتصالت
آبِ وضویِ تو اشک هایت
خون است روان زِ ساقِ پایت
چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام ..
پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام ..
سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک ، پسرِ پاکِ ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ... حسین ...
#شهادت_امام_کاظم
.👇
3. روضه امام کاظم ع.mp3
7.62M
#روضه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#کربلایی_سید_محمد_جوادی🎤
خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم
جانِ دو جهان امام کاظم
#شهادت_امام_کاظم
2. مناجات.mp3
4.16M
#مناجات_امام_زمان
(عجل الله تعالی فرجه )
#کربلایی_سید_محمد_جوادی 🎤
بسم الله الرحمن الرحیم
عمری بر آن سرم
که شوم خاکِ پایِ دوست
تا هستی ام شود ، غبار
در هوایِ تو
#آقا_جان
روزی هزار بار
اگر جان دهم ، کم است
در شوق لحظه ای که
بمیرم برایِ تو
کویِ تو را
به مُلکِ دو عالَم نمی دهم
آری گدای توست
همیشه گدایِ تو
#قربونت_برم_آقاجانم
تو برتری از آن که شوی
آشنا به من
من کمترم از این که شوم
آشنایِ تو
#اما_آقا
با این همه زِ کویِ تو
جایی نمیروم
( خدا نکنه جای دیگه برم ، انشاءالله تا آخرین نفس درِ همین خونه باشم )
با این همه زِ کویِ تو
جایی نمیروم
باشد سرم همیشه
به خاکِ سرایِ تو
#حالا_یه_خواهش_دارم_ازت
یک بار
مرا به رَهِ خویش کن فدا
ای صد هزار مرتبه عالَم
فدایِ تو ...
مناجات با #امام_زمان
ایام #شهادت_امام_کاظم
👆
#روضه_امام_حسین علیه السلام
#کربلایی_سید_محمد_جوادی🎤
چی گذشت به زینبِ کبری ؟ ( سلام الله علیها ) ، وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا ...
دیگر چه زینبی
چه عزیزی چه خواهری
وقتی نمانده است
برایش برادری
من مانده ام
چگونه تو را غسل میدهند
وقتی نمانده است
برایِ تو پیکری
در زیرِ سم اسب
چه ها میکنی حسین
با تو چه کرده اند
در این روزِ آخری ؟
بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین...
👇